نظر منتشر شده
۳۳
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 133154
از چارلز پانزی تا مه‌آفرید امیرخسروی
بخش تحلیلی الف، 21 آذر90
جديدترين کسی که به شیوه پانزی، با سرمایه اندک و با استفاده از فساد نظام بانكي و نزديكي به صاحبان قدرت به سرمایه نجومی رسیده، مه‌آفرید امیرخسروی در ایران است.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۰ ساعت ۰۷:۰۲
کارلو پیترو جیووانی گوگلیلمو تابالدو پانزی، مشهور به چارلز پانزی، شهروندی ایتالیایی بود که در ۲۱ سالگی با جیب خالی به کانادا مهاجرت کرد، و پس از مدتی به عنوان، رندترین تاجر در سرتاسر آمریکای شمالی شناخته شد.
 
پانزی در ۱۸۸۲ در پارما ایتالیا به دنیا آمد، در نوجوانی در یک اداره پستی مشغول به کار شد و نامه رسان بود، تا اینکه در دانشگاه ساپینزا شهر رم (قدیمی ترین دانشگاه در اروپا) مشغول به تحصیل شد، و البته که در چهار سال تحصیل پیوسته وقتش را به همراه دوستان خود در باشگاه های شبانه، کافه و اپرا می گذراند.
 
در ۱۹۰۳ و در ۲۱ سالگی درحالی برای مهاجرت به کانادا سوار بر کشتی شد که تنها ۲ دلارو ۵۱ سنت همراه خود داشت. در کانادا به شیوه های عجیب و مختلف امرار معاش می کرد ولی مهمترین کارش ظرف شویی و پیش خدمتی برای یک رستوران بود، اما پس از مدتی بخاطر تیغ زدن مشتریان از کارش اخراج شد. سپس به مونترال رفت و در بانکی ایتالیایی که به مهاجرین ایتالیایی سرویس می داد، به عنوان دستیار تحویلدار مشغول بکار شد. بانکی که در آن کار می کرد از مردم با وعده سود بالا پول می گرفت ولی با این پول هیچ سرمایه گذاری انجام نمی داد و خیلی زود ورشکست شد و رئیس بانک با مقدار زیادی پول به مکزیک گریخت.
 
پس از تعطیلی بانک، پانزی به شدت محتاج شده بود. به شعبه تعطیل شده بانکی که در آن کار می کرد رفت و در آنجا دسته چکی متعلق به رئیس یک کمپانی پیدا کرد و با جعل امضا برای خود یک چک با مبلغی حدود چهارصد دلار کشید. وی بخاطر این کار دستگیر و به سه سال زندان محکوم شد. پس از آزادی بصورت غیرقانونی به آمریکا رفت و بخاطر سفر کردن بطور قاچاق دوباره دستگیر شد و دو سال دیگر را در زندان گذراند. مدتی پس از آزادی در سال ۱۹۱۸ ازدواج کرد و در مدت چندماه به مشاغل مختلفی مشغول شد ولی در تمامی آن ها ناکام بود.
 
در همان دوران نامه ای از یک کشور خارجی بدستش رسید. هنگام باز کردن نامه متوجه وجود کوپن بین المللی پستی در کنار نامه شد. او تاکنون چنین چیزی ندیده بود، درباره آن پرس و جو کرد، این کوپن ها در آن زمان در بیشتر کشورها اعتبار داشت. ولی اعتبار آن در کشورهای مختلف متفاوت بود. اینجا بود که اولین ایده کسب درآمد و کلاه برداری چارلز پانزی شکل گرفت.

ویدیویی مستند از زندگی چارلز پانزی

مردم در آن زمان از این کوپن ها بجای تمبر استفاده می کردند. پانزی متوجه شد این کوپن ها در ایتالیا با یک چهارم قیمت نسبت به آمریکا به فروش می رسد. بلافاصله در آمریکا پول قرض کرد و برای بستگانش در ایتالیا فرستاد و از آنها خواست که کوپن های خریداری شده را برایش بفرستند. و وارد فعالیتی شد که امروزه در ادبیات اقتصادی به آربیتراژ معروف است.
پانزی به سمت ثروتمند شدن پیش می رفت بطوریکه پس از مدتی از همین راه برای خود مغازه باز کرد و حتی افرادی را با کمیسیون بالا برای قرض کردن پول از مردم استخدام کرد. سرمایه او در فوریه ۱۹۲۰ به ۵ هزار دلار (حدود ۵۵ هزار دلار امروزی)، و سه ماه بعد از آن به ۴۲۰ هزار دلار (حدود ۴.۵ میلیون دلار امروزی) رسید. پانزی با سرعتی فوق العاده به سرمایه ای بالا رسیده بود.

او به قدری از مردم پول گرفته بود که دیگر وقتش را برای سرمایه گذاری صرف نمی کرد. حتی دیگر از ایتالیا هم کوپن پستی نمی خرید. بلکه با پول سرمایه گذاری شده مشتریان جدید، سود سرمایه مشتریان قدیمی تر را می داد. روزانه صدها نفر به دفاتر وی می رفتند و سرمایه گذاری می کردند. مردم دارایی های خود را در گرو او گذاشتند و اکثر آنها سود خود را برداشت نمی کردند بلکه پول خود را با سودش دوباره سرمایه گذاری می کردند.


پانزی پول های خود را در بانکی در شهر بوستون گذاشت. موجودی حساب او به قدری بالا رفته بود که می توانست کل آن بانک را اداره کند. او تا جولای سال ۱۹۲۰ از این طریق میلیون ها دلار پول بدست آورد. سرعت درآمد پانزی غیر قابل تصور بود. تنها ایراد طرح پانزی آن بود که تنها راهی که می توانست وضع موجود را حفظ کند، جذب سرمایه گذار جدید بود. زندگی پانزی مانند پادشاهان شده بود. یک عمارت با تمام امکانات تفریحی در ماسوچوست خرید و حساب هایی را در چندین بانک در سراسر انگلستان باز کرد.
 
پیشرفت سریع پانزی باعث ایجاد شک و شبه بین برخی از همشهریانش در بوستون شد. بطوریکه یک کارشناس مالی ادعا کرد که پانزی دست به کلاه برداری زده، پانزی قدرتمند، بلافاصله از کارشناس مدعی به خاطر تهمت شکایت کرد و برای اعاده حیثیت ۵۰۰۰۰۰ دلار دیگر به جیب زد. به همین دلیل برای مدتی کسی جرات نکرد کار او را مورد بررسی قرار دهد. پانزی به قدری قدرتمند شده بود که حتی یک دلال مبلمان که به طور نسیه به او مبل فروخته بود و به پولش نرسیده بود از او شکایت کرد اما شکایت او هم به جایی نرسید.

کم کم روزنامه های آمریکا نسبت به پانزی حساس شده بودند و فعالیت ها و دیدارهایش با مقامات را پوشش می دادند. اما هنوز کسی از کلاه برداری او مطلع نشده بود. دلیل اصلی هم این بود که تا آن زمان هنوز کسی از شیوه او استفاده نکرده بود. شاید در آن زمان هنوز هیچ قانونی هم برای برخورد با پانزی وجود نداشت! زرنگی او آنجا بود که توانسته بود بدون اینکه کسی متوجه شود از ضعف سیستم پست بین المللی استفاده کند.
 
در همان روزها مقالاتی در مطبوعات منتشر شد که عملیات پول سازی پانزی را مورد سوال قرار می داد. و یک کارشناس و روزنامه نگار اقتصادی به نام کلارنس بارون متوجه شد که پانزی با وجودی که سود بالایی به سرمایه گذاران خود می دهد اما با استفاده از شرکت خود سرمایه گذاری نمی کند.
 
بارون متوجه شده بود که برای اینکه پانزی بتواند جوابگوی سود تمام مشتریان خود باشد باید ۱۶۰ میلیون کوپن پستی در کشور در جریان باشد. اما نیاز کل آمریکا در آن زمان ۲۷ هزار کوپن پست بود. نکته دیگر اینکه، طبق آمار اداره پست آمریکا سود ناشی از فروش کوپن های پستی در کشور بسیار کمتر از هزینه واقعی ارسال نامه های پست در کشور بود.
 
افشای این ماجرا توسط بارون باعث وحشت بسیاری از مردم شد. صدها نفر روبروی دفتر پانزی تجمع کردند و پانزی برای آرام کردن آنها در طی سه روز ۲ میلیون دلار به آنها داد. اما این موضوع باعث جلب توجه دانیل گالافر دادستان منطقه ماسوچوست آمریکا شد. او شخصی را برای حسابرسی به حساب های شرکت پانزی فرستاد.
 
همزمان، پانزی یک نماینده تبلیغاتی بنام ویلیام مک مسترز برای خود استخدام کرد. اما مشاور تبلیغاتی پانزی هم به او مشکوک شد. بعدا او پانزی را به عنوان یک آدم آحمق درامور مالی توصیف کرد که حتی جمع کردن اعداد را هم بلد نیست.
کار پانزی زمانی سخت شد که مک مسترز چندین سند بر ضد او پیدا کرد و با این اسناد به دفتر کار پانزی رفت و ۵۰۰۰ دلار در ازای این مدارک، حق السکوت گرفت. اما بازهم ساکت نماند در ماه آگوست ۱۹۲۰ مقاله ای نوشت و تاکید کرد که پانزی عاجز از پرداخت بدهی های خود است. با سود محاسبه شده، مشخص شده که پانزی ۴.۵ میلیون دلار بدهی دارد. این مقاله آشوب زیادی بوجود آورد. اما پانزی یک روزه مطالبه تمام کسانی را که خواستار پولشان بودند را پرداخت کرد. و بلافاصله وارد سرمایه گذاری درساخت مجمتع های صنعتی عظیم شد.
 
با افزایش نگرانی ها تهدید دیگری برای پانزی از طرف جان آلن مامور عالی رتبه بانک ماسوچوست شکل گرفت. در آن زمان هنوز قانون آمریکا فعالیت های پانزی را کلاه برداری نمی دانست. بررسی فعالیت های بانکی پانزی هیچ کار غیر قانونی را نشان نداد اما آلن از این هراس داشت که فعالیت های پانزی بانک بوستون را ورشکسته کند. او بر حساب های بانکی پانزی نظارت کرد و کارمندان پانزی را مورد بازجویی قرار داد. سرانجام تحقیقات دادستان به نتیجه رسید و نشان می داد که پانزی قطعا هفت میلیون دلار بدهی دارد.
 
روز بعد همه چیز برای پانزی تمام شد. اول از همه خبری از سو سابقه او در ۱۳سال پیش به چاپ رسید. و بعد از ظهر آن روز بانکی که پانزی در آن حساب داشت بخاطر بی نظمی در حساب ها توقیف شد.
 
پانزی خودش را تسلیم مقامات فدرال کرد و متهم به کلاهبرداری شد. او با وثیقه ۲۵ هزار دلاری آزاد شد اما بعد از آشکار شدن نتایج حسابرسی ها، ضامن وثیقه بدلیل ریسک بالای آزادی پانزی این وثیقه را پس گرفت.
 
اخبار ناشی از دستگیری پانزی در آمریکا باعث شد پنج بانک دیگر هم در این کشور بسته شوند. سرمایه گذارانی که پول خود را به او داده بودند هم اکثرا ورشکته شدند و در مجموع حدود ۲۰ میلیون دلار (۲۲۵ ملیون دلار امروزی) را از دست دادند.
 
پانزی به ۸۶ مورد کلاهبرداری متهم شد و سرانجام پس از حاشیه های فراوان در محاکمه، حدود نه سال را در زندان گذراند. او پس از آزادی هم دست از کلاه برداری بر نداشت. در فلوریدا ساکن شد و یک موسسه تشکیل داد و مردم را به سرمایه گذاری دعوت کرد و وعده سود ۲۰۰ درصدی در ۶۰ روز را به آنها می داد. پس از جمع آوری پول بلافاصله ناپدید شد و به فکر برگشتن به ایتالیا افتاد. موهای خود را تراشید و برای خود سبیل گذاشت. اما در کشتی هنگام فرار دوباره دستگیر شد و ۷ سال دیگر زندانی شد.


دولت آمریکا هرگز نتوانست تمام پول هایی که وی دزدیده بود را از چنگش دربیاورد. زیرا در آن زمان ردیابی پول در حساب ها به سختی انجام می شد. پانزی در سال ۱۹۳۴ آزاد شد و از آمریکا اخراج و به ایتالیا دیپورت شد.


در کشور ایتالیا پانزی طرح های مختلفی را برای درآمد امتحان کرد ولی در هیچ کدام از آنها نتیجه نگرفت. تا اینکه در شرکت هواپیمایی دولتی ایتالیا استخدام و به برزیل اعزام شد. طی جنگ جهانی دوم عملیات هوایی ایتالیا در برزیل متوقف شد و در این مدت، پانزی زندگینامه خودش را نوشت.


او سال های پایانی زندگی خودش را در فقر سپری کرد. و از راه مترجمی درآمد داشت. سرانجام چارلز پانزی در سال ۱۹۴۸ در یک بیمارستان خیریه در ریودوژانیرو درگذشت.
 
پس از مرگ پانزی در طول قرن نوزدهم تا امروز، ده ها نفر در سرتاسر جهان با استفاده از ضعف سیستم های مالی کشورهایشان و نیز استفاده از شیوه پانزی کلاه برداری کردند که شیوه همه آنها به نام طرح پانزی معروف شد.

گاهي اتفاق می افتاد که قانونی برای محاکمه کلاه بردارانی که از ضعف سیستم های مالی حاکم بر کشورشان اختلاس کرده بودند وجود نداشت. اما معمولا سرنوشت آنها و استفاده کنندگان از طرح پانزی بنا به حجم کلاه برداری، از ده تا بالای صد و پنجاه سال زندان متغیر بود.

از جمله مهمترین کسانی که از طرح پانزی استفاده کردند برادران ماووردی در روسیه، و برنارد مادوف (رئیس سابق بورس نزدک) در آمریکا هستند. که سرمایه بالایی را به جیب زده و بزرگترین طرح پانزی در جهان را اجرا کرده اند. رقم کلاه برداری مادوف در آمریکا مجموعا حدود ۴۶ صدم درصد تولید ناخالص داخلی و یک فاجعه در تاریخ اقتصادی آمریکاست. اکنون مادوف مشغول سپری کردن محکومیت ۱۵۰ ساله خود در زندان است.

چگونگی کلاه برداری رئیس سابق بورس نزدک به شیوه پانزی

اما فعلا آخرین کسی که به شیوه پانزی، با سرمایه اندک و با استفاده از ضعف سیستم مالی حاکم بر جامعه با نزديكي به صاحبان قدرت به سرمایه میلیاری رسیده، مه‌آفرید امیرخسروی (وی اشتباها به نام امیر منصور آریا معروف شده است) در ایران است. وی با با داشتن یک گاوداری در اوایل دهه ۸۰ شروع بکار کرد و با گشایش اعتبار، و پرداخت دیون بوسیله گشایش اعتبار بزرگتر، طی چند سال به جایی رسيد که 59 شرکت تأسیس كرد و ۳۸ کارخانه و ۱۸ پروژه در حال اجرا دارد. رقم کلاه برداری امیرخسروی معادل 9۲ صدم درصد تولید ناخالص داخلی ایران است. اساس کار او کاملا با طرح پانزی متناسب است. بطوریکه وی پیوسته با گشایش اعتبار اسنادی بزرگتر، بدهی خود به اعتبار اسنادی قبلی را تصفیه کرده است.

بنابر آنچه تاکنون از این پرونده در رسانه ها منتشر شده مه آفرید امیرخسروی با استفاده از وام زود بازده درسال 1385 یک گاوداری تاسیس می کند و در همان سال با کمک خانواده اش "شرکت سرمایه گذاری امیر منصور آریا" را تاسیس و فعالیت کلاه بردارانه خود را با گشایش اعتبارات اسنادی پی در پی آغاز می کند.
 
عکس منتسب به خانواده امیر خسروی، منتشر شده توسط هفته نامه هفته در کانادا
 
رقم اختلاس این خانواده در سال هاي ۱۳۸۶ و ۱۳۸۷ آنچنان بالا نبود، اما اين رقم در سال ۱۳۸۸ به ۸۰ ميليارد تومان بالغ شد و در سال ۸۹ به ۸۰۰ ميليارد تومان و در نهايت سال ۱۳۹۰ به ۲ هزار و ۸۰۰ ميليارد تومان رسيد.

شواهد پرونده مه آفرید امیر خسروی نشان می دهد تصاحب چنین سرمایه ای در ایران بدون غفلت یا همکاری مدیران رده بالای بانکی کشور هرگز قابل اجرا نبوده است. و رقم اختلاس صورت گرفته هر چه که باشد، ميزان خسارتي که این ماجرا به اعتماد عمومی و امنيت سرمايه گذاري در ايران زده، قابل محاسبه نیست.
کلمات کلیدی : چارلز پانزی مه‌آفرید امیرخسروی اختلاس 3000 میلیاردی
 
بسیجی
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۸:۲۰:۲۹
این آقای خسروی اول باید به دلیل جنایت فجیع علیه اعتماد عمومی محاکمه شود. دیگر مردم به هیچکس حتی به کارمندان ساده نیز اعتماد ندارند! وقتی مقامات بالا به اختلاس اینچنینی کمک می کنند، کارمندان رده پایین حتما میلیون میلیون می برند و می خورند!! قوه قضاییه باید مسئولین درگیر در این مسئله را نیز بدون هیچ اغماضی مورد محاکمه قرار دهد! (556567) (moderator1)
 
مقایسه
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۱:۲۹:۵۴
رقم کلاه برداری مادوف در آمریکا مجموعا حدود ۴۶ صدم درصد تولید ناخالص داخلی و یک فاجعه در تاریخ اقتصادی آمریکاست.
رقم کلاه برداری امیرخسروی معادل 9۲ صدم درصد تولید ناخالص داخلی ایران است. (556796) (moderator19)
 
نادعلی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۸:۲۳:۱۲
طرح پانزی در اواخر دهه 60در ایران توسط صاحب شرکت سحر و الیکا اجراءشد که در نهایت دستگیر و اعدام شد . متاسفانه در حال حاضر بانکهای کشور ما نیز از طرح پانزی استفاده می کنند انها هم با روش پیشنهاد سود بالا سپرده جمع آوری می کنند و از پول مردم(خودشان)در شرایط حاضر سودهای قول داده شده را پرداخت می کنند اما سرمایه گذاری آنها عایدی کافی و لازم را ندارد چون دریافت کنندگان تسهیلات (محل سرمایه گذاری بانکها )قادر به باز پرداخت اصل و فرع نیستند آما به جهت وجود یک استاندارد غلط حسابداری برای سیستم بانکی ،بانکها بدون توجه به شرایط وصول سود ها ،درامد صوری (کاغذی)برمبنای روش تعهدی حسابداری شناسای می کنند و مطابق صورت سود و زیان غلط خود سود آور هم هستند و تقسیم سود هم می کنند اما به جهت عدم رعایت دقیق اعمال ذخیره برای مطالبات مشکوک الوصول و سوخت شده در واقع به نوعی از انعکاس زیانهای وارده ناشی از عدم وصول فرار می کنند . در بانکهای ایران هم این قاعده وجود دارد که چنانچه سپرده گذاران مراجعه کنند و سپرده های خودشان را مطالبه نمایند قطعا بدون حمایت دولت قادر به پاسخگوی مردم و سپردگذاران نخواهند بود و باید اعلام ورشکستکی نمایند . در واقع با آمدن استاندارد حسابداری غلط از سال 1380 بانکهای کشور قادر به رقابت با سود های بالا شده اند چون بدون توجه به شرایط وصول سود تسهیلات (روش تعهدی) درامد شناسای کردند که عمدتا واهی و غیر قابل وصول است که گواه این نوشته بنده مطالبات معوق سیستم بانکی کشور می باشد که تمام قد با حمایت بانک مرکزی (تزریق منابع)بانکها رو پا هستند و مدیران آنها جولان می دهند . (556568) (moderator1)
 
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۲۰:۴۳:۲۲
سلام
باتشکر از نظر دوست عزیزمان
بانک مرکزی خوب میداند که چطور از بانکهای ربوی حمایت کند ولی دو موسسه تعاونی اعتباری (وحدت و بهمن ایثار) با بیش از صدها شعبه در کشور ،که تسهیلات با سود 2 تا4 درصد واقعی به مشتریان میدادند با ندانم کاری و عدم حمایت (شما بخوانید خیانت) به طرز فضاحت باری از عرصه اقتصادی خارج شدند و مدیران آنها در زندان هستند و جرم آنها جذب مشتری و خلوت کردن بانکهایی بود که وام باسود24 درصد میدهند ولی در عمل بالای 48 درصد میشود. واقعا که سیستم بانکداری ما باید صحنه یکه تازی همچین افرادی باشد (557416) (moderator19)
 
احمد
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۸:۴۰:۴۳
اگه عکسی از آقای خاوری دارید لطفا روی سایت بذارید خیلی وقته مردم نگران شدند کسی از سرنوشت ایشون خبر داره لطفا بگه. (556585) (moderator19)
 
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۳ ۱۴:۵۵:۲۵
چرا کسی از جهرمی حرفی نمیزنه .بنگاه زود بازده کار اون بود و این هم از مبلغ اختلاس که در زمان اون به 800 و بعدش هم 2800 میلیارد رسید. باید کل مدیران بانک صادرات عوض بشن . از یکی از اونها نباید گذشت مخصوصا آقایانی که در زمان چهرمی ارتقا پیدا کردند. (559667) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۸:۵۵:۳۳
عزيزان من! مه آفريد امير خسروي معلول ادلره كردن مملكت به سبك مستوفيگري زمان قاجار است چرا خود وديگران را به بيراهه هدايت ميكنيم؟ازآقاي احمد توكلي انتظار بيشتر از اين ميرود بجاي اينكه درجمع داشجويان بگويد از محسني اژه اي حمايت بكنيد!بايد فرياد بزند مديريت دولت غلط و كدخدامنشي است.آخه مملكتي كه سازمان برنامه وبودجه اش منحل ميشود.وزرايش بي اختيارند.همه چي دريد قدرت رييس جمهوراست وهرروز يك تصميم متناقض باديروز بهتر از اين نميشود! (556605) (moderator19)
 
محمد
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۹:۲۷:۰۶
چرا فقط امیر خسروی دراین مملکت تحت پیگرد قرار می گیرد لکن از جلوگیری فعالیت مؤسسه ها وبانکهایی که قارچ گونه در حال افزایشند وبا بهره های آنچنانی موجبات فقر وتنگدستی توده های محرو م جامعه را فراهم می کنندو به راحتی سرگرم جمع آوری سرمایه های نامتعارفند هیچ خبری نیست. (556653) (moderator19)
 
Latvia
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۰۱:۲۱:۰۵
کلاهبرداری او از زمان وجود سازمان برنامه و بودجه شروع شد. (557659) (moderator7)
 
بانكي
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۹:۰۱:۳۲
استفاده ازروش پاتزي درايران نهادينه شده وبزرگترين عمل كننده به آن هم دولت است .روش آن هم اوراق مشاركت طرح هاي صنعتي وغيره است اين طرح بطور آشكار فاقد سود دهي هستند اما سود كلان تا بيست وچند درصد هم درسوابق آنها وجود دارد مثلا فروشگاه هاي [...] نمونه بارز آن است. (556616) (moderator1)
 
عمو
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۴:۴۴:۳۰
مطمئنید؟ مثلا اوراق مشارکت پارس جنوبی سود دهی واقعی ندارند؟ پس چرا ما نگران از دست رفتن منابع آن با کمبود سرمایه گذاری هستیم؟ (557054) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۹:۰۹:۴۴
حالا تكذيب مي كنند فردا ملت بدبخت بايد فلاكتش را بكشد (556628) (moderator19)
 
كامران
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۹:۱۱:۳۹
نه دوست عزيز اين برگرفته از روش پانزي نيست!! اين روش برگرفته از وجود نمايندگان ضعيفي است كه به هزار و يك بهانه مهمترين وظيفه خود را با دولت معامله كرده است! برگرفته از سيستم هاي نظارتي است كه محل تصفيه حساب هاي حزبي و گروهي و فاميلي شده است. برگرفته از سيستم بانكي پر مدعايي است كه با هزار منت و تحقير مردم را سر كيسه مي كند ولي در مقابل پولداران هزار كرنش و خفت را به جان مي خرد . سيستم بانكي كه افتخارش جمع كردن پول مردم و دادن پول سود ( بخوانيد نزول)است!!! برگرفته از ................بگذريم!
خواهشا شما هم زياد به اين قضيه گير ندهيد. ما كه داشتيم فراموشش مي كرديم.تازه مگر ساير پرونده ها به جايي رسيدند. يكي در حال تحقيق است ديگري در حال تكميل آن يكي هم براي رفع نواقص به نمي دانم كجا فرستاده شده است.
چقدر اين روزها دلمان براي علي تنگ مي شود!!! دست حق نگهدارتان. (556631) (moderator1)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۰۹:۵۲:۲۵
از آقاي ز.. م.. چه خبر؟ از آقاي ه.. و ا.. و ... هم خبري داريد يا نه؟ (556677) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۰:۴۲:۳۱
بابا تو هم درست بگو ببینیم اینا کین؟ چه فایده این 6 تا حرف؟ (556743) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۰:۱۸:۳۸
ارزش تمام مقاله شما به همین یک جمله بود
مه‌آفرید امیرخسروی (وی اشتباها به نام امیر منصور آریا معروف شده است)
چراکه تابو در نظام عدالت و دادگستری و مالی ایران را شکستید و بالاخره نام این فرد را معرفی کردید در حالی که درکشور ما نامهای و اعتبارها برای خیلی چیزهای جرئی از بین میرود نام این فرد تاکنون رسانه ای نشده بود (556714) (moderator19)
 
amir
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۰:۳۰:۵۵
ازنظر خوب و کارشناسانه جناب نادعلی تشکر میکنم و مطالب ارائه شده کاملا" منطقی و درست است و فقط این نکته را باید اضافه کنم که نقش بانک مرکزی ایران به علت ضعف نظارت و عدم توانائی و عدم قدرت اجرایی در اعمال دستورالعمل ها و بخشنامه های خود ، در این موضوع باید پررنگتر شود و در مجموعه بانک مرکزی اراده ای قوی در برخورد با این قضایا وجود ندارد ، ما که خود در فضای بانکی و از مسئولین شعب بانکی هستیم بیشتر متوجه ضعف سیستماتیک بانک مرکزی هستیم ، بعنوان مثال شما هیچ خانه ای را سراغ ندارید که درب و قفل نداشته باشد( نمی گوییم حتما" آژیر خطر هم داشته باشد) در حال حاضر سیستم بانکی مانند خانه ای است که اصلا" دربی برای آن تعبیه نشده است . (556732) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۰:۳۳:۰۱
از این آقای مه آفرید امیر خسروی عکسی وجود ندارد؟ چرا اجازه چاپ عکس این آقا در رسانه ها داده نمی شود؟ چرا مردم اجازه ندارند با چهره ایشان آشنا شوند؟ آیا این آقا اصلا وجود خارجی دارد و یا نماد و اسم رمزی برای این فساد و رانت خواری بزرگ است؟ لطفا مسئولین توضیح دهند. (556738) (moderator19)
 
سيد
United States
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۸:۲۱:۵۷
مگه مه أفريد خانم نيست؟ (557293) (moderator19)
 
United States
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۰۹:۵۷:۳۳
با اینکه اسم زنانه دارند، ظاهرا ایشان مذکر هستند. (557961) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۱:۱۷:۴۷
باید تیتر را این طوری می زدید : از چارلز پانزی تا مه‌آفرید امیرخسروی , از دولت ودرو ویلسون در واشنگتن تا دولت احمدی نژاد در تهران (556780) (moderator19)
 
دوستدار بسیجیان
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۴:۴۶:۴۱
به قول آقای احمدی نژاد پاکترین دولت رو ایشون داشتن شما هم با این تیتر زدنا و مقایسه کردنا نمیتونین وجه ایشون رو در ذهن ملت خراب کنین (557055) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۵:۱۷:۴۱
"کم کم روزنامه های آمریکا نسبت به پانزی حساس شده بودند " اشکال همینجاست که تا روزنامه نگار ما حرف میزند سر و کارش با دادگاه مطبوعات است (557085) (moderator19)
 
محمدمهدی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۶:۱۳:۵۹
پس چرا هیج عکسی از این یارو امیرمنصوره وجود نداره . به نظر من قضیه یه خورده که نه خیلی مشکوکه . یعنی حتی قبل از دستگیریش که حداقل یه آدم معروف تو صنف خودش بوده(ماشاالله به این همه صنف) یه عکس ازش تو اینترنت نبوده ؟ یعنی حتی سایت های مربوط به شرکت های زیر مجموعش یه عکس نا قابل از آقا رئیسشون ندارن ؟ فکر کنم فقط عکس آبدارچی شون مونده که نزاشتن تو سایت.
اصلا واقعا این آدم وجود خارجی داره؟
همین کارارو میکنن که موجب بی اعتمادی مردم میشه. عدم اطلاع رسانی درست کشور رو به سمت خفقان هدایت میکنه.
هیچ وقت یادم نمیره صحنه ای رو که نیروی انتظامی محترم یه نوجوونه 17-18 ساله رو تو طرح ضعیف ارتقای امنیت اجتماعی بسته بودنش پشت وانت کفشاشو هم انداخته بودن دور گردنش و فقط به جرم یه متلک انداختن بچگونه تو خیابونای شهر میچرخوندنش.
خالا شما اینو مقایسه کنید با این فوق فساد.
واقعا عدالت یعنی این ؟ دارم خفه میشم . کو هوای آزاد......... .
الف جان حداقل این نظرمو منتشر کن. (557180) (moderator19)
 
دزفولی
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۱۲:۱۸:۳۹
دو سناریوی محتمل(!) برا عدم انتشار هویت واقعی این گروه (قبل از این کار الف) به ذهنم رسید که گفتم براتون بنویسم؛
1.آخه ممکنه آقایون تو فکر سلامت دیگرانی باشند که با ایشون طرف حساب باشند و تا الان نفهمیدن !!
2.یا اینکه میخوان این بنده خدا پس از طی محکومیتش( اگه بشه اعدام نشه!!) بتونه مثل امثال شهرام جزایری ها زندگی آبرومندی(!!) برا خودش مثل هر ایرانی(!!) دیگه دست و پا کنه!
بهر حال متاسفانه همیشه باید کَهی کُه شود و... و انگار کار ما نیست شناسایی راز ... (558206) (moderator19)
 
آرشام میری پور
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۱۷:۱۶:۴۱
سلام
من فکر می کنم به این مسئله از دو بعد می شه نگاه کرد.
بعد اول همین وضعیت فعلی هست که همه را متهم کنیم و آخرش هم سر یه مسئله ای حق سکوت بگیریم و قضیه را ماست مالی کنیم. همون کاری که همه ما ایرانی ها بهش شهره هستیم و اصلا چیزی که مهم نیست شرافت مان و مذهب پاک شیعه است.
بعد دوم یه نگاه واقع گرایانه است که همین الان داره اتفاق می افته همه هم چون نگاه بعد اولی دارند خودشون رو شریک کردند توی مسئله . اونم اینه که آقایون مافیا اینبار با عرضه طلا در بانک های کشور یه نون بیات دلالی به ملت می دهند یه بوقلمون برای خودشون ور می دارند آخر سر هم یه هجمه دیگه راه می اندازند و خداحافظ . اصلا مگه ایران مهمه برای آقایون مسئول. آخه کجای دنیا ذخیره پول کشور را میریزند تو دست مردم اونم با وقاحت تمام . همون بلایی رو که سر صندوق ارزی آوردند سر ذخیره بانک مرکزی میارند. آخرشم یه سری اسم تکراری ردیف میشه که از توش هیچی در نمی آید.
الان 20 ساله که این مسئله آغاز شده ( از زمان دوره دوم آقای هاشمی ) تا حالا . هر دفعه یه جوری سبک بازی را تغییر دادند. این وسط مردم حزب الله همیشه در صحنه قربانی چشم رو هم گذاشتن مسئولین (شما بخوانید برادران مافیایی که تو همه دولت ها و جناح ها هستند همونایی که به هیچ مرامی وابسته نیستند جز مرام خودشون)می شوند. یه دفعه سر از اختلاس 123 میلیاردی درآورد، یه دفعه تو خرید سیستم های زیر ساخت مخابراتی مافیا درست کردند ، یه دفعه سر خونه و زمین قیمتا رو دو بربر کردند ، تا پارسال وسط چله تابستون پرتغالی وارداتی توی بازار به وفور بود آقایون تجارت میوه را در دست گرفته بودند. حالا هم زورشون بیشتر شده رفتند بانک مرکزی را بچاپند.
اونایی که که اون بالا اسمشون بردید جلوی کارای این هموطنان از خدابیخبر کیف قاپ هم نیستند. این دوستان ( شما بخوانید دشمنان ) یه ملت را همزمان دارند می چاپند تو صورتمون هم پررو پررو نگاه می کنند می گویند اصلا فلسقه وجودی ما کمک به مستمندان و مستضعفان است. (557244) (moderator19)
 
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۲۰:۰۶:۲۰
همانزور که یکی از دوستان گفتند در وجود خارجی داشتن این فرد شک بسیار وجود دارد و دیگر اینکه این حکومت حکومت پابرهنگان بود نه سرمایه داری که به مقایسه ان پرداخته اید . (557383) (moderator19)
 
Canada
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۲۲:۱۷:۵۶
in canada or in USA we have so many people like this even in Canada government
من محکوم شدم
حکم من صادر شد
چون جرم من انسانیت است
خلق را بیدار کنیم
گل عشق را تقسیم
و جادوگر قرن را نابود
کودکان را نانی
و بهار را تقسیم کنیم
تا به هر محتاجی گل عشقی برسد
حاجی آقا (557514) (moderator7)
 
ali
۱۳۹۰-۰۹-۲۱ ۲۲:۴۰:۴۳
اگر دنیا نشود خراب
گربه نمیخورد شراب (557540) (moderator7)
 
vahid
Germany
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۰۰:۳۰:۳۳
وقتی مسئولین ستاد های انتخاباتی میشن رئیس روئسا حال و روزمون همینه (557637) (moderator7)
 
سيد
United States
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۰۷:۲۸:۰۵
به قول يکي از دوستان باز مرد بود که به کار و کارخانه زد اين پول ها رو نه خارج رفت و نه براي خودش خرج کرد. نه مثل بعضيا ... (557717) (moderator7)
 
فرهاد
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۱۰:۲۱:۳۰
مسخره است آدم بياد در حق يك جمعيت هفتاد و پنج ميليوني ظلم كنه كه مي خواد توي چند تا كارخونه به دو هزار تا آدم نون بده نه ! همين اندازه هم اصلا نشانه اي از مردي نداره (558003) (moderator19)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۰-۰۹-۲۲ ۱۲:۴۷:۲۰
کارخونه ها را به قیمت روز میفروخت فقط فرصت نشد (558262) (moderator19)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.
از چارلز پانزی تا مه‌آفرید امیرخسروی