توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 388368
آخرین فرصت برای نجات واپسین بازمانده
تاریخ انتشار : يکشنبه ۱۴ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۲۷
سال پیش و در شرایطی که نخستین تلاش‌های ملی و بین‌المللی برای نجات آخرین بازمانده‌های یوزپلنگ ایرانی از خطر انقراض آغاز شده بود رئیس جمهوری وقت دستوری را خطاب به همه دستگاه‌های دولتی صادر کرد.

به گزارش ایران، رئیس جمهوری از تمامی دستگاه‌های دولتی بویژه وزارت جهاد کشاورزی، کشور، راه و ترابری و نیرو خواست برای جلوگیری از انقراض یوزپلنگ آسیایی همکاری‌های لازم را با سازمان حفاظت محیط زیست داشته باشند. اما گذشت زمان نشان داد تلاش‌های صورت گرفته که عمدتاً با حمایت مالی سازمان‌های بین‌المللی بوده در سایه بی‌توجهی‌های صورت گرفته دیگر دستگاه‌ها در سطح ملی به شکست انجامیده به طوری که اکنون گزارش می‌شود که تعداد یوزپلنگ‌های مشاهده شده در زیستگاه‌ها هر سال رو به کاهش است و تقریباً در ۵ زیستگاه استان یزد مشاهده یوز ماده و توله در سه سال گذشته به صفر رسیده است.

هفته گذشته و در حالی که انجمن یوزپلنگ ایرانی شمار یوزهای ماده مشاهده شده در طرح برآورد جمعیت یوزها در سال ۹۵ را تنها دو قلاده تاکنون اعلام کرد سازمان حفاظت محیط زیست به فاصله کمتر از چند ساعت از اعلام این خبر، آن را تکذیب کرد اما واقعیت این است که پاسخ سازمان حفاظت محیط زیست که به صورت مصاحبه از سوی هومن جوکار مدیر ملی طرح حفاظت از یوزپلنگ آسیایی بیان شد چیزی از نگرانی‌های موجود کم نکرد چراکه او نیز در بخشی از اظهاراتش گفت: «جمعیت یوز در زیستگاه‌های یزد به اندازه‌ای پایین است که آسیب‌پذیری یوزپلنگ‌ها را تا حد زیادی افزایش داده و به گفته پروفسور«شالر»، در جمعیت‌های بسیار کم و با تراکم پایین، گاهی ماده‌ها بر اثر عواملی کوچک مانند درگیری با سگ‌های اهلی یا تصادفات جاده‌ای بسرعت از طبیعت حذف می‌شوند و جمعیت زیستگاه به سمت تک جنسیتی شدن می‌رود و به نظر می‌رسد که هم‌اکنون برای زیستگاه‌های یزد چنین واقعه‌ای رخ داده است.»

واقعیت این است که بین وجود ۲ یا ۶ یا ۷ قلاده یوز ماده باقیمانده در سراسر طبیعت ایران زیاد تفاوت چشمگیری وجود ندارد چرا که در نهایت روند ۱۵ سال گذشته نشان داده که هر ساله از تعداد یوزها به دلیل شکار بی‌رویه طعمه‌ها، تخریب زیستگاه و تلفات جاده‌ای کاسته می‌شود و با وجود افزایش دوربین‌های تله‌ای کارگذاشته در مناطق اما مشاهدات یوز مرتب رو به کاهش است. با این حال نگرانی از این روند نامیمون باعث شده تاکنون انجمن یوزپلنگ ایرانی پویشی را به نام پویش« نجات یوزپلنگ ایرانی »به اجرا و امضا بگذارد که به موجب آن از همه ایرانیان عاشق طبیعت دعوت شده تا با پیوستن به این پویش و امضای نامه« نجات یوزپلنگ »خطاب به رئیس جمهوری، از او بخواهند تدابیر حفاظتی را برای نجات آخرین بازمانده‌های یوز آسیایی صد چندان کند.

استمداد از رئیس جمهوری برای «نجات یوزپلنگ‌های ایران»

پورتال cheetahday.com که همزمان با ۹ شهریور روز ملی یوزپلنگ آغاز به‌کار کرده، قرار است تا روز ۹ مهر ماه امضای ایرانیان را جمع‌آوری کند. در بخشی از این نامه که خطاب به حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نوشته شده ،آمده است: یوزپلنگ ایرانی بشدت در خطر انقراض قرار دارد. یوزپلنگ عمده جمعیت و محدوده پراکنش خود را در قاره‌های آفریقا و آسیا از دست داده است. سال‌هاست که ایران، آخرین پناهگاه این شاهکار خلقت، در قاره کهن است. آخرین بازمانده‌های یوزپلنگ‌های ایرانی، که شمار آنها در خوشبینانه‌ترین حالت شاید به ۴۰هم نرسد، با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کنند.

کشته شدن در اثر تصادفات در جاده‌ها، تخریب گسترده زیستگاه‌ها با ساخت معادن و جاده‌ها، شکار یوزها، شکار غیرمجاز طعمه‌های آنها، تخریب و ناامنی مراتع با چرای بی‌رویه و غیرمجاز دام اهلی، کشته شدن یوزها توسط سگ‌های گله و ناامنی مسیرهای مهاجرتی، بخشی از مشکلات یوزپلنگ ایرانی برای ادامه بقا است. در چنین شرایطی، حفاظت از یوزپلنگ، از توان یک سازمان یا نهاد به تنهایی خارج است و تمامی دستگاه‌ها و آحاد ملت باید همکاری کنند تا بتوان شرایط و زیرساخت‌های فنی، اجتماعی، اقتصادی و قانونی این امر را فراهم کرد. انجمن یوزپلنگ ایرانی در ادامه این نامه می‌افزاید: متأسفانه پژوهش‌های اخیر طی دو سال گذشته، کاهش شدید تعداد یوزپلنگ‌های ماده را نشان می‌دهد، به طوری که در حال حاضر، تنها ۲ یوزپلنگ ماده در کل کشور شناسایی شده است. در شرایطی چنین بحرانی، اقدام های حفاظتی باید به شکل اضطراری انجام شود، در غیر این صورت، شوربختانه یوزپلنگ ایرانی، در دهه‌ای که در آن قرار داریم، منقرض خواهد شد.

دام را از زیستگاه‌های« یوز» بیرون کنید

امضا‌کنندگان این نامه از رئیس جمهوری ایران می‌خواهند که در وهله نخست از ساخت و اجرای هرگونه طرح‌های عمرانی و بهره‌برداری از قبیل جاده و معدن، در زیستگاه‌های یوزپلنگ ممانعت جدی به عمل آورند. همچنین افزایش تعداد محیطبانان و بهبود تجهیزات آنان در زیستگاه‌های یوزپلنگ، خریداری و آزادسازی مستثنیات و آغل‌های گوسفند داخل زیستگاه‌های یوزپلنگ و تحت حفاظت قراردادن مسیرهای مهاجرتی یوزپلنگ، بین مناطق تحت حفاظت فعلی بویژه در استان‌های خراسان شمالی و سمنان از دیگر خواسته‌های امضا‌کنندگان این نامه است.

اما درشرایطی که در ۱۵ سال گذشته ۱۵ یوز فقط در جاده‌های کشور کشته و زیر گرفته شده‌اند و هنوز هیچ اقدامی از سوی وزارت راه برای ساخت کریدورهای مهاجرتی برای تردد حیات وحش صورت نگرفته، ایمن‌سازی نقاط حادثه خیز جاده‌ها برای جلوگیری از تصادف یوزپلنگ و دیگر وحوش با خودروهای عبوری، بویژه در محور عباس آباد در جاده سمنان- مشهد نیز از رئیس جمهوری درخواست شده است. جاده سمنان - مشهد تاکنون ۷ یوز ایرانی را به مسلخ فرستاده که ۵ تااز آنها ماده بودند و اکنون دو یوز ماده باقیمانده نیز در مجاورت همین جاده زندگی می‌کنند و بیم آن می‌رود که آنها نیز بزودی در این محور کشته شوند.انجمن یوزپلنگ ایرانی همچنین خواستار مشارکت دادن جوامع محلی در امر طبیعت گردی و حفاظت از زیستگاه‌ها، به منظور منتفع شدن از آن و ثبت و درج ۹شهریور به‌عنوان «روز ملی یوزپلنگ ایرانی» در متن تقویم رسمی کشور، جهت افزایش آگاهی، حساسیت و مشارکت جامعه برای حفاظت از یوزپلنگ نیز شده است.

مرتضی اسلامی، مدیرعامل انجمن یوزپلنگ ایرانی می‌گوید: ما از رئیس جمهوری، به‌عنوان عالی‌ترین مقام اجرایی کشور، تقاضا داریم، جهت اجرایی شدن موارد فوق، دستورات مقتضی را صادر کنند. او می‌گوید: اکنون یوزپلنگ ایرانی، یکی از شناخته شده‌ترین و محبوب‌ترین نمادهای کشورمان است و امیدواریم با حمایت رئیس جمهوری و همکاری همه دستگاه‌ها، نسل سریع ترین دونده روی زمین، حفظ شود.

چرا انقراض نسل یوز ایرانی باید مهم باشد؟

در حالی که نگرانی از انقراض قریب الوقوع نسل یوزپلنگ ایرانی هرسال بیش از گذشته افزایش می‌یابد عده‌ای همچنان می‌پرسند اصلاً چرا باید نابودی محیط زیست و انقراض گونه‌ها برای‌مان مهم باشد؟ چه تفاوتی می‌کند اگر برخی از گونه‌ها مثل یوزپلنگ و حتی نیمی از سایر گونه‌ها از روی زمین محو شوند؟ شیر و ببر ایران منقرض شد مگر چه اتفاقی افتاد که حالا نگران باشیم اگر یوز ایرانی منقرض شود همان فاجعه تکرار شود؟

ادوارد ویلسون، یکی از برجسته‌ترین زیست‌شناسان جهان که هم‌اکنون رئیس بخش حشره‌شناسی موزه جانورشناسی دانشگاه هاروارد است در پاسخ به پرسشگرانی که سؤالاتی اینچنین مشابه دارند ،می‌گوید:‌ با نابودی محیط زیست و گونه‌ها سرچشمه‌های جدید اطلاعات خواهد خشکید، ثروت‌های بالقوه زیست‌شناختی بزرگی منهدم می‌شود و داروها، محصولات کشاورزی و پزشکی، ‌چوب، ‌الیاف و خمیر، ‌گیاهان حفاظت‌کننده خاک، ‌جایگزین‌های نفت و سایر محصولات و امکاناتی که هنوز در راه است، منتفی خواهد شد. او می‌گوید: ثروت‌های هر کشور سه دسته هستند، ‌ثروت‌های مادی، ‌فرهنگی و زیست‌شناختی، که این آخری هنوز جدی گرفته نشده است در حالی که همین ثروت‌های زیست‌شناختی، منبع عظیمی از ثروت‌های مادی به شکل دارو، ‌غذا و سایر مایحتاج مادی و روحی هستند که هنوز به خدمت گرفته نشده‌اند.

بد نیست قدری تأمل کنیم که آیا هرگز فکر می‌کردیم روزی یک شب پره گمنام امریکای لاتین بتواند مراتع استرالیا را از بلای رشد بیش از حد کاکتوس نجات دهد؟ آیا فکر می‌کردیم که گیاه پریوش قرمز بتواند امکان درمان برخی از انواع سرطان‌ها بویژه سرطان خون کودکان را فراهم کند یا بُزاق زالو بتواند مشکل لختگی خون را در هنگام عمل جراحی حل کند یا درخت سرخدار بتواند امید قربانیان به سرطان سینه و تخمدان را در زنان تقویت کند.

جالب است بدانید این درخت سرخدار همان درختی است که به صورت محدودی در جنگل‌های شمال ایران وجود دارد و امروز آزادراه تهران - شمال می‌رود تا آخرین بازمانده‌های این درخت کمیاب را از بین ببرد در حالی که در آن سوی دنیا از عصاره این درخت موادی را استخراج کردند که هر قطره آن به عنوان دارو، میلیون‌ها تومان ارزش اقتصادی دارد و ما این‌چنین میراث طبیعی‌مان را نابود می‌کنیم. بنابراین میراث طبیعی چیزی نیست جز همه گیاهان و جانوران، ‌دریاها و تالاب‌ها و دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، ‌جنگل‌ها و مراتع و حتی بیابان‌ها. میراث طبیعی یعنی همین پارک‌های ملی و مناطق حفاظت‌شده که گنجینه بزرگی از ژن‌ها هستند و حیات نسل‌های بعد را تضمین می‌کنند. این‌ها بخشی از میراث طبیعی کشور ما را تشکیل می‌دهد که ویلسون می‌گوید باید در ردیف زبان و فرهنگ‌مان آن را ارج نهیم. اما ما با سرمایه‌های طبیعی‌مان چه کردیم؟

متأسفانه روند توسعه کنونی کشور بویژه در نیم قرن اخیر به گونه‌ای بوده که امروز کمتر شانسی را برای بقای طبیعت و منابع زنده و ارزش‌های بی‌شمار آن بویژه برخی گونه‌های جانوری و گیاهی در کشورمان باقی گذاشته است که یوزپلنگ ایرانی به عنوان یکی از گربه سانان ایران تنها نمونه‌ای از آن است. شاید، بودن یا نبودن یوز به خودی خود تأثیر مستقیمی در زندگی من و شما نداشته باشد اما واقعیت این است که نابودی هر یک از گونه‌های جانوری بویژه گوشتخواران بزرگ، زنگ خطری جدی مبنی بر تخریب زیستگاه و سرزمین است که نواخته می‌شود. شاید انقراض شیر و ببر ایران در یک قرن گذشته چندان در آن زمان حساسیت برانگیز نبود اما همین رخداد تلخ حکایت از نابودی گسترده جنگل های جلگه‌ای شمال و بیشه زارهای جنوب ایران داشت.

شکار بی‌رویه و تخریب گسترده زیستگاه این دو گونه در یک قرن گذشته ابتدا شرایط را برای زیست این گونه‌ها از بین برد و امروز نیز می‌رود تا به مناطقی خالی از سکنه و کشاورزی برای ما ایرانیان تبدیل شود.

جایی که برای یوز و گور و آهو و فلامینگو دیگر مناسب نباشد قطع یقین چند سال دیگر برای انسان و کشاورزی نیز دیگر مناسب نیست و پیامد آن افت شاخص‌های اکولوژیک و کارایی سرزمین است. یوز آسیایی که امروز نماد طبیعت ایران است زمانی نه چندان دور از غرب فلسطین تا شرق هند گستردگی داشت اما اکنون چند دهه است که زیستگاهش تنها محدود به چند نقطه از فلات مرکزی کشورمان شده و همین چند منطقه محدود نیز از گزند آسیب‌های انسانی و زیاده خواهی‌های ما ایرانیان در امان نمانده است. پس بیایید نگذاریم یوز ایران به یک خاطره تبدیل شود که اگر چنین شود آیندگان چگونه ما را قضاوت خواهند کرد؟

این آخرین فرصت و آخرین کاری است که می‌توان برای نجات یوزپلنگ ایران انجام داد. با پیوستن به فراخوان حمایت از یوز ایرانی و امضای آن در سایت cheetahday.com از رئیس جمهوری بخواهیم که تدابیر حفاظتی را برای نجات آخرین بازمانده‌های یوز ایران دو چندان کند.
 
کلمات کلیدی : یوزپلنگ ایرانی+محیط زیست
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.