مناظره دوم يك گام بلند براي انتخاب مردم بود. كساني كه ارزيابيهاي دقيق از دو مناظره دارند دوگانه «كارآمدي و ناكارآمدي» را يك دوقطبي حقيقي مي دانند.
كارنامه چهارساله دولت يازدهم در حوزه اقتصاد ، سياست خارجي، داخلي، فرهنگي و مسائل اجتماعي پيش روي مردم است . مردم با گوشت و پوست و استخوان خود آن را لمس ميكنند. هر جا كه اين روزها ميرويم مردم در پاسخ به يك سوال كه به چه كسي راي نميدهيد ميگويند؛ «روحاني» و وقتي علت را جويا ميشويم ميگويند؛ «او براي ما چه كرده است؟» دو مناظره و مناظره سوم فرصتي است كه روحاني و جهانگيري به عنوان حاميان وضع موجود به مردم بگويند در اين چهار سال چه كردهاند؟
آنچه آقاي روحاني و دستگاه رسانهاي وي در اين چهار سال گفتهاند به صورت «مونولوگ» بوده و اجازه داده نشده كه در زير يك سقف او آوردههاي خود را رودررو با منتقدين در ترازوي نقد بگذارد.
هر چه منتقدين گفتند پاسخي جز اهانت و دشنام كه شماره آن به 50 ميرسد نشنيدند، اما مناظرات امكاني فراهم آورده كه رودررو سوالات و شبهات مطرح شود و پاسخ ناظر به سوال دريافت گردد. از اين دو مناظره مردم شاهد بودند پاسخي براي سوالات نيست و آنچه وجود دارد «رقيب هراسي» و ترسيم دوگانههاي كاذب براي رقابت است.
در مناظره دوم روحاني و جهانگيري تلاش كردند در دوقطبي «كارآمدي و ناكارآمدي» كه در ذهن مردم شكل گرفته، اخلال كنند.
روزنامه آرمان در ترسيم اين راهبرد دولت تيتر اول خود را به همين مفاهيم اختصاص داد:
آرمان نوشت : 2 راه وجود دارد
كدام يك را مردم انتخاب مي كنند
مدل كره شمالي يا ايران سربلند
تنش يا صلح
شعار يا تخصص
محدوديت يا آزادي
اين دوقطبيهاي كاذب را چه كسي باور ميكند؟
متهم كردن رقبا به جنگطلبي يك دروغ بزرگ است . هيچ يك از رقبا اصلا به اين مفاهيم گنگ و ناراست تفوه نكردند اما جهانگيري و روحاني پا توي يك كفش كرده و با فرار از پاسخگويي به كاركرد خود، بيانيههايي قرائت كردند كه نه به موضوع مناظره مربوط بود و نه به سوالات مطرح شده از سوي مجري يا نامزدهاي انتخاباتي! چرا اين مسير را ميروند؟ اين مسير توهين مستقيم به شعور سياسي مردم است . مردم حق دارند بدانند در اين چهار سال در حوزه «اجرا» چه گذشته است.
اينكه يك ملت دلير و شجاع را كه حماسهها در تاريخ ايران و جهان آفريده و پشت ابرقدرتها را در منطقه به خاك ماليده، بترسانند چقدر با عقلانيت سياسي و حفظ اقتدار ملي و صيانت از امنيت ملي سازگار است؟
فرار از پاسخگويي و ايجاد حاشيه و منحرف كردن افكار عمومي از نقدهاي مشفقانهاي كه بيپاسخ مانده ، رايساز نيست.
در حالي كه يك ايراني در 5 قاره جهان قادر نيست يك دلار را در شبكه بانكي چنج كند، در حالي كه پولهاي ما در خارج هنوز بلوكه است و پول نفت را نميتوانيم به داخل بياوريم، صادركنندگان و واردكنندگان هنوز درگير تحريمهاي بانكي هستند ، بيايند به دوربين نگاه كنند و بگويند تحريمها برداشته شده است، كدام صورت مسئله از دهها مشكلي كه مردم در حوزه معيشت خود با آن روبهرو هستند را حل مي كند؟
آقاي روحاني ميگويد فروش نفت را پس از برجام به دو برابر افزايش داديم . درآمد حاصل از فروش نفت در طول 4 سال گذشته چه تفاوتي با دولت گذشته داشته است؟ آيا فكر نميكنند رقم اين فروش روزي رونمايي ميشود؟
اين كه سوئيفت باز است اما پول نفت را نميتوانيد بياوريد، اين كه نفت ميفروشيد فقط كالا مي توانيد بياورید، آنهم كالاهايي كه جزء تحريمها نباشد، هنر برجام است. اين چه افتخاري است كه برجام را تقديس كنيد در حد يك آرامگاه مقدس كه هيچ مرض اقتصادی را شفا نميدهد چه نفعي میبريد و چه ناني بر سر سفره مردم می آيد؟
شايسته نيست با سوزنباني رسانههاي داخلي و خارجي، در طرح موضوع دوگانه كارآمدي و ناكارآمدي در ميان مردم، اخلال صورت گيرد . آقايان روحاني و جهانگيري نبايد با اين رسانهها همگرايي كنند .
مشروعيت مردمي آنها در حضور در رقابتها زير سوال مي رود.
اين ظلم را برخود و طرفدارانشان نپسندند.