کد مطلب: 84419
اولین شهید ارمنی دفاع مقدس
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۰:۵۱
او از جمله شهیدان دوران دفاع مقدس است كه 19 مهر ماه 59 در پیرانشهر به شهادت رسید؛ این شهید در لشگر 64 پیاده ارومیه خدمت می‌كرد.
شهید زوریك مرادیان تنها فرزند پسر زوج زحمتكش «واهان» و «كاتاری» در هفتم تیرماه 1339 در تهران چشم به جهان گشود. در سال‌های تحصیل دوران ابتدایی در دبستان «ساهاكیان»،با این كه به اتفاق والدین و چهار خواهر خویش:«دیانا»،«اُفیك»،«ژانت» و«روبینا» در یك اطاق زندگی می‌كرد، لیكن همیشه شاگرد اول بود. تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در دبیرستان ارامنه «كوشش داوتیان» ادامه داد، اما در عین ناباوری خویشاوندان و دوستان و با وجود قبولی در امتحانات اعزام به خارج، این جوان بااستعداد، سال آخر دبیرستان را ناتمام گذارده و داوطلبانه چند ماه پیش از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به خدمت سربازی رفت.
ارامنه
پس از طی سه ماه دوره آموزشی در شاهرود به لشگر 64 ارومیه منتقل شد. سرانجام بعد از هشت ماه خدمت و در حدود سه ماه پس از اینكه همرزمانش با استفاده از باقی‌مانده پلو و چوب كبریت، برایش كیك آماده كرده و جشن تولد او را در سنگر برگزار كردند بر اثر اصابت تركش خمپاره و جراحت شدید، تقریبا 19 روز بعد از شروع جنگ تحمیلی به خیل عظیم شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس پیوست.
وی اولین شهید نظامی ارمنی تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران محسوب می‌شود. با شهادت «زوریك» كوچه‌ای كه وی در محله «حشمتیه» (سردارآباد) در آن ساكن بود، در سوگ فرو رفت. همسایگان مسلمان اطراف منزل خانواده مرادیان دسته دسته با گریه همدردی خود را اعلام می‌كردند. آنها، دو حجله نیز برای شهید مرادیان در سر كوچه قرار دادند.
پیكر اولین شهید نظامی ارمنی زوریك مرادیان، پس از انجام مراسم مذهبی در روز بیست و چهارم مهر 1359 در گورستان ارامنه (در جاده خراسان) در میان حزن و اندوه جمعیت كثیری به خاك سپرده شد.
خصوصیات فردی و زندگی شهید زوریك مرادیان به روایت مادرش :
بعد از سه ماه (از شروع خدمت زوریك) ما نمی‌دانستیم كه جنگ شروع خواهد شد. نزدیك بهار بود كه او (زوریك) به دخترم زنگ زد و گفت كه می‌خواهند ما را ببرند اطراف ارومیه. ایام «عید پاك» بود و گفت كه با قطار ما را می‌برند. ما هم جمع شدیم، آجیل و تخم‌مرغ رنگ شده و چیزهای دیگر با خود بردیم. رفتیم پیش زوریك. گفتند: آماده‌باش است. ما آن موقع نمی‌فهمیدیم كه آماده‌باش یعنی چه؟ بالاخره آنها را از آنجا بردند.
در نامه نوشته بود كه مادرجان تمام دوستانم از چیزهایی كه داده بودی، خوردند، تخم‌مرغ‌های رنگ‌شده را نیز همین‌طور.
همیشه نامه می‌داد كه خوب هستند تا اینكه خبر دادند كه ما را به «پیرانشهر» می‌برند. هر وقت كه به مرخصی می‌آمد میگفت: مادرجان، نگران من نباش، مرا خیلی دوست دارند، (اعضای اصلی) خانواده، همه اینجا هستند. ولی مثل اینكه به من الهام میشد، می‌گفتم: زوریك جان خیلی مواظب خودت باش. او 9 ماه خدمت كرده بود. پدرش روی تریلی كار می‌كرد. یك روز صبح بیدار شدم به پدرش گفتم: خیلی نگران و دلواپس هستم. شب خواب دیدم، مثل اینكه زانوی «زوریك» تیر خورده و خونی شده بود. جیغ كشیدم، ولی «زوریك» دست گذاشت روی پایش و گفت چیزی نشده است.
تقریبا 19 روز بعد از شروع جنگ تحمیلی به خیل عظیم شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس پیوست
روز بعد توی كوچه دو سرباز را دیدم كه همین‌طور به درب ما نگاه می‌كردند، مثل اینكه دنبال آدرسی باشند. گفتم، خدایا اینها كی هستند؟ چند قدم نرفته، باز ایستادم. همسایه‌های ما همه مسلمان بودند. ما در «حشمتیه» زندگی می‌كردیم و در آن موقع همسایه روبه‌رویی ما از آن طرف آمد. از زبان سربازها فقط نام «مرادی» را شنیدم: سرباز زوریک مرادی خانه‌شان كجاست؟ برگشتم، گفتم: بله پسرم است، من مادرش هستم. چیه، شما دوستان «زوریك» هستید؟ یك كاغذ در دستش بود و هی آن كاغذ را توی دستش جمع می‌كرد. گفت: مادر، تو خونه‌تون مرد هست؟ این را كه گفت، من جیغ كشیده و از هوش رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. چشم باز كردم و دیدم تمام همسایه‌ها و فامیل جمع شده‌اند. فهمیدم كه پسرم شهید شده است.
ارامنه
از آن روز به بعد شوهرم زمین‌گیر شد. فقط 9 نوبت در بیمارستان بستری شده است. او نتوانست سر كار برود. دوستان مسلمان زوریك برایش حجله گذاشتند، بالا و پایین كوچه و خیلی زیاد با ما همدردی و نسبت به ما ابراز محبت كردند. برای زوریك در مسجد ختم گرفتند. بعد از چهلم زوریك یكی از دوستان مسلمان او نیز در كوچه ما به شهادت رسید. به ما گفتند چون زوریك اول شهید شده، اسم كوچه را به نام زوریك مرادی می‌گذاریم، ولی شوهرم نپذیرفت:
حسین نیز از دوستان زوریك بوده و آن دو همبازی بوده‌اند. اسم كوچه را به نام حسین بگذارید و اسم كوچه را به نام حسین گرامی، نام‌گذاری نمودند.
آقای مهندس وارطانیان، نماینده سابق ارامنه تهران و شمال مجلس شورای اسلامی برای هفتم و چلهم فوت پدر زوریك به منزل ما آمده‌اند. برای خرید این خانه هم، آقای وارطانیان به ما كمك كردند. به بنیاد شهید رفتم. كمی، آنها به ما كمك كرده‌اند و كمی هم ما گذاشتیم و این خانه را خریدیم. موقع بیماری شوهرم، آقای مهندس وارطانیان هر ماه یا 15 روز یكبار به دیدن شوهرم می‌آمد.
اگر ما تنها بودیم، اصلا نمی‌دانستیم كه چكار باید می‌كردیم. اگر این همدردی و كمك مردم نبود، ما نمی‌توانستیم داغ از دست دادن فرزند خود را تحمل كنیم. پدرش دوبار «زوریك» را در خواب دیده است: زوریك به پدرش نزدیك شده و میگوید: پدر چرا اینجا ایستاده‌ای؟ پدرش گفت: پس چكار كنم؟ گفت: بیا اینجا پیش من، ببین چه باغ بزرگی خریده‌ام، ببین چه باغی است، وسط آن، درخت سیب قرمز است. پدرش بعد از شهادت زوریك مریض شد و فوت كرد و دخترم نیز به m.s دچار گردید. ما تمام وسایل زوریك را حفظ كردیم، حتی لباسی را كه آخرین‌بار به تن داشته است.
روحش شاد و یادش گرامی
منبع: تبیان
شهید زوریك مرادیان تنها فرزند پسر زوج زحمتكش «واهان» و «كاتاری» در هفتم تیرماه 1339 در تهران چشم به جهان گشود. در سال‌های تحصیل دوران ابتدایی در دبستان «ساهاكیان»،با این كه به اتفاق والدین و چهار خواهر خویش:«دیانا»،«اُفیك»،«ژانت» و«روبینا» در یك اطاق زندگی می‌كرد، لیكن همیشه شاگرد اول بود. تحصیلات دوره راهنمایی و متوسطه را در دبیرستان ارامنه «كوشش داوتیان» ادامه داد، اما در عین ناباوری خویشاوندان و دوستان و با وجود قبولی در امتحانات اعزام به خارج، این جوان بااستعداد، سال آخر دبیرستان را ناتمام گذارده و داوطلبانه چند ماه پیش از شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به خدمت سربازی رفت.
ارامنه
پس از طی سه ماه دوره آموزشی در شاهرود به لشگر 64 ارومیه منتقل شد. سرانجام بعد از هشت ماه خدمت و در حدود سه ماه پس از اینكه همرزمانش با استفاده از باقی‌مانده پلو و چوب كبریت، برایش كیك آماده كرده و جشن تولد او را در سنگر برگزار كردند بر اثر اصابت تركش خمپاره و جراحت شدید، تقریبا 19 روز بعد از شروع جنگ تحمیلی به خیل عظیم شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس پیوست.
وی اولین شهید نظامی ارمنی تاریخ جنگ تحمیلی عراق علیه ایران محسوب می‌شود. با شهادت «زوریك» كوچه‌ای كه وی در محله «حشمتیه» (سردارآباد) در آن ساكن بود، در سوگ فرو رفت. همسایگان مسلمان اطراف منزل خانواده مرادیان دسته دسته با گریه همدردی خود را اعلام می‌كردند. آنها، دو حجله نیز برای شهید مرادیان در سر كوچه قرار دادند.
پیكر اولین شهید نظامی ارمنی زوریك مرادیان، پس از انجام مراسم مذهبی در روز بیست و چهارم مهر 1359 در گورستان ارامنه (در جاده خراسان) در میان حزن و اندوه جمعیت كثیری به خاك سپرده شد.
خصوصیات فردی و زندگی شهید زوریك مرادیان به روایت مادرش :
بعد از سه ماه (از شروع خدمت زوریك) ما نمی‌دانستیم كه جنگ شروع خواهد شد. نزدیك بهار بود كه او (زوریك) به دخترم زنگ زد و گفت كه می‌خواهند ما را ببرند اطراف ارومیه. ایام «عید پاك» بود و گفت كه با قطار ما را می‌برند. ما هم جمع شدیم، آجیل و تخم‌مرغ رنگ شده و چیزهای دیگر با خود بردیم. رفتیم پیش زوریك. گفتند: آماده‌باش است. ما آن موقع نمی‌فهمیدیم كه آماده‌باش یعنی چه؟ بالاخره آنها را از آنجا بردند.
در نامه نوشته بود كه مادرجان تمام دوستانم از چیزهایی كه داده بودی، خوردند، تخم‌مرغ‌های رنگ‌شده را نیز همین‌طور.
همیشه نامه می‌داد كه خوب هستند تا اینكه خبر دادند كه ما را به «پیرانشهر» می‌برند. هر وقت كه به مرخصی می‌آمد میگفت: مادرجان، نگران من نباش، مرا خیلی دوست دارند، (اعضای اصلی) خانواده، همه اینجا هستند. ولی مثل اینكه به من الهام میشد، می‌گفتم: زوریك جان خیلی مواظب خودت باش. او 9 ماه خدمت كرده بود. پدرش روی تریلی كار می‌كرد. یك روز صبح بیدار شدم به پدرش گفتم: خیلی نگران و دلواپس هستم. شب خواب دیدم، مثل اینكه زانوی «زوریك» تیر خورده و خونی شده بود. جیغ كشیدم، ولی «زوریك» دست گذاشت روی پایش و گفت چیزی نشده است.
تقریبا 19 روز بعد از شروع جنگ تحمیلی به خیل عظیم شهدای دوران هشت سال دفاع مقدس پیوست
روز بعد توی كوچه دو سرباز را دیدم كه همین‌طور به درب ما نگاه می‌كردند، مثل اینكه دنبال آدرسی باشند. گفتم، خدایا اینها كی هستند؟ چند قدم نرفته، باز ایستادم. همسایه‌های ما همه مسلمان بودند. ما در «حشمتیه» زندگی می‌كردیم و در آن موقع همسایه روبه‌رویی ما از آن طرف آمد. از زبان سربازها فقط نام «مرادی» را شنیدم: سرباز زوریک مرادی خانه‌شان كجاست؟ برگشتم، گفتم: بله پسرم است، من مادرش هستم. چیه، شما دوستان «زوریك» هستید؟ یك كاغذ در دستش بود و هی آن كاغذ را توی دستش جمع می‌كرد. گفت: مادر، تو خونه‌تون مرد هست؟ این را كه گفت، من جیغ كشیده و از هوش رفتم و دیگر چیزی نفهمیدم. چشم باز كردم و دیدم تمام همسایه‌ها و فامیل جمع شده‌اند. فهمیدم كه پسرم شهید شده است.
ارامنه
از آن روز به بعد شوهرم زمین‌گیر شد. فقط 9 نوبت در بیمارستان بستری شده است. او نتوانست سر كار برود. دوستان مسلمان زوریك برایش حجله گذاشتند، بالا و پایین كوچه و خیلی زیاد با ما همدردی و نسبت به ما ابراز محبت كردند. برای زوریك در مسجد ختم گرفتند. بعد از چهلم زوریك یكی از دوستان مسلمان او نیز در كوچه ما به شهادت رسید. به ما گفتند چون زوریك اول شهید شده، اسم كوچه را به نام زوریك مرادی می‌گذاریم، ولی شوهرم نپذیرفت:
حسین نیز از دوستان زوریك بوده و آن دو همبازی بوده‌اند. اسم كوچه را به نام حسین بگذارید و اسم كوچه را به نام حسین گرامی، نام‌گذاری نمودند.
آقای مهندس وارطانیان، نماینده سابق ارامنه تهران و شمال مجلس شورای اسلامی برای هفتم و چلهم فوت پدر زوریك به منزل ما آمده‌اند. برای خرید این خانه هم، آقای وارطانیان به ما كمك كردند. به بنیاد شهید رفتم. كمی، آنها به ما كمك كرده‌اند و كمی هم ما گذاشتیم و این خانه را خریدیم. موقع بیماری شوهرم، آقای مهندس وارطانیان هر ماه یا 15 روز یكبار به دیدن شوهرم می‌آمد.
اگر ما تنها بودیم، اصلا نمی‌دانستیم كه چكار باید می‌كردیم. اگر این همدردی و كمك مردم نبود، ما نمی‌توانستیم داغ از دست دادن فرزند خود را تحمل كنیم. پدرش دوبار «زوریك» را در خواب دیده است: زوریك به پدرش نزدیك شده و میگوید: پدر چرا اینجا ایستاده‌ای؟ پدرش گفت: پس چكار كنم؟ گفت: بیا اینجا پیش من، ببین چه باغ بزرگی خریده‌ام، ببین چه باغی است، وسط آن، درخت سیب قرمز است. پدرش بعد از شهادت زوریك مریض شد و فوت كرد و دخترم نیز به m.s دچار گردید. ما تمام وسایل زوریك را حفظ كردیم، حتی لباسی را كه آخرین‌بار به تن داشته است.
روحش شاد و یادش گرامی
منبع: تبیان
معمم
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۲:۵۶:۱۵
اون قدر از وحدت حرف زدیم که نه تنها یادمون رفت که تشیع مذهب حقه ، بلکه رفتگان ارمنی رو هم شهید حساب کردیم !
باید قبول کنیم حساب و کتاب خدا با ما فرق می کنه
فوت در راه وطن هرگز شهادت نیست
شهادت پیشکشمان ! مهم تر از جان نثار گوش کردن به حرف خداست که گفته مسلمان شوید اگر واقعا خدا جویید (363610)
باید قبول کنیم حساب و کتاب خدا با ما فرق می کنه
فوت در راه وطن هرگز شهادت نیست
شهادت پیشکشمان ! مهم تر از جان نثار گوش کردن به حرف خداست که گفته مسلمان شوید اگر واقعا خدا جویید (363610)
امیر
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۵:۴۰:۲۶
دوست عزیز شما خیلی تند میری به نظر شما همه این شیعه هایی که تو جنگ مردن شهیدند؟
یا مثلا چرا به او خبرنگارهایی که تو سقوط هواپیما مردند میگید شهید؟
شما اول باید مشخص کنید که قرآن تعریفش از شهید چیه بعد جمهوری اسلامیه تعریفش از شهید چیه. (363647)
یا مثلا چرا به او خبرنگارهایی که تو سقوط هواپیما مردند میگید شهید؟
شما اول باید مشخص کنید که قرآن تعریفش از شهید چیه بعد جمهوری اسلامیه تعریفش از شهید چیه. (363647)
پاسخ به امیر
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۲۱:۰۱:۰۶
این جواب شما چه ربطی به نظر بالایی داشت ولی من فکر کنم چند ساله دیگه بگن جنگ رو که ارمنیها زنها و انسانهایی از جنس افراد سریال اخراجیها اداره کردند و مذهب و کربلا و شهادت طلبی در دفاع مقدس وجود نداشت اینجا هم صداوسیما بی تقصیرنیست چون صدا و سیما می تواند از دفاع مقدس مناظرات معصومین و... فیلمهای بهتر وبیشتری تولید کند فیلمهایی با داستانهای واقعی (363857)
Mostafa
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۹:۴۷:۰۲
مرد حسابی، از خدا بترس، روی کدام حساب شما تعیین و تکلیف میکنی جایگاه بندگان خدا رو پیش خدا؟ خدا همه را مساوی خلق کرده، مسیحیت هم دین و مذهب خداست، خاک ایران هم متعلق به تمام انسانهای این خاک هست، چه شیعه چه سنی چه مسیحی و چه یهودی و یا زرتشتی. (363670)
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۱۴:۴۰:۴۶
دین الان اسلام است و مسیحیت دین گذشته بوده و همه باید دین روز را بپذیرند. البته شهید بودن ایشان را خدا تعیین می کند و ظاهر مسیحی مانع شهادت به نظر نمی رسد. (363774)
آرش
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۱۳:۰۹:۰۶
فقط خواستم بگم ناجوانمردانه ترین کامنتی که تابحال خوندم همین بود. همین. (363754)
محمد
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۱۳:۳۱:۴۰
دوست عزیز
اگر به آخرت اعتقاد داری امیدوارم روز قیامت وقتی در پیشگاه خدا حاضر میشی اونجا باشم و چهره شرمندت رو ببینم (363762)
اگر به آخرت اعتقاد داری امیدوارم روز قیامت وقتی در پیشگاه خدا حاضر میشی اونجا باشم و چهره شرمندت رو ببینم (363762)
Magenta Borhani
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۴:۰۸:۲۳
آقاي معمم فكر كنم زياد تند رفتي چون اگر بخواهيم حرف شما رو به طور كامل بپذيريم بايد بگيم كه تنها كساني شهيد محسوب مي شوند كه با حكم جهاد و بدور از حب و بغض ملي و ارضي جهاد كرده و كشته شده باشند كه با اين حساب خيلي از شهداي مسلمان هم از اين دايره خارج مي شوند (363630)
يه بنده خدا
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۴:۴۹:۱۶
به نام خدا
با سلام .
ياد همه شهداي دفاع مقدس هميشه زنده بوده و خواهد بود . چه در اذهان زنده‌نماهايي چون ما حضور داشته باشند يا نداشته باشند .
خداوند همه‌شان را قرين رحمت واسعه خودش قرار دهد .
خاصه اين شهيد ارمني را نيز در جوار رحمت و مغفرت خود قرار و سكني دهد . انشاءالله (363634)
با سلام .
ياد همه شهداي دفاع مقدس هميشه زنده بوده و خواهد بود . چه در اذهان زنده‌نماهايي چون ما حضور داشته باشند يا نداشته باشند .
خداوند همه‌شان را قرين رحمت واسعه خودش قرار دهد .
خاصه اين شهيد ارمني را نيز در جوار رحمت و مغفرت خود قرار و سكني دهد . انشاءالله (363634)
سيد ابراهيم كراماتي
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۷:۵۵:۰۲
با تمام وجود به اين شهيد سرافراز راه ميهن و شرف اداي احترام مي كنم و بهروزي و آسايش همه انسانها به ويژه هم ميهنان عزيز را از خداوند بزرگ خواستارم.
شهدا تنديس عزت بازماندگان خويشند و بايد ياد و نامشان گرامي داشت كه اگر نبود همت دلير مردان و شير زنان پاسبان ميهن ، شايد امروز لكه ننگي بر دامن داشتيم و داغ تجاوزي بر پيشانيمان بود كه هرگز زير بار خجالت و خفت آن نمي توانستيم سر بلند كنيم.
به احترام خون به ناحق ريخته عزيزانمان بياييم با ميهن و حقوق شهروندان و مصالح ملي با حرمت و مهرباني رفتار كنيم كه فرصت سريع مي گذرد و حسرت بعد از فرصت راه به جايي نمي برد. (363654)
شهدا تنديس عزت بازماندگان خويشند و بايد ياد و نامشان گرامي داشت كه اگر نبود همت دلير مردان و شير زنان پاسبان ميهن ، شايد امروز لكه ننگي بر دامن داشتيم و داغ تجاوزي بر پيشانيمان بود كه هرگز زير بار خجالت و خفت آن نمي توانستيم سر بلند كنيم.
به احترام خون به ناحق ريخته عزيزانمان بياييم با ميهن و حقوق شهروندان و مصالح ملي با حرمت و مهرباني رفتار كنيم كه فرصت سريع مي گذرد و حسرت بعد از فرصت راه به جايي نمي برد. (363654)
مقداد
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۸:۱۹:۰۲
معمم دوست عزیز
اگر شهادت این نیست پس شهادت چیه ؟ موضوع فوت در راه وطن نیست ، موضوع از جان گذشتگی بخاطر حق و حقیقته . هر کس با هردین و مذهب الهی بخاطر حق و حقیقت از دینا بره شهید شده.
در ضمن شاهدت هم مراتب داره حتی در میان خود مسلمانان .
همه کس طالب یارند چه هوشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد که کنشت (363658)
اگر شهادت این نیست پس شهادت چیه ؟ موضوع فوت در راه وطن نیست ، موضوع از جان گذشتگی بخاطر حق و حقیقته . هر کس با هردین و مذهب الهی بخاطر حق و حقیقت از دینا بره شهید شده.
در ضمن شاهدت هم مراتب داره حتی در میان خود مسلمانان .
همه کس طالب یارند چه هوشیار و چه مست
همه جا خانه عشق است چه مسجد که کنشت (363658)
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۱۹:۰۸:۳۵
اقای معمم شما خودت را جای خدا گذاشتی و حکم صادر میکنی؟ اگر با یک کلام راه خدا را در زمین تثبیت کنی بهشت بر تو واجب میشه چه برسدکه باجان خود این امر را انجام دهی ایران امروز یک کشور نیست فرهنگ ایران امروز فرهنگ یک نژاد نیست برای همین هم شاهد خیلی به اصطلاح ایرانی در امریکا و اروپا بوده ام که از ضربه و حرج و مرج و پست رفت در ایران شاد میشون در همین حال بسیار امریکایی حتی یهودی و بسیار اروپایی غیر مسلمان اما حق طلب را میشانسم که از یک پیروزی کوچک ایران مثل پیروزی در یک رشته ورزشی نمیتواند شادی خود را پنهان کند اگر شما نمیدانید بگویم که در زمان جنگ هم بزرگترین ضربه های را انها که ایرانی بودند و در جبهه باطل و برای صدام میجنگیدند زدند - اگر ابوذر غفاری در زمان ما بود خیلی ها او را به جرم گذشته او حتی لعن هم میکردند اما پیامبر او را عزیز شمرد اینرا گفتم که بدانی در مقام قضاوت الهی براحتی حکم نران (363667)
حسين
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۲۱:۲۱:۰۹
جناب آقاي معمم مسيحيت هم يكي از اديان الهي است. ضمنا اگر كسي كه در راه دفاع از وطن از جانش گذشت شهيد محسوب نمي شود. پس چه كسي شهيد است؟ (363685)
عاطفه راحل
۱۳۸۹-۰۷-۱۹ ۲۱:۴۵:۴۱
آقای معمم
حالا اگر این حرف را نمیزدی چی میشد؟ مگر این مادر کم زجر کشیده که شما نمک روی زخمش میریزی؟ فکر میکنی از دست دادن فرزند آسان است؟ شما که این قدر میگید زنان لطیفند و احساسات دارند واین و اون، پس اگر به حرفهای خودتان باور دارید کمی رعایت کنید. اگر هم اینها را فقط برای سرکیسه کردن ما زنها میگید که دیگه هیچی (363689)
حالا اگر این حرف را نمیزدی چی میشد؟ مگر این مادر کم زجر کشیده که شما نمک روی زخمش میریزی؟ فکر میکنی از دست دادن فرزند آسان است؟ شما که این قدر میگید زنان لطیفند و احساسات دارند واین و اون، پس اگر به حرفهای خودتان باور دارید کمی رعایت کنید. اگر هم اینها را فقط برای سرکیسه کردن ما زنها میگید که دیگه هیچی (363689)
معمم
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۰۱:۳۵:۱۷
با تشکر از دوستان
بنده به این هم وطن توهین کردم؟
فوت فقط در راه وطن شهادت نیست . حتما باید انگیزه ی الهی و مورد تایید خدا در میان باشد وگرنه اسراییلی ها هم اگر در جنگ با فلسطینی ها بمیرند شهیدند
شهادت در اسلام تعریف مقدسی دارد که هر کسی را شامل نمی شود
الان هم به هیچ عنوان خدا راضی نیست که کسی مسیحی باشد . این دین منسوخ شده با اسلام (ان الدین عند الله الاسلام )
خلاصه اگر بحث تشکر است طوری نیست ولی شهیدشان ندانیم
نقل است که حق تعالی به شخصی که گفته بود این عبادتت را انجام نمی دهم در عوض عبادت دیگری می کنم فرمود : عبادتی من حیث ارید لا من حیث ترید
بندگی من از راهی است که من می خواهم نه از راهی که تو می خواهی (363706)
بنده به این هم وطن توهین کردم؟
فوت فقط در راه وطن شهادت نیست . حتما باید انگیزه ی الهی و مورد تایید خدا در میان باشد وگرنه اسراییلی ها هم اگر در جنگ با فلسطینی ها بمیرند شهیدند
شهادت در اسلام تعریف مقدسی دارد که هر کسی را شامل نمی شود
الان هم به هیچ عنوان خدا راضی نیست که کسی مسیحی باشد . این دین منسوخ شده با اسلام (ان الدین عند الله الاسلام )
خلاصه اگر بحث تشکر است طوری نیست ولی شهیدشان ندانیم
نقل است که حق تعالی به شخصی که گفته بود این عبادتت را انجام نمی دهم در عوض عبادت دیگری می کنم فرمود : عبادتی من حیث ارید لا من حیث ترید
بندگی من از راهی است که من می خواهم نه از راهی که تو می خواهی (363706)
farid
۱۳۸۹-۰۷-۲۲ ۰۶:۲۴:۳۳
یادم میاد که یک رزمنده آسوری در جبهه بود که بعضی از شبها با هم صحبت میکردیم. روح بزرگی داشت.
یکبار هیچ وقت یادم نمیره. در مورد مولا علی(ع) حرف میزدیم. به من میگفت شما مسلمون ها علی رو نمیشناسین. شما نمیدونین که علی(ع) چه شخصیتی داشتند. شما مسلمون ها هر وقت کاری دارین و چیزی میخواین یا علی یا علی میکنین و هر وقت هم که کارتون تموم شد دیگه یادش هم نمیکنین.
این یک انسان مسیحی است که به قول جنابعالی دینش منسوخ شده. خدا رو از بنده و شما بهتر میشناسه و به علی(ع) از بنده و شما بیشتر ارادت داره. البته شکی نیست که خداوند اسلام رو دین برتر میدونه ولی کلمه منسوخ واقعا از شما بعیده (بخصوص اینکه معمم هم هستید). (364221)
یکبار هیچ وقت یادم نمیره. در مورد مولا علی(ع) حرف میزدیم. به من میگفت شما مسلمون ها علی رو نمیشناسین. شما نمیدونین که علی(ع) چه شخصیتی داشتند. شما مسلمون ها هر وقت کاری دارین و چیزی میخواین یا علی یا علی میکنین و هر وقت هم که کارتون تموم شد دیگه یادش هم نمیکنین.
این یک انسان مسیحی است که به قول جنابعالی دینش منسوخ شده. خدا رو از بنده و شما بهتر میشناسه و به علی(ع) از بنده و شما بیشتر ارادت داره. البته شکی نیست که خداوند اسلام رو دین برتر میدونه ولی کلمه منسوخ واقعا از شما بعیده (بخصوص اینکه معمم هم هستید). (364221)
ابراهيم قنبري
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۰۹:۵۸:۳۸
به نام خدا
ديروز كه اين مقاله را در مورد شهيد والا مقام خوندم خاطره اي از زمان اسارت در ذهنم زنده شد كه مثل خيلي چيزاي ديگه تصميم دارم در موردشون سكوت كنم تا اين كه اون كامنت نفرت انگيز رو ديدم ، البته نويسنده اون كامنتو ميشناسم همونهايي هستند كه در اون تابستون داغ و بي آب اردوگاه حكم به دور ريختن تنها باقي مانده آب مورد استفاده بچه ها رو دادن به اين دليل كه همبند و هموطن و ارمني ما به اون دست زده بود ، همه تاريخ اينارو ميشناسن كسايي كه خون به دل آقا اميرالمومنين ( ع ) كردند . (363716)
ديروز كه اين مقاله را در مورد شهيد والا مقام خوندم خاطره اي از زمان اسارت در ذهنم زنده شد كه مثل خيلي چيزاي ديگه تصميم دارم در موردشون سكوت كنم تا اين كه اون كامنت نفرت انگيز رو ديدم ، البته نويسنده اون كامنتو ميشناسم همونهايي هستند كه در اون تابستون داغ و بي آب اردوگاه حكم به دور ريختن تنها باقي مانده آب مورد استفاده بچه ها رو دادن به اين دليل كه همبند و هموطن و ارمني ما به اون دست زده بود ، همه تاريخ اينارو ميشناسن كسايي كه خون به دل آقا اميرالمومنين ( ع ) كردند . (363716)
محمد حسن غلامعليان
۱۳۸۹-۰۷-۲۰ ۱۳:۵۹:۴۵
سلام : متن اولين شهيد ارمني دفاع مقدس را خواندم وبسيار گريه كردم واكنون كه اين سطور را رقم مي زنم اشگ امانم نمي دهد . به عنوان يك ايراني مسلمان شهادت اين عزيز سفر كرده را به اين خانواده داغدار وكليه هم وطنان مسيحي تبريك وتسليت عرض مي نمايم و همانگونه كه شيخ اجل فرموده:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد وای اگراز پس امروز بود فردایی
جام می ، گیرم و از اهل ریا دور شوم یعنی ازاهل جهان پاک دلی بگزینم
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دائم است ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست گاه نیست
چل سال پیش رفت که من لاف می زنم کز چاکران پیر مغان کمترین منم
منم که گوشه میخانه خانقاه من است دعای پیرمغان ورد صبحگاه من است
گرمدد خواستم از پیرمغان عیب مکن شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم که حمله بر من درویش یک قبا آورد (363767)
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد وای اگراز پس امروز بود فردایی
جام می ، گیرم و از اهل ریا دور شوم یعنی ازاهل جهان پاک دلی بگزینم
بنده ی پیر خراباتم که لطفش دائم است ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست گاه نیست
چل سال پیش رفت که من لاف می زنم کز چاکران پیر مغان کمترین منم
منم که گوشه میخانه خانقاه من است دعای پیرمغان ورد صبحگاه من است
گرمدد خواستم از پیرمغان عیب مکن شیخ ما گفت که در صومعه همت نبود
مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد
به تنگ چشمی آن ترک لشکری نازم که حمله بر من درویش یک قبا آورد (363767)
حمید
۱۳۸۹-۰۷-۲۱ ۰۰:۲۲:۰۹
بلژیکی عزیزی که خودت را معمم مینامی, مطمعن هستی که در خدمت به دیگران قلم نمیزنی؟
اسلام دین آزادگی و حریت و رهائیست. قرآن در سوره بقره آیه 62 میفرماید:
مسلمان و یهودی و نصارا و ستاره پرست که از روی حقیقت به خدای واحد و روز قیامت ایمان آورده و عمل صالح و نیک انجام دهند البته که از خدا پاداش نیک یابد و و هیچگاه در دنیا و عقبی بیمناک و اندوهگین نخواهد بود. (قرآن کریم؛ ترجمه استاد مرحوم الهی قمشه ای؛ چاپخانه فرهنگ؛ 1373)
این کلام خدا و نوشته قر آن است.
اسلام باز میگوید که \"دوست داشتن وطن از دین و از ایمان است\".
آیا انصاف است که با در نظر گرفتن نقل قولهای بالا در مورد دفاع از وطن و شهید شدن در راه آن فرفی بین مردم یک ملت قائل شد؟
ما به همه شهدای وطنی احترام قائلیم و وحدت کشوری و ملتی خود را مدیون خون همه این شهدا اعم از مسلمان و یهودی و مسیخی و زرتشتی میدانیم. ارواح همه آنها شاد و خداوند همه آنها را شامل رحمت خود گرداند. آمین (363894)
اسلام دین آزادگی و حریت و رهائیست. قرآن در سوره بقره آیه 62 میفرماید:
مسلمان و یهودی و نصارا و ستاره پرست که از روی حقیقت به خدای واحد و روز قیامت ایمان آورده و عمل صالح و نیک انجام دهند البته که از خدا پاداش نیک یابد و و هیچگاه در دنیا و عقبی بیمناک و اندوهگین نخواهد بود. (قرآن کریم؛ ترجمه استاد مرحوم الهی قمشه ای؛ چاپخانه فرهنگ؛ 1373)
این کلام خدا و نوشته قر آن است.
اسلام باز میگوید که \"دوست داشتن وطن از دین و از ایمان است\".
آیا انصاف است که با در نظر گرفتن نقل قولهای بالا در مورد دفاع از وطن و شهید شدن در راه آن فرفی بین مردم یک ملت قائل شد؟
ما به همه شهدای وطنی احترام قائلیم و وحدت کشوری و ملتی خود را مدیون خون همه این شهدا اعم از مسلمان و یهودی و مسیخی و زرتشتی میدانیم. ارواح همه آنها شاد و خداوند همه آنها را شامل رحمت خود گرداند. آمین (363894)
۱۳۸۹-۰۷-۲۱ ۰۹:۲۲:۰۸
با خواندن این متن متاثر شدم و متاثر و عصبانی تر موقعی که کامنت اول را خواندم .اقای معمم با این استدلال شما پس تمام افرادی که بصورت سرباز به جبهه رفتند وشهید شدند فوت شدند نه شهید . در ثانی وقتی این هموطن ارمنی در حالیکه می توانست مانند خیلی ها فرار را بر قرار ترجیح دهد با تن دادن به وظیفه ملی و قوانین داخلی در جبهه ها حاضر شد و جانش را در این راه از دست داد. از همه بیشتر از الف تعجب می کنم که چرا چنین کامنت های نفرت بر انگیز را که وحدت ملی را هدف قرار گرفته اجازه انتشار میدهد . (363945)
علی
۱۳۸۹-۰۷-۲۱ ۱۸:۰۹:۴۱
شما اگر می خواستی بی احترامی کنی دیگه چی می خواستی بگی؟ ببینم شما هر روز با خدا ارتباط صوتی تصویری داری که اینقد مطمئن حرف میزنی؟ همین آقای مسیحی و امثالش اگر نبودن الان شما باید به ی عراقی میگفتی بابا.برو صحیفه امام رو بخون ببین امام راجع به تکریم و احترام به ادیان صاحب کتاب چقد سفارش کرده.پس به گفته تو این آقا شهید نیست چون مسلمان نبوده پس چرا این نامسلمون به جبهه اعزام شده؟تا دیر نشده برو استغفار کن (364144)
کاوه
۱۳۸۹-۰۷-۲۳ ۲۱:۰۴:۵۶
این فرد منافق که حود را مععم معرفی کرده فقط می خواسته اسلام و تشیع را تخریب نماید و گر نه این چرندیات را نمی نوشت و یک خانواده داغدار را که تنها جوان و امید خود را در راه دفاع از میهن از دست داده است را نا راحت نمی کرد در صورتی که امام همیشه آنها را شهید می نامید . (364650)
۱۳۸۹-۰۷-۲۳ ۲۲:۵۹:۲۵
کسانی را که در راه خدا کشته شده اند مرده مپندارید بلکه زنده اند و ... (364668)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
