مرحله اول جنایت ابتدا با ورود «پسرکوچک» آغاز شد، اما سه روز بعد «مرد چاق» هم وارد کارزار شد و به این ترتیب بزرگترین جنایت در تاریخ بشر رغم خورد، این اسامی نام آمریکایی دو بمب اتمی است که اولین آنها روز دوشنبه ۶ اوت ۱۹۴۵ ساعت ۸ و ۱۵ دقیقه به وقت محلی شهر هیروشیما و دومی در تاریخ پنجشنبه ۹ اوت ۱۹۴۵ میلادی شهر ناکازاکی ژاپن را هدف قرار داد و در لحظه اول جان بیش از ۱۰۰ هزار و تاپایان همان سال جان ۱۲۰ هزار نفر دیگر را گرفت.
.jpg)
این روزها مصادف با هفتاد و یکمین سالگرد گرامیداشت یاد جانباختگان بمباران هستهای ژاپن است، اقدام جنایتکارانهای که نهتنها هیچگاه مورد عذرخواهی طراحان آن یعنی دولتمردان، نظامیان و حتی دانشمندان آمریکا قرار نگرفت، بلکه همواره انجام آن را مایه افتخار تلقی نموده و اجتنابناپذیر جلوه میدهند و این در حالی است که اسنادی که بعدها منتشر شد، گویای آن است که این حمله وحشیانه تنها برای ابراز قدرت و ترساندن رقیب قدرتمند آمریکا یعنی روسیه (شوروی سابق) صورت گرفته است، چرا که در جریان این جنگ، سرزمین غصبی آمریکا نسبت به سایر کشورها از مناطق مورد مخاصمه دور و مردم آن از خطرات جنگ در امان بودند.
چهل و دو سال بعد در تاریخ ۷ تیر ۱۳۶۶ در اقدامی مشابه، چهار نقطه پرازدحام شهر سردشت ایران نیز مورد اولین بمباران شیمیایی تاریخ قرار گرفت، مردم که تصور میکردند بمبهای فرو ریخته شده توسط هواپیماهای عراقی عمل نکره، خوشحال از این موضوع و برای کمک به زخمیهای احتمالی، به خیابانها ریختند، اما مدتی بعد بوی سیر گندیده فضای شهر را پر کرد، ابتدا پرندگان از فراز درختان به زمین سقوط کردند و لحظاتی بعد شهروندان سردشتی در حالیکه بهسختی میتوانستند نفس بکشند، به خاک افتادند.
در این حمله ۱۱۰ نفر از ساکنان غیرنظامی شهر اعم از پیر و جوان و کودک و زن و مرد، مظلومانه به شهادت رسیدند و ۸۰۰۰ تن دیگر نیز در معرض گازهای سمی قرار گرفتند و مجروح شدند. پس از آن در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۶۶ دومین حمله شیمیایی ارتش بعث به شهر حلبچه عراق به جرم استقبال مردم این شهر از فتوحات جدید رزمندگان ایرانی صورت گرفت.
ارتش عراق برای شکستن شیشه منازل و افزایش اثربخشی بمبهای شیمیایی، مدتی قبل از بمباران شیمیایی، با استفاده از توپخانه و هواپیماهای جنگی به شهر حلبچه یورش برد و در نهایت در روز حادثه، ۵۰ فرزند هواپیمای ویژه بمباران ارتش عراق که هر یک به ۴ عدد بمب شیمیایی ۵۰۰ کیلویی مجهز بودند، در افق غرب آسمان این شهر ظاهر شدند، در این حمله که بزرگترین حمله شیمیایی به یک شهر محسوب میشود، نزدیک به ۳۲۰۰ تا ۵۰۰۰ نفر با انواع مواد و سلاحهای شیمیایی به شهادت رسیدند و نزدیک به ۷۰۰۰ هزار تا ۱۰۰۰۰ هزار نفر زخمی شدند که اکثر آنها غیرنظامیان بودند؛ صدها تن دیگر بر اثر عواقب، بیماریها و نقص جسم در هنگام تولد در سالها پس از حمله به این دو شهر جان خود را از دست دادند.

اگرچه حمله گسترده شیمیایی به شهرها، برای اولین بار در طول تاریخ در سال ۱۳۶۶ توسط ارتش بعث با حمله به شهر سردشت ایران به وقوع پیوست، اما قبل و بعد از آن نیز رزمندگان ایرانی بیش از ۴۰۰ بار مورد حمله شیمیایی عراقیها قرار گرفتند؛ که بر اثر آن در مجموع بیش از ۱۰ هزار نفر ایرانی به شهادت رسیدند و حدود ۱۵۰ هزار نفر نظامی و غیرنظامی به شکل جدی دچار مصدومیت و بيماريهاي خونی، تنفسی، پوستي، عصبي و گوارشي شدند، علاوه بر آن حدود ۲۵۰ هزار نفر دیگر نیز در معرض آسیبهای شیمیایی قرار گرفتند که عوارض آن طی سالهای اخیر بهتدریج در حال بروز است.
با استناد به این آمار و ارقام؛ به جرأت میتوان گفت که: تلفات انسانی و عوارض ناشی از حملات شیمیایی عراق به ایران، به مراتب گستردهتر و پر هزینهتر از تلفات بمباران هستهای ژاپن است، چرا که از یکسو درد و رنج عوارض حملات شیمیایی عراق سالهاست که گریبانگیر جانبازان دلیر ایرانی است و از سوی دیگر، هزینههای درمانی آن برای دولت و آثار روحی و روانی آن بر خانوادهها و حتی جامعه جبران ناپذیر است، درست به همین دلیل است که گرامیداشت ایثارگری جانبازان عزیز شیمیایی و یاد و خاطره شهدای این جنگ ناجوانمردانه و بهخصوص پیگیری محاکمه و برخورد با حامیان رژیم بعثی عراق به عنوان جنایتکار جنگی، کمترین خواسته و بهترین مرهم بر زخم کسانی است که قربانی کینهتوزی و عداوت دشمنان اسلام واقع شدند.
سردار نیکخواه مسئول وقت یگان پدافندش.م.ه قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) در دوران دفاع مقدس در این باره میگوید: «دی ماه ۱۳۵۹ اولین گزارش رسمی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در جبهههای اهواز، دزفول و میمک داده شد. ۱۷ مرداد سال ۶۱ در پیرانشهر، عراق دوباره از این سلاحها استفاده کرد و مردم این شهر مجروح شدند. همان سال در عملیات والفجر ۴ در مریوان، بانه و پنجوین دوباره شاهد این جنایت عراق بودیم اما اولین حمله بمباران شیمیایی گسترده عراق، سال ۶۲ در عملیات خیبر در جزایر مجنون و خطوط مقدم و جادههای اهواز و خرمشهر بود که در این جنایت بزرگ، بیش از ۶۰۰ نفر شهید و چندین هزار نفر از رزمندههای ما مصدوم شیمیایی شدند. در سال ۶۳ در عملیات بدر، عراق از سلاحهای شیمیایی و سیانور استفاده کرد که خسارت وارده، ۱۰۰۰ شهید و ۷۰۰۰ مجروح شیمیایی بود. ۲۳ بهمن سال ۶۴ در والفجر ۸ در فاو، دوباره عراق با بمبارانهای شیمیاییاش، باعث مجروحیت ۲۰ هزار رزمنده و ۳ هزار شهید شیمیایی شد. عراق در این عملیات پیش بینی کرده بود که ۱۰۰ هزار نفر تلفات از ما میگیرد که اینگونه نشد.»
عضو شورای راهبردی پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس ادامه میدهد: «سال ۶۵ در عملیات کربلای ۵ در شلمچه و سال ۶۶ در عملیات کربلای ۸ در خرمشهر، عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد. در تاریخ ۷/۴/۶۴ در سردشت دوباره این جنایت تکرار شد که موجب شهادت ۲۰۰ نفر و مجروحیت ۷ هزار نفر از جمعیت ۱۲ هزار نفری سردشت شد. این روز به فاجعه "یکشنبه سیاه " لقب گرفته است.»
در پی حملات شیمیایی عراق به ایران در سال ۱۳۵۹ اولین شکایت ایران تسلیم سازمان ملل شد و پس از آن چندین شکایت دیگر به نهادهای بینالمللی ذیربط ارائه شد، در سال ۱۳۶۳، دکتر علياكبر ولايتي وزيرخارجه وقت ايران مجدداً به سازمان ملل اعلام كرد: بيش از ۴۰ نقطه در مرز مشترك ايران و عراق با آتش توپخانه و بمبهاي شيميايي مورد حمله قرار گرفته و اين بمبارانها تعداد زيادي از افراد نظامي و غيرنظامي از جمله كودكان و زنان را به شهادت رسانده و بسياري دچار عوارض شیمیایی شدهاند.
در همين سال هيأتي از صليب سرخ جهاني وارد ايران شد و با ۱۶۰ مجروح شيميايي بستري در بيمارستانهاي تهران ملاقات كرد. كارشناسان اين گروه پس از بازگشت با تهيه گزارشي، استفاده عراق از سلاحهاي كشتار جمعي را مورد تأیید قرار دادند، همزمان گروه دیگری از تلويزيون انگليس در جزيره مجنون، فيلمي را در اين زمينه تهيه و در انگليس به نمايش گذاشتند، با اینحال از سوی جامعه جهانی هيچ واکنشی عليه عراق صورت نگرفت.
گفتنی است که در این رابطه ۴۵۰ شرکت خصوصی و دولتی از کشورهای مختلف جهان از جمله؛ ۱۷۰ شرکت آلمانی و چندین شرکت از کشورهای دیگری مانند؛ آمريكا، انگليس، بلژيك، ايتالياي، برزيل، هلند و حتی هند بدون توجه به قوانین بینالمللی، عراق را به سلاحهاي شيميايي مجهز میكردند و طبیعتاً در مقابل استفاده عراق از اين سلاحها نيز سکوت اختیار میکردند، با این حال نقش اصلی در این جنایت بر عهده ۲۴ شركت آمريكايي بود، بهگونهای که در طول جنگ، دو سوم تجهيزات موردنظر عراق در اين زمينه را در اختیار این کشور گذاشتند.
به رغم تمام این موارد، هیچگاه این حوادث مورد اعتراض جدی کشورهای جهان و ساختار نظام بینالملل قرار نگرفت و بهجز یکی دو مورد محاکمه صوری با احکام غیرعادلانه و ناچیز در کشوری مانند؛ هلند و صدور چند بیانیه نمایشی از سوی مجامع بینالمللی و تعداد محدودی از کشورهای جهان، هیچ اقدام جدی دیگری برای برخورد با عاملان این جنایات صورت نگرفت.
همین کمتوجهی سبب شد تا دروغگوترین مدعیان دفاع از حقوق بشر یعنی آمریکا و همپیمانانش در ناتو، به خود اجازه دهند تا چند سال بعد در جنگ با افغانستان و عراق، مجدداً از اورانیوم ضعیف شده علیه مردم بیدفاع این کشورها استفاده کنند و پس از آن در سایه بیتفاوتی ملل جهان، یکبار دیگر گروههای تروریستی نظیر داعش را به سلاحهای شیمیایی مجهز نمایند تا با نشاندادن عمق خصومت خود با اسلام عزیز، عقده ناکامیها و شکستهای قبلی را بر سر مردم مظلوم این مناطق خالی کنند.
بیشک با شرایط کنونی، این اقدامات جنایتکارانه کشورهای استکباری آخرین اقدام آنها در این عرصه نخواهد بود، مگر اینکه این رفتار سبوعانهی نظام سلطه، به شکل واقعی مایه عبرت جهانیان قرار گرفته و به برخورد قاطع و عملی با تولیدکنندگان و استفادهکنندگان از سلاحهای کشتارجمعی منجر شود.
بدیهی است که قوای سهگانه جمهوری اسلامی ایران نیز هریک میتوانند در حوزه مسئولیت خود، از طریق تدوین قوانین پیشگیرانه یا پیشنهاد قوانین بازدارانده بینالمللی و همچنین روشنگری و طرح موضوع در روابط خارجی و همزمان تقویت قوای بازدارنده در داخل کشور و یا ایجاد دادگاه ویژه جنایتکاران جنگی در داخل کشور و طرح شکایت و پیگیری موضوع در محاکم بینالمللی، در این زمینه به ایفای نقش پرداخته و حقوق قربانیان این جنایت را مطالبه نمایند.
*کارشناس ارشد مدیریت