حال و هوای جشنواره به دلیل حضور تدریجی فیلم های مطرح تر از کارگردانان نامی تر، روزبهروز گرما و هیجان بیشتری به خود میگیرد.
فارغ از فیلم طنز پیمان قاسم خوانی، دیروز در تقویم برنامهی پخش فیلمها، شاهد حضور دو کارگردان مطرح از دو نسل متفاوت بودیم که یکی از آنان نامدار و سابقهدار و دیگری خوش آتیه و در مسیر پیشرفت است.
پیش از صحبت دربارهی فیلم مسعود جعفری جوزانی و محمدحسین مهدویان، باید به فیلم طنز پیمان قاسمخانی اشارهکنم، فیلمی از جنس کارهای طنز پیمان قاسمخانی البته با حضور طنزپردازانی مانند امیرمهدی ژوله و محراب قاسمخانی که سالهاست با یکدیگر همکاری میکنند.
«خوب،بد،جلف»
فیلم «خوب،بد،جلف» قاسمخانی در سالن نمایش بارها و بارها موجب خنده و شادی تماشاچیان شد و رضایت از فیلم در میان مخاطبان مشهود بود.
در فیلم «خوب،بد،جلف» پژمان جمشیدی کشف برادران قاسمخانی در کنار اولین زوج هنریاش سام درخشانی حضور داشت که این موضوع موجب یادآوری فضای سریال پژمان در میان مخاطبان بود. این نکته باعث شد تا بخشی از بار شخصیتپردازی در مورد دو تن از سه کاراکتر اصلی از روی دوش کارگردان بر داشته شود.
باحال و هوایی که در میان مخاطبان خاص در کاخ جشنواره در زمان پخش فیلم قاسمخانی دیده شد، در صورت وجود شرایط مساعد فروش در سینمای کشور، فیلم «خوب،بد،جلف» میتواند یکی از فیلم های پر فروش سال آینده باشد.
«پشت دیوار سکوت»
بازگردیم به موضوع مطرحشده در ابتدای یادداشت و به بررسی فیلم جعفری جوزانی و مهدویان بپردازیم. مسعود جعفری جوزانی در جشنواره امسال با فیلم«پشت دیوار سکوت» پس از دو سال به سینما برگشت. جوزانی کارگردانی است که همواره در انتخاب موضوع آثار خود، مسائل و مصالح ملی از جایگاه ویژهای برخوردارند و این به دلیل روحیه شخصی جوزانی است. جوشش خون قومیت و ملیت را به وضوح در زبان و حس حاکم بر فیلم های جوزانی احساس کرد.
فیلم «پشت دیوار سکوت» جوزانی، در مورد بیماری ایدز و مصائب و مشکلات مبتلایان به این بیماری است. فیلم جوزانی به نسبت کارهای مشابه از صراحت بیشتری برخوردار است و اولین فیلمی است که با رویکردی مستند به سراغ ریشه ورود و پیدایش این بیماری می رود. متأسفانه از زمان ورود این بیماری که بهواسطهی سهلانگاری های سیاسی انجام شده است، تا به امروز فیلمی ساخته نشده بود و این موضوع مهم از قاب سینما منعکس نشده بود.
مسئله، دغدغه و موضوع مورد استفاده جوزانی از جهاتی شبیه به فیلم دیگری است که اتفاقاً زمان پخش آن در کاخ جشنواره در یک روز و بهصورت متوالی پخش شدند.
«ماجرای نیمروز»
فیلم دیگری که موضوع این بحث است، فیلم جدید محمدحسین مهدویان سازندهی بهترین فیلم سال گذشتهی جشنواره است. مهدویان با اولین فیلم سینمایی خود خیز بلندی بهسوی سیمرغ و قدم بزرگ به سمت موفقیت در سینمای ایران برداشت. فیلم «ماجرای نیمروز» دومین کار سینمایی او، با موضوع شهدای هفتم تیر در سی و پنجمین دورهی جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
مهدویان در تازهترین اثر خود کاری کرد تا بینندگان فیلم 110 دقیقه در سالن نمایش فیلم در سکوت به تماشای فیلم بنشینند و شوری که در زمان فیلم در سالن موج میزد نشان از رضایتمندی مخاطبان داشت. ماجرا به همین جا ختم نشد و خبرنگاران عکاسان در نشست خبری فیلم هم به تعریف و تمجید از فیلم میپرداختند.
یکی از خبرنگاران در هنگام پرسش سؤال خود در تعریف از فیلم جملهای را بیان کرد که اصرار داشت این حرف اغراق نیست؛ او اظهار داشت که تاریخ سینمای ایران را باید به قبل از فیلم «ماجرای نیمروز» و بعد از آن تقسیمبندی کرد! عموم نظرات و صحبتها به زبان تعریف و تمجید بود برخی از فیلم مهدویان و بازیگران آن بهعنوان بخت اول سیمرغ یاد میکردند.
علت آنکه در قسمتی از این یادداشت، در مورد شباهت موجود در موضوع فیلم مهدویان و جوزانی گفتم ازآنجهت بود، که دو کارگردان از دو نسل متفاوت به در رسالت کاری خود دغدغهای دارند که متأسفانه نه تنها در میان سینماگران؛ بلکه در میان هنرمندان عموماً این حس و نیاز مهجور واقعشده و رجوع به آن موضوعات کمتر و ضعیفتر اتفاق میافتد.
موضوعات مبتنی بر مسائل ملی، فارغ از حزب، شخص، دسته و یا جریانات سیاسی؛ مقولهی مهمی است که پرداختن به آن هم جزو نیاز های یک جامعه است و هم سوژههایی پر مخاطب هستند.
علت غفلت از اینچنین موضوعات مهم و پر مخاطبی در سینمای ایران، موضوع عجیبی است که باید برای آن جوابی یافت. به قول یکی از عزیزان همکار در نشست خبری فیلم «ماجرای نیمروز» چرا باید در آمریکا دهها فیلم در مورد ترور جان اف کندی ساخته شود اما باید از واقعهی تلخی چون هفتم تیر سی و پنج سال بگذرد تا سینماگری متولد همان سال دست به ساخت اثری درخور با موضوع آن حادثه بزند؟