توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 383923
پیشنهاد کتاب/ «به سوی زبان‌شناسی شعر»؛ مهران مهاجر، محمد نبوی؛ آگه
شعر؛ جنونِ زبان
ناهید آهنگری*؛ 1 شهریور 1395
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۳۸
«به سوی زبان‌شناسی شعر»
نویسندگان: مهران مهاجر، محمد نبوی
ناشر: آگه، چاپ اول ۱۳۹۳ (ویراست دوم)
۲۷۵ صفحه، ۱۶۰۰۰ تومان

شما می‌توانید کتاب «به سوی زبان‌شناسی شعر» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.

****

«شعر چیست؟»...  قرن‌هاست هزاران شاعر و فیلسوف و منتقد ادبی درگیر این سوال به ظاهر ساده‌اند، اما شاید بتوان گفت هنوز جوابی به آن داده نشده. چنانکه زنده یاد احمد شاملو  نیز در پاسخ به این سوال می‌گوید: «... با کمال شرمندگی باید عرض کنم که من درست برای همین یک سوال بسیار آشنا جوابی ندارم و تا آنجا که می‌دانم دیگران هم جوابی به این سوال نداده‌اند». حتی ارسطو هم در «بوطیقا»ی خود به جای تعریف ماهیت شعر به بررسی انواع آن پرداخته است.

منطق دوارزشی ارسطویی که بنیان اندیشه انسانی را بر صدق و کذب پایه‌گذاری کرده، در برابر تناقضات مدرج، محکوم به سکوت است و در عوض، در دهه‌های اخیر جای خود را به اندیشه ابهام‌گرای «فازی» داده است که ریشه در تفکرات خاور دور دارد و در آن از مفاهیمی مبهم سخن گفته می‌شود که دارای مرزهایی درهم و نامشخص، با مفاهیم متضاد خود هستند. در این نگرش، دیگر موضوع این نیست که چه چیزی شعر است و چه چیزی غیر شعر؟ به عبارت دیگر مسئله عمده در این رویکرد ماهیت شعر نیست، بلکه چگونگی و چرایی تحقق گفتمان شعری است. همین جاست که مولفه‌های شعر که همان عناصر «زبان» باشد اهمیت پیدا می‌کند. بر طبق این رویکرد دیگر شعر حادثه‌ای در زبان نیست بلکه در ماهیت ذاتی زبان و تجربه خود زبان است. این نگرش عرصه را برای بررسی و تحلیل شعر از منظر زبان و زبان‌شناسی گشود.

وقتی صحبت از بررسی ادبیات از منظر زبان‌شناسی می‌شود اولین مبحثی که به ذهن می‌آید، سبک‌شناسی است. تا قبل از قرن بیستم، مفهوم سبک، مولود ثانوی تحلیل دستوری و رتوریکی بود. اما بعد از این سده بر هر چیزی که متمرکز بر «زبانِ» یک متن ادبی بود دلالت داشت. از این رو، سبک‌شناسی به دلیل تمرکز بر زبان متن ادبی با گونه‌ای از نقد ادبی بنام «نقد عملی» در ارتباط است. نظریه فردینان دوسوسور در باب زبان‌شناسی، در این راستا، راه را برای سایر بررسی‌های ساختارگرایانه در عرصه‌هایی چون جامعه‌شناسی، ادبیات و... نیز هموار کرد.

در نگرشِ «نسبت زبان به شعر» در طول تاریخ مطالعات شعرشناسی می‌توان سه نگرش متفاوت را از هم بازشناخت: در نگرش اول زبان در حد یک ابزار بیانی برای شعر انگاشته می‌شود؛ همچنان که رنگ ابزار کار نقاشی است. در نتیجه، جوهره‌ی ادبیات به فراسوی مرزهای زبان حواله می‌شود. صاحبان این دیدگاه حوزه «زبان‌شناسی» را ماهیتا جدا از «شعرشناسی» می‌دانند. در انتقاد به این دیدگاه پل ریکور معتقد است بزرگترین خطر متوجه فرهنگ، تقلیل زبان به نازل‌ترین سطح، یعنی تبدیل آن به ابزار نظارت ماهرانه بر اشیاء و آدمیان است و رسالت شعر را مبارزه با این تقلیل‌گرایی دانسته است.

نگرش دوم، نگرش صورتگرایانی است که زبان را در شعر یک «مصداق» تلقی می‌کنند. تعاریف فرمالیست‌های روس همچون رومن یاکوبسن، بر تمایز زبان شاعرانه و زبان روزمره استوار بوده. اینان معتقد بودند که زبان ادبی زبانی هنجارگریز است. بنا بر این نظریه، «ادبیت» یک اثر ادبی با میزان انحراف (هنجارگریزی) از زبان خودکار سنجیده می‌شود. این نگرش نفوذ زیادی بر نقد ادبی داشته و همچنان نیز خصوصا در محیط‌های آکادمیک دارد.

و اما دیدگاه سوم، دیدگاهی است برون‌گرا که به ادبیات همچون یک گفتمان می‌نگرد. بدین معنی که ادبیات را صورتی خاص از یک کنش اجتماعی می‌دانند. در این دیدگاه سعی می‌شود تا شعریت شعر از محدوده بسته متن شعر به درآورده شود و به آن در چارچوب یک ارتباط شعری نگریسته شود و این چنین است که شعر، شکلِ یک کنش به خود می‌گیرد. این کنش به هیچ وجه کنشی یک طرفه از سوی مولف نیست، بلکه بستری است که شاعر، مخاطب، متن و مناسبات بینامتنی در آن به گفتگو می‌نشینند تا شعر و جهانش ساخته شود. پایه نظری این دیدگاه در زبان‌شناسی برمی‌گردد به آرای زبان‌شناسی بنام م. ا. ک. هلیدی که کتاب «به سوی زبان‌شناسی شعر» نیز به بررسی نظرات او می‌پردازد.

مایکل هلیدی در دهه ۶۰ میلادی، در چارچوب مکتب زبان‌شناسی نقش‌گرا نظریه‌ای ارائه داد که به زبان‌شناسی سیستمی (نظام مند)- نقش‌گرا معروف شد. که بر پایه آن زبان ابزاری است برای انتقال معنا و برقراری ارتباط میان افراد یک جامعه. درواقع در تقابل با دیدگاه سوسور که زبان‌شناسی را بخشی از نشانه‌شناسی می‌دانست، نقش‌گرایان زبان‌شناسی را بخشی از جامعه‌شناسی قلمداد می‌کنند و به بررسی آن دسته از کنش‌های اجتماعی می‌پردازند که مبتنی بر انتقال معنا به واسطه زبان است.

طبق نظر هلیدی، هر جامعه فرهنگ خاص خود را دارد که در نظام (سیستم) آن، مفاهیم مورد نیازش ساخته می‌شوند. این مفاهیم سیستمی، امکانات معنایی ممکن و ویژه هر نظام اجتماعی را به وجود می‌آورد که در نهایت «پتانسیل معنایی» ویژه آن جامعه ساخته و پرداخته می‌شود و هر ارتباطی که برقرار می‌گردد در چارچوب همین پتانسیل معنایی است که معنا می‌یابد و معنایی تولید می‌کند. «همین تعیّنِ معنابنیاد و جامعه محور نظام و ساختار و کارکرد زبان است که بر ما آشکار می‌کند چرا زبان آن گونه است که هست». در این دیدگاه ادبیات به مثابه یک گفتمان در نظر گرفته می‌شود بدان معنا که فاولر شرح می‌دهد: «وقتی ادبیات را گفتمان می‌انگاریم، درواقع متن را میانجی مناسبات میان کاربران زبان می‌دانیم: این مناسبات صرفا مناسبات کلامی نیستند، بلکه مناسبات مربوط به خودآگاهی، ایدئولوژی، نقش و طبقه را نیز دربرمی‌گیرند. متن دیگر یک ابژه نیست و بدل به کنش یا فرایند می‌شود.»

کتاب «به سوی زبان‌شناسی شعر» که توسط دو تن از نویسندگان شناخته شده‌ی عرصه زبان‌شناسی و ادبیات نگاشته شده، درواقع حاصل تلاش این بزرگان در رساله دانشگاهی خود است در محضر استادانی چون زنده یاد دکتر علی‌محمد حق شناس، دکتر محمدرضا باطنی، دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و بابک احمدی. این کتاب ارزنده حدود ۲۰ سال پیش،  توسط نشر مرکز نیز به بازار آمده بود؛ اما با توجه به عدم دسترسی مخاطبان نسل امروز به این کتاب و همچنین تمایل نویسنده برای بازنگری در آن، به همت نشر آگه نسخه ویراسته و پیراسته ای از آن در اختیار علاقمندان حوزه شعر و زبان شناسی  قرار گرفته است.

مهران مهاجر (متولد ۱۳۴۳) عکاس، منتقد هنری، مترجم، زبان‌شناس و فرهنگ‌نویس ایرانی‌ست که در پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران و مؤسسه پرسش تدریس می‌کند. وی به همراه محمد نبوی چندین کتاب در عرصه هنر، نشانه‌شناسی، ادبیات و فلسفه ترجمه و روانه بازار کتاب کرده‌اند.

مولفان کتاب حاضر در ابتدا بعد از مقدمه به بررسی دیدگاه نظریه زبان‌شناسی سیستمی- نقش‌گرای هلیدی و تبیین اصول و بنیان این رویکرد پرداختند. و در ادامه، بعد از ارائه مقاله ترجمه شده‌ی هلیدی در باب زبان‌شناسی و بوطیقا و همچنین بررسی تاریخچه شعر نو در ایران، در انتها چند شعر از نیما یوشیج را از منظر این نظریه مورد تحلیل و خوانشی دقیق قرار دادند که در جای خود می‌تواند برای منتقدان ادبی، دانشجویان زبان‌شناسیِ علاقه‌مند به ادبیات و شاعران، بسیار کاربردی و مفید باشد.

با توجه به این که همیشه نه فقط در ایران بلکه در سراسر جهان (در ایران بیشتر!) بین زبان‌شناسان و منتقدان ادبی در تحلیل متون ادبی بحث و جدل بوده، اگر دیدگاه‌های مربوط به این مجادلات بررسی شود به نکته‌ای که فاولر به خوبی به آن اشاره می‌کند پی خواهیم برد: «منتقدان ادبی این حقیقت را در نظر نمی‌گیرند که نظریه‌های زبان‌شناختی متفاوتی وجود دارد که هر کدام واجد ویژگی‌های کاملاً متمایز خود است. گرچه امکان دارد الگوی زبان‌شناختی «الف» برای انجام وظیفه‌ی خاصی در نقد ادبی کارآمد باشد یا نباشد، اما ممکن است همان نتیجه‌گیری در مورد الگوی زبان‌شناختی «ب» که حیطه یا رویه‌ی متفاوتی دارد صدق نکند. اشکال منتقدان ادبی این است که اطلاعات کافی ندارند تا بین الگوهای زبان‌شناختی تمایز قائل شوند، اما متقابلاً خود زبان‌شناسان نیز این تمایزات را نمی‌پذیرند و لذا هر زبان‌شناسی در بررسی ادبیات، نظریه‌ای را به کار می‌گیرد که خودش درست می‌پندارد. بین مکاتب زبان‌شناسی آن چنان رقابتی وجود دارد که هواداران یک نظریه حاضر نیستند بپذیرند که نظریه‌ی رقیب برای منظور خاصشان مزیت‌هایی دارد.» کتاب حاضر می‌تواند تا حدودی این شکاف‌ها بین دنیای ادبیات و زبان‌شناسی را از بین برده و راهی میانه و بدون سوگیری را از این بین برگزیند.

* کارشناس ارشد زبان‌شناسی

.................................................................
منابع:
- فالر، راجر و دیگران (۱۳۸۱). زبان شناسی و نقد ادبی. ترجمه ی مریم خوزان و حسین پاینده. تهران: نشر نی.
- جان خان، علیرضا و میرزا، زهرا (۱۳۸۵). «درآمدی به شعرشناسی نقشگرا». مجله پژوهش زبان و ادبیات فارسی، شماره هفتم، پاییز و زمستان ۱۳۸۵.
- مهاجر، مهران و نبوی، محمد (۱۳۹۳). به سوی زبان‌شناسی شعر. تهران: نشر آگه.
- ریکور، پل (۱۳۸۴). زندگی در دنیای متن. ترجمه‌ی بابک احمدی، چاپ پنجم، تهران: نشر مرکز.
 
کلمات کلیدی : نشر آگه
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
شعر؛ جنونِ زبان