سيد مهدي كازروني، شيراز
از آنجا كه بنده به فراخور شيرازي بودن و ارتباط با مجموعههاي مختلف در اين شهر، تا حدودي با ريشه ها و عوامل مسائل مربوط به جناب آقاي سيد علي محمد دستغيب آشنا بودهام، وظيفهء خود دانستم تا نكاتي در خصوص تحليل جريان منسوب به ايشان به عرض مي رسانم.
ابتدا مطلبي را بايد تذكر دهم و آن اينكه، اين نوشتار به هيچ روي در پي انكار سوابق انقلابي ايشان و مسجدشان در پيش و پس از انقلاب نيست و همچنين برنامه هاي اخلاقي و مذهبي و فرهنگي مسجد آتشيها و كانونهاي وابسته به ايشان نيز، قرار نيست زير سوال برود، بلكه ما فقط در پي آنيم، تا با تحليلي موشكافانه به بررسي تاريخچه انحراف و زاويه گرفتن اين مجموعه از خط اصيل امام خميني(ره) و ولايت فقيه در لواي دفاع از خط امام بپردازيم.
ابتدا توضيحاً نكاتي را در خصوص خاندان اصيل دستغيب شيرازي اشاره مي نمايم، خاندان دستغيب از خانوادههاي اصيل و متدين و عالم پرور شيراز بوده است و علما و بزرگاني را در ميان خود پرورش داده است، كه از جمله مي توان به مرحوم آيت الله سیدهدايتالله دستغيب، شهيد محراب آيتالله سيد عبدالحسين دستغيب و اكنون نيز ميتوان به اخوي گرامي جناب آقاي سيد علي محمد دستغيب، يعني حضرت آيت الله سيد علي اصغر دستغيب اشاره نمود، كه ايشان بحمدالله پيوسته از شخصيتي معتدل و مواضعي متين در پشتيباني از امام (ره) و ولايت فقيه و نمايندگان ايشان در استان فارس برخوردار بودهاند، به نحوي كه در انتخابات دورههاي اخير مجلس خبرگان رهبري نيز بيشترين آراء را در استان فارس به خود اختصاص دادهاند، گفتنی است كه ايشان و برادرشان خواهرزاده هاي شهيد محراب آيت الله دستغيب ميباشند.
آنچه كه مقدمتاً پيش از ارائه تحليل خود لازم مي دانم بدان بپردازم. آن است كه به زعم حقير و با استفاده از آيات، روايات و كلام بزرگان اخلاق مي توان گفت، كه گاهي «حسن ظن به خود» به خاطر اشتغال به سير و سلوك و تهذيب نفس و يا سوابق انقلابي و خدمت هاي گذشته و ... و در نتيجه تزيين شيطان و تسويلات نفساني، خطري است كه اگر آفت و زهر آن گزنده تر از لاابالي گري و بي تقوايي نباشد، حتماً كمتر نيست، چرا كه وقتي اعجاب به نفس و حسن ظن به خود در كسي ايجاد گشت، ديگر بازگشت و توبه و تدارك بسيار سخت و دور از انتظار خواهد بود!
ادامه بررسي اين بحث مهم را به كتب روايي و اخلاقي در اين باب واگذار نموده و از باب تيمن و تبرك فقط به روايتي در اين باب از امالي شيخ مفيد(ره)، اشاره مي نمايم.
در اين حديث شريف كه از امام صادق(ع) نقل شده سخناني بين حضرت موسي(ع) و شيطان رد و بدل شده كه ما به گوشه اي از آن اشاره مي نماييم :
... قال موسي« فاخبرني بالذنب الذي اذا اذنبه ابن آدم استحوذت عليه» قال: اذا اعجبته نفسه و استكثر عمله و صغر في عيبه ذنبه[1]
حضرت موسي (ع) از ابليس سوال ميكند كه كدام گناه است كه وقتي فرزند آدم بدان آلوده شد، شيطان بر او مسلط مي شود؟
ابليس پاسخ مي دهد كه هرگاه انسان دچار خود شيفتگي و عجب به نفس گرديد و عمل خود را كثير و گناهان خود را كوچك و حقير شمرد، من بر او استيلا مييابم!
و اين چنين است كه گاهي موعظه و ارشاد عوام بي ادعا بسيار سهل تر از نصيحت بزرگان و نخبگان است!
از سوي ديگر آنچنان كه از برخي روايات ديگر بر ميآيد، شيطان گاهي اوقات انسان را به فروع دين و مستحبات و سير و سلوك مشغول كرده و پنهاني اصول و جهت قبله را دستكاري نموده و گاهي جهت قبله را به سمت «خود» و يا «ديگري» تنظيم مينمايد.
نكتهاي كه جا دارد در ذيل بحث جريانات شيراز، بدان اشاره كنم، اين كه از سالهاي گذشته رابطهي خاص «مريد و مرادي» بين دوستان مسجد آتشيها و جناب آقاي سيد علي محمد دستغيب براي من جالب مينمود، به نحوي كه ايشان معمولاً با لفظ«آقا» از جناب دستغيب ياد مينمودند و طبعاً وقتي بجاي اصول و حق، فرد، محور شناخت حق قرار بگيرد، آفتی است كه هم دامن«مريد» و هم «مراد» را با هم مي گيرد.
فلذا در روايات تاكيد شده كه « اعرف الحق تعرف اهله»
(حق را بشناس تا بعداً اهل آن را بشناسي)
از اين جا بد نيست تا گريزي هم به مسائل دهه ي شصت شيراز بزنم، در اين سالها پس از شهادت استاد اخلاق و مهذب نفوس حضرت آيتالله شهيد دستغيب، با حكم امام خميني(ره) حضرت آيت الله محي الدين حائري شيرازي از علماي شناخته شده و چهره هاي مبارز استان فارس ابتدا عنوان امام جمعه شيراز و سپس نمايندگي امام (ره) عازم شيراز گشت، چرا كه ايشان پيش از آن به عنوان نماينده دوره اول مجلس از شيراز ساكن تهران بودند.
در همين اثنا كم كم زاويههاي انحراف و خود محوريها و اعلام مواضع در مقابل نماينده مستقيم امام خميني، در لواي دفاع از خط امام خود را نشان ميداد، به نحوي كه در مدت زمان كوتاهي جناب آقاي دستغيب و مسجد ايشان محور اختلافات و خط بازيهاي شيراز و استان فارس قرار گرفتند، اين جريان در سال 1364 به اوج خود رسيد به نحوي كه در اين سال در يكي از نمازجمعههاي نزديك به روز قدس تعداد زيادي از افراد منسوب به مسجد ايشان با سردادن شعارهاي توهين آميز و هتاكانه كه جاي ذكر ندارد و پرتاب مهر، كفش و...، تحت عنوان دفاع از خط امام و حمايت از قائم مقام رهبري آقاي منتظري و... نماز جمعه امام جمعه منصوب امام خميني(ره) برهم زدند و جالب اينكه در آن روز تاريخي، وقتي حضرت آيتالله جنتي حكم منصوب امام براي بررسي مسائل شيراز اندكي برآشفته و اعتراض نمود، با شعار «مرگ بر سازشكار» مورد لطف مريدان جناب آقاي سيد علي محمد دستغيب قرار گرفت، و اين چنين است كه «خود محوري» اين دوستان، بخوبي روشن ميشود چرا كه همان طور كه در نوار سخنان آن روز موجود است، همين افراد چند دقيقه قبل از اعلام مواضع آقاي جنتي با شعار«صل علي محمد يار امام خوش آمد» از ايشان استقبال مي كنند. جالب اينكه پس از حدود 25 سال از آن جريان، جناب آقاي دستغيب، اخلال در سخنراني حجتالاسلام و المسلمين سيد حسن خميني در مرقد امام را به شدت محكوم نموده و اين جريان را نشانه انحراف جدي از خط امام قلمداد مينمايد[2]
علاوه بر موارد مذكور رخنهي افراد مسئله دار و ناباب در اطراف ايشان مثل برخي از نزديكان سيد مهدي هاشمي معدوم (برادر داماد آقاي منتظري) و همچنين رفت و آمد فراوان آقاي مصطفي كاظمي (موسوي) از متهمان اصلي قتلهاي زنجيرهاي در مسجد ايشان و نقش محوري او در اختلافات شيراز، به عنوان مدير كل وقت اطلاعات استان فارس، تحليل و واكاوي جريان خط بازيها و انحرافات جريان منسوب به آقاي دستغيب را مشكل تر مينمايد. گفتني است ايشان سال ها به عنوان نماينده آقاي منتظري در دانشگاههاي شيراز بودهاند، و از باب « السنخيه اساس الانضمام » انسان، مسائل مشابهی مثل نوعي ساده انديشي درتحليل ها و نفوذ افراد مشكوك در اطرافيان را در ايشان هم مشاهده مي نمايد.
جالب اينكه در همان سالها نماينده امام و بعداً مقام معظم رهبري در استان فارس جناب آقاي حائري شيرازي با مشكوك شدن به رفتارآقاي كاظمي، خطرناك و نفوذي بودن ايشان را به مسئولان وقت وزارت اطلاعات خبر ميدهد اما متاسفانه ايشان پس از مدتي به تهران منتقل شده و پست بالاتري را دريافت مينمايد، اما درنهايت پس از جريان دلخراش قتل هاي زنجيرهاي در دوران اصلاحات دستگير مي شود.
طبعاً وقتي انسان حدود 30 سال در حكومت اسلامي و در نماز جمعه نماينده و امام منصوب ولي فقيه عادل شركت ننمود، اين زاويه به اقتضاي قواعد طبيعي و رياضي پيوسته دهان باز كرده و در نهايت مقابل خود ولي فقيه قرار ميگيرد، اين مسئله در مورد برخي از برادران اصلاح طلب هم صادق است، چرا كه برخي از ايشان بعد از رحلت امام (ره) و يا حتي قبل آن يا با مفهوم شرعي ولايت فقيه مشكل داشته و يا پس از امام (ره) با شخص ولي فقيه و مقام معظم رهبري! و به مرور زمان اين زاويهي انحرافي، كار را به فتنه سبز كشانيد!
در پايان ضمن دعا و آرزوي عاقبت به خيري براي خود و جناب دستغيب و دوستان ايشان، از اين دوستان مي خواهم كه در حين گوش دادن به مواعظ اخلاقي و درسهاي استاد دستغيب، با نظر عبرت نيم نگاهي هم به همنشينان و حاميان دوآتشه خود مثل راديو فردا، صداي آمريكا، بي بي سي، تلويزيونهاي فاسد لوسآنجلسي و سايتهاي ضد انقلاب داشته باشند، چرا كه قطعاً اين ميهمانان ناخوانده براي رضاي خدا به انتشار و حمايت از سخنان ايشان نميپردازند.
[1] امالي مفيد 156/7
[2] سايت آقاي سيد علي محمد دستغيب « پيام به مناسبت اخلال در مراسم سالگرد امام راحل(ره)»