کد مطلب: 363186
چند ميليون نفر در كشور با مشكل بيكاري مواجهند
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۱۹
زهرا كريمي مشاور وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي درباره میزان واقعی بیکاری به روزنامه اعتماد گفته است: مركز آمار ايران گزارشي درباره بيكاري مربوط به وضعيت بازار كار در سال ۱۳۹۴ ارايه كرده است كه نشان مي‌دهد تعداد بيكاران مطلق كشور دو ميليون و ۷۲۹ هزار نفر است؛ يعني اين مركز معتقد است در هفته‌اي كه براي آمارگيري به منازل مراجعه كرده، دو ميليون و ۷۰۰ هزار نفر خود را بيكار جوياي كار معرفي كرده‌اند. به اين نوع بيكاري، بيكاري آشكار مي‌گويند.
همچنين اعداد مركز آمار نشان مي‌دهد بيش از دو ميليون و ۱۰۰ هزار نفر هم در مرز بيكاري قرار دارند و شايد هر لحظه شغلشان از دست برود؛ در همين حال، يك ميليون و ۶۰۰ هزار نفر از يافتن شغل نااميد شده‌اند...
آمار مركز آمار به خوبي تعداد بيكاران واقعي را روشن مي‌كند. اگر سه عددي را كه در بالا به آن اشاره شد با هم جمع بزنيم، بيش از شش ميليون و ۴۰۰ هزار نفر در ايران با مشكل بيكاري آشكار و پنهان مواجه هستند. پيش از اين از سوي كارشناسان براي تعداد واقعي بيكاران كشور اعدادي بين سه تا هفت ميليون نفر اعلام شده است كه حالا اين اعداد آشكار مي‌كند، عددي نزديك به هفت ميليون نفر در كشور با مشكل بيكاري مواجهند.
اما ممكن است اين پرسش پيش آيد كه چرا با اين وجود در همه سال‌هاي گذشته نرخ بيكاري حدود يازده، دوازده درصد مانده است؟ پاسخ اين پرسش را بايد در تعاريف و ادبيات اقتصادي بين‌المللي جست‌وجو كرد؛ چرا كه در همه دنيا تنها ميزان بيكاران مطلق، به عنوان بيكاران آشكار در نظر گرفته مي‌شوند. پس در ايران هم تنها همان دو ميليون و ۷۰۰ هزار نفر در نرخ بيكاري محاسبه مي‌شوند؛ فرمول محاسبه بيكاران آشكار هم تقسيم تعداد افراد جوياي كار بر جمعيت فعال است.
همچنين اعداد مركز آمار نشان مي‌دهد بيش از دو ميليون و ۱۰۰ هزار نفر هم در مرز بيكاري قرار دارند و شايد هر لحظه شغلشان از دست برود؛ در همين حال، يك ميليون و ۶۰۰ هزار نفر از يافتن شغل نااميد شده‌اند...
آمار مركز آمار به خوبي تعداد بيكاران واقعي را روشن مي‌كند. اگر سه عددي را كه در بالا به آن اشاره شد با هم جمع بزنيم، بيش از شش ميليون و ۴۰۰ هزار نفر در ايران با مشكل بيكاري آشكار و پنهان مواجه هستند. پيش از اين از سوي كارشناسان براي تعداد واقعي بيكاران كشور اعدادي بين سه تا هفت ميليون نفر اعلام شده است كه حالا اين اعداد آشكار مي‌كند، عددي نزديك به هفت ميليون نفر در كشور با مشكل بيكاري مواجهند.
اما ممكن است اين پرسش پيش آيد كه چرا با اين وجود در همه سال‌هاي گذشته نرخ بيكاري حدود يازده، دوازده درصد مانده است؟ پاسخ اين پرسش را بايد در تعاريف و ادبيات اقتصادي بين‌المللي جست‌وجو كرد؛ چرا كه در همه دنيا تنها ميزان بيكاران مطلق، به عنوان بيكاران آشكار در نظر گرفته مي‌شوند. پس در ايران هم تنها همان دو ميليون و ۷۰۰ هزار نفر در نرخ بيكاري محاسبه مي‌شوند؛ فرمول محاسبه بيكاران آشكار هم تقسيم تعداد افراد جوياي كار بر جمعيت فعال است.
کلمات کلیدی : بیکاری، شغل، اشتغال
۱۳۹۵-۰۳-۲۷ ۱۹:۰۳:۵۴
تعریف بیکاری در ایارن-مثل خیلی کشورها- غیر واقعی است. متاسفانه چون آمار بالا بیکاری میتواند تاثیر منفی تبلیغاتی علیه دولتها داشته باشد، دولتها سعی میکنند این رقم کمتر نشان بدهند!
کار به معنی کسب درآمد برای گذران زندگی است. از آنجایی دولت حد اقل خقوق مزایا را با تریبی اعلام میکند، مثلا اعلام کردن اینکه کسی در هفته دوساعت کار کند، بیکار نیست، بیشتربه شوخی شبیه است!
چگونه ممکن است کسی که با دوساعت کارگری، در طول هفته زندگی اش بچرخد. در ایران حداقل دستمزد رد ساعت، حدود 4000 تومان است! یعنی ساعتی حدود یک دلار! کجای دنیا کسی میتواند با دو دلار یک هفته زنده بماند؟! (3764078) (alef-11)
کار به معنی کسب درآمد برای گذران زندگی است. از آنجایی دولت حد اقل خقوق مزایا را با تریبی اعلام میکند، مثلا اعلام کردن اینکه کسی در هفته دوساعت کار کند، بیکار نیست، بیشتربه شوخی شبیه است!
چگونه ممکن است کسی که با دوساعت کارگری، در طول هفته زندگی اش بچرخد. در ایران حداقل دستمزد رد ساعت، حدود 4000 تومان است! یعنی ساعتی حدود یک دلار! کجای دنیا کسی میتواند با دو دلار یک هفته زنده بماند؟! (3764078) (alef-11)
م...ا
۱۳۹۵-۰۳-۲۸ ۰۳:۰۱:۴۱
این پیشنهادها ایده خام است و نیاز به کارشناسی دارد. بر حمایت از نیرو یکار و پرداخت حقوق و مزایا متناسب به نیاز زندگی و کرامت انسانی کارگران.
یکی از مشکلات احتمالی در بکارگیری افراد بیشتر، سیاستهای منعی یا تشویقی است، نبایست سیاستها طوری باشد که منعی در افزایش اسخدام و یا تشویقی باشد برای کاهش استخدام.
مثلا دولت میخواهد از واحدهای کوچک حمایت کند، درنتیجه برخی معافیت ها مالیاتی و یا تسهیلاتی در اختیار این واحد قرار میدهد. البته منظور مخالفت با این حمایتها نیست، و برعکش باید بیشتر شود حمایت. بلکه نبایست تعریف واحد کوچک را بر اساس تعداد افراد شاغل باشد و برای تشویق افراد بیشتر و جلوگیری از کاهش استخدام، تعریف بنگاه/واحد اقتصادی، را غیر تعداد شاغل باشد مثلا میزان درآمد و سود خالص. (3764626) (alef-11)
یکی از مشکلات احتمالی در بکارگیری افراد بیشتر، سیاستهای منعی یا تشویقی است، نبایست سیاستها طوری باشد که منعی در افزایش اسخدام و یا تشویقی باشد برای کاهش استخدام.
مثلا دولت میخواهد از واحدهای کوچک حمایت کند، درنتیجه برخی معافیت ها مالیاتی و یا تسهیلاتی در اختیار این واحد قرار میدهد. البته منظور مخالفت با این حمایتها نیست، و برعکش باید بیشتر شود حمایت. بلکه نبایست تعریف واحد کوچک را بر اساس تعداد افراد شاغل باشد و برای تشویق افراد بیشتر و جلوگیری از کاهش استخدام، تعریف بنگاه/واحد اقتصادی، را غیر تعداد شاغل باشد مثلا میزان درآمد و سود خالص. (3764626) (alef-11)
نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
