نشست هیاتاجرایی کنفدراسیون فوتبال آسیا درشرایطی برگزار خواهد شد که از مهمترین موارد مورد بحث ادعای عربستانیها برای بازی نکردن در ایران است. در این بین کفاشیان کار سختی پیش رو دارد.
به گزارش مهر، کفاشیان از همین حالا استرس حضور در هیات رئیسه کنفدراسیون فوتبال آسیا را دارد. او در واقع سختترین جلسه عمر خود را تجربه خواهد کرد، روزی که هیات اجرایی در مورد ادعای عربستان تصمیم گیری میکند و کفاشیان هم آنجاست. اما او چه مشکلات و چه راهکارهایی دارد؟
فوتبال سیاسی نشودمطمئنا اولین بحث آن جلسه این است که نباید اجازه داد فوتبال سیاسی شود، با این وجود در همان ابتدای جلسه، سیاسی بودن آن مشخص است، شیخ سلمان رئیس بحرینی کنفدراسیون آسیا است وهم ولایتی یکی از همان کشورها که روابط خود را با ایران قطع کردهاند و البته کفاشیان نایب رئیس که ایرانی است.
کفاشیان البته روابط خوبی با شیخ سلمان دارد و به نوعی آنها با هم در انتخابات فیفا متحد هستند و حتی اگر شیخ سلمان رئیس فیفا شود «با توجه به کنارهگیری میشل پلاتینی از رقابت در فیفا برای ریاست اصلا بعید نیست» کفاشیان گزینه ریاست کنفدراسیون فوتبال آسیا هم هست که اتفاقا حمایت شیخ سلمان را هم با خود خواهد داشت. با این وجود او نماینده ایران است و ابزار خوبی هم دارد، ابزارش فیلمهای بسیاری از مسابقات فوتبال ایران با اعراب است در ورزشگاهها.
از ورزشگاه یکصدهزار نفری آزادی بگیرید تا برسید به یادگار امام تبریز با هشتاد هزار تماشاگر. این فیلمها اتفاقا متعلق به دوره پارینه سنگی هم نیست بلکه متعلق است به همین چند ماه قبل است. کفاشیان باید دستور ساخت فیلمی پر از صحنههای زیبا را در این متر و معیار بدهد و به این ترتیب در آن جلسه از ایران و البته از فوتبالی که میتواند جنگ را به صلح بدل کند، دفاع کند.
محاصره کفاشیانبا این حال کفاشیان آنجا تنهاست و در این مهم هیچ شکی وجود ندارد. ترکیب هیات رئیسه را نگاه کنید: شیخ سلمان از بحرین، سعود المهندی از قطر، علی کفاشیان از ایران، وینستون لی بوون اون از سنگاپور، ژانگ جیلونگ از چین، پرافول پاتل از هند.
در واقع اگر همه دیگران را بینظر فرض کنیم، کفاشیان بین یک قطری و یک بحرینی گیر کرده است و این کار را سخت میکند. با این وجود او باید تاکید کند که در تمام طول تاریخ برای هیچ بازیکن و تماشاگری از هیچ کجای دنیا مشکلی ایجاد نشده است.
با وجود کشته شدن صدها ایرانی در منا، ایران فوتبال را ابزار سیاست نکرد
کفاشیان میتواند حتی چنین ادعایی را مطرح کند: در ماجرای منا، چندصد نفر از ایرانیها و هزاران نفر از کشورهای دیگر به دلیل ضعف مدیریت و بی کفایتی پلیس عربستان کشته شدند اما ایران با این وجود هرگز اعلام نکرد که عربستان امن نیست، هرگز اعلام نکرد که تیمهای فوتبال ما به ورزشگاههایی که پلیس عربستان آنها را مدیریت میکند و ممکن است فاجعه منا را دوباره تکرار کند پا نمیگذارد.
ایران به ویژه در آن روزها میتوانست با هزاران فیلم و عکس به کنفدراسیون آسیا برود و بگوید نمیتوان در عربستان فوتبال برگزار کرد اما ایران از فوتبال به عنوان ابزار سیاسی استفاده نکرد حالا هم نباید فوتبال ابزار سیاسی شود.
شیخ سلمانتصمیمها در فوتبال دنیا مدتهاست که شخصی گرفته نمی شود و این موارد حتما به شور گذاشته می شوند؛ با این وجود اما حتی پیش از ورود به جلسه تعداد موافقان عربستان بیشتر به نظر میرسد که این کار کفاشیان را سخت میکند. این موضوع نه تنها به ملیت شیخ سلمان و سعود المهندی که بحرینی و قطری هستند، مربوط میشود بلکه برای انتخابات فیفا هم مهم خواهد بود چرا که سلمان به رایهای کشورهای عربی هم در آسیا و هم در جهان نیاز دارد و اگر نظر آنها را جلب نکند رای های زیادی را از دست میدهد.
اتکا به شعار فیفابا این حال کفاشیان میتواند به شعار فیفا استناد کند. همان شعار که تاکید دارد فوتبال را با سیاست ادغام نکنند. به طور کلی فیفا حتی فدراسیونهای فوتبال را هم مجمع الجزایری میداند که باید خودمختار باشند.
دیپلماسی فوتبال در جنگها خیلیها آغاز ارتباط محدود موجود بین ایران و آمریکا و حتی تصویب برجام را به اثرگذاری فوتبال و بازی مستقیم ایران و آمریکا در جام جهانی ۹۸ بیربط نمیدانند.
دیپلماسی فوتبال حتی بین افغانستان و پاکستان بعد از سه دهه قطع ارتباط هم میانجیگری کرده و کرزای را پای میز مذاکره با پاکستان برده است «فوتبال تاثیر گذار بوده است». فوتبال حتی در جام های جهانی هم دوباره مردم اروپا را متحد کرده است، به ویژه بعد از دو جنگ جهانی اول و دوم مسابقات بین انگلیس و آلمان و آلمان و فرانسه و دیدار های ایتالیا و فرانسه و انگلیس اروپا را آرام، آرام به اتحاد نزدیک کرد.
کفاشیان می تواند با استناد به همین موارد آرای دیگران را به سود فوتبال و ایران برگرداند. احتمالا او نمی تواند به دلایلی که ذکرشد روی رای سلمان و سعود حساب کند اما شاید آرای چین و هندوستان و سنگاپور را به سود ایران عوض کرد، کاری که البته بسیار سخت به نظر می رسد.