در چند روز گذشته با سفر ترامپ به عربستان و بعد از آن تیره شدن روابط بین کشورهای بزرگ نفت خیز یعنی عربستان و قطر که کاملاً در این سطح بی سابقه بوده است بسیاری از ناظران و دست اندر کاران به دنبال یافتن تحلیلی برای این اتفاقات هستند. در اینجا به صورت اختصار به یکی از دلأل ژئوو پولتیک این تحولات اشاره می شود.
در یادداشت قبلی (
آقای زنگنه، فردا دیر است) که در مورد اجلاس اپک و پیش بینی آینده بازار نفت انتشار یافت، ضمن بررسی تفضیلی بازار نفت پیش بینی شده بود که اجلاس اپک و غیر اپک قطعاً با تاکید و فشار عربستان و در واقع غرب و آمریکا، طرح کاهش تولیدات نفتی اپک را به نفع افزایش تولید نفت شیل و گسترش دیگر منابع تجدید پذیر انرژی تمدید خواهد کرد، چرا که برای رسیدن به هدف افزایش تولید نفت شیل لازم است که قیمت نفت در بازار جهانی در حدود ۵۰ تا ۵۵ دلار تثبیت شود و ضمن کاهش یا توقف تولید نفت اپک و البته ایران به نفع باز شدن جا برای تولید بیشتر نفت غیر اپک و در راس آن آمریکا هشدار داده شد بود که:
"برای چند سال آینده، هر اندازه تولید نفت شیل نفتی آمریکا و گسترش این فناوری در دیگر کشورها، افزایش یابد، این اوپک است که باید با کاهش تولید نفت، جا را برای این تولیدات اضافه فراهم کنند و اگر کافی نبود، غرب و آمریکا، برای این جایگزینی و بالا نگاه داشتن قیمت نفت، حتی از ابزاری همچون تحریم، مانند تحریم خرید نفت ایران در جریان هست یی، و حتی نارامی و جنگ در کشورهای تولید کننده نفت اوپک، ابا نخواهند داشت."
حال همانطور که پیش بینی شده بود، متاسفانه آنچه شاهد آن هستیم این است که اجلاس اپک و غیر اپک هر چند ظاهراً در یک رویداد تاریخی و در اوج اختلافات سیاسی بین عربستان از یک طرف و عراق و ایران و روسیه از سوی دیگر، به توافقی با حداکثر تایید و و اجماع همه این کشورها رسید که برای ۹ ماه کاهش تولید نفتی را تمدید کند، ولی همانطور که آقای زنگنه ابراز تعجب کرده بود، نه تنها این تصمیم اپک منجر به تقویت قیمت نفت نگردید، بلکه با حدود ۱۰ درصد کاهش، شاهد رسیدن قیمت نفت برنت از ۵۵ دلار دو هفته پیش، به پایین تر از ۴۹ دلار هستیم! حتی بعد از وقایع بی سابقه اخیر و قطع ارتباط کشورهای عربستان و قطر، که برای ده ها سال تنشی به مراتب کوچکتر از این در بین کشورهای اپک در خلیج فارس، میتوانست به تقویت چند درصدی قیمت نفت منجر شود، نه تنها چنین نشد، بلکه باز هم قیمت نفت به روند کاهشی خود ادامه داد.
این اخبار نه تنها برای کشورهای عضو اپک و ایران جالب نیست، بلکه حتی برای سیاست از پیش تعیین شده امنیت انرژی آمریکا و غرب نیز جالب نیست. آن ها برای ادامه سیاست امنیت انرژی خود و گسترش تولید نفت شیل لازم دارند که قطعاً و حتما، قیمت نفت از حدود ۵۰ دلار برای امسال پایین تر نیاید. ولی حالا به نظر میرسد که حتی بانیان این سیاست یعنی آمریکا و کشورهای غربی هم از حجم و سرعت گسترش نفت شیل تخمین درستی نداشتند و بسیار پیش از آن چیزی که آن ها تصور می کردند، تولید نفت شیل و افزایش سایر منابع انرژی تجدید پذیر بازار را تحت فشار قرار داده و آن ها چاره یی ندارند که سیاستی را در پیش بگیرند که در بالا به صورت هشدار یادآوری گردید یعنی برای تثبیت قیمت نفت در حدود ۵۰ دلار، حتی از استفاده از ابزاری همچون تحریم، مانند تحریم خرید نفت ایران در جریان هست یی، و نارامی و تنش و حتی جنگ در کشورهای تولید کننده نفت اوپک خودداری نکنند و خطر اصلی که کشورهای تولید کننده نفت و به خصوص کشور ما را تهدید میکند، از همین ناحیه است. فقط در یک هفته گذشته شاهد چند خبر و رویداد هستیم که دقیقا وجود این خطر و ضرورت هشیار بودن همه تصمیم گیران سیاسی و اقتصادی و دلسوزان وطن را یادآور میکند:
۱- وزیر نفت عربستان در یک موضع کاملاً جدید اعلام کرد که با توجه به پایین آمدن قیمت نفت بعد از تصمیم اخیر اپک کشورهای عضو اپک برای ماه جولای یا تیر، دوباره در وین اجلاس خواهند داشت و اگر تا آنزمان قیمت نفت تقویت نشود، تصمیم جدید برای کاهش هر چه بیشتر تولید نفت را بررسی خواهند کرد و اضافه نموده است، که به هر قیمتی! عربستان اجازه کاهش قیمت نفت بیشتر از این را نخواهد داد. گویا او می داند که اگر قیمت نفت مطابق میل آمریکا در حدود ۵۰ تا ۶۰ دلار تثبیت نشود، امنیت کشورهای اپک از جمله عربستان، با ایجاد تنش سیاسی، در خطر اساسی قرار خواهد گرفت.
۲-منابع آمریکایی همزمان اعلام کردند که برای اولین بار، به طور جدی، احتمال تحریم خرید نفت ونزوئلا را برای آنچه آن ها برخورد دولت ونزوئلا با تظاهرات اعتراضی مردم گرسنه مینامند، مورد بررسی قرار می دهند. البته خود اضافه می کنند که تحریم کشوری که میلیون ها نفر از مردم آن با قحطی و فروپاشی اقتصادی روبرو است سخت است، ولی در واقع تولید نفت ونزوئلا یعنی تقویت قیمت نفت و ادامه تولید بیشتر شیل نفتی آمریکا پس می شود آن را در شرائط کنونی بازار نفت در نظر گرفت. تحریمی که هرگز حتی در زمان چاوز بسیار ضدّ آمریکای انجام نشد!
۳- بلافاصله بعد از سفر ترامپ به عربستان و بعد از اجلاس ناموفق اپک برای تقویت قیمت نفت، سنای آمریکا طرح تحریم بسیار گسترده ایران را دوباره به جریان انداخت و با مواضع جدید علیه ایران، به همه کشورهای دنیا و سرمایه گذران احتمالی خارجی در حوزه نفت ایران، این پیغام را داد، که از بازار ایران بدور باشند. متاسفانه این یعنی تثبیت و حتی کاهش ظرفیت تولید نفت ایران که باز به نفع کأهش سهم ایران و اپک از تولید جهانی نفت خواهد بود و با توجه به مشکلات اقتصادی عمیق و فوری کشور که در راس آن بیکاری و مساله بانک ها قرار دارد، ادامه این وضع، پیش از بیش در جهت محدود کردن کشورمان در عرضه جهانی خواهد بود که خود به خود هدف دیگر آن ها را هم تامین میکند.
۴- و آخرین مورد همین تنش ناگهانی بین عربستان و قطر یعنی بزرگترین صادر کنندههای نفت و گاز دنیا است که می تواند به یک درگیری محدود و کاهش تولید این دوختم شود. یعنی همانطور که در هشدار بالا اشاره شده بود، در نهایت و اگر تحریم و سایر سیاست ها در جهت کاهش تولید نفت اپک به نفع افزایش تولید شیل نفتی آمریکا و انرژیهای جایگزین مؤثر نبود، این خطر جدی وجود دارد که همانطور که در دور قبلی افزایش قیمت نفت به بالای ۱۰۰ دلار انجام دادند و در کشورهای لیبی، عراق، سوریه، یمن، سودان و... با جنگ و در ایران با تحریم به هدف کاهش تولید کشورهای اپک یا غیر هم سؤ رسیدند، دوباره از جنگ محدود مثلأ در خلیج فارس استفاده کنند.
در پایان بدون آنکه خواسته باشیم بدبینانه به مسائل نگاه کنیم، ولی یکبار دیگر به همه تحلیلگران، تصمیم گیران، تصمیم سازان و دلسوزان وطن به خصوص در اقتصاد و سیاست خارجی باید یادآوری کرد که دنیا هرگز مانند ۴۰ سال یا ۲۰ سال و یا حتی ۱۰ سال پیش نیست. مشکلی که بیشتر این عزیزان دارند این است که همچنان تصور میکنند که به قول معروف با تحریم نفت ایران و یا حتی روسیه، قیمت نفت در دنیا به بالای ۲۰۰ دلار میرسد.
عزیزان، انقلاب انرژی که حالا در کشورهای جهان در حال انجام است و هر روز سرعت بیشتری میگیرد، همه افق و چشم انداز اقتصاد سیاسی دنیا را متحول کرده. اگر تا ۲۰ سال پیش همه تلاش کشورهای بزرگ مصرف کننده نفت و گاز دنیا این بود که کشورهای تولید کننده نفت اپک و خلیج فارس، ثبات داشته باشند تا عرضه نفت در دنیا دچار بحران نشود و قیمت نفت تثبیت شود، حالا، در عصر شیل نفتی و انرژی های جایگزین و پیشرفت در بهینه مصرف کردن و انقلاب تکنولوژی برای تولید لوازم برقی و موتورهای صنعتی کم مصرف، برای تثبیت قیمت نفت، همان کشورهای بزرگ غربی، نیاز به ایجاد تحریم، تنش، و حتی جنگ، چه داخلی چه بین کشورها دارند. به خصوص که با آمدن ترامپ و نگاه او به داخل آمریکا و قول او برای هر چه بیشتر بی نیاز کردن آمریکا از منابع نفتی خارج و به مشخصا منطقه نا آرام خاورمیانه، احتمال اقداماتی از این دست در دوران ترامپ نسبت به اوباما بسیار بیشتر است.
از همین رو است که سیاست خارجی و امنیت ملی کشور نیاز به یک تحول اساسی و بازنگری ژرف دارد. مثلا حالا با توجه به این تغییرات استراتژیک، برای آمریکا و غرب و حتی روسیه که باز هم به دنبال بالا بردن درآمد نفتی و گاز خود در این بازار رو به پایین است، نسبت به گذشته، بسیار آسانتر است تا به تحریم و فشار به ایران روی بیاورند یا با آن همکاری کنند و به قول معروف دست آن ها بسیار باز تر است. کشور همچنین نیاز به یک تحول و یک تغییر مسیر تاریخی عظیم از حرکت برمحور نفت به سوی اقتصادهای پویا مانند ویتنام، کره، چین و... دارد، و به این منظور باز نیاز به تحول اساسی در سیاست های مربوط به همکاری و همزیستی با کشورهای دیگر دنیا و ثبات در تصمیم گیری مطابق چنین نیازی داریم. از این جهت است که هر چند آقای روحانی و دولت او که در چهار سال گذشته اصولا یا در این مسیر حرکت نکردند یا بسیار بسیار کند، حال که جریانات به صورتی حرکت کرد که باز رای لازم را برای چهار سال دوم به دست آوردند، مسئولیت بسیار عظیم و تاریخی دارند. هر چند شخصا اعتقاد دارم نمیتوان زیاد به تغییر مسیر در این چهار سال پیش رو نیز امید داشت، ولی باز تکرار لزوم و فوریت آن شاید مفید باشد. امیدوار باشیم که چنین باشد و دولت جدید با شجاعت و صلابت در مسیر تحول حرکت اقتصادی ایران گام بردارد.
در اینجا بی مناسبت نیست از فرصت استفاده کرده و یک نکته را هم در مورد تحولات ساحل جنوبی خلیج فارس و اختلافات قطر و عربستان یادآور شویم. متاسفانه سیاست خارجی کشور ما در همه این سال ها از فقدان یک برنامه عملی و استراتژیک که برپایههای علمی و شناخت دنیا بوده باشد، رنج میبرد. با آمدن آقای ظریف هم، غیبت چنین برنامه یی نه تنها رفع نشد که حتی رو به وخامت بیشتر هم رفت. برجام و نتایج ساده دیدن ماهیت سیاسی دنیای امروز، بهترین گواه است و در مورد تنش ایجاد شده بین ترکیه و روسیه نیز ما این فقدان برنامه را کاملا احساس کردیم و مسئولان سیاست خارجی و اقتصادی ما با خوشبینی و ساده نگری عجیبی از پر کردن بازار صادرات محصولات کشاورزی ترکیه در روسیه یا همکاری گسترده اقتصادی و نیاز روسیه به ایران، تبلیغات عجیب و غریبی نمودند.
این دوستان هنوز متوجه نیستند، با توجه به طبیعت نظامهای سیاسی منطقه و به خصوص کشورهای عربی، مواضع سیاسی آن ها بسیار سیال است و هرگز نباید به راحتی با دیدن چنین تنشهایی، دچار اشتباه شد. این تذکر از آن جهت آمد که باز میبینیم که برخی از تحلیلگران ما در مورد تنش بین قطر و عربستان دارند دوباره همان اشتباهی را می کنند که در مورد تنش بین روسیه و ترکیه کردند، و باز در نهایت این سیاست خارجی و اعتبار دیپلماتیک دولت و کشور ماست که باید هزینه چنین بی مبالاتیهایی را بپردازد. بارها در طول تاریخ، از صدر اسلام تا به همین حالا، باید به ما ثابت شده باشد که اخلاق و فرهنگ سیاسی کشورهای عربی، بسیار متغیر است و هرگز نمی توان بر گفتهها و مواضع آن ها برای مدت طولانی حساب کرد. بهترین موضع برای ایران در قبال اینگونه اختلافات این کشورها و گروه ها، بیطرفی مقتدرانه است که متاسفانه به دلیل همان فقدان دید و برنامه استراتژیک در سیاست خارجی، بارها از عدم این بیطرفی صدمه خوردیم و هزینه داده و می دهیم. طبیعت سیاسی کشورهای عرب به گونه است که حتی اگر از طرف مظلوم حمایت شود، آن طرف باز در نهایت دلیل و توجیهی برای انتقاد، محکومیت و حتی خیانت به شما پیدا خواهد کرد. در طول تاریخ نمونه بسیار است. از واقعه عاشورا تا همین حمایت کویت از عراق و بعد تجاوز عراق به کویت.
حتی در ۱۵ سال اخیر کشورهای خارج منطقه از عدم توجه به این خصلت سیاسی کشورهای عرب، هزینه سنگینی دادند. از آمریکا در عراق، تا اروپا در لیبی و تا روسیه در سوریه و اسرائیل در لبنان. اگر آن کشورها شناخت درستی از این جوامع ندارند، عجیب نیست، ولی ما که قرنها با این کشورها همسایه هستیم، تکرار اشتباه آمریکا، روسیه و اروپا، برای ما دیگر جای هیچ دفاعی باقی نمیگذارد. اطمینان داشته باشید که این کشورها به همان صورت که ناگهان با هم قطع رابطه میکنند، دوباره با هم برادر می شوند و ما به سان بزرگتر منطقه، نباید درگیر این اختلافات بچه گانه این شاهزاده با آن شاهزاده شویم ضمن اینکه اثرات احتمالی چنین اختلافاتی را بر کشور و منافع خود باید عالمانه مدیریت کنیم.
***
اشاره: نویسنده محترم، بدلیل عدم درج صحیح آدرس ایمیل از طرف شما، امکان ارتباط بخش تعاملی الف با شما وجود ندارد. لطفا هنگام ارسال یادداشت های آتی، از یک آدرس ایمیل استفاده بفرمایید که امکان ارتباط با شما از طریق ایمیل فراهم باشد. درغیراین صورت امکان انتشار یادداشت های آتی نخواهد بود.