نظر منتشر شده
۶۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 204839
ادعای مسلمانی
بخش تعاملی الف - کورش محمدی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۰ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۵۶
روز جمعه ۱۷ آبان، حدود ساعت ۱۱ صبح برای انجام کاری بیرون رفته بودم، هنگام برگشتن در خیابان میرعماد (اصفهان) دستان پیرزنی سالخورده که با وضعیت اسفناکی کنار خیابان ولو شده بود توجهم را به خود جلب کرد، برای همه ماشینهایی که با سرعت از کنارش رد می شدند دستش را بلند میکرد و عاجزانه کمک میطلبید، هیچکس حتی زحمت یک نگاه ساده را هم به خود نمیداد و بی اعتنا از کنارش میگذشتن ازجمله خود من که ازش گذشتم اما چند متر جلوتر یه حسی مانعم شد و برخلاف باطن آلوده به ظواهر دنیویم ترمز کردم و پیاده شدم رفتم سراغش، چهره ای مظلوم ودرهم ریخته داشت و لباسهایی مندرس و چرکین کف خیابان با بغچه ای خاک آلوده پهلو گرفته بود. دیدم یه ریز داره حرف میزنه، پرسیدم چی شده مادر؟ توجهی به سوالم نکرد و به حرفهایش ادامه داد: محرم و عزاداری امام حسین فقط به کوبیدن تو سروکله و گریه کردن نیست، بخدا فقط به نذری دادن و شله زرد پخش کردن نیست! این حرفهایش بیشتر حساسم کرد و بازهم پرسیدم چی شده مادر؟ گفت پاهام از کار افتادن، کسی رو ندارم امروز یه بنده خدایی از روستامون (اطراف باغ بهادران، حدود ۶۰ کیلومتری اصفهان) منو محض رضای خدا آورده اصفهان میخوام برم سر قبر پسر شهیدم، این را که گفت پرسیدم مگر قبر پسرت کجاست؟ گفت در قبرستان تخته فولاد اصفهان (قدیمی ترین آرامستان اصفهان)، بعد ادامه داد: سال ۵۸ سرباز بوده در کردستان شهید شده؛ تنها کس و کارم بود، نه شوهری دارم و نه فرزند دیگری و نه فامیل یا کس و کاری که بهم توجه کنه، تحت پوشش کمیته امداد هستم اما داغ بی کسی نابودم کرده، بعدش با التماس گفت: تورو خدا منو ببر سر قبر پسرم، من که از روی خودم به عنوان یک انسان شرمنده شده بودم گفتم باشه مادر بیا تا ببرمت، با هر زحمتی بود خودشو کشان کشان تا صندلی عقب ماشینم رسوند ...

بگذریم بین راه داشت از وضع خودش میگفت: از صبح چیزی نخوردم، دمپایی هام پاره شدن و انگشتای پام دارن زخم میشن (چون روی زانوهایش حرکت میکرد نوک انگشتانش هنگام جابجایی روی زمین کشیده میشدن) و ...

حرفهایی میزد که برایم غریب بودن، گاهی همون افکار آلوده و کثیف دنیاپرستیم سراغم میامدن که نکنه داره دروغ میگه! اما همون حس ناآشنا که نگهم داشت کنترلم می کرد، به قبرستان تخته فولاد رسیدیم، پرسیدم حالا قبر پسرتو میدونی کجاست؟ گفت آره از همون کوچه ای که روی تابلوش نوشته کلانتری برو داخل، تعجب کردم و پرسیدم مگه سواد داری؟ گفت آره سالهاست که هرشب قرآن میخونم و به روح پسرم هدیه میکنم، راستش کم کم داشت از خودم بخاطر دنیای پرزرق و برقم متنفر میشدم، نهایتا با آدرسی که خودش داد به ورودی قطعه ای رسیدیم که قبر پسرش همانجا بود، بهم گفت این عصا و بغچه منو ببر از جلو من خودم میام، بغچه شو با عصاشو بردم و رفتم به سمتی که نشانم داد (وسط دو درخت که در محیط آن قطعه بیشتر جلب توجه میکردن)، منتظرش موندم تا با همان سمفونی دردناک خزیدن روی زمین خودشو به من رسوند، دقیقا یک متری همون نقطه ای که من ایستاده بودم روی قبری دراز کشید و شروع کرد به قرآن و فاتحه خوندن، جلوتر رفتم و سنگ روی مزار را خوندم، نوشته بود مجاهد اسلام محمدرضا صالحی که در سال ۱۳۵۸ به درجه رفیع شهادت نائل گردیده است.

فاتحه ای خواندم و فوری برگشتم از بیرون ناهار گرفتم با یه جفت دمپایی و بردم همونجا درکنار قبر پسرش ناهار رو با این مادر داغدیده خوردم ...

الان که دارم با خودم فکر میکنم امروز خداوند تلنگری به من عاصی زده که نمیدونم دارم با خودم چه میکنم! دارم فکر میکنم یراستی این چه ادعای مسلمانیه که ما داریم؟ این پیرزن اونطور که خودش میگه حدود ۲ ساعته که داره به همه ماشینها التماس میکنه اما دریع از یک نظر خشک و خالی! مگه این حادثه ای که من تعریف کردم چقدر امروز وقت منو گرفت؟ آیا کسی که به اطرافش بی تفاوت باشه میتونه نام مسلمانی رو به یدک بکشه؟ اونوقت سرکوچه ای که ما میشینیم، همین امروز که برمیگشتم خونه شاهد جمعیت شلوغی بودم که دور بساط نذری حاج .... جمع شده بودن! آیا ما مسلمانیم؟ یا فقط ۱۰ روز ادای مسلمانی درمی آریم و ۳۵۵ روز دیگه پدر مسلمونا رو درمی آریم؟!

دوستان عزیز من قصد اصائه ادب به ساحت عزیزتان را ندارم فقط به نظرم رسید خوبه که این تلنگری را که خدا به من زده رو به همه بزنم شاید تاملی بر خویشتن خویش مان در پی داشته باشد... من که از انسان بودن خویش شرمسارم!
 
کلمات کلیدی : کورش محمدی
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۷:۴۰:۱۸
راستش من خودم رو می گم. من این جور کسایی رو که می بینم، می ترسم شاید کلکی تو کار باشه. برای همین هیچ وقت برای کسی نمی ایستم. (1769678) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۲:۵۰:۲۵
آیا ما مسلمانیم؟ یا فقط ۱۰ روز ادای مسلمانی درمی آریم و ۳۵۵ روز دیگه پدر مسلمونا رو درمی آریم؟! پاسخ: ما حتی ۱۰ روز هم نمی توانیم ادای مسلمانی درآوریم (1770506) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۳:۰۱:۱۰
شما کمک کن! بعد دعا کن که خدا کند کلک و دروغ باشد! وگرنه اگر راست باشد که وای بر ما!! (1770543) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۳:۱۵:۲۵
شما تا حدودی حق دارید متاسفانه بی اعتمادی در جامعه این حس را به وجود اورد که ما به راحتی از خیلی کسا بگذریم و فکر کنیم کلاهبردارن (1770591) (alef-6)
 
ویدا
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۷:۵۶:۳۱
ماجرای تکان دهنده ای است که متاسفانه انگشت شمار هم نیست . گاهی من هم خیلی با این صحنه ها روبرو میشوم ولی متاسفانه که اعتماد به افراد کاریست بس دشوار . (1769709) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۸:۱۹:۳۰
ننگ بر ما كه غرق زندگي خودمونيم. واقعا متاسف شدم و گريه ام گرفت. (1769770) (alef-10)
 
Hamed
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۸:۳۴:۴۴
شب بیست و دوم ماه رمضان جنازه یک پیر مرد که در اثر تصادف کنار خیابان روی پل فردیس رها شده بود یک ساعت روی زمین بود و اتومبیلها از کنارش عبور میکردند دریغ از یک ترمز .!
مطمئنم نیمی از کسانی که عبور کردند ،شب قبل را قرآن به سر به صبح رسانده بودند .
شاهد اورزانس کرج . (1769796) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۹:۰۷:۳۱
درود بر آقای کورش محمدی. (1769868) (alef-10)
 
طلا
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۰۹:۱۸:۵۶
حرف حساب جواب نداره. (1769889) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۲۰:۲۵
منهم به مسلمانی خود گریه کردم. (1770040) (alef-10)
 
aaaa
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۲۶:۴۸
همه شرمساریم دوست عزیز،همه ... (1770064) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۲۹:۲۲
بله متاسفانه اینگونه موارد کم نیستند در اطراف ما
همین یکماه پیش مشابه همین اتفاق برای خود من هم افتاد و بسیار متاسف شدم

دیدن پیرزنی رنجور با درد دلهایی بی پایان و اشکها جانسوز که در بین درد دلهایش یک چیز بیشتر هم دل مرا میشکست و هم دل او را؛ بی توجهی و بی اعتنایی آدمهای اطرافش (1770078) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۳۰:۳۸
چیزی که زیاد نیاز داریم مسلمان هایی مثل شماست. چیزی که زیاد داریم طبل زن هایی است که تاساعت 11:30 شب سر و صدا می کنند و در به اصطلاح هیئت مشغول خوشگذرانی اند. (1770084) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۳۱:۵۱
خدا به شما اجر بدهد و ما را نيز هدايت كند. (1770086) (alef-10)
 
اشرفی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۴۵:۱۸
ممنون که یاداوری کردی (1770127) (alef-10)
 
علی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۴۵:۳۲
مطلب زیباو پند اموزی بود خداوند به ما این درک وتوفیق بده که نام مسلمانی را به یدک نکشیم وتلنگری به من بود امیدوارم مسولین جامعه ما ازاین خواب بیدار شوند که هزان نفرشاید ملیونها نفر دراین مملکت با این فقر وبدبختی دست وپنجه نرم می کنند مملکتی که سرشار ازدرامد ست ولی ملتی زیر خط فقر باید به فکر روز سخت پیش روی خودباشیم عذاب قبر (1770129) (alef-10)
 
احسان
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۰:۵۷:۳۹
خدا رحممون کنه (1770159) (alef-10)
 
محبی کردسفلی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۱:۱۲:۲۴
درود بر شرف کورش محمدی - کاش ما هم در این ایام از خواب غفلت بیدار شویم و با اقتدا به بزرگان دینمان، دینمان را به هموطنان ادا کنیم (1770203) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۱:۲۲:۵۰
دوست عزیزم آره ما مردم نسبت به همه چیز و همه کس خیلی وقت که دیگه خالی از احساس و تفاوت شدیم، نتیجه این بیتفاوتی هارو هم داریم میبینیم اون وقت از خدا انتظار رحمت و کمک داریم، همین بیتفاوتی هاست که وضعیت سرزمین و زندگیمون رو به این وضع دچار کرده قلب هامون از گرما و محبت و انساندوستی و وجدان و حس مسئولیت خالی شده، اینقدر دروغ و ریا و فریب و نیرنگ دیدیم که فکر میکنیم همه دروغگو و دغل باز هستن، ما فقط ادعا داریم، از امام حسین (ع) فقط آش نذری و قورشت قیمه اش رو فهمیدیم، ما حتی دیگه انسان هم نیستیم(خودم رو میگم) چه برسه به مسلمان اونم از نوع شیعه علی و حسین (علیهم السلام) (1770227) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۱:۲۳:۰۵
کاش میتونستم انسان باشم وبعد.... (1770229) (alef-13)
 
رسا
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۱:۳۲:۳۱
آنطور که من اطلاع دارم اگر پسرش شهید شده بایستی خانواده شهید باشه و بنیاد شهید حقوق می ده .حتی فامیلهای درجه یک شهید سهمیه در دانشگاه و استخدام دارند. (1770253) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۰:۵۳:۰۴
دوست عزیز من خیلیا رو می شناسم که از خانواده درجه 1 شهید هستن ولی هیچوقت حقوق ثابت بنیاد شهید نداشته اند. احتمالا برای کسانیه که کس و کاری دارن که بتونه پیگیر کاراشون باشه نه یه پیرزن تنهای روستایی (1780981) (alef-13)
 
دلسوز خوزستانی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۱:۵۶:۴۱
احسنت بر رادمردان عزیز و غیرتمند (1770349) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۲:۲۲:۵۶
مادرشهیده . داروندارشو برا حفظ مملکت داده . وحالا این جوری میمونه کنار خیابون . بیائیم جور دیگه نگاه کنیم . چند وقت پیش میخواستم برم رباط کریم . جاده اسلامشهر ترافیک سنگینی داشت . دیرم شده بود وعجله داشتم برای اینکه از سمت غرب آزادگان می اومدم وبرای زودتر رسیدن از جاده اسلامشهر رفتم . چشمتون بد نبینه ترافیک سنگینی بود . بدتراز ترافیک راننده هائی بودن که از خاکی کنارجاده سبقت می گرفتند وخاک بلند میکردند . حدود نیم ساعت تو ترافیک بودم وفکرم مشغول بود که حتما تصادفی چیزی شده که راه بسته شده . وقتی رسیدم به اخر ترافیک دیدم یه عده کنارخیابون چند تا قابلمه بزرگ وبشکه گذاشتند روی یک میز وبسرعت لیوانهای یک بار مصرف را پر کرده وتوسینی گذاشته وچند نفر هم بین ماشینها سینی به دست شربت پخش می کنند . اکثر ماشینها هم خسته از ترافیک وگردوخاک لبی تر کرده وسلامی میفرستند وچند متر دورتر لیوانها را هوا میکنند . باتوجه به رشته تحصیلی ونوع کارم رفتم توحساب وکتاب ... سن ایچ 4لیتری 14هزارتومن لیوان یک بار مصرف هم 5تومن و.... مجموعا رریک میلیون هزینه نذری اونجا براورد شد . خدا قبول کنه ولی حساب کردم اون همه ماشین هرکدوم نیم لیتر بنزین اضافه سوزونده باشن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/تومن دود شده توهوا ضمن اینکه هزینه زمان هم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تومنه . تازه من که نمیدونستم نذری شربت میدن وعجله داشتم . وکلی بدوبیراه به باعث راه بندون گفتم . خدا منو ببخشه . ولی واقعا نذری باید با خود نمائی باشه . ؟ نمیشد این مختصر هزینه را خرج رفع مشکل یه خانواده گرفتار کرد . ؟؟که البته اونجوری ممکنه دیده نشن ولی قطعا ثوابش بیشتره . (1770417) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۲:۲۸:۱۹
نوشته بسیار تاثیر گذاری بود

ولی بارها پیش آمده که افرادی شیاد با این کارها طرف را برده اند و کشته اند و دیگر هیچ

گناه این که دیگر افراد کمتر برای این موارد می ایستند بر گردن دزدان و شیادانی است که با سوء استفاده خود ذهن جامعه را بدبین کرده اند

و اما، خداوند قطعا فردی را که صداقت دارد و راست میگوید به حال خود رها نمی کند و فردی شریف را مثل نویسنده این مقاله برایش میفرستد (1770436) (alef-6)
 
علی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۳:۱۳:۳۱
سلام دوست عزیز
راستش هنوز هم من مشکوکم. کاش مشرفتی از بنیاد شهید ته و توی ماجرا رو در میآوردی. مادر شهیدی که سرپرست ندارد تحت پوشش کمیته امداد نیست. تحت پوشش بنیاد شهید باید باشد. (1770586) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۳:۵۲:۱۸
این اتفاق در میدان تیموری تهران هم برای من افتاد. تازه ماشین خریده بودم که کنار کنار خیابان پیرزن رنجوری رو دیدم که برای ماشین ها دست بلند میکنه. همون حس انسان دوستی ام وادارم کرد که نگه دارم. گفت که گدا نیستم و دارم میرم یه جایی، یه خانم خیری هست که هر ماه بهم برنج میده، میرم برای نوه های یتیم ام بگیرم. در راه کلی از نداری و اینا صحبت کرد و منم شرمنده هرچی پول داشتم ، نزدیک 100 تومن کمک اش کردم و رسوندمش و خیلی ناراحت بودم. فردا که داشتم از همون مسیر دیروزی برمیگشتم دیدم که همونجا وایساده و داره دستش رو برای ماشین های عبوری بلند میکنه؟؟؟ احساس کسی رو داشتم که سرش کلاه گذاشته بودن. هنوز هم که یکسالی میگذره، هر روز همون حوالی می پلکه. شاید کسایی که مسیر هر روزشون میدون تیموری باشه دیده باشن اش... واقعا به نظر شما چکار باید کرد؟؟ آیا اگه کس دیگه رو دیدم ترمز کنم و کمک اش کنم یا گاز بدم و رد بشم؟؟ (1770699) (alef-6)
 
صائب
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۳:۵۷:۲۰
واقعا تلنگریست بر وجدان هرکسی که نام مسلمانی نام شیعه ی علی(ع) رو یدک میکشه!
ایراد گرفتن به این و اون و مسئولین و... بهانه ای بیش نیست. مقداری خودسازی لازم است (1770728) (alef-6)
 
ش.ش
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۱۵:۴۰
کارت و توجه این بنده خدا خیلی خوب هست و باید زنگی برا ی همه مان باشد ولی حکومت ما که اسلامی آنهم از نوع علوی را یدک می کشد این کار از وظایف اصلیش هست که به خانواده های نیازمند توجه کامل بکند البته که آن خانم ولی نعمت همه ما و مسئولین هستند پس در پیشگاه خدا ومردم کدام توجیه از این مسئولین پذیرفته خواهد بود ؟ حتما هیچ عذری پیرفته نیست (1770764) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۱۵:۵۴
سلام برادر عزيز
من توشهر شما مسافر بودم تو يه روز سرد و بارونى زمستونى با يه بچه سه ساله ماشينم روشن نمى شد هر چى چراغ و بوغ ميزدم كه يكى نگه داره يه كمكى به من كنه هيچ كس به روى خودش هم نمى آورد تازه تو يه جاى پرت كه به نظرم كمى ترس هم داشت ولى يه مرد پيدا نمى شد
يادم مياد قديم ترها آقايون براى خانمها رحيمتر و مهربانتر بودند اما نمى دونم چرا الان همه نسبت به هم سخت و سنگ شدند حالا خدا رحم كرد با كلى سلام و صلوات ماشينم روشن شد ولى خاطره بدى شد از اصفهانى ها براى من . (1770765) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۱۷:۱۷
دیشب ساعت بعد از 12 نیمه شب هم در محله ما طبل می زدند! ای کاش کمی هم برای امام حسین(ع) عزاداری می کردیم. بسیاری از تکیه ها با هزینه هایی زیاد لازم نیست ای کاش هرچند تکیه با هم یک جا جمع می شدند و هزینه ها صرف محرومین می کردند. حیف که خودخواهی مانع است. (1770766) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۴۷:۱۱
اگر همه ما تصمیم بگیریم از همین امروز برای هر انجام هرکاری فقط رضای خدارا درنظر بگیریم انشاا... اوضاع بهتر خواهد شد. (1770832) (alef-6)
 
مریم
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۵۲:۳۶
فقط یک چیز میتوانم بگویم خدا عاقبت همه ما را ختم بخیر کند (1770846) (alef-6)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۴:۵۸:۰۵
عاقبت بخیر باشید (1770861) (alef-6)
 
ali
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۵:۰۹:۰۴
چرا باید این مادر شهید تحت پوشش کمیته امداد باشد .چرا بنیاد شهید به وظیفه قانونی خود عمل نمیکند. اگر مسئولین خوب عمل میکردند مردم هم یاد میگرفتند. (1770895) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۵:۱۲:۴۰
البته ما یر مسلمونهام از این کارا می کنیم و شما فکر نکنید انسانیت و اخلاق مداری فقط مال مسلمانهاست. همه ادم های دنیا تو یه همچین موقعیت هایی بخ حکم وجدانشون باید کمک کنن و این ربطی به مسلمون یا مسیحی یا حتی بی دین بودن نداره (1770900) (alef-6)
 
سهراب
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۵:۲۴:۲۳
اینو باید بنیاد شهید جواب بده ولی خوب همه ادمهای که کنار خیابان هستن خانواده شهید نیستن من یک بار زن ودختری را زیر باران شدید سوار ماشینم کردم وقتی پیاده شدن هرچی صندلی عقب بو دبا خود برده بودن البته من انها را حلال کردم ولی باعث شده که کمتر به اطراف نگاه کنم مردم نسبت به هم اعتمادشونو از دست دادن در باره ان خانم هم ایشان مگر بجز ان فرزند شهیدش کس کار دیگری ندارد فرزندی برادری نوه یا چیز دیگر که اگر اینطور باشد که بنیاد اینها را تحت تکفل خود دارد وحقوق ومزایای ان شهید را به این مادر پرداخت میکند خوب حتما دلش نیامدخرج کنه اینجور خودش را به اصفهان رسانده در ضمن این شهید اگر بچه روستا بوده چرا در همان روستا دفن نشده ودر اصفهان به چه دلیل دفن شده اینها همهگی باعث میشه ادم یه مقدار به نوشته این اقا شک کنه البته اگر مینوشت یک زن اصفهانی بیچاره میخواسته بر سر قبر همسر یا فرزندش برود بهتر بود واین جور از اسم شهدا وخانواده شهدا هم استفاده نمی کرد چون خانواده شهدا در بین مردم ارج قربی دارند که انها را در خیابان با ان حال نزار رها نمی کنند از بنیاد شهید تقاضا داریم واقایون الف هم پیگیری این نوشته را داشته باشند که ایا درسته زنی که مادر شهیده اینجور وبا این وضعیت پا برهنه وگشنه وسط خیابان رها بشه (1770933) (alef-6)
 
علی رضا
۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۰۰:۵۹:۲۵
متاسفم که هنوز بعضی از ما به اصل قضیه توجه نمیکنیم و همش دنبال مچ گیری و از این جور کارهای روز مره مان هستیم یا اینکه نگران بیمه و خسارت! بابا این بنده خدا که آدرس اون شهید عزیز رو داده . چرا اینقدر به هم بی اعتماد شدیم؟ ضمنا اصل قضیه دنیاپرستی ماست که اتفاقا همین کامنت جنابعالی هم این قضیه رو نشون میده که هنوز دنیا مهم تر از هر چیزیه واسه ما! آقاجان برگرد دوباره بخون این مطلبو شاید تو ام لحظه ای مثل بقیه از این دنیا طلبی خارج بشی! پیگیری و این حرفارو هم بذار واسه بعد که دوباره چسبیدی به دنیا. بعدشم دنبال چی هستی؟ میخوای بگی همچین چیزی تو این مملکت نیست؟ نکنه تو ام مثل اون بزرگوار رئیسمون میخوای بگی همه چی آرومه و توی ایران هیچ کس سر بی شام نمیذاره؟ بس کنین دیگه دلسوزان بی مدعای مدافع انقلاب! (1784210) (alef-13)
 
نادری
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۵:۴۶:۲۴
ولله قسم مسلمان نیستیم ... کاش خدا به جای این تلنگری که به این هموطن خداجو زده به زلزله به قدرت 12 ریشتر به ما میزد چون لیاقت نعمتاش رو نداریم. (1770994) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۵:۵۷:۰۴
خوبه اینجا کسی ننوشته که سایت الف سیاه نمایی میکنه (1771013) (alef-6)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۶:۳۶:۱۰
با سلام

ای کاش این تلنگورها را جدی بگیریم وگرنه چه جوابی برای معصومین(ع) خواهیم داشت.

مأجور باشید (1771085) (alef-6)
 
شهاب
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۶:۴۴:۲۲
نسبت به جامعه بي اعتنا شديم. هر كسي دنبال كار خودشه.
از طرف ديگه قوانين طوريه كه اگه تو موردي دخالت كني و مشكلي پيش بياد، يايد حسابي بدويي تا بتوني ثابت كني كاره‌اي نيستي.
مطمئنا خيليها از دوست و آشنا مواردي رو شنيدن كه فردي قصد داشته ثواب كنه ولي كباب شده.
البته وقتي به وجدانم رجوع مي كنم به نظرم به هر حال آدم بايد به فكر جامعه اش باشه و نترسه ولي خب عافيت طلبي مانع از كمك كردن من ميشه (1771097) (alef-6)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۷:۰۷:۳۷
مسئولیت بنیاد شهید در این موارد چیه؟؟؟؟؟؟ (1771134) (alef-6)
 
بهروزیه
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۷:۳۲:۴۹
حق الناس بخش فراموش شده ی دین ماست. متاسفانه مبلغین دینی ما درمنابر فراموش کرده اند که بر حق الناس به اندازه ی حق الله اشاره کنند.نمونه ی بارزش، وضع رانندگی ماست. وقتی شب قدر میگن «گناه»، همه یاد گناهان حق اللهی خود مثل نگاه و یا روابط نا مشروع می افتند... کسی به یاد حقوقی که نادیده می گیرد، پارتی بازی دائمی، قانون شکنی، بداخلاقی در خانواده و .... نمی افتد. چند روزه که به حال خودم در این جامعه ی بسیار افسوس می خورم.
وقتی امروز در یادداشتهای الف خواندم که یک مادر شهید دوساعت کنار خیابان التماس می کرد تا کسی او را کنار آرامگاه ومزار تنها پسر شهیدش ببرد...
وقتی می شنوم اردیبهشت امثال، در مسابقات دوی ماراتن در فرانسه، نفر دوم مسابقه هنگامی که به خط پایان نزدیک می شود و می بیند که دونده ی کنیایی به گمان اینکه از خط پایان گذشته سرعت خود را کم کرده، آرام به شانه ی او می زند و خط پایان را نشان او می دهد تا حق اول شدن او تضییع نشود و بعد میگوید که من دوست نداشتم در حالی که حقم دومی بود، به مقام نخست دست پیدا کنم. اولی حق کنیایی بود.
وقتی خاطره ای از یک ایرانی شنیدم که در یکی از کشورهای غربی، کارمندی ماشین خود را هر روز، دور از اداره پارک می کرده و در پاسخ به کنجکاوی این ایرانی گفته که : هدفش این است تا کسانی که دیرتر به سر کار می رسند جای پارک داشته باشند....
وقتی می شنوم در نروژ اگر اتوبوس بیست دقیقه تاخیرکند، مسافرین حق دارند آژانس بگیرند و هزینه ی قبض آژانس را از اتوبوسرانی دریافت کنند
وقتی می شنوم امام خمینی هنگامی که برای اقامه ی نماز جماعت به مسجد رفتند، چون کفش مردم سر راه بود، نماز نخوانده برگشتند وفرمودند حق الناس از حق الله مهم تر است.
وقتی یادم می آید که از حرم امام رضا که بیرون آمدم و در صف پارکینگ، قصد خروج داشتم، دیدم تمام ماشین های پشت سر - که تازه از زیارت وگریه و انابه برگشته اند - سعی می کنند از سمت راست و چپ من سبقت بگیرند وزودتر از صف پارکینگ خارج شوند
وقتی می بینم وقتی به یکدیگر می رسیم به یکدیگر میگوییم: «بنده کارمند فلان جا هستم. هر کاری داشتی درخدمتم...» و پارتی بازی را نهادینه می کنیم.
و...
وقتی می بینم شب قدر که قرآن به سر می گیریم، با کمال پر رویی ، خدا را به فرق شکافته ی حضرت علی (ع) قسم می دهیم که از گناهان ما بگذرد... در حالیکه اصلاً فرق علی شکافته شد تا شیعه به این صحنه نگاه کند و گناه نکند. ولی ما موجودات زرنگ، فرق شکافته ی علی را که خدا چراغ راه ما کرده را بسوی خود خدا برمیگردانیم و از خدا می خواهیم که او بجای ما از این فرق شکافته شرم کند و تمام تنبلی و ظلم و گناه ما را یکجا ببخشد...
می گویند: حاجب بروجردی، قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین ، علی (ع) سرودند که شاه بیت آن این بود :

حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!

همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خواب ایشان آمده و فرمودند :
اگر چه محاسبه در دست ماست اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم!
حاجب عرض میکند :
یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست!
حضرت علی(ع) میفرماید پس بیت آخرت را اینگونه بنویس :
حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن ... (1771164) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۸:۲۹:۴۷
یه زمانی وقتی آدم کسی را در راه می دید سوار می کرد و می رسوند و اگر هم در راه اتفاقی می افتاد بیمه نمی گفت که شما بدون مجوز مسافر کشی مسافر سوار کرده ای و خسارتش پای خودت است . اما حالا اگر فقط غریبه ای را سوار کنی بدون نیت مسافر کشی و در راه اتفاقی بیفتد که مقصر باشید و خدایی ناکرده خونی از دماغ آن شخص بیرون بیاید هزینه های آن پای راننده ی در به در است . همین دندان گردی بی اهمیت بیمه حس انسان دوستی را در ما می کشد . چرا که من شاهد چند مورد ازاین قبیل بوده ام که راننده در بوران شدید و از روی انسانیت مسافری سوار کرده و بعد دچار حادثه شده و هزینه های گزافی را بابت این انسانیت پر داخته است (1771291) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۸:۳۲:۴۳
اگر در راه اتفاقی برای این پیرزن می افتاد صد تا صاحب قلدر پیدا می کرد و تازه بیمه هم می گفت به دلیل عدم مجوز مسافر کشی هزینه های آن پای خودت است . اون وقت می فهمیدی تاوان انسانیت و انسان بودن در زمان ما چقد ر گزاف است . برو خدا را شکر کن که اتفاقی نیفتاد (1771294) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۲۰:۰۲:۰۷
پس نتیجه می گیریم چون کار خیر دردرسر دارد نباید انجام داد. فقط تصور کن خدا همین طور با من و شما رفتار کند. چون ادمیم و بعد از هر کمکی که به ما می کند ناشکری می کنیم , در خیرش را به روی ما ببندد و به حال خودمان رهامان کند. تنهای تنها . بعد بیا و ببین بهای کمک به بیچاره ای در خیابان به صرفه هست یا نه. (1771445) (alef-13)
 
حامد
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۲۱:۰۲:۲۲
برادران عزیز خواهشمندم با طرح این موارد که استثناء است کار خوب و خداپسندانه کمک به در راه مانده گان و . .را دچار مشکل نکنید.طرح و پیشنهادی بدهید که حواشی های مورد نظر اصلاح شود. قبلا اگر کسی یک مجروحی را به بیمارستان می رساند توسط پلیس تا روشن شدن ماجرا بازداشت و . . . می شد ولی با پیگیرهایی که شد مجلس با قانون این رویه پلیس را اصلاح کرد. (1771539) (alef-13)
 
یعقوبی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۲۲:۰۵:۰۲
دوست عزیز، اگر بخوایم به این مسایل احتمالی و اتفاق نیافتاده توجه کنیم که دیگه نباید هیچوقت از خونه بریم بیرون! چون هر لحظه ممکنه اتفاقی برامون بیافته! ظاهرا متوجه اصل موضوع نیستین قضیه این حرفا نیست، بحث انسانیت و مسلمانی ماست که رخت بربسته. (1771632) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۱ ۰۴:۲۹:۰۷
حالا چون ممكنه اتفاق ناگواري بيوفته بايد انسانيت رو ناديده بگيريم؟!
خدا نيست؟ نميبينه؟! شاهد نيت ما نيست؟ كمك نميكنه؟
هزينه گزاف عذاب وجدان برا كمك نكردنه! نه خسارت احتمالي (1771902) (alef-13)
 
سلیمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۹:۳۰:۳۲
درود بر شما. خیلی عالی بود. کاش می توانستیم ما هم از پوسته رد شویم و به کنه برسیم. عادتهای ما ما را فریب داده اند و ما فکر می کنیم انسانهای خوبی هستیم. کار شما به ما یادآوری می کند که فراموش نکنیم انسان بودن را. (1771392) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۹:۳۴:۰۸
بعضی از ما ممکنه حتی مذهبی باشیم در حالیکه انسانیت نداریم بویی از خدا در ما نیست. غرق ظواهر چه دنیوی و چه مذهبی شدن این بلا را بر سر روح آدم میاره. انگشتی به سوی ماه نشانه رفته و ما به جای ماه داریم آن انگشت را نگاه میکنیم. (1771402) (alef-13)
 
عبدااه منصور
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۱۹:۳۹:۳۸
اسلام به ذات خود ندارد عیبی هر عیب که هست از مسلمانی ماست (1771413) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۲۰:۲۹:۴۷
من مذهبی یا مسلمان نیستم ولی من هم به حال انسایتم گریه کردم ... وای که به کجا چنین شتابان قدم می زنیم ..... (1771481) (alef-13)
 
یوسفی نژاد
۱۳۹۲-۰۸-۲۰ ۲۰:۴۴:۵۶
یکی از احکام الهی اسلام کفالت عمومی است. این حکم که از ویژگی های خاص

اقتصاد اسلامی در حوزه تامین اجتماعی است هر شخص مسلمانی را موظف می

کند تا نسبت به رفع مشکلات مالی و غیر مالی همنوعان خود(اعم از مسلمان و یا

غیر مسلمان) اقدام نماید. مسئولیت مالی افراد توانمند بیشتر از دیگر افراد است.

این حکم هم موجب کاهش اختلاف طبقاتی می گردد و هم موجب تعلیف قلوب بین

آحاد جامعه اسلامی می گردد. مشکلات عدیده جامعه امروز ما فهم نادرست از یک

طرف و عدم اجرای درست دستورات نجات بخش قرآن از طرف دیگر است. (1771509) (alef-13)
 
آه دل
۱۳۹۲-۰۸-۲۱ ۰۰:۲۰:۲۸
مادر شهید !!!!!! تک فرزند !!!!! همه کس یک نفر !!!!!
ما کجاییم و به چه گمان ایستاده ایم ، همه کامنت ها رو خوندم کسی از مادر شهید چیزی نگفت و چگونه باید یک مادر شهید بی کس باشد و تحت پوشش کمیته امداد !!!!!!! (1771815) (alef-6)
 
س. عمودی زاده
۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۰۰:۵۲:۱۴
اتفاقا منم همه کامنتهارو خوندم ، داشتم این تلنگر را در خودم نهادینه میکردم و افسوسم به حال آدمیت و مسلمانیت خودم بود تا اینکه رسیدم به کامنت تو جناب متفکر! دیگه از انسان بودن متنفر شدم! کجای کاری استاد؟ قضیه مادر شهید و تنها بودن و این حرفا نیست جناب مچ گیر! قضیه یه کار انسانیه واسه یه مادری که در گوشه خیابان به کمک نیاز داشته! اصلا فرض کن یه داستان ، اگرچه آدرس شهید عزیز رو داده، اما تو دنبال چی هستی؟ توروخدا دیگه دست از این پاچه خواری و مچ گیری و تخریب بردارید به خودمون بیاییم! گاهی حالم بد میشود از اینکه همنوع بعضی ها هستم. (1784201) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۱ ۰۸:۰۷:۲۰
بخدا قسم مسلمانی به این نیست که تا نصف شب بریم هیئت و تو سرو سینه خودمون بزنیم و ادای انسان بودن دربیاریم یا چندین میلیون خرج سفر حج و مهمانیهای پر زرق وبرق بعد از حج کنیم ، تمام کسانی که چنین پولهایی خرج مستحبات ویا حتی واجبات میکنند بخدا اگه یه نگاه به دور و بر خودشون بندازن اینقدر واجب تر از حج و مهمانیهای آنچنانی میبینند که اگه یک پنجم پولهایی را که خرج حج و چشم و هم چشمیهای فامیلی میکنن تو کارهای خیر خرج میکردن بخدا صد برابر حج ثواب میبردن ولی افسوس که فقط دوست داریم اسممون دوتا بشه و به دیگران فخر بفروشیم .
دلخوش از آنیم که حج میرویم غافل از آنیم که کج میرویم یا حق (1771969) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۱ ۱۴:۵۱:۲۷
برای انساندوستی چه بلاهائی سر خودم وخانواده ام آمده
وچه کارهای غیر انسانی که برسر خود من آمده توسط انسان نماهای مسلمان نما
درهرصورت مرسی اشکمو در آوردید
مرسی (1772496) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۱ ۲۳:۲۳:۳۹
دین عقلانی باعث وجود اخلاق میشه و دین احساسی با خودش جهالت میاره (1773065) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.