کد مطلب: 374209
پیشنهاد کتاب/ «هیچ»؛ فرنک کلوس؛ ترجمه فیروز آرش؛ فرهنگ معاصر
جهانی پُر از هیچ
سیدطه باقیزاده*؛ 29 تیر 1395
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۹ تير ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۰
«هیچ» نویسنده: فرنک کلوس
مترجم: فیروز آرش
ناشر:
فرهنگ معاصر، چاپ اول ۱۳۹۴
۱۹۲ صفحه، ۱۲۰۰۰ تومان
شما میتوانید کتاب
«هیچ» را تا یک هفته پس از معرفی با
۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.
****
باز هم صحبت از شگفتیهای آفرینش است! طبیعتی که انگار هیچوقت قرار نیست سرشت پیچیدهاش را برای انسان کاملاً فاش کند، و هرگز دست از حقیقت رازآمیزش برنمیدارد. گویی قرار نیست سؤالات مهم و بزرگ انسان – چه پیرامون عالم مادی و چه در هر حوزهی دیگری- بالاخره پاسخ روشنی بیابند و قصهی خود را به سرانجام برسانند. اینبار قرار است «ماده» و «فضا»یی که ماده را در خود جای داده است، بر صحنه آید و انسان جستجوگر و کنجکاو را در حیرت فرو برد و به تکاپو وادارد.
بگذارید کمی به اصل مسئله نزدیکتر شویم. لطفاً به رایانه یا گوشی همراه و یا تبلتی که به وسیلهی آن، این نوشته را میخوانید دقت کنید. به نظرتان چهقدر فضا را اشغال کرده است؟ احتمالاً فضای خالی زیادی را در آن نمیبینید. اگر هم حفرههای بین قطعات این دستگاه، فضای خالی در میانش باقی گذاشته باشد، لابد میپذیرید که این وضعیت در مورد یک قطعه سنگ صادق نیست و سنگ شیئی است کاملاً تو پُر، که فضا را با همهی حجمش اشغال میکند.
چهقدر در مورد صحت آنچه در بند قبل گفته شد اطمینان دارید؟ راستش را بخواهید باید گفت که فرض بند قبلی، از نظر یافتههای علم فیزیک آنقدر از واقعیت دور است که میتوان آن را بیاساس دانست. بله! ظاهراً نسبت فضاهایی که «ماده» در عالم اشغال کرده است، باید نزدیک به صفر بدانیم. باور نمیکنید؟ تازه این اول راهی است که «فرنک کلوس» در ۱۸۲ صفحه، با عنوان «هیچ» در پیش میگیرد تا شما را در مورد خلئی که جهان را فراگرفته و عواید و اثراتی که از آن خلأ عجیب ناشی میشود متقاعد کند.
در فصل دوم «هیچ»، به عالم زیر اتمی سفر میکنید! حتماً در جریان هستید که مطابق نتایج تازهترین آزمایشها اشیاء مادی از مولکول تشکیل شدهاند، و مولکولها هم از اتم. پیشتر اتم را جزء تجزیهنشدنی میدانستند. آیا میدانید که ۹۹.۹۹۹۹۹۹۹۹۹ درصد حجم اتم را فضای خالی تشکیل میدهد؟ فضایی که هیچ مادهای در آن نیست. الکترونها بود و نبود اشیاءِ زمختِ جامد سر راهشان هیچ تفاوتی به حالشان ندارد. به همین دلیل میتوانند برای گام اول، گواه خوبی باشند تا بپذیرید که به اندازهی کافی فضای خالی در میانهی آن شیء ظاهراً زمخت و جامد وجود دارد.
حتماً میپرسید که پس چرا فرو نمیریزد، چرا جرم دارد، چرا دست شما در آن وارد نمیشود، چرا پیوسته و یک دست دیده میشود؟ اینها همه سؤالات خوبی است، که «هیچ» برای همهی آنها تبیینی ارائه میدهد. از «میدان» سخن میگوید، همان چیزی که جهان مادی را بر سر خود استوار نگه داشته است. گویی میدانهای مغناطیسی و الکتریکی، استخوانهای نامرئی این جهان هستند. میدانها، از میانهی اتم گرفته، تا پهنهی ساختارمند کهکشانها نقش ایفا میکنند. مثلاً میدانهایی که بین ذرات باردار شکل میگیرند، چنان قدرتی برای جذب یا دفع ذرات دیگر دارند که میتوانند اشیاء را مجزا از هم نگهدارند، در حالی که اجزای خود همان شیء را محکم به هم چسباندهاند.
قصهی خلأ در کتاب هیچ، با این مقدمهی ساده، تازه آغاز میشود. پس از آنکه به فضاهای خالی عالم اشاره میکند، با بررسی سرشت موجودات عجیبی با نام «موج»، و تطور نظریاتی که نور و امواج مشابه آن را واکاوی میکند شگفتیهای دیگری از طبیعت را پیش چشم خوانندهاش میگذارد. موج در ابتدا چیزی شبیه ماده به نظر میرسید. اما بعدها معلوم شد که چنین قضاوتی در موردش چندان هم درست نیست.
«هیچ» برگهای دیگری هم دارد که برای شما رو کند. «زمانْ» معمای پیچیدهای که به قدمت و دیرینگی شهرت دارد هم مجال پیدا میکند تا لابهلای بحثهای «هیچ» به میان کشیده شود، و گزارشی از تکاپوی فیزیکدانهای به خط شده را برای یافتن راه حل به شما ارائه دهد. تصور محدود و خاصی که پس از سالها زندگی در جهانِ –ظاهراً- سه بعدی در ذهن داریم، ما را در تنگنایی قرار میدهد که مسئلهی «زمان» برایمان پیچیدهتر میشود. شاید حرفهای گفتنی فیزیک کوانتوم برای حل این معما، با تصویر بدیع و خارقالعادهای که از طبیعت به دست میدهد، برای شما هم جالب باشد.
کوانتوم حرفهای دیگری هم دارد. دربارهی ماده، و دربارهی منشأ هستی. اگر بند اول این نوشتار برای شما عجیب نبود، و به راحتی پذیرفتید که فضای جهان، تقریباً خالی از ماده است، احتمالاً نمیتوانید به همان راحتی بپذیرید که همهی این جهان از «هیچ» پدید آمده باشد. البته منظور از هیچ، نبود ماده است، وگرنه کوانتوم خلأ عاری از ماده و انرژی را نمیپذیرد، اما اینکه چگونه همان فضای تهی از ماده منجر به یک چنین جهان مادیای میشود، سؤالیست که کتاب «هیچ» تا آخرین صفحاتش با آن مواجهه دارد، و شواهد قابل توجهی را پشتیبان این دیدگاه قرار میدهد که «پدید آمدن از هیچ» بیش از یک فرضیه و احتمال صرف قابل اعتنا است.
«هیچ»، سرآغاز قصهی «خلأ» را از یونان باستان پیمیگیرد؛ از همانجا که ارسطو فضا را چیزی غیر از مظروف آن نمیدانست و برای همین نمیتوانست بپذیرد که فضای خالی واقعیت داشته باشد. سپس دشواریهای این دیدگاه را با یافتههای فیزیکی میسنجد، و یاد میکند از نظریات بدیلی که فضا را مستقل از آنچه در آن است موجود میدانند. در ادامه به نیوتون میرسد و ابداعاتش، و از آن میگذرد و خلأ را در تلاشهای اینشتین و دیگران پیگیری میکند. و در هر فصل، یک موضوع گرهخورده با «خلأ» را وامیکاود و شرح میدهد.
شاید مهمترین مسئلهی هیچ را بتوان «راز آفرینش» دانست. اگر مخاطب علاقهمند به فیزیک، قدری در مورد منشأ عالم اندیشیده باشد، و این سؤال ساده را از خود پرسیده باشد که «روز قبل از آفرینش عالم چه چیزی بود؟!»، این کتاب گزینهی خوبی است تا او را با دیگرانی هم که به این سؤال اندیشیدهاند همراه کند. فرنک کلوس در آستانهی کتاب خود، همین سؤال را طرح میکند، و در فرجام فصل آخر هم، به همین سؤال باز میگردد. به «هیچی» پیش از آفرینش عالم!
کتاب «هیچ»، یک نوشتار مختصر است با رنگ و بوی فلسفه و فیزیک محض، که علاقهمندان به حوزههای پر از شگفتی فیزیک را پیرامون عالم ماده، از گسترهی ناچیز اتم تا پهنهی بینکهکشانی سیر میدهد. این اثر فرصتی فراهم میکند تا خوانندهاش در پیشفرضهای عوامانه نسبت به آنچه به چشم میآید و حس میشود تردید کند، و بار دیگر ببیند که طبیعت همیشه برای شگفتزده کردن آنهایی که در همسایگیاش زندگی میکنند حرفهای ناگفتهی زیادی در چنته دارد.
* کارشناس ارشد فلسفه و کلام اسلامی
کلمات کلیدی : نشر فرهنگ معاصر
رضایی
۱۳۹۵-۰۴-۳۱ ۲۰:۰۶:۳۰
بسیار جالب و خیلی عالی بود (3837346) (alef-3)