نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 383562
تناسب عرضه و تقاضا در بازار سخنان هیجانی
بخش تعاملی الف - بهروز ساریخانی
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۱۶


در گفتگوی تلویزیونی ۱۲ مرداد رئیس جمهور با مردم دکتر روحانی با لحن و ادبیات آرام خاص خود, بر مسائل مهمی انگشت گذاشتند. انحرافات اساسی در جریان واگذاری شرکت های دولتی به شبه دولتی ها, نقش بسیار مثبت شبکه های مجازی و اینترنت در جریان " فسادهای کلان اقتصادی و ماجرای فیش های حقوقی نامتعارف ", تاثیر مهم گفتگوهای منتهی به " برجام" در دور کردن خطر محتمل حمله نظامی غرب به ایران و رفع موانع بانکی, بیمه ها, کشتیرانی و . . . صادرات و واردات, لزوم حفظ آرامش و وحدت سیاسی- ملی بعنوان پیش نیاز جلب اطمینان در سرمایه گذاری های جدید اقتصادی, لزوم کنار کشیدن هرچه سریعتر نهادهای امنیتی و نظامی از مدیریت اقتصادی کشور و . . . از سرفصل های این گفتگوی مهم بود که توسط رئیس دولت یازدهم به اطلاع مردم رسید.

اما با وجود اهمیت سخنان رئیس جمهور, این گفتگو بازتاب مناسبی در رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی نیافت. تکلیف آنان که تنها دنبال گزک برای تخریب دولت آقای روحانی اند, روشن است. اما براستی چرا این گفتگو, با استقبال بسیار محدود حتی رسانه های " اصلاح طلب" نیز روبرو شد ؟ هدف این یادداشت, نگاهی به این ماجراست.

قبل از ورود به بحث لازم به یادآوری است که صاحب این قلم, با وجود نقد معین نسبت به برخی سستی ها در تصمیمات کلان و عملکرد دولت جناب روحانی، شیوه متین و توام با آرامش گفتار رئیس جمهور را بسیار می پسندد. یکی از ویژگی های خاص و برجسته دولت یازدهم، عدم ورود به هرگونه جنجال هاست که باعث روزمرگی در اداره امور اساسی جامعه می شود.

یک ) علیرغم شعارهایی که در چند ساله اخیر، درباره اهمیت " نظام علمی" در کشور باب شده، متاسفانه آنچه عملا از تریبون های مختلف ( از جمله رسانه منحصر بفرد " سیما" ) پخش می شود, سخنان و سخنرانی های هیجانی است که اساسا با منطق علم ناهمخوان می باشد.

هر بازار، نیازمند دو طرف عرضه و تقاضا است. لذا مشکل تنها مربوط به سخنان شعاری نیست که از تریبون ها، پخش یا در رسانه های حقیقی و مجازی، نشر می شود. این بازار بدون صف خریداران ( که مردم می باشند)، قطعا رو به کسادی و زیان خواهد نهاد.

براستی چرا اینگونه سخنان, با وجودی که انگشت بر برخی مسایل کلان مردم و کشور می گذارد، بجهت لحن آرام بیان و نوع کلمات متین مورد استفاده، چندان مورد توجه مردم و رسانه های کشور قرار نمی گیرد؟

تمایل به بحث های هیجانی, محدود به سن و گرایش سیاسی خاصی نبوده, ریشه های عمیقی در تمایلات و پسند حاکم بر جامعه دارد. بحث کاملا انحرافی "عبور از خاتمی" در دوران اصلاحات، دقیقا به این جهت پیش رفت که "هیجان" در جامعه آنروز, بیش از منطق و علم خریدار داشت.

این یادداشت، مجال ورود به مصداق ها نیست. هدف، بیان ضرورت حرکت جامعه بسمت عقلانیت، تامل، تعادل و تعامل می باشد. روشنفکران جامعه, مسلما باید پیشاهنگان این حرکت باشند.

دو) یکی از روش ها در برخوردهای هیجانی, بقول معروف " تکه انداختن" است که بجز شجاعت خاص, البته هوش و استعداد ویژه ای میطلبد. اینجانب هرچند اعتقادی به کارکرد کلمات قصار در این زمانه ندارم، اما بهرجهت شاید کسانی (مثل جرج برنارد شاو) باشند که این استعداد را دارند که امروزه نیز در غالب کوتاهترین کلمات، مضامین بسیار عمیقی را منتقل نمایند.

در محاورات روزمره، ممکن است بجهت محدودیت موقعیت و تنگی فرصت, این روش مناسب تر از سکوت و بی محلی باشد، اما بنظر نمیرسد در مباحث اجتماعی و سیاسی، از طریق چنین شیوه بیان، حق مطلب را بتوان ادا کرد.

" شعار" ها را نیز می توان جزء همین دسته قرار داد که هرچند چیز هجوی نیستند, اما کارکرد معین خود را دارند. " شعار" در جای نامناسب, مخل تحلیل علمی و مسولانه درباب مسایل حیاتی کشور می باشد.

مباحثه علمی و هیجان، دو بردار از هم متنافرند. در شرایطی که جامعه ما بشدت نیازمند عبور هرچه سریعتر از موقعیت عقب ماندگی جدی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی است، رواج مطالب " زرد" و هیجانی از تریبون های رسمی کشور, سم مهلک است.
 
کلمات کلیدی : بهروز ساریخانی
 
مریم
Belgium
۱۳۹۵-۰۷-۱۶ ۱۴:۴۳:۳۱
خیلی تحلیل خوب و آموزنده ای بود. سپاسگزارم (3965603) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.