نظر منتشر شده
۹
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 228050
این خشابِ نیمه پر
صادق سخاوتی، 7 خرداد 1393
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۸:۰۸
صرف نظر از تمرکز بر چگونگی شکل گیریِ فعل مفسدانه در وهله ی اول آن هم در کشوری که مصرٌانه صفتِ اسلامی را به دوش می کشد، یکی از شاخص های مهم میزان سلامتِ یک حکومت، هزینه ی زمانی و مادی و معنوی برای رسانه ای کردن و رسیدگی به فعل مفسدانه است به شکل قانونی. فرضِ نیمه محالی می کنیم مبنی بر اینکه همه ی افعال مفسدانه برملا می شوند. با تکیه بر این فرض، اساسی ترین سوال ممکن این است که با این فعل چه تراکنشِ رسانه ای و قضایی و به چه کیفیت انجام می گیرد. فعلا فرض می کنیم که آلودگی بدون هیچ استعدادِ جذب باکتری در محیط از آسمان بر زمین نازل می شود. فرض می کنیم برای تولد یک فکرِ ملوث به بی قانونی و البته بسیار عملی، هیچ نیازی به چراغ سبز و درِ باغ سبز نیست. فرض می کنیم که مفسد برای به سرانجام رساندنِ فکر پلیدش مجبور بوده از هزار خانِ مدیریتِ پاک و نجیب و حلال زاده بگذرد.
حالا که گذشت.
در جامعه ای با فاکتورهای حداقلیِ سلامت، «وظیفه ی مقدس افشاگری» بر دوش خبرنگار است. خبرنگاری که در راه شفاف سازی به وقت ضرورت حتی از پایین ترین سطحِ رفاه خود هم می گذرد. خبرنگاری که مؤمن است به حقانیتِ کارِخود. و شغل خود را به مثابه ی تخریب آنها که برخلاف گرایش هایش هستند نمی بیند. خبرنگاری که از حداقل مصونیتِ حقوقی برخوردار است. او از تمام منابع به بهترین و متعهدانه ترین شکل استفاده می کند و نقاط اوجِ تخلفات و فسادها و بی قانونی ها را بر دایره ی رسانه پهن می کند تا حقوقدانان وارد بازی شوند. از اینجا به بعد کار به عهده ی کسانی ست که مستقیم یا غیرمستقیم توسط مردم انتخاب شده اند برای احقاق حقوقشان. وکلا از تسلط خود بر کتاب قانون و سازوکارهای موثر بر روند بوروکراتیک و استاندارد و صد بار مهمتر، از عشق خود به خدمت در راه آرمانها بهره می گیرند تا بتوانند به کاراترین شکل ممکن عامل یا عواملِ تخلف یا فساد را به سیستم قضایی تحویل دهند.
این مسیر اما فقط به سه مفهومِ خبرنگار، حقوقدان و قاضی ختم نمی شود. هر شخصیت حقیقی یا حقوقی که به هر طریق، تاکید می کنم به هر طریق، نامِ خدمتگزار بر سینه دارد و می تواند در جهت شفاف سازی و به نتیجه رساندن موضوع قدمی بردارد، مؤکدا مکلف است به انجامِ بی چون و چرای این فریضه. با وجود تمام این عناصر است که فرایند افشاگری و رسیدگی به سالمترین و کم تلفات ترین حالت خود شکل می گیرد. فرایندی که اگر به هر دلیل فاقد یکی از عناصرِ مذکور باشد، درست است که احتمالا باز در نهایت به نتیجه خواهد رسید، اما حالا که صحبت از منافع هشتاد میلیون نفر است، دیگر نمی توان گفت دیر و زود داشتن به معنای سوخت و سوز نداشتن است. مخصوصا حالا که صحبت از تعارضات بین المللی وراه رفتن بر لبه ی تیغ و اسلام و هشتاد میلیون نفر است، بدون شک دیگر جایِ تعارف و تردید نیست. جای در نظر گرفتن منافعِ حقیر و انکارشدنیِ پایدار و اصلاح طلب و اصولگرا هم نیست. تنها اتفاقی که مجالِ افتادن دارد، صداقتِ محض است و خیرگی به یک و تنها یک نقطه ی روشن که همان «خدمت» است. همین.
قوّه های قدیمی که یادتان هست. همان باتریهایی که وقتی در خزانه ی رادیو قرار میگرفتند کم کم رو به اضمحلال می گذاشتند و این اتمام انرژی را می شد از کم شدن نیروی دستگاه در صدا و گیرندگی فهمید. قوه های قدیمی جای خود را به باتریهای «آلکالاین» دادند. باتریهایی که کار می کنند و کار می کنند و ناگهان یک روز که بدجور نیاز به شنیدن اخبار رادیو دارید، پس از فشردن دکمه می بینید که نه چراغی روشن می شود و نه صدایی به گوش می رسد. بله. باتریهای آلکالاین تا آخرین لحظه به درستی و تمام و کمال کار می کنند اما یکدفعه... درست مثل فشنگهای یک اسلحه. فشنگهایی که مهم نیست اول در خشاب قرار بگیرند یا آخر، همه شان می کشند. همه شان. بدون استثناء.
اینکه هنوز وکلایی در مجلس داریم که می دانند برای چه کسانی و چگونه باید کار کرد، بسی هم جای خوشوقتی ست. اینکه هنوز بعضی ها بی توجه به آنچه بر سر حنجره شان می آید فریاد سر می دهند، خوب است و دلگرم کننده. اما چرا مجبور شویم به حنجره دریدن، وقتی که سیستم در حالتِ استاندارد با کوچکترین صدای حق طلبانه ای هم به کار می افتد. بگذارید اینطور بگویم که، چرا باید برای به سرانجام رساندنِ پرونده ای که اول و آخرش به روشنیِ روز است، این سیاهه ی طویل هزینه ها را مردم متحمل شوند؟
وکیل مجلس، خودِ مردم است. شالوده ی حق طلبی و عدالتی ست که در جانِ یکایکِ شهروندان ریشه دوانده. چکیده ی تمامِ میوه های خوش طعمی ست که نیرو به رگهایِ کشور سرازیر می کند. این موجودِ منتخب، بهترین نتیجه را وقتی می گیرد که در کنارِ دیگر عناصر حرکت کند. وقتی که خبرنگاری برای بالا کشیدنِ رازهای سیاه از میانِ حقایق وجود داشته باشد. وقتی که سیستم قضاییِ هوشمند برای رسیدگی به افعالِ ضدقانون در جریان باشد. وقتی که دولتی پاکباخته به نامِ خدا و مردم اشتباهاتش را بپذیرد و چشمانش را توامان که بر خشم ها و پیشفرض هایش می بندد، بر آنچه حقیقتا به نفع ملت است بگشاید.
در غیر از این حالت، شاید سیستم بتواند با کشیدنِ شیره ی جانِ خود به مرحله ی بعدی برسد. اما همیشه باید از فاصله ای دور به وقایع نگریست. گذر از پرونده ی رانتخواریِ ۶۵۰میلوین یورویی فقط به این معنا نیست که سرانجام متخلفین به سزای اعمالشان برسند. گذر از رانتخواریِ ۶۵۰میلیون یورویی دقیقا به این معناست که متخلفین مجازات شوند، بسترِ آلوده برای رشدِ چنین باکتریهایی ضدعفونی شود و از همه مهمتر اینکه ملت برای به ثمر رسیدنِ این افشاگری، از انبارِ نه چندان سرشار از آذوقه ی اعتمادِ خود به نظام خرج نکند.
احمد توکلی میانِ روزمرگی و قرار گرفتن در معرضِ اتهام سیاسی کاری، گزینه ی دوم را برگزید و ترجیح داد عامل به وظیفه باشد و سربلند. اما نگاهی بیاندازیم به هزینه های سرسام آوری که به مقصد رساندنِ پرونده ی این رانتخواری در پی داشت. هزینه هایی که نیازی به پرداختشان نبود اگر مکانیزمِ دولتی و رسانه ایِ کشور در بهینه و صادقترین حالتِ خود بودند.
حالا، فکر می کنید این هزینه را چه کسی پرداخت کرد و می کند و خواهد کرد؟
مردم. از انبانِ اعتمادی که می بایست برای روز مبادا نگاه داشته شود.
از خشابی که درست است دانه دانه ی فشنگ هایش به یک اندازه کشنده اند، اما مساله ی اصلی این است که؛
برای بزنگاه های واقعیِ بعد، چند فشنگِ دیگر در این خشابِ نیمه پر باقی مانده؟

والسلام.
 
شهروند انقلابی
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۱۸:۲۳:۰۰
با سلام من راه احمد توکلی را راه درست و مفید بر جامعه میدانم نباید ترسید نباید ملاحظه کاری کرد نباید به یک مفسده و حامی ان جرات داد که گستاخی کنند تا مبادا روزی که انقدر قوی شوند که هیچ کس قادر نباشد چلویانها را بگیرد بایذ روزنه وامید انها را بست باید رانت خواری هزیته بر باشد این جانب شهروند انقلابی تیز در جهت دقاع از خودم خانوادم و ملت خود از جناب توکلی دفاع میکنم با کامنت خود و خبرنگار و روزنامه نگار هم باید فارغ از جناح و بنیش سیاسی خود از او دفاع کند راستگویان هم باید از او تقدیر کند که بدون هزینه دادن یک رانت در دستگاه خود را افشا کرد و دستگاهها نظارتی هم تشکر کنند که کار انها را انجام داد همه یک صدا و با هم تشکر کنیم که رانت خوار را رسوا کرد میتوان از افراد حاذق و نبوغ انها استفاده کرد و رانت خوتر را شناسایی و خوار کرذ و.مردم وظیفه دارند از افشاگر دفاع کنند اگر براسنی از ان متنفر هستند (2170306) (alef-13)
 
بینوا
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۲۰:۲۵:۳۱
ایکاش بجای پسوند اسلامی وانقلابی برای هرچیز وهر کاروهرعملی از پسوند قانونی استفاده می شد، تااسلام وانقلاب اینقدر خدشه دار نشود. (2170504) (alef-13)
 
اقتصاددان
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۱۹:۱۳:۰۱
مشکل از جای دیگر است. سیستم اقتصادی کشور کلا معیوب است و ایران جزو معدود یا می توان گفت که تنها کشور جهان است که در 25 سال گذشته تورم دو رقمی داشته است و هنوز هم دارد. تورم بالا زمینه ساز تمام فساد ها است و بدون رفع ان نمی توان هیچ کاری انجام داد. هرگاه تورم در کشور برای 5 سال متوالی کمتر از 8 درصد شد انگاه می توان به بقیه مسایل مانند فساد اقتصادی پرداخت. (2170391) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۲۰:۴۹:۰۲
کشورمان بیش از دودهه است با الگوهای اقتصادی بازار ازادی پیشنهادی اقایان اقتصاد دان اداره میشود و گرفتاری کشورما به دلیل همین ملغمه بازار اززادی با اهداف مدنپظر صاحبان زور و سرمایه است اما اینکه چرا انقلابی که عدالت هدف ان بود چنین اسیر چنبر رونویسی بازار ازدای شد نمیدانم (2170534) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۲۲:۲۲:۰۸
آقای اقتصاد دان عزیز
مشکل بزرگ هست ولی پیچیده نیست که شما آنرا حل آنرا به آینده نامعلوم موکول می کنید.

هرچند آنقدر از فساد گفته ایم و گفته اند که حساسیت خودش را از دست داده اما بسیار عالی از زاویه ای همه فهم (که فردا، مسئولین امروز نگویند ندانستیم! ) مطلب ادا شد.

امیدوارم کسی نگوید: ای بابا!! سیستم آنقدر آلوده است که 50 سال کار میبرد تا پاک شود. و یا مشکل از تورم و جای دیگر است!
این ضدعفونی که نویسنده ازش یاد کرده، در 24 ساعت قادر است با قوانین قاطع و شدید، سیستم را مخاطره آمیز کند برای آفتابه دزد و شتر دزد.

این ضدعفونی اول باید از گروههای ناظر آغاز شود. مقام رهبری خوب فرمودند که شیشه کثیف را با دستمال کثیف نمی توان تمیز کرد.

در حال حاضر، در صورت افشاگری در سطح کلان شتر دزدی با بارش (مثل گزارش دکتر توکلی) و یا گزارشی ساده یک کارمند به مدیر ارشدش (در سطح آفتابه دزدی های روزمره سازمانهای اقتصادی بانک و بورس و بیمه و ...) در هر دو حالت چنان می پیچانندت که خودت پشیمان شوی که دزدی را دیدی و فریاد آی دزد سر دادی.

مرحبا به توکلی و نادران و نمایندگان متعهدی نظیر ایشان. قدرتان را میدانیم. (2170643) (alef-13)
 
جواد
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۱۹:۱۵:۳۸
ما میگیم که مسلمانیم و اسلام دین ماست ولی در برخورد با فساد اصلا موثر نبودیم و خوب عمل نکردیم.تا وقتی مصلحتها باشه مبارزه بافساد امکان نداره.باید از کشورهایی که در راه مبارزه با فساد حتی با رئیس جمهور هم تعارف ندارن یاد بگیریم و در این مورد بخصوص مصلحت اصلا جایز نیست.بت سازی از آدمها مشکل اصلی ماست بخاطر همین نمیتونن با خواص یا نزدیکان اونها برخورد کنن. (2170394) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۲۱:۲۹:۰۷
دوست عزیز تنها اگر به کلام خداوند و شدت بدخورد پروردگار با مفسدین در هر زمینه دقیق شویم می بینیم که این قضیه تعارف بردار نیست! اگر مومن به خداوندیم باید تعارفات را کنار گذاشته و برای رضای او با دل و جان با آدم خواران مدرن مبارزه کنیم! در کشور افراد بسیاری هستند که توانایی این کار را دارند و می خواهند کشور در آرامش روز را به شب بسپارد نه اینکه مانند برخی کشورها به قبرستان بی گناهان تبدیل شود! (2170589) (alef-13)
 
۱۳۹۳-۰۳-۰۷ ۲۳:۰۸:۰۷
مشكل از انروز كه اولش مثل يك غده كوچكو بمرور زمان تبديل به غده اى بزرگ و خطرناك ايجاد شد كه دولت بعد از جنگ مصمم شد كه سازمانها و وزارتخانه ها و شهرداريها بخود كفايى برسند و به انها اجازه داد كه وارد اقتصاد و ايجاد درامد براى سازمانهاى خودشان بكنند اين رويه تقريبا به بيشتر سازمانها و وزارتخانه هاى دولت انزمان كه با برند و مارك سازندگى انجام وظيفه مينمودبوجود امد تا انجا كه شهرداريها شروع به تراكم فروشى نمودند و جهش قيمتها ايجاد شد و كشور با تورم بسيار عجيب نزديك به پنجاه درصد مواجه شد سازمانها براى ايجاد درامد سد و موانع بر روى كارها ايجاد و براى انجام ان كارها مبادرت به اخذ عوارض و درامدهاى مختلف مينمودند و بتدريج شروع رشوه خواريها و رانت خواريها و وامها و بده و بستانهاى ناصحيح از ان زمان شروع شد . كه منتقد بزرگ انزمان شخص دكتر توكلى بود كه بارها اعلام ميكرد اين ره به تركستان است .
و دردولت نهم و دهم با برند و مارك دولت پاك به حد اعلاى خودش رسيد كه اعدام اخير نمونه اى از ان فضاحت و ابروريزى يك كشور اسلامى ميباشد ،
و اكنون شهرداريها و بخصوص شهردارى تهران با دريافت وجوه عجيب و غريب و ايجاد مالها و پاساژها و ابنيه هاى تجارى و برجهاى عجيب و غريب الگو گرفته از غرب اين محلها را جولانگاه ماركها و برندهاى تفاخر و تجمل غربى و اشائه فرهنگ سوپر مصرف شيطانى غربى در شهرهاى بزرگ و بخصوص تهران نموده اند و متاسفانه شوراهاى شهر هم در سكوت و يا موافقت قرار گرفته اند و هيچكس بفكر عواقب وخيم و آينده اين ساخت و سازها نيستند اكنون خيابانهاى تهران در ترددهاى غروبانه و تا نيمه شب بلوارها و خيابانهاى بالاى شهر تهرانمان كه به نام شهداى بسيار عزيز هم ميباشند جولانگاه تفاخر و تجمل بنزها و پورشه ها و مازاروتى ها ها گرديده است و هيچكسى هم صحبتى و انتقادى ندارد و بنوعى توجه به ٧٠ درصد جمعيت متوسط و فقير شهر ها ندارند و اينكه آيا قرار بود اينچنين باشيم . با تشكر از نويسنده محترم و سايت الف اميد ميرود رسانه ها اين جريانات و اين مصرف گرايى و تجمل گرايى كه ريشه در سوء استفاده ها و رانت خواريها دارد بررسى نمايند و نتيجه را به مسئولان كشور اعلام نمايند . (2170708) (alef-10)
 
امیر
۱۳۹۳-۰۳-۰۸ ۰۱:۰۰:۳۱
مشکل مادرکشورخط قرمزهاست،خط نشان کشیدنهاست،آبروهای افراد فاسدرا با امنیت ملی گره زدنهاست،خدابه عاقبتمان رحم کند (2170834) (alef-10)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.