نظر منتشر شده
۱۱۰
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 205332
نامه ۴ نویسنده و شاعر آئینی به منتقدان شیوه‌های رایج نوحه‌خوانی و عزاداری
چهار تن از شاعران آئینی کشور با انتشار نامه سرگشاده‌ای تحت عنوان «سخنی با تسخرزنندگان بر عزای سيدالشهداء» نسبت به انتشار اشعاری در دهه نخست ماه محرم که در آن به عزاداری امام حسین (ع) شبهاتی وارد شده است، اعتراض کردند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۵۹
به گزارش «الف»، همزمان با دهه نخست ماه محرم سال جاری، انتشار رباعی‌هایی از سوی یکی از شاعران کشور در رسانه‌های گروهی که طی آن این شاعر به شیوه‌های بیانی رایج در روضه‌خوانی و عزاداری محرم انتقاد کرده بود، چهار نفر از شاعران کشور رسالت بوذری، محمود حبیبی‌کسبی، سیدشهرام شکیبا و امیرحسین مدرس، با انتشار نامه‌ سرگشاده‌ای که متن آن برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر گذاشته شده است به انتشار این اشعار و اندیشه حاکم بر آن انتقاد کرده‌اند.

متن این نامه به شرح زیر است:

هزار بار بشستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن، کمال بی‌ادبی­ست

یا حمید بحق محمد، یا عالی بحق علی، یا فاطر بحق فاطمه، یا محسن بحق الحسن، یا قدیم الاحسان بحق الحسین، و بغض آدم شکست.

برادرم، جبرائیل! این نام را چه خاصیت است که اندوه بر اندوه می‌نهد و چشمه اشک را خروشان می‌­کند؟

آنگاه جبرائیل شرح مصیبت فرزند پیامبر آخرین را بازگفت که میان دو نهر آب، تشنه لبان سر از تنش جدا می­‌شود. و جبرائیل روضه‌­خوان نخستین بود و آدم ابوالبشر نوحه­‌گر؛ این­چنین نام حسین (علیه السلام) قرین غم شد. آنان که روز الست به محبتش «قالوا بلی» گفتند، گلشان را با طفیل طینت حضرتش سرشتند و دلشان را به حلاوت و حرارت مودتش آغشتند، که «اِنَ لِلحُسَین ـ علیه السلام ـ مُحَبَةً مَکنونَةً فی قُلوبِ اَلمومِنین»...

در مقابل مودت مومنین، کینه­‌توزی­­ها، تنگ‌­نظری­ها، حقدها و جسارت‌­ها به ساحت ابواب ایمان و امنای رحمان ـ که عالم و عالمیان به یمنشان روزی می­‌خورند ـ آغازید. این شجرۀ خبیثه در سقیفۀ بنی­‌ساعده کاشته شد و در کربلا به بار نشست. ابلیس که کف‌­زنان غصب خلافت امیرالمومنین، علی بن ابی­طالب (علیه السلام) بود، در عاشورا از فرط شعف، رقص ­کنان به پرواز درآمده، ابنایش را گفت:

«ای جماعت شیاطین! تقاص خود را از فرزند آدم گرفته و در هلاکت آنان به منتهای آرزوی خود رسیده و آتش جحیم را نصیبشان کردیم، مگر آن­ها که به محمد و آلش (علیهم السلام) بپیوندند. پس بر تشکیک در این حقیقت به جد بکوشید و بنی آدم را به عداوت با این خاندان وادارید تا بدین­‌وسیله گمراهی و کفرشان محقق شود.»

***

تاریخ مشحون از این خاک‌­پاشی­ها بر چهرۀ خورشید است، تشکیک پشت تشکیک و جسارت در پی جسارت و البته این رشته سر دراز دارد. از توطئه­‌چینی برای قتل پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) تا غصب خلافت، از احراق باب وحی تا فرود آمدن تیغ بر فرق محراب، از تیرباران پیکر بی‌­جان حسن بن علی (علیهما السلام) تا گودال قتلگاه، از عصر بنی‌امیه و بنی‌العباس که سبّ بر منابر، سکۀ رایج سلطنت مجعولشان بود الی زماننا هذا، آمده‌­اند و رفته­‌اند وسواسان خنّاسی که جز اهوای ابلیس در سر نمی­‌پرورانند. دوران ما، عصر درهم ریختگی ساحت­‌هاست. عصر فرو بستگی ساحت قدس. انقطاع زمین از آسمان و در یک کلام عصر غیبت. و این البته شکوۀ ما با پروردگار است، که «اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا صلواتک علیه و آله و غیبه ولینا و کثره عدونا و قله عددنا و شده الفتن بنا و تظاهر الزمان علینا». در روزگار ما که زمانۀ غیبت معصوم است، تشکیک و تردید وارد کردن در باورها و اعتقادات مردم، هم به اوج خود رسیده و هم از جنسی دیگر است.

می­‌گوییم تشکیک ­بافی و تردیدسازی نسبت به ساحت قدسی حضرات معصومین (علیهم السلام) بالا گرفته، از آن رو که بر افواه کسانی جاری می­‌شود که خود مدعی دین­داری و پیروی از اهل بیت (علیهم السلام)­­ اند اما زنهار! که:

گر تو قرآن بر این نمط خوانی

ببـری رونـق مسـلمانـی

طرفه آن­که شیوۀ خود را مرضی رضای حق و آل الله (علیهم صلوات الله اجمعین) می­‌دانند و بر مدار صواب و ثواب می­‌بینند اما جز هم­نوایی با مبغضینِ اهل بیت (علیهم السلام) و نواصب و تقابل و ستیز با ارکان مذهب حقۀ شیعۀ جعفریۀ اثنی عشریه، راه به جایی نمی­‌برند.

ما را سر آن نبود که به ترهات و لاطائلات، حتی نیم‌نگاهی بیاندازیم که اگر چنین بود، روزان و شبان­مان به پاسخ­گویی می­‌گذشت. ما بر بندگی آستان حضرت دوست، اباالاحرار، حضرت ارباب و اظهار ندبه و گریه و اقامۀ عزا بر قتیل العبرات مفتخریم و خاصه در این ایام که سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است، رشته‌­ها و نوشته­‌ها و گفته­‌ها و سفته­‌ها را از یک گوش به گوش دیگر حوالت می­‌دادیم اما این ­بار دیگر جایی برای زبان در کام کشیدن نیست، چه هر کو از غیرت شیعی بویی برده باشد، نمی‌­تواند در برابر هجمۀ تسخر زنندگان بر عزای اباعبدالله (علیه السلام) و در نهایت وهن مذهب آرام گیرد و برقرار باشد.

***

هر ساله، مقارن ماه محرم، آنچه مکرر در مکرر شنیده می­‌شد، سخن گفتن از آسیب­‌شناسی عزاداری‌ها، در تقابل قرار دادن شور و شعور، خرافه خواندن آئین­‌ها و شعایر حسینی، در تعارض نشاندن حماسه و مرثیه و ادعاهایی از این دست بود اما روزهای منتهی به عاشورای امسال، کار به جسارت رسمی و بی­‌واهمه به عزای اشرف اولاد آدم رسید. متشاعرانی که نام شاعر آئینی بر خود می­‌نهند، مرثیه‌­سرایان و نوحه­‌خوانان اباعبدالله (علیه السلام) را تاجر گریه و اشک خواندند!

خود را بر جای سیدالشهدا نهادند و از زبان حضرتش به همگان یادآور شدند که: «مرا ارباب مخوانید!» و خطاب «ارباب» به حضرتش را شرک نامیدند!

بدون توجه به جایگاه رفیع جناب سلمان فارسی ـ درود خدا بر او باد ـ که رسول خدا «منا اهل البیت»اش خواند، توصیه کردند «بیایید حداقل شبیه سلمان باشیم»؛ حبذا و مرحبا به این کشفیات!

گریستن و ذکر مصائب حسین بن‌علی (علیهما السلام) را ـ که سیرۀ معصومین و از افضل قربات است ـ نشانۀ عدم معرفت به حضرتش دانستند!

نسبت خرافه و گزافه به عزای سالار شهیدان دادند و عزاداران و مرثیه خوانان حسینی را خرافه­‌پرست و کوفی نامیدند!

هم­صدا با وهابیون و نواصب، شفاعت را که از امهات اعتقادی ماست، به باد وهن و سخره گرفتند!

محرم را که فصل پیروزی خون بر شمشیر است، ماه زایل شدن عقل و خرد خواندند و تاسوعا و عاشورای حسینی را به دو روز تعطیلی تنزل و تخفیف دادند!

آبشخور فکری و جان­مایۀ تمام این بافته‌­ها و تافته‌ها و ساخته­‌ها که منظومات آن، از ابتدائیات شعری نیز بی بهره و منثورات آن، سرشار از استدلالات سست و بی‌­پایه است، در این یک کلام خلاصه می­­‌شود؛ بی‌سوادی! بی­‌سوادی! و بی­‌سوادی!

این ترهات، چون ماری خوش خط و خال، ظاهری فریبا اما میان تهی دارد و شاید اگر بخواهیم به تاریخچۀ آن رجوع کنیم، باید به دهه­‌های چهل و پنجاه بازگردیم و ردپای آن را در اندیشۀ کسانی بجوییم که اکنون تفکرشان نیز چونان استخوان­‌هایشان در گور پوسیده است. تفکری التقاطی با فاصله­ای بعید از سرچشمۀ معارف اهل­ بیت (علیهم السلام)، که چون نیک بنگری، ملغمه‌­ای است از متحجرانه‌­ترین عقاید علمای وهابیت همچون ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و متجددانه­‌ترین اندیشه‌­های روشن­فکران غربی مانند گورویچ یهودی و لویی ماسینیون! البته طبیعی است آنان که سروهای تناوری چون مجلسی‌­ها، صدوق­‌ها، کلینی­‌ها، حرّ عاملی­‌ها، شیخ مفیدها، مقدس اردبیلی­‌ها، علامۀ امینی­‌ها و ابن­‌طاووس­‌ها را به کناری نهند، باید هم به دریوزگی علف­‌های هرز و بی­‌مقدار دست تکدی دراز کنند.

آنان که حداقل یک بار به سفر حج رفته‌­اند، به درستی واقفند که وهابیت برای القای این نگاه ضد شیعی و شبهه‌افکنی در باورهای مسلم، چون توسل، زیارت، شفاعت، عزاداری و... چگونه با دلارهای آمریکایی و صهیونیستی عرق مبلغان سلفی و تکفیری را از چهره­‌شان می‌­زداید.

***

شعایر حسینی، در زمرۀ شعایرالله است و احدی پیرامون آن اجازۀ حکم به غیر ما انزل الله ندارد. به عبارت دیگر، احد الناسی به جهت وجود نص روایی و احادیث متقن و متعدد در موضوع عزای سیدالشهدا، اجازه اجتهاد در برابر نص ندارد، بلکه باید به سیره اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) رجوع کنیم و آنسان که حضرات معصومین (سلام الله علیهم اجمعین) با وقعۀ کربلا مواجه شده‌­اند و به تعظیم شعایر حسینی پرداخته­‌اند، به اقامه عزا بپردازیم. باید از آقایان پرسید کدام یک از این جوامع روایی معتبر را دیده‌­اند؟! اصلاً یک‌­بار «کامل الزیارات» ابن قولویه قمی را در دست گرفته‌­اند و برگی از آن خوانده­‌اند؟ «الارشاد» و «اصول کافی» شیخ مفید را چطور؟ دیده‌­اند؟ جلد «نفس المهموم» و «منتهی الآمال» حاج شیخ عباس قمی و «لهوف» سید بن طاووس را مشاهده کرده­‌اند؟ «الامالی»، «عیون اخبار الرضا» و «من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق، «عبقات الانوار» میرحامد حسین هندی، «خصائص الحسینیۀ» شیخ جعفر شوشتری، «بحار الانوار» علامۀ مجلسی، «القطرۀ» علامه مستنبط، «مدینه المعاجز» علامۀ بحرانی و ده­ها کتاب روایی دیگر را چطور؟ ندیده­اند؟! چه انتظار موهومی!

«مفاتیح الجنان» که در خانه هر شیعه‌­ای یافت می­‌شود، آن را هم نخوانده‌­اند؟! طبیعی است که نخوانده باشند! زیرا آن­قدر که از کشف جناس واژه‌ِها مشعوف می­‌شوند، از خواندن روایات نورانی اهل بیت (علیهم السلام)، سر ذوق نمی‌­آیند. تنها از دل­های تیره که «صمٌ بکمٌ عمیٌ فهم لایفقهون»­اند، برمی‌­آید تا به قیمه عزای سیدالشهدا ـ که اسباب شفا است و غیرمسلمانان نیز در تمنای آن، در صف­های طویل می‌­ایستند ـ تسخر زنند.

در تمام احادیث منقول از ذوات مقدس معصومین (علیهم صلوات الله اجمعین)، ما به عزاداری، گریستن و ندبه بر شهدای دشت طف اکیداً توصیه شده­‌ایم و آنچه مدعای این حضرات است، به هیچ روی در روایات به چشم نمی‌­خورد. اگر بخواهیم به ذکر تمام احادیث دال بر اولویت عزاداری و گریستن بر شهدای کربلا بپردازیم، باید چندین مجلد قطور فراهم آوریم که در مجال این مقال نمی­‌گنجد و اطمینان داریم که آقایان برای اثبات مدعای گزافشان، حتی یک روایت از معصومین (علیهم السلام) برای عرضه نخواهند داشت.

***

باری ما به بیرق­‌های سیاه دلگرمیم؛ به دلهای سوزان و اشک­های ریزان، به علم و کتل و دسته­های عزا. ما به امام زمانمان تأسی می­‌کنیم که صباحاً و مسائاً بر جد غریبش ندبه‌­کنان می­‌گرید و می­‌گوید اگر اشکم در عزای تو خشک شود، خون می­‌گریم. بقیه الله الاعظم در مقام مرثیه­‌خوان جد مظلومش، اشکوارۀ استخوان­سوز ناحیۀ مقدسه را سر می­دهد و چنین می­‌فرماید:

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاة الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسامِ الْعارِیَهِ فِى الْفَلَواتِ، تَنْـهَِشُهَا الذِّئابُ الْعادِیاتُ، وَ تَخْتَلِفُ إِلَیْهَا السِّباعُ الضّـارِیاتُ، أَلسَّلامُ عَلَیْك َیا مَوْلاىَ وَ عَلَى الْمَلآ ئِكَةِ الْمُرَفْرِفینَ حَوْلَ قُبَّتِكَ...

***

وصف خورشید به شب­پرّه اعمی نرسد

که در این آینه صاحب­نظران حیران­‌اند

شرح این خون جگر، بگذاریم و بگذریم؛ باشد که شبهه افکنان به پیروی از اهوای شیطان، بذر نفاق و تشکیک بپاشند و ما که آستان­ب‌وس حضرت اربابیم، گریان و عزادار قتیل العبرات باشیم و بر علیا مخدره، حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) درود فرستیم؛ اَلسَلامُ عَلَیکِ یا مَن نَطَحَت جَبینَها بِمُقَدَّمِ اَلمَحمِلِ، اِذا رَأت رَأسَ سَیِدِاَلشُهَداء وَ یَخرُجُ اَلدَمُ مِن تَحتِ قِناعِها وَ مِن مَحمِلُها، بِحَیثِ یَری مِن حُولِها اَلاَعداءُ.

امضاء: رسالت بوذری ـ محمود حبیبی کسبی ـ سید شهرام شکیبا ـ امیرحسین مدرس
 
سیدزاده
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۱:۲۴:۰۹
احسنت خداوند خیرتان دهاد. (1778478) (alef-13)
 
روح الله
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۳:۱۱:۳۳
من به انحرافات اعتقادی موجود در اشعار آقای اسماعیلی فعلا کاری ندارم اما به لحاظ شعری باید عرض شود که تمام رباعی های ایشون را خوندم. بسیار بسیار بسیار ضعیف بود. به حدی که در چند مورد مشکل قافیه و ضعف تالیفهای متعدد و پیاپی داشت. من اگر جای اساتید بزرگوارم بودم اصلاً به این شعرهای سست نمی پرداختم. اما غیرت مذهبی و شور و شعور حسینی این دوستان را می ستایم.
بنده تمام این چهار هنرمند بزرگوار را می شناسم و آقای اسماعیلی را نیز.
به لحاظ کیفی هر کدام از این چهار نفر، در کار خودش بسیار موفق و شهره است اما همۀ شاعران معاصر می دانند که جناب اسماعیلی جزو ضعیفترین شاعران روزگار ماست که در میان همفکران و دوستان خود نیز به ضعف ادبی شهره است. (1780515) (alef-13)
 
سلمان
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۵:۲۴:۳۰
آقای روح الله؛
تحقیر افراد کار درستی نیست. رد گم کردن هم همینطور.
آقای اسماعیلی شاعر متوسطی هستند و به زعم خودشان با "خدا" خواندن امام حسین که این روزها موجب وهن مذهب نیز شده، مخالفت کردند. اگر اندکی توانمندتر می بودند هم می توانستند "ارباب" نخواندن امام حسین را دقیق تر تبیین کنند.
و اینکه امام حسین سگ و روانی و ..الخ نمی خواهند و بهتر است شیعه ایشان بود تا اینکه روی به عرفان قهوه خانه ای و قلندری آورد، ابداً تخفیفِ شعائر و فرهنگ عزاداری نیست. نقد فراگیر شدنِ نوعی عزاداریِ ناپسند و دون شأن اهل بیت(ع) است.
جناب روح الله، ادبیات خوبی به کار نبردید. بهتر بود چنانچه مایلید نقد ساختاری بکنید، -که اساس بحث این مقاله نقد ساختاری رباعیات نبوده- در کنارش به نقد و تحلیل نگاه و شاعر می پرداختید. این نوع تخریب کردن ها در شأن یک شیعه نیست. باید متاسف بود که "تنگ نظری" به اینجا رسیده که برخی نمی توانند نقد و نظر دیگران را برتابند و به جای اینکه جواب رباعی را با رباعی بدهند، دست به روش های دیگر می زنند. این چهار عزیز هم با این نامه شاعرتر بودن خودشان را نرسانده اند. و تبیین کرده اند که نمی دانند از شاعر ضعیف، تا اشعر الشعرا همه و همه با عنایت اهل بیت(ع) قادر به سرایش اشعار هستند. و از شرافت نیست که غیر از خودمان را چنان ترور کنیم که گویا خیرخواه و ارادتمند مطلق ماییم و جهان، صفر و یکی، و سیاه و سفید است...
متاسفم. (1780725) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۰:۴۶:۵۳
آقای روح الله می شه بفرمائید غیر دو نفر از این عزیزیان امضا کننده دو نفر دیگر آقای بوذری و امیرحسین مدرس کدام شعر تابناک را سروده اند که انها را اساتید و بنده خدا آقای اسماعیلی را دارای شعر ضعیف دانسته ای ؟ (1782586) (alef-13)
 
علی رضا
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۳:۰۵:۰۶
به نام خدا
سلام
برادری که این بیانیه را تحسین می کنی و خیر نویسندگانش را از خدا طلب می کنی! یک بار رباعی های اسماعیلی را بخوان!
ان وقت خودت قضاوت کن که باید برای چه کسی طلب خیر کرد و به واسطه ی کدام فعل؟
من قبلا شعرها را خوانده بودم و بعد از خواندن این متن دوباره و سه باره خواندم. جدا از ارزش ادبی و سطح شعری که جای بحثی جداگانه است، مضمون و محتوای رباعی ها با هیچ یک از مصداق های 4 شاعر آیینی جور در نمی آید.
در هیچ یک از رباعی ها نمی توان مضمون نفی عزاداری آقا امام حسین را یافت. حتی اگر به قصد تخریب شاعر باشد.
ان چه در رباعی های اسماعیلی برجسته است نفی خرافه گویی است. نفی بدعت هایی است که تا چند سال دیگه جزو سنت ها خواهد شد. این که کسی قلاده به گردنش بیندازد پسندیده است؟ امام حسین سگ می خواهد؟ یا به قول اسماعیلی انسان؟
امام حسین بسی بالاتر از آن است که با اصطلاحاتی برآمده از نظام قبیله ای و ارباب رعیتی حضرتش را خطاب کنیم. حسین علیه السلام رهرو آزاده می خواهد نه ...
و خوب می دانیم که در این سال ها چه جعل هایی که صورت نگرفته و چه داستان های تازه ای که به روایت کربلا اضافه نشده! و چه آدم های بی سواد و یا باسواد مغرضی که با این مویه های دور از شان قهرمانان دینی کربلا و پیشوای سوم شیعیان به موقعیت اجتماعی و درآمدهای ان چنانی دست یافته و حالا انگار هر چه بگویند نعوذ بالله وحی منزل است و نمی توان بر آنها خرده گرفت
من هر چه گشتم مصداق های این 4 نفر -که هیچ یک هم شاعر آیینی درجه اول ما نیستند را نیافتم.
این متن بیشتر به یک تسویه حساب شخصی با سوء استفاده از منابع دینی شبیه است.
خدا از سر تقصیرمات ما بگذرد. آمین (1780711) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۸:۰۲:۴۵
من هم با شما موافقم و متاسفم كه مي بينم نويسندگان متن بالا خود نيز از مخاطبان رباعيات مذكور هستند.ايكاش مدعيان پيروي از امام حسين قدري بصيرت داشتند و اينگونه بي دليل از رفتارهاي زشتي كه در اين رباعيات مورد انتقاد قرار گرفته دفاع نمي كردند. (1782722) (alef-13)
 
مهرداد
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۸:۳۴:۴۲
چون خونِ خدا ، بیا مسلمان باشیم

یا حداقل ، شبیه سلمان باشیم

مولا ، سگ آستان نمی خواهد مَرد !

او کرده قیام ، تا که " انسان " باشیم

شعر بالا یکی از رباعیات آقای رضا اسماعیلی است.
دوستان قضاوت بنمایند کجای این شعر ضد شیعی و ضد اسلامی است. (1780805) (alef-10)
 
هاشمی
۱۳۹۲-۰۹-۰۱ ۱۶:۴۴:۰۵
ایشون کاملا درست گفته اند، امام حسین علیه السلام انسان آزاده می خواهند... (1788571) (alef-13)
 
فاطمه
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۱:۲۹:۲۰
با سلام ضمن اظهار ارادت به شهداي كربلا، از نظر نويسندگان نامه آسيب شناسي عزاداريها از اساس اشتباه است؟ و آيا هر شعري را كه به ادعاي سراينده اش بايد پذيرفت؟ نظر ايشان در مورد بيت حماسي " نامردا چند نفر به يه نفر" و تنزل حماسه كربلا به دعواي ناجوانمردانه چيست؟ (1778493) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۷:۰۷:۰۱
نخیر آسیب شناسی اشتباه نیست.
چیزی که غلط است، همراه شدن با وهابی هاست و رد کردن فضیلت عزاداری و گریستن بر امام حسین
اول مطلب را درست یخون، بعداً نظر بده (1779741) (alef-13)
 
آسودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۹:۳۱:۱۰
شعرهای مورد نظر نویسندگان محترم نفی یا هجو عزاداری نیست. تاکید بر اجتناب از وهن در مذهب است. همین.
جا داشت در این نامه سرگشاده متن آن اشعار نیز درج می شد تا مخاطب بتواند به نویسندگان اعتماد کند. این درست نیست که بدون استناد رگبار واژگان بر کسی گشوده شود. شایسته بود بیت به بیت، نقد می فرمودند تا شرط انصاف رعایت شده باشد. (1780049) (alef-13)
 
صادقی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۲:۰۵:۴۷
قرار نیست برای حفظ ارزش ها منحرف شویم. این انحراف است. این شاعران معترض اساسا شاعر نیستند و توانایی ایشان همین است. ببخشید میشه بفرمایید کنه و جوهره ی عاشورا چیست؟ اینها هیاهو است. نه هنر است نه شعر است. ظاهرا بازار این دوستان کساد میشود.
در ضمن بفرمایید فرق بین حسین با حوسین چیست؟ ما حوسین حوسین نداریم و نداشته ایم
ما لبیک یا حسین داریم.
افسوس که تعدادان مداحان قدیمی و با تجربه اندک است.
یاد مرحوم کوثری بخیر که با جان و دل می خواند. نه برای بازار نه برای جلوه گری بلکه برای حسین ع (1780415) (alef-6)
 
محسن
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۱:۳۶:۰۰
متن ادبی زیبایی بود.؟؟ (1778515) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۱:۵۹:۵۳
آفرين به اين نامه ي زيبا...... هر كه با آل علي درافتاد ورافتاد..... (1778613) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۰۶:۰۸
متن زیبای گروه فشار بود خطاب به مصلحین و منتقدین ..... (1779296) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۶:۳۴:۰۳
دوست عزیزی که خودت رو به خواب زدی و نمیشه از خواب بیدارت کرد ، قیامت بیدار میشی ولی دیگه اون موقع خیلی دیر شده برای بیدار شدن (1779645) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۹:۳۱:۵۵
دوست عزیز، اهل بیت(ع) با این لحن اشتباه کسی را به او متذکر نمی شدند... (1780054) (alef-10)
 
محسن جوادی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۲:۰۹:۲۴
این بزرگواران که به نظر می رسد نام را دیگران برایشان تنظیم کردهاند بد نیست نگاهی به فهرست منابعی که حجت موجهشان است بیندازند! اولا این منابع در یک سطح اعتبار نیست. دوم آنکه برخی منبع عام است و برخی منبع خاص؛ سوم اینکه بسیری از علمای منتقد، جهت انتقادشان عزاداری نیست، بلکه به خرافه گویی های عوامانه ای است که این آقایان از خود می تراشند.
آنهایی که اهل مطالعه اند دواره نگاهی به منابعی بیندازند که این آقایان به اصطلاح به آنها استاند می کنند!
«کامل الزیارات» ابن قولویه قمی، «الارشاد» و «اصول کافی» ، «نفس المهموم» و «منتهی الآمال» حاج شیخ عباس قمی و «لهوف» سید بن طاووس، «الامالی»، «عیون اخبار الرضا» و «من لایحضره الفقیه» شیخ صدوق، «عبقات الانوار» میرحامد حسین هندی، «خصائص الحسینیۀ» شیخ جعفر شوشتری، «بحار الانوار» علامۀ مجلسی، «القطرۀ» علامه مستنبط، «مدینه المعاجز» علامۀ بحرانی (1778647) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۳۵:۲۶
برادر عزیز که مطلب را زیر سئوال می بری! کتبی که بدانها استناد کرده اند که همگی از دید اهل علم تشیع، مقبولند و موجه. به چه دیگر اعتراض داری؟؟؟ (1778930) (alef-13)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۴۰:۴۱
دوست عزیز اولا که فرمودید منابع در یک سطح اعتبار نیست کسی مدعی هم سطح بودن این منابع نشده انچه مشخص است این منابع از معتبرترین منابع شیعی است که اگر نظری جز این دارید بهتراست بررسی علمی کنید.دوما فرمودید برخی عام و برخی خاص است بهتر است کلی گویی را کنار گذاشته و به وضوح منظورتان را بفرمایید و اما سوما،دوست عزیزی که مرتب همه را به بازنگری دعوت میکنید لطفا متن بالا را بازنگری کنید شما حتی عنوان متن را متوجه نشدید ویا شاید هم عصبانیت اجازه فهم درست به شما نداده این عزیزان به اشعار چاپ شده در روزهای اخیر اعتراض کردند چه کسی به نظر علما خرده گرفته!!!!! (1779205) (alef-10)
 
کویر
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۷:۱۰:۴۸
آقاجان کجای کارید ؟ انتقاد این نویسنده ها به مطلب ادبی و انتقادی خبرگزاری فارسه که سریعا هم از روی صفحه اش حذف شد . اینا چه کار به علما دارند ؟ تو باغ نیستی آقای جوادی با منابع فراوان (1779747) (alef-13)
 
مهدی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۰:۱۸:۱۹
آفرین من دقیقا می‌خواستم به همین اشاره کنم. نویسنده آن اشعار را به بی‌سوادی متهم کرده‌اند، بعد توصیه کرده‌اند مفاتیح الجنان بخوانید! حتی نمی‌دانند مفاتیح الجنان کی نوشته شده است. نمی‌دانند از نظر مرحوم علامه حلی نمی‌توان بسیاری از روایات کافی را از نظر سند صحیح دانست. (1780915) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۲۲:۴۸:۲۹
جناب آقای مهدی، بهتر است انسان تا وقتی علم ندارد، اظهار نظر نکند. بهتر است بدانید که صحیح و ضعیف بودن سند یک روایت، یک اصطلاح فقهی است که معنای خاصی دارد. همین قدر بدانید که ضعیف بودن سند یک روایت، به معنای بی اعتبار بودن آن نیست. سند برخی روایات کافی از نظر اصطلاحات فقهی ضعیف است، اما به دلایلی مثل تواتر معنوی آنها، کاملا هم معتبرند. هیچ کدام از علما، کافی را تضعیف نکرده اند و فقط در مورد تعداد انگشت شماری از احادیث آن مرددند. سخن علامه ی حلی هم یک سخن فقهی است که معنایش آنچه که شما گفتید نیست. مردم عوام چون معنای اصطلاحات فقهی را نمیدانند، به خودشان اجازه میدهند اظهار نظر کنند. بهتر است اول مطالعه داشته باشید و بعد اقدام به نشر نظراتتان کنید. کافی از اصول چهارگانه ی شیعه است که احدی در اعتبار روایات آن شک ندارد جز کسانی که فهم درستی از مسائل فقهی ندارند. فکر میکنم این شما هستید که نمیدانید چه میگویید نه نویسندگان نامه. (1782447) (alef-13)
 
مهدی
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۲:۱۶:۲۵
نمونه روایات اصول کافی را در پایین در پاسخ به آقای مرتضی ابهری نوشته‌ام. گذشت آن زمان که یک عده خودشان را خواص بدانند و دیگران را عوام بخوانند. من کافی را خوانده‌ام، روایت ضعیف هم می‌دانم یعنی چه. هر جا که روایت به ضررتان شد، می‌گویید سندش ضعیف است و تمام. بعد جایی که روایت به نفع‌تان است، با وجود اینکه سندش ضعیف است، هزار دلیل و توجیه می‌آورید.
ضمن اینکه چه در اصطلاح قدما چه در اصطلاح متاخرین حدیث ضعیف معتبر نمی‌باشد. نزدیک به 9000 حدیث کافی از نظر علامه حلی ضعیف است!
اما بعد، از کی تا به حال اصطلاحات علم حدیث جزو اصطلاحات فقهی قرار گرفته‌اند؟ (1782638) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۱۴:۵۷:۵۲
جناب مهدی چرا نمیگویید که از نظر شیخ مفید، کافی از بزرگترین و سودمند ترین کتب شیعه است (تصحیح الاعتقاد، ص 27). ؟
چرا نمیگویید که از نظر علامه مجلسی، کافی دقیق ترین و جامع ترین و بزرگترین و بهترین تالیفات شیعه است؟ (مراه العقول، ج1، ص 3)
چرا نمیگویید که از نظر فیض کاشانی، کافی معتبرترین و کامل ترین و جامع ترین کتب اربعه است (الوافی، ج 5، ص 5)؟
چرا نمیگویید که آیت‌الله خویی در کتاب معجم رجال حدیث، از قول استادش مرحوم آیت‌الله نائینی، مناقشه در اسناد روایات کافی را حرفه و ترفند عاجزان وناتوانان خوانده‌است؟
چرا نمیگویید که نجاشی و علامه حلی، هر دو از کلینی با عنوان ثقه الاسلام یاد کرده اند؟

و......؟

مگر به واسطه ی وجود برخی مباحث تخصصی، میتوان اعتبار چنین کتاب عظیمی را به بازی گرفت؟!!!!!!!!

در ضمن الف عزیز، امیدوارم این نظرم را هم چون پاسخی که قبلی ام، حذف نکنی!!!!!! (1786831) (alef-13)
 
یک روحانی
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۷:۰۵:۵۷
برادر گلم شما که از برادر مهدی بی اطلاع تر هستی
بررسی سند روایت به وسیله علم رجال صورت می گیرد و علم اصول فقه نیز در بررسی احادیث راهگشاست نه علم فقه!!
تواتر معنوی یعنی چه؟!! جعل اصطلاح جدید است؟!!
بلکه عمل اصحاب (یعنی علما) به یک حدیث ضعیف ،جابر(جبران کننده) ضعف سند هست نه تواتر معنوی
لطفا بدون علم نه موافقت کنیم نه مخالفت (1783515) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۱۲:۱۴:۲۰
برادر روحانی، برایم عجیب است که شما تواتر معنوی نشنیده اید. این بار با سند و از کتاب درایه الحدیث دکتر شادی نفیسی صفحه ی 75 برایتان تقل میکنم: " متواتر معنوی: در جایی است که راویان، اخبار گوناگونی را گزارش کنند که در همه ی آنها مضمون مشترکی تکرار شود و از این گزارش های متعدد بتوان به صدور آن مضمون مشترک، یقین حاصل کرد. ... احادیثی که متواتر لفظی باشند، بسیار اندک هستند. اما موضوعات با تواتر معنوی بسیارند..... "
صفحه 76: " روایت متواتر، برای مخاطب قطعی الصدور خواهد بود و در کنار قرآن و عقل، دلیل قطعی تلقی میشود." (پس اگر حدیثی ضعیف، مضمونی مشترک با دیگر احادیث معتبر داشت، به واسطه ی تواتر معنوی، معتبر است)
باز از کتاب جوامع حدیثی شیعه نوشته آقای دکتر هادی حجت، صفحه 64 برایتان مینویسم: " (بحث بر سر آن است که معنای حدیث صحیح در نزد قدما و متاخرین متفاوت است.) از آنجا که صحیح قدمایی اعم از صحیح متاخران است، بسیاری از روایاتی که نزد قدما صحیح بوده ، نزد متاخران که صرفا صحت سندی را ملاک قرار داده اند، ممکن است ضعیف به شمار آید....... باید توجه داشت که ضعیف السند همواره به معنای بی اعتبار (مردود بودن) حدیث نیست. نزد بسیاری از متاخران اموری همچون شهرت فتوایی بر طبق حدیث یا ارزیابی های متنی میتواند ضعف سند را جبران و عملا حدیث را معتبر سازد. به این معنا که حدیث، ضعیف السند اما معتبر باشد، مانند احادیث مقبول."
برادران گرامی، منظور من از اصطلاح فقهی، این بود که یک اصطلاح تخصصی است. توقع نداشتید که بگویم یک اصطلاح مربوط به علم درایه الحدیث است چون اینجا یک مکان عمومی است و فکر میکنم کمتر کسی بداند درایه الحدیث چیست. بگذریم
اما برادران گرامی، حرف این است که صحبت بر سر ضعف و صحت، یک بحث تخصصی است و به درد مردمی که این اصطلاحات را نمیدانند نمیخورد. تنها اتفاقی که می افتد این است که افراد فکر میکنند، کتاب کافی، که از مهمترین کتابهای شیعه است، بی اعتبار است. در حالی که اینطور نیست. جناب مهدی باید دقت داشته باشند که در کجا چه حرفی را میزنند. با این مبانی، وجود روایات ضعیف ( به معنای تخصصی) انکار نمیشود، اما در کنارش چرا نمیگویید که کافی از معتبرترین کتب شیعه است که مجموعه ای از ناب ترین و معتبرترین روایات اعتقادی، اخلاقی و فقهی را در خود گرد آورده، اگر چه که در برخی موارد ضعف هایی هم در سند به چشم میخورد؟! تعجب من از این است که تمامی نکات مثبتش را (که بیش از 80 درصد کتاب است) را رها میکنید و فقط روی 20 درصد باقی که تازه آن هم کلی بحث و اختلاف در میان علما بر سرش هست، مانور میدهید؟!!! علت این کار چه میتواند باشد؟!!!!!!!!!!!!!!! (1786554) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۲:۲۷:۲۲
اگر كسي كه به گزاف گوئي و سخنان سخيف شما و دوستدارانتان انتقاد كرد كافر نيست!!!! سخنان استاد مطهري را هم اگر شنيده باشيد حتما ايشان را هم ماهد و كافر و... ميدانيد!!؟؟؟
نه برادر من كمي در انچه بزبان ميرانيد براي سالار شهيدان بينديشيد !!؟؟ (1778690) (alef-13)
 
علی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۴۴:۴۳
جناب شکیبا شما چرا کتابهای شهید مطهری مورد تایید کسی است که فقیه فقها است چه استنادی بهتر از این متاسفانه وقتی علما سکوت میکنند مداحان /طنز نویسان /مجریان تلویزیون /وروحانیان منبری میشوندتاریخ دان ووقایع تاریخی را با خرافه مخلوط کرده به خورد خلق الله می دهند هشت سال به این افایان پر وبال داده شد (1779219) (alef-10)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۴۵:۲۲
برادر عزیز تا جایی که من دیدم این سخنان اکثرا فرمایشات معصومین بود بهتر است مصداق دقیق فرمایشتان را متذکر شوید. انتقاد کردن این نیست که فقط بفرمایید انتقاد میکنم باید حرف مورد انتقاد و پاسخ مستدل خود را هم ذکر کنید (1779222) (alef-13)
 
مهران محمودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۲:۳۵:۴۷
درود
با کمال تأسف و تأثر از اینهمه هیاهو برای هیچ
ابتدا می خواهم تکلیف شاعری دوستان را در مقایسه با اسماعیلی مشخص کنم. شعرهای رضا اسماعیلی شاید به نظم بیشتر پهلو بزند تا به شعر اما از این چهار نفری که بعنوان شاعر نام بردید تنها و تنها به ضرس قاطع 2 نفرش را می‌توان در جرگه شاعران دانست آنهم نه طراز اولش بلکه در حد شاعران بسیار معمولی که الحمدا... روزبروز هم بیشتر می‌شوند. این 2 نفر شهرام شکیبا و محمود حبیبی‌اند و لاغیر، رسالت و امیرحسین مدرس هم شاید بخاطر همپالگی با ایشان چند بیتی از سر ذوق گاهی بگویند که جز بافته‌ای کلامی چیزی نیست براستی جز شکیبا که آنهم در طنز پیش از این بیشتر شاعر بود حبیبی هم که در شعر چیزی از اسماعیلی سر ندارد تا بخواهد بر شعرش خرده بگیرد تکلیف دو تن دیگر هم که معلوم است که هردو بخاطر رسانه‌ای مثلاً ملی امروز چند نفری بیشتر از کسانی که رضا اسماعیلی را می‌شناسند آنها را می‌شناسد البته شکیبا هم همینگون شناخته شد. بگذریم
اما آیا اینکه کسی شعری بگوید و به شیوة منحرف برخی در عزاداری‌ها خرده بگیرد باید وی را مذموم دانست و در حد مشرکین صدر اسلام با ایشان برخورد کرد؟
آقایان اسماعیلی اگر از شما مسلمان‌تر نباشد کم از شما در مسلمانی ندارد و ملاک مسلمانی طبق آیات کتاب ارجمند خداوند متعال قرآن مجید؛ تقواست نه گریه برای ائمة اطهار و ... - که البته در گریه برای ائمه اطهار علیه السلام هم ثوابی است که جای خود را دارد- اما نه اشکی از این دست که شما می‌گوید و جالب اینکه خویش را در ردیف امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف می‌اورید؟

آیا اگر امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف ظهور بفرمایند و مجلس تعزیتی برای جد بزرگوارشان امام حسین علیه‌السلام برگزار کنند به مداحان اجازه می‌دهند در آن خود را سگ ایشان خطاب کنند و صدای سگ دربیاورند یا ایاذبالله وی یا خواهر بزرگوارشان را رب بخوانند و و سوره مبارکه از کلام وحی را جعل کنند و قل اعوذ... را جایگزین این آیه کنند
براستی برخورد امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه الشریف با این بدعتها چیست؟!
اگر این اشک ریختنها اینقدر انسان را صالح می‌کند که شما می‌گوید پس چرا هنوز از بین اینهمه شعیة راستین امثال شما 313 نفر برای یاری حضرتش پیدا نشده؟
در واقع مشکل آقای اسماعیلی و امثال ایشان بر سر گریه کردن بر این مصیبت عظما نیست مشکل ذلیل و ستمکش و ... دانستن شهدای والا مقام کربلا و بانوی عقیلة بنی‌هاشم است که شیرزنی بود بعد از عصر کربلا و بقول فرید:
کربلا در کربلا می‌ماند اگر زینب نبود.

چرا شما مدعیان از علم امام، از جنگ‌آوری ایشان در 64 سالگی، از شجاعتش، از سرفرود نیاوردنش در برابر باطل، از شفقتش بر دشمنان رودر رو، از گذشتش در برابر حر و ... یا اجتهاد ابوفاضل و اینهمه فضیلتی که برای این خاندان وجود دارد حرفی به میان نمی‌اورید؟ مگر خود حضرت زینب نفرمودند هیچ ندیدم مگر زیبایی؟!

شک نکنید وهابیان هم همین گریة کورکورانه شیعه را می‌خواهند بدون اندک معرفتی نسبت به امام و حقانیت شیعه و تمام قد ایستاده‌اند تا خرافه را روز به روز در باور مذهبیون ناآگاه به شکل افراطی‌اش وارد کنند که دشمنی از این بالاتر نیست

دوست دارم بدانم چه ایرادی دارد که حضرات بجای مقدم دانستن گریه برای حضرتش ادامه دهندة راه ایشان باشند و شهید راه حق‌طلبی باشند و الا قوم بنی‌اسد هم بعد از واقعة عاشورا تا دلتان بخواهد بر شهدای کربلا گریستند و بر سرکوبیدند اما فراموش کردند در کارزار کنار ایشان باشند

راستی دیروز هم نقدی خواند که آقای حبیبی برای آقای اسماعیلی نوشته بود و حسابی از خجالت پیشکسوتش آقای اسماعیلی درآمده بود
شما را به همین رباعی اول آقای اسماعیلی ارجاع می دهم که دست‌برقضا در این شکواییه هم بر آن اعتراض فراوانی شده و مسلمانی چون سلمان بودن را برنتابیده بودند:

چون خونِ خدا، بیا مسلمان باشیم
یا حداقل، شبیه سلمان باشیم
مولا، سگ آستان نمی‌خواهد مَرد!
او کرده قیام، تا که «انسان» باشیم

امام علیه اسلام در همان عاشورا به دشمنانش خطاب کردند "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید" و ما هم حق داریم این حداقل انتظار آزاده بودن از یک شیعه دو آتشه را داشته باشیم اما شما همین حداقل‌ها را هم رعایت نکردید برادران دینی! لطفاً یکبار دیگر رباعی بالا را بخوانید واقعاً چه توهینی به سلمان فارسی شده است؟ شاعر در مصراع اول توصیه به مسلمان شدنی از جنس خون خدا و شهید دشت کربلا می‌کند اما چون می بیند این دست مسلمانی به دلیل شأن امامت و جایگاه ایشان برای عوام الناس بسیار بسیار دور از دست است به مسلمانی از جنس سلمان اشاره می‌کند که البته آنهم اینقدرها در دسترس نیست و شما که داعیه شاعری دارید خوب می‌دانید علاوه بر قافیه اسماعیلی سلمان را بخاطر ایراین بودن در اینجا بکار برده و زیرکی کرده و در بیت دوم هم که اشاره‌ای ظریف دارد به همان حدیث ایشان که "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید" و براستی سگ آستان حضرتش بودن برای ایشان سربلندی می‌اورد یا مسلمانی واقعی بودن و عزتمندانه زندگی کردن و باعث سربلندی اسلام و مسلمین شدن همچون امام خمینی ره یا شهدای والامقام هسته‌ای کشورمان

ظاهرا حضراتی که اینهمه کتاب را در بیانیه خویش بواسطه جستجوی اینترنتی برای ادعای باسوادی خود ردیف کرده‌اند به چیزی در آن کتاب‌ها با عنوان امامت و ولایت برنخورده‌اند و درکشان به آنجا نرسیده که شاه و ارباب خواندن ائمة اطهار کاستن از شأن ایشان است و مدح شبیه به ضم و اینگونه خطابها چیزی به شأن این بزرگواران علیهم السلام اضافه نمی‌کند

حرف برای گفتن بسیار است اما با بیتی از منزوی بزرگ تمامش می‌کنم
حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است
ای کاسته شأن تو از این معرکه‌گیران (1778721) (alef-13)
 
آسودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۹:۲۶:۴۰
ضمن تایین نوشته های آقای محمودی
آبروی شیعه با سگ و خر و دیوانه شدن جماعت در مجالس رفت! آبرو و حیثیت تشیع با قمه زنی رفت، در این میان عده ای با بهانه کردن یک نقد و نظر، دایم سعی در برکشیدن خود در رسانه ها دارند.
کاش این بزرگواران سری به سایر کشورهای اسلامی می زدند و می دیدند عبارات سخیفی که در ملا عام بعنوان ارادت به اهل بیت نشر می شود چه آبرویی از تشیع برده.
برخی از حضرات علیرغم نص صریح کلام علی(ع) و حتی رهبر انقلاب زبان به دشنام به صحابی پیامبر می گشایند و برای توجیه فعلشان(که ضربه به وحدمی زند) روایت هم می آورند. در حالی که در متن زیارت عاشورا با آن همه لعن، تنها آمده: «الهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک».

فکر می کنم دوران دفاعیات سطحی و نیز دوران خودنمایی رسانه ای گذشته است .باید فکری به حال شعر آیینی بکنیم. شأن مجلس اهل بیت(ع) این نیست که سگ و خر و گاو و گنجشک و دیوانه و روانی و غمزه و عشوه و قوافی مستهجن در آن به کار برده شود. و توجیه این مزخرفات با استناد به روایاتی، آن هم بدون مراجعه به عالمان حدیث با این سرعت رسانه ای بشود، آنهم توسط افرادی که بعضا شاعر یا نویسنده خوبی هستند لکن کارشناس این امر نیستند. این چهار عزیز متاسفانه نه آنقدرها در حوزه شعر آیینی بطور مشخص شاعرند و به اندازه شاعران آیینی شعری در کارنامه خود ندارند، و نه در مقام نقل و استناد احادیثند.
سایت محترم الف بهتر است یک روحانی کارشناس و حدیث شناسِ هیئتی را در دسترس داشته باشد و این دست مطالب را قبل از انتشار به نظر ایشان برساند. (1780035) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۱:۵۲:۱۱
حاشیه ها جای متن را گرفته است . ما همیشه از دوستان جاهل ضربه خورده ایم .لطمه ای که خوارج به حضرتش زدند و حضرت نیز انگونه برخوزد کرد . مگر انها به استناد به قرآن کریم ، خود را حق کامل نمیدانستند . متاسفانه مد شده تا حرفی زده میشود طرف مقابل با پنهان شدن در پشت مقدسات مخالفش را کافر میداند . فاصله تکفیری ها با این افراد یک تار موست . اسلام همواره در طول تاریخ از همین مقدس نما های افراطی لطمه خورده . عقلای دین در خیلی از مقاطع تاریخی از ترس تکفیر قشریون با مشکلات عدیده مواجه شده اند .
متاسفاه علی رعم تاکید اقا مبنی بر اینکه مداحان از منابع معتبر استفاده کنند و از بیان مسایل بی ریشه و حاشیه دار بپرهیزند ، منافع موحب شده تا برخی از افراد این صنف باز راه خود را بروند و به کلام بزرگان توجه نکنند . انحراف که حضرت امیر فرمدند که چگونه ناپیدا ، خود را بر جامعه تحمیل میکند از همین حرکات نشات میگیرد . (1780380) (alef-10)
 
مرتضی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۳:۰۰:۳۴
دوست عزیز آقای مهران محمودی
بهتر است شما بین طرفداری از دوستتان آققای اسماعیلی و اعتقاد به تشیع و امامن معصوم یکی را انتخاب کنید زیرا ایشان در رباعی زیر رسما اجتهاد فرموده اند که هر کس بر امام حسین اشک بریزد او را نشناخته است:
افسرده ، نشسته ام به ماتم او را
فریاد زدم ، به لهجه ی غم او را
در خیمه ی اشک ، « وا حسینم » گفتم
پیداست که من ، نمی شناسم او را

حال آنکه طبق روایات زیر که پاره ای از احادیث مد نظر این 4 استاد بزرگوار است، تمام ائمه بر امام حسین می گریسته اند. نه تنها ائمه بلکه ملایک و فرشتگان الهی نیز دائم در حال گریستن بر امام حسین هستند:


قالَ الرّضا عليه السّلام:
يَا بْنَ شَبيبٍ! اِنْ بَكَيْتَ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام حَتّى تَصيرَ دُمُوعُكَ عَلى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ اَذْنَبْتَهُ صَغيرا كانَ اَوْ كَبيراً قَليلا كانَ اَوْ كثيراً. يَا ابنَ شَبيبٍ! اِنْ كُنْتَ باكِياً لِشَئٍ فَاْبكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلىّ بْنِ اَبى طالبٍ عليه السّلام فَاِنَّهُ ذُبِحَ كَما يُذْبَحُ الْكَبْشُ.
«امام رضا عليه السّلام فرمود:
اى پسر شبيب! اگر بر حسين عليه السّلام آن قدر گريه كنى كه اشک هايت بر چهره ات جارى شود، خداوند همه گناهانی كه مرتكب شده اى را مى آمرزد؛ چه كوچك باشد، چه بزرگ؛ چه كم باشد چه بسیار.»
اى پسر شبيب! اگر بر چيزى گريه مى كنى، بر حسين بن على بن ابى طالب عليه السّلام گريه كن، چرا كه او را مانند گوسفند سر بريدند.»
(وسائل‏الشيعة ج : ۱۳ ص: ۵۰۳)

و یا این روایت:

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :
اَرْبَعَةُ الا فِ مَلَكٍ عِنْدَ قَبْرِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام شُعْثٌ غُبْرٌيَبْكُونَهُ اِلى يَوْمِ القِيامَةِ.
«امام صادق عليه السّلام فرمود:
چهار هزار فرشته نزد قبر سيدالشهدا عليه السّلام ژوليده و غبارآلود، تا روز قيامت بر آن حضرت مى گريند.»
(كامل الزيارات ، ص ۱۱۹)

به اعتقاد شما و آقای اسماعیلی، احتمالاً زبانم لال امام سجاد هم شناخت درستی از پدر بزرگوارشون نداشتن!!!

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :
بَكى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّبَكى .
«امام صادق عليه السّلام فرمود:
امام زين العابدين عليه السّلام بيست سال به ياد عاشورا گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اين كه گريه مى كرد.
(بحارالانوار، ج ۴۶)

طبق این حدیث معتبر نیز یا باید پذیرفت که شما و آقای اسماعیلی از اعتقادات حقۀ شیعه منحرف شده اید یا العیاذ بالله احتمالاً امام رضا پدرشان را به خوبی نمی شناختند یا امام کاظم که تمام ماه محرم را بر سیدالشهدا می گریسته اند، درک درستی از مقام امام حسین نداشته اند:

قال الرّضا عليه السّلام:
انَ اَبى اِذا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لا يُرى ضاحِكاً وَ كانَتِ الْكِاَّبَةُ تَغْلِبُ عَلَيْهِ حَتّى يَمْضِىَ مِنْهُ عَشْرَةُ اَيّامٍ، فَاِذا كانَ الْيَوْمُ العْاشِرُ كانَ ذلِكَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكائِهِ ... .
«امام رضا عليه السّلام فرمود:
هرگاه ماه محرّم فرا مى رسيد، پدرم (موسى بن جعفرعليه السّلام) ديگر خندان ديده نمى شد و غم و افسردگى بر او غلبه مى يافت تا آن كه ده روز از محرّم مى گذشت، روز دهم محرّم كه مى شد، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه پدرم بود.»
(امالى صدوق ، ص۱۱۱)

خلاصه از این دست روایات در کتب معتبر شیعه بسیار است که متاسفانه شماها بیشتر ترجیخ می دید کتابهای شریعتی و سروش را بخونید تا کتب روایی اهل بیت را. افسوس!!!!! (1780493) (alef-10)
 
محمودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۷:۰۷:۵۰
سلام مرتضی عزیز
آرزومندم اشک‌هایی که برای امام ازادی ریختی مأجور باشد
سپاس از اینکه لطف کردی و بخش عمدة نقد دوستتان آقای محمود حبیبی را که در همین سایت منتشر شده کپی پیست فرموده و بعد هم بندة حقیر و اسماعیلی بزرگوار را به طرفداری از سروش متهم کردید
و بسیار سپاس که من و جناب اسماعیلی را دوست خطاب کردی هرچند بنده با ایشان هیچ رفاقتی نداشته‌ام
بسیاری از این مطالب در گفته‌های شهید مطهر هم آمده است آیا با ایشان هم مشکلی دارید؟
من قدر و قیمت برای اشک تعیین نکردم اما خوب می‌دانم که هدف وسیله را توجیح نمی‌کند یاد آن حکایت عبید زاکانی افتادم که اعرابی کسی را دشنام می‌گفت و ایشان می‌شنید و می‌گریست علت را پرسیدند گفت با سوز قرآن می‌خواند
بقول شیخ اجل
ترسم که به مقصد نرسی اعرابی
این ره که تو می روی به ترکستان است (1781804) (alef-10)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۳:۵۰:۰۸
جناب محمودی.بدون مقدمه:
1.شمادرابتدا راجع به شاعری دوستان سخن گفتید وسلایق شخصی خود را بیان نمودید چون این مبحث نقدادبی نیست از ان گذشته و محلی برای پاسختان نیست
2.میفرمایید"اگر کسی شعری بگوید وبه شیوه ی منحرف برخی عزاداری ها خرده بگیرد......"جناب برادر شاعر در هیچ جای شعرشان این"برخی" که شما میگویید را متذکر نشده وخشک وتر را باهم سوزانده اند.بنابراین مبنای شما در دفاع غلط است و نتیجه گیریتان هم بی اساس
3.متاسفم از اینکه شما هم مثل شاعر محترم دین را به مذاق خود تعبیر میکنید.درجه ی سنجش اسلام شما که انرا زیر زبان شاعر ونویسندگان گذاشتید ومسلمانیشان را سنجیدید چیست؟معتقدید گریه بر سیدالشهدا ماجور است اما نه اشکهای از این دست!! کدام معصوم طبق کدام حدیث ودرکدام کتاب معتبرهنگام سخن از فضیلت گریستن جنس اشک را تعیین کرده اند؟
4.جالب این نیست که میگویید نویسنده خود را جای امام عصر علیه السلام گذاشته چراکه متن موجود ونادرستی فرمایش شماهم اشکار است بلکه جالب اینست که اقای شاعر خود را جای ثاراله علیه السلام گذاشته وشما بر ان خرده ای ندارید!
5.واقعا شرمنده ام از این جمله ی عوامانه ی شما که اگر این اشک ریختنها اینقدر انسان راصالح میکند پس چرا هنوز 313 نفر پیدا نشده!!من از شما میپرسم اگر به نص کریمه" ان الصلوه تنهی عن الفحشا والمنکر"نماز قلع ماده ی پلیدی میکند چرا هنوز گنهکار وجود دارد؟؟
6.معتقدید مشکل شاعر گریستن نیست.کاش خودشان این مهم را در شعرشان بیان میکردند.انچه مطرح شده مغایر ادعای شماست"غافل ز کرامت محرم هستیم دلداده بزم سوگ و ماتم هستیم با خنجر جهل سر بریدیم از عشق ما ابن زیادو ابن ملجم هستیم"
7."وهابیان همین گریه کورکورانه را میخواهند..."جملات جنابتان اگر نگوییم خنده دار یکی عجیبتر از دیگری است.این ایام تمام شبکه های وهابی تمام قدرت خودرا بکار گرفته اند که اساس عزاداری وگریه بر امام حسین علیه السلام را رد کند که متاسفانه جان کلام شاعر ما هم همین است در ضمن بار دیگر خواهش میکنم اگر مدرکی مبنی بر طبقه بندی انواع گریه بر سیدالشهدا علیه السلام دارید متذکر شوید سپس مرتبا به این موضوع استناد کنید
8.کجای این نوشته مخالفتی با ادامه ی راه امام و نهضت عاشورا دارد؟!اگر کسی مخالف این امر باشد خارج از مذهب است لکن فرق ما وحضرات شما در اینست که ما عزاداری وگریه را لازمه ومقوم این امر میدانیم وشما مانع وسد ان
9.حداقل مسلمانی را جناب سلمان خواندن توهین اشکار به ایشان است اما شما طبق معمول برای توجیه ماجرا باز هم سراغ جنس وطبقه بندی رفته اید که مشکلی را حل نمیکند چرا که جنس اسلام سلمان و امام یکی است وتفاوت در مقام است که ان هم برای مثال حداقلی شاعر بدترین انتخاب است.صد البته که مثل همیشه تنگ امدن قافیه عواقب همیشگی اش را در پی دارد
10.الحمدلله از افترا وتهمت هم که باکی نیست!!!کتب ذکر شده را تنها جستجوی اینترنتی میدانید ونویسندگان را متهم به نخواندن انها.مهم نیست.مهم اینست که ادراک شما در چه سطحی است.اگر کسی امام حسین علیه السلام گفت شاه یا به حضرت رضاعلیهماالسلام لقب سلطان داد منظورش رییس مملکت است که شما انرا دون شان اهل بیت میدانید و اعتقاد به بی احترامی دارید؟!اگر بگویید من خاک پای مولایم یعنی شن و ماسه هستید؟!گمان نکنم کسی هر قدرکم سواد چنین برداشتی داشته باشد
الهم عجل لولیک الفرج (1780716) (alef-10)
 
محمودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۷:۳۶:۴۹
جناب هاشمی
بی‌مقدمه
1. در بیانیه دوستانتان شعر آقای اسماعیلی را ارزش‌گذاری کردند بخصوص مقاله آقای حبیبی که بسیار از خجالت ایشان درآمده بود و چرا محل سخن نیست وقتی پای امضا می‌آید 4 شاعر آیینی
2. وقتی از انحراف سخن گفته شود دامن هم ایشان را می‌گیرد نه هر که بر امام شهدا کربلا بگرید این که از حداقل‌هاست برادر من
3.اولا من تفسیر نکردم این شمایید که مغالطه می‌کنید و خلط مبحث و گویا حدیثی که می‌گویید بیشتر حدیث نفس باشد اما یادتان باشد هدف وسیله را توجیه نمی‌کند و ضرورتی ندارد به هر شکلی از مردم برای تاریخ بی تکرار اشک گرفت
4. باز هم مغالطه کجا گفتم خویش را جای امام عصر عج نهاده متن موجود است گفتم در ردیف ایشان می‌پندارد کجا اسماعیلی خود را جای امام شهید ع نهاده‌است
5. واقعاً اگر نماز بخوانیم چنین خواهد شد یکبار دیگر در خصوص آداب نماز و حضور قلب و نمازی که بفرض علامه طباطبایی می‌خواندند مطالعه بفرمایید قبول کنید که نماز امثال من یا از روی عادت است یا بخاطر رفع تکلیف و جالب اینکه یکی از مهمی که امام حسین برایش شهید شد همین اسلام وارونه‌ای بود که حاکمان جور در ذهن مردم زمان جا انداخته بودند و امام همانقدر که کشته اشک‌هاست کشتة امر به معروف و نهی از منکر نیز هست (البته این کشته اشک‌ها به تعبیری اشکی است که برای خلیفه چهارم ریختند تا بتوانند از امام علی ع و فرزندان خلفش و نسل پاکش علهیم السلام خونخواهی کنند این توضیح را آوردم تا مجدد پیرهن ... نشود.)
6. عزاداری و گریه مقوم عاشورایند اما مقدمة عاشورایی شدن و ماندن نیستند اگر هم باشند شروط لازمی‌اند که کافی نیستند
7. اسماعیلی حداقل مسلمانی را سلمان ندانسته خواسته تا اگر کسی مدعی مسلمانی است حداقل سلمان‌وار مسلمانی کند نمی‌دانم چرا درک یک مصراع سهل اینقدر برای شما دشوار است؟
شک ندارم که مسلمانی سلمان و امام حسین ع یکی نمی‌تواند باشد من از جنس مسلمانی حرف نزدم نه اسلام خوشحالم که تلاش می کنی با مغالطه حرفت را به کرسی بنشانی و ممنون از اینکه روشنگری کردی در مورد سلطان و شاه فرمودی
مأجور باشی برادر
آرزومندم قلمت همیشه برای سرافرازی مذهب تشیع سرخ باشد نه برای اهلش (1781889) (alef-10)
 
حقیقت
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۲:۰۵:۵۶
پاسخت کامل و جامع بود . اینها 4نفر نه شاعرند و نه نویسنده (1782634) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۲۳:۵۶:۴۳
اقای محمودی عزیزمن هم با نظر شما موافقم.از خواندن مطلب شما لذت بردم (1784135) (alef-13)
 
اسکندری
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۰۸:۱۴
دم هر چهار هنرمند بزرگوار گرم.
واقعا جانانه از ساحت عزای اباعبدالله دفاع کردید. اجرتان با حضرت ارباب (1778847) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۸:۰۶:۳۸
امام حسین آنقدر بزرگ است که به دفاع چنین افرادی نیاز ندارد.. گاهی بعضی دفاع ها بدترین تخریب است! (1780777) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۰۹:۴۵
جزاکم اله و حفظهم اله اجمعین (1778851) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۱۲:۲۴
در اینکه عده ای نمی خواهند عزاداری امام از اساس نباشد شکی نیست و البته راه به جایی نخواهند برد چون گنده تر از آنها هم نتوانستند نام حسین را خاموش کنند اما ...
این دلیل نمی شود که ما آسیب شناسی نکنیم.
اتفاقا تاریخ نشان داده است که دشمنان بیرونی کمتر توانسته اند یک فرهنگی را دچار استحاله کنند و معمولا انحرافات داخلی خیلی خطرناک تر هستند.
اگر خدای نکرده مداحان و شعرا و منبری ها (البته منبری ها کمتر) به راه اشتباه بروند و مسیر عزاداری را از راه اصیل خود منحرف کنند معلوم نیست کسی بتواند آن را بازگرداند چون خودکرده را تدبیر نیست.
قبول کنید خیلی از مداحی ها و حرکات هماهنگ برخی افراد نزدیک به مداح، به کنسرت های راک و رپ شباهت بیشتری دارد تا مجلس عزای سالار شهیدان.
باید مراقب باشیم. (1778858) (alef-13)
 
هیئتی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۱۳:۲۴
واقعاً آدم متاسف میشه که توی مملکت شیعه عده ای به خودشون اجازه می دن که به همین راحتی به عزای امام حسین که ضروری مذهب است توهین کنن. (1778861) (alef-13)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۳۱:۵۴
اجرکم عندالله کرچه بهتر است اقایان علما و مراجع نیز تذکر بدهند.امسال که کارناوال راه انداختند من و همسرم فقط منزل و پای برنامه های صداو سیما نشستیم.ترابحرمت همین ایام جلوی این گونه به ظاهر عزاداریها را بگیرید (1778921) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۵۷:۳۶
خیلی خوشحالم که شاعران و نویسندگان و هنرمندانی چنین باغیرت داریم.
موفق باشید (1779021) (alef-10)
 
مهران محمودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۳:۵۹:۵۱
دورد ممنون می‌شوم جوابیه من به این بزرگواران را هم منتشر کنید
حداقل انصاف این است
شما را هم ارجاع می دهم به
"اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید" (1779030) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۰۶:۵۷
"شبهه افکنان به پیروی از اهوای شیطان، بذر نفاق و تشکیک بپاشند "
این یعنی انتقاد پذیری !؟ (1779066) (alef-10)
 
هادی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۳۰:۵۸
این شعرای آیینی و مجریان تلوزیونی محترم گویا اشعار آن بنده خدا را نخوانده اند. در آن اشعار همه حرف این است که چرا جنبه ذلت بار و تحقیر امیز به امام و اصحاب میدهید و خبری از روح حماسه آنها نیست. چرا برای درآوردن اشک امام علیه السلام را خوار و خفیف میکنید؟
والله ما خاطرات شبهای عملیات رزمندگانمان را میخوانیم (که همه شاگرد مکتب حسین بوده اند) روح حماسه و بلند نظری و اقتدار موج میزند مصیبت هست اما عظمت هم هست ولی در روضه ها و برخی اشعار آقایان فقط نعوذ بالله امام را کوچک نشان میدهند و شما نشانی از عظمت امام را نمیبینید. آن اشعار به این نکته اعتراض داشت نه اصل عزاداری!
تو رو به خدا اول ان اشعار را بخوانید بعد بگویید اهانت کرده و توهین کرده و ... (1779176) (alef-13)
 
lمحمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۴:۳۲:۱۷
سلام

دقیقا شما به چی معترض بودی از چی از آنها که عزاداری رو مسخره می کنند یا آنها که گفتند تو عزاداری تکنو نزنید یا از اونا که میگن آهنگ لس انجلسی نخونید یا از اونا که شبی 8 ملیون میگیرن برای عزاداری

کلا از کی ناراحت بودید بنده متوجه نشدم میشد راحت تر بنویسید

کاش می شد در ترحیم بزرگان خاندان شما هم اهنگ لس انجلسی خوند به جای اسم دختره اسم فامیل شما رو گذاشت اگر اونجا ناراحت نشدید باز هم حق ندارید مجلس مولا و سرورمان را با اهنگ ها و حرف ها و اعمال ازار دهنده ی اشتباه تحقیر کنید

با تشکر از سانسور چی چند وقته ازت تشکر نمیکنم چون اذیتم میکنی جواب تشکرم رو نمیدی (1779181) (alef-13)
 
بچه ی شازند
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۱۸:۴۸
این شعر کجاش بده
آدم شدم که بشم سگ در رقیه
شب جمعه ها بریم حرم با رقیه
شعر بلد نیستید بگید دیگه به مداحان ......ایراد نگیرید (1779341) (alef-10)
 
afshin
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۲۸:۳۷
با سلام، در تمامی کتبی که نام بردید شبهه وجود دارد و بعضی از
خرافاتی که حتی دل رهبری را به درد آورده از این کتب نشات گرفته و خیلی مستند نیستند،آقایان ادیب! شما چند بار این کتابها را بطور کامل و بادقت مطالعه کرده اید؟ (1779393) (alef-10)
 
مرتضی ابهری
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۲:۰۸:۳۱
یعنی به نظر حضرت عالی در کتابهای «اصول کافی» «من لایحضره الفقیه» هم شبهه وجود دارد!!!!
این دو کتاب که از کتب اربعه شیعه و معتبرترین کتب شیعه است و محض اطلاعتان هر کس یکی از این چهار کتاب را منکر شود، از مذهب خارج است. خب شما اگر شیعی نیستید، نفاق نکنید و رسماً بگید که ما هم تکلیف خودمون را بدونیم.
واقعاً که این بزرگواران راست گفتند که مشکل اینجور آدما بی سوادی است و بی سوادی است و بی سوادی!!! (1780419) (alef-6)
 
مهدی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۰:۲۹:۳۷
یعنی شما همه اصول کافی را دربست قبول دارید؟
اینها را هم قبول دارید؟
در اصول کافی در «باب ما عند الأئمه من سلاح رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم- و متاعه» داستان خری آمده بنام «عفیر» و شیخ کلینی ماجرای مضحکی درباره این خر نقل می ‌کند و بدون آنکه سندش را بیاورد می نویسد:

«روی أن امیر المؤمنین -علیه السلام- قال: إن ذلک الحمار کلم رسول الله -صلی الله علیه و آله و سلم- فقال: بأبی أنت و أمی إن أبی حدثنی عن أبیه، عن جده، عن أبیه أنه کان مع نوح فی السفینه فقام إلیه نوح فمسح علی کفله ثم قال: یخرج من صلب هذا الحمار حمار یرکبه سید النبیین و خاتمهم، فالحمدلله الذی جعلنی ذلک الحمار».( الأصول من الکافی، ج ۱، ص ۲۳۷ مقایسه شود با ترجمه اصول کافی در ج ۱، ص ۳۴۳.)

یعنی: «روایت شده که امیر مؤمنان -علیه السلام- فرمود که آن خر، با رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- به سخن در آمد و گفت: پدر و مادرم فدایت شود! همانا پدرم از پدرش و او از جدّش و او از پدرش برای من حدیث آورد که پدر جدِّ ما با نوح در کشتی همراه بود و نوح برخاسته دستی به کفل او کشید و گفت: از پشت این خر، خری در آید که سرور پیامبران و آخرین ایشان بر آن سوار شود، پس خدا را سپاس که مرا همان خر قرار داده است».!

چنانکه ملاحظه می ‌شود این روایت، مرسل و مقطوع است و معلوم نیست چه کس این افسانهٔ غریب را ساخته و برای شیخ کلینی نقل کرده است و شگفت از کلینی که آن را باور داشته و در کتابی که بقول خود، آن را از «آثار صحیح» فراهم آورده، گنجانیده است!

کسی نمی ‌داند که این جماعت خران، چگونه حدیث نوح -علیه السلام- را در خاطر نگاهداشته ‌اند و به یکدیگر رسانده اند؟! و نیز بر کسی معلوم نیست که خران، هر یک چند صد سال عمر کرده‌ اند که از روزگار پیامبر اسلام -صلی الله علیه و آله و سلم- تا زمان نوح -علیه السلام- را تنها در پنج نسل گذرانده ‌اند؟! سخن گفتن آخرین خر، به زبان فصیح عربی و نقل حدیث بصورتی که محدّثان گزارش می ‌نمایند، نیز از عجائب است!
یا از عجایب دیگر
شیخ کلینی در «کتاب فضل القرآن» از اصول کافی روایتی بدین صورت آورده است:

«علی بن الحکم عن هشام بن سالم عن أبی عبدالله -علیه السلام- قال: أن القرآن الذی جاء به جبرئیل -علیه السلام- إلی محمد -صلی الله علیه و آله و سلم- سبعه عشر ألف آیه».( الأصول من الکافی، ج ۲، ص ۶۳۴ مقایسه شود با ترجمه اصول کافی در ج ۴، ۴۴۶.)

یعنی : «علی بن حکم از هشام بن سالم از امام ابو عبدالله صادق -علیه السلام- روایت کرده که گفت: قرآنی که جبرئیل برای محمّد -صلی الله علیه و آله و سلم- آورد هفده هزار آیه بود».!

می ‌دانیم که آیات شریفه قرآن – چنانکه در میان ما است – به هفت هزار آیه نمی ‌رسد و اگر روایت اصول کافی را صحیح بپنداریم باید بیش از نیم قرآن، حذف شده باشد! و این قول، بکلی باطل و بی ‌اساس است زیرا با وعده الهی مخالفت دارد که می‌فرماید:

إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (. (حجر / ۹)

«ما خود این ذکر را فرو فرستادیم و ما خود نگاهبانش هستیم».

و روایت مشهور از علی -علیه السلام- نیز وارد شده که رسول خدا -صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود: «جمیع آیات القرآن سته آلاف آیه و مائتا آیه و ست و ثلاثون آیه»( تفسیر مجمع البیان، اثر شیخ طبرسی، جزء بیست و نهم، ص ۱۴۰، چاپ لبنان. ) یعنی : «آیات قرآن بر روی هم، شش هزار و دویست و سی و شش آیه است».

امّا آنچه برخی از شارحین اصول کافی احتمال داده ‌اند که شاید اختلاف روایت کافی با مصحف کنونی بدلیل شمارش آیات باشد، احتمالی ناموجّه است زیرا لازم می ‌آید که امام صادق -علیه السلام- هر آیه ‌ای از مصحف موجود را تقریباً سه آیه بشمار آورده باشد و بطلان این محاسبه روشن است. علاوه بر آنکه با حدیث نبوی مخالفت دارد. ضمناً در سند اصول کافی انقطاع و افتادگی دیده می‌شد زیرا علی بن حکم، با کلینی معاصر نبوده است.
یا عجیب‌ترین‌شان
شیخ کلینی در «روضه کافی» ذیل عنوان «حدیث الحوت علی ای شیء هو»؟ می‌نویسد:

«محمد عن احمد، عن ابن محبوب، عن جمیل بن صالح، عن ابان بن تغلب، عن ابی عبدالله -علیه السلام- قال: سالته عن الارض علی ای شیء هی؟ قال : علی حوت! قلت : فالحوت علی ای شیء هو؟ قال : علی الماء. قلت : فالماء علی ای شیء هو؟ قال : علی صخره! قلت: فعلی ای شیء الصخره؟ قال : علی قرن ثور املس! قلت : فعلی ای شیء الثور؟ قال : علی الثری! قلت: فعلی ای شیء الثری؟ فقال : هیهات، عند ذلک ضل علم العلماء».( الروضه من الکافی، ج ۱، ص ۱۲۷، چاپ تهران (از انتشارات علمیه اسلامیه).

یعنی : «محمّد از احمد، از ابن محبوب، از جمیل بن صالح، از آبان بن تغلب روایت کرده که گفت: از ابو عبدالله صادق -علیه السلام- پرسیدم زمین بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: بر ماهی! گفتم: ماهی بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: بر آب، گفتم: آب بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: بر سنگ سخت! گفتم: سنگ سخت بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: بر شاخ گاو نرم تن! گفتم: گاو بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: بر خاک نمناک! گفتم: خاک نمناک بر چه چیز تکیه دارد؟ گفت: هیهات، در اینجا دانش دانشمندان گم گشته است»!

خرافی بودن متن این روایت روشن است و نیازی به نقد آن نیست. (1780940) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۱۳:۰۷:۰۹
حتی اگر این چند روایت هم مشکل داشته باشد، آیا دلیل میشود که کتاب به آن بزرگی را بکوبید؟ !!!!!!!!!!!!!!!!!!!! نمیخواهم بدون علم به کسی تهمت بزنم، ولی این عملکرد شما، هیچ شباهتی به یک شیعه ی دلسوز ندارد! فرضا که از 16199 حدیث کافی، تعدادی هم با عقل ناقص من و شما جور در نیامد، آیا دلیل منطقی و حجت محکمی برای زیر سوال بردن کل کتاب است؟!!!!!!!!!! جالب است که از بحث یک شعر استفاده کرده اید برای اینکه اصول شیعیان را بکوبید؟!!!!! خدواند به نیت شما آگاه تر است.

علمای شیعه، بسیار بسیار دقیق بوده اند و انصافا کسی که با اصول کار آنها آشنا شود، تعجب میکند که چه قدر دقیق بوده اند. شما نمیخواهید تذکر دهید که فلان عالمی فلان تعداد از احادیث کافی را ضعیف دانسته اند، من خودم میگویم که مثلا آقای خویی (رحمه الله علیه) فرمودند که ادعای صحت احادیث کافی که مرحوم کلینی در اول کتابشان داشته اند، برای مجتهدان دیگر اعتبار ندارد و مجتهدان باید در استنباط احکام فقهی، خودشان به ارزیابی روایات بپردازند. اما همین آقای خویی، آیا در منبرهای عمومی و یا حتی در مجالس درس علمی، اعتبار کل کتاب کافی را زیر سوال برده اند؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!! آیا شما عالم تر از مراجع تقلید بزرگ شیعه شده اید؟

آقای مهدی، با خواندن حرف های شما که فعالانه در این مکان به تخریب کتب شیعه میپردازید، به یاد کتاب خاطرات همفر می افتم. نقد اصولی و به جا، خیلی هم خوب است و اصلا حیات ما شیعیان به واسطه ی همین بوده که علمای ما هیچ تساهلی در زمینه ی پذیرش روایات به خرج نمیدهند. اما این شیوه ای که شما دارید به کار میبرید، هر عقل سلیمی را به شک فرو میبرد!

امیدوارم خوانندگان محترم تامل کنند که بحث بر سر اعتبار کتاب های روایی، بحثی تخصصی است که باید از طریق درست دنبال کنند تا به جواب برسند. (1786640) (alef-13)
 
فاطمه خیرخواه
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۲۰:۱۳:۰۱
در میان کامنت ها چند متن وجود دارد که درخور این هستند که به عنوان متون مستقل و به عنوان جواب منتشر شوند. از سایت الف می خواهم اگر آدرس ایمیل این عزیزان را دارند از آنها در خواست کنند تا با بازنگری در پاسخشان و تقویت جنبه استدلالی آنها ، به صورت مطلبی مستقل منتشر شوند. مثلا متن آقای مهران محمودی خیلی خوب است . متن آقای حبیب نیز بسیار مستدل و شیوا و دلنشین بیان شده است . من خودم از استدلال های آن لذت بردم و پسندیدم مضافا که خودشان ظاهرا اهل روضه و این مطالبند. البته باید مقداری بیشتر روی استدلال هایشان تکیه کنند وتوضیح بدهند و از احساسات بکاهند شاید چون کامنت بوده اینطور شده. در هر صورت خوب است . نفس این مباحث خیلی روشنگر است از الف متشکریم! (1783752) (alef-13)
 
رویا
۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۱۰:۳۸:۵۱
از این کامنت می توان یک نتیجة علمی و اخلاقی گرفت؛ اینکه: جناب آقای «مهرام محمودی»، جناب «حبیب» و سرکار خانم «فاطمه خیرخواه»، در عالم واقع یک نفر است.
بعداً میگن تناسخ وجود نداره!!! (1784548) (alef-10)
 
شهرستانی
۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۱۷:۳۲:۳۹
من توی شهر خودمون چند سالی است مداحی میکنم البته تقریبا با مطالعه و بینش نسبی - با شعرهای آقای اسماعیلی هم موافقم هر چند قابل نقد هم باشند - راستش تعدادی از مداحان ما از نظر خرافه گرایی و نشر خرافه ید طولایی دارند - شعرهای بد و روایت های ضعیف و ناقص آهنگهای اجق وجق و . . . . . (1785398) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۳۰:۲۱
آقا اون شعره چی بود حالا. یه آدرس بدین بریم بخونیم لااقل (1779399) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۳۵:۵۰
گرچه متن حماسی و احساسی جالبی بود از اما از جنبه علمی اشکالات فراوانی دارد خوب بود نویسندگان این متن با دانایان علم الحدیث مشاوره ای می کردند و سخن متقن می گفتند. (1779421) (alef-10)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۷:۰۷:۳۳
من به عنوان یک موافق با مطلب بالا برای چندمین بار از دوستانی که همگی خود را اهل مطالعه میدانند ومدعی اشکال در
مطلب بالا هستند خواهش میکنم کلی گویی و شعار دادن را کنار بگذارند و با استناد به کتب معتبر شیعی به میدان بیایند والا بر
همه مشخص است که اینطور حرف زدن نشانه ی فقر اطلاعات است وبس... (1779743) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۳۹:۱۰
این روش مرسومی است که سالهاست در این کشور باب شده است اگر کسی به روشی نا صواب ایراد بگیرد چنان هوچی گری راه می اندازند تا بگویند منتقد اصل موضوع را به سخره گرفته در صورتی که عموم انتقادها به مداحان ، به روش آنهاست
و الا کسی به سیدالشهدا کاری ندارد بلکه به کاسبان محرم انتقاد دارند به کسانی که سیدالشهدا را به اندازه درک و شعور خودشان کوچک می کنند منتقد هستند حضرات عنواین شاعر و غیره را کنار بگذارند و منصفانه آنچه بر سر دین محمد آورده شده را ببینند. خدا رحمت کند شریعتی را که می گفت رنجها و دردهای علی ما هستیم هیچ رنجی بالاتر از این نیست که ما خود را به علی منتصب می کنیم . و چه خوشبخت بود که مداحان امروز را ندید و رفت. (1779433) (alef-10)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۷:۱۷:۴۰
برادر عزیز بر همه مشخص است که شعر مورد بحث اساس عزاداری حضرت سیدالشهدا را زیر سوال برده وگرنه انتقاد به فلان شعر فلان مداح امری منطقی است.این شعر اساس مذهب را زیر سوال برده و مقابل نص صریح معصوم است که در بالا مفصلا به ان اشاره شده.نکته بعد اینکه در این متن سخن از کتبی است که جزو کتب اربعه ی شیعه است،سخن از ابن قولویه و صدوق
ومفید....است.شما در جواب روایت امام صادق علیه السلام حرف دکتر شریعتی میاورید.....!!!!!!!!!! (1779759) (alef-13)
 
فردوس
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۵:۲۴:۳۲
اشتباه می کنید ! شما در کجای این شعر می بینید که به اصل عزاداری ایراد وارد کرده باشد :

ای مرثیه خوان ! زبان عاشورا باش

هم قبله ی کاروان عاشورا باش

با لهجه ی سرخ عشق ، همچون زینب

بر خیز و حماسه خوان عاشورا باش (1780726) (alef-10)
 
مانی
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۰۰:۴۹:۵۶
عاشوراحماسه بود نه مرثیه (1782588) (alef-13)
 
هامون
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۲۲:۴۲:۴۹
جناب عقیل هاشمی
با نظر شما موافق نیستم. نگرانی برخی مراجع در زمینه مداحی ها جدی است. به عنوان نمونه آیت الله جوادی آملیدر سالهای اخیر در درس تفسیر خود به مناسبت آغاز ماه محرم و تبلیغ طلاب توصیه های مهمی به مبلغان داشته اند نیز نکات مهمی فرموده اند. در سخنان این مرجع تقلید آمده است:«این استاد برجسته تفسیر و اخلاق با اشاره به گوشه هایی از تاریخ و دوران معاویه هشدار دادند:اگر خدای نكرده هدایت و خرافات‌روبی و زدودن عوام‌زدگی نباشد، ممكن است خدای ناكرده بر سر اسلام بیاید آنچه را كه «امویّ»ها آوردند.
....
شما بزرگواران حامل یك چنین پیامی هستید تا برای شما ممكن است منبر را ترك نكنید و جریان سیدالشهداء شرف دنیا و آخرت ما است. مبادا كسی خدای ناكرده خیال بكند كه این منبرها آدم را كوچك می‌كند كه اگر خدای ناكرده این فكر باشد، اینجا هم متأسفانه نظیر پاكستان می شود كه كار به دست «ذاكرین» می‌افتد كه علماء آنجا مهجورند و كسی حرف علماء را گوش نمی‌دهد.
...................
مگر مقتل كم است ،مگر مصیبت كم است ،مگر حرفهای گدازنده كم است مگر اشعاری كه ترجیع بند گونه بعد از مرحوم محتشم كاشانی، سرایندگان فخرآور ما گفتند كم است. همین ترجیع بندی كه مال مرحوم محتشم كاشانی است خیلیها هم به همان وضع شعر گفتند؛ آنها پوست و استخوان آدم را می‌سوزاند اگر كسی اهل معرفت باشد دیگر لازم نیست كه حتماً آن حرفهایی كه معقول نیست مقبول نیست منقول نیست آنها را آدم نقل بكند.

درضمن من از شما درخواست دارم نظر آقای اسماعیلی را هم که در سایت مشرق نیوز آمده است ملاحظه کنید. ایشان هم برای عزاداری به استناد به کتب معتبری چون لهوف اذعان دارد ولی مخالف برخی بدعت ها است.
در ادامه بخشی از آن به صورت نقل قول از سایت مشرق نیوز ذکر شده است: (1782436) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۲:۱۲:۰۴
جالبه که شما روایات امام زمان و امام صادق را رها کرده اید و دم از شریعتی می زنید!!!
اول مشخص کنید که برای شما سخن امام معصوم حجت است یا شریعتی؟ (1780426) (alef-10)
 
بچه ی شازند
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۸:۳۵:۳۰
حسین(ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود.افسوس که به جای افکارش ، زخم های تنش را
نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند........

کدام مداح و شاعر و نویسنده تونسته رسالت کربلا را به این شیوایی که دکتر شریعتی گفته بیان کنه (1780807) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۵:۴۷:۱۲
سوال نفر قبل جوابش این نبود
پرسید برای شما سخن امام معصوم حجت است یا شریعتی؟

نمی دونستی ولی جوابش و دادی
آقا یا خانم محترم
دکتر شریعتی انسان بزرگ و والایی بوده اما هرگز معصوم نبوده و قطعاً در مقابل معصوم چیزی محسوب نمی شود
اگر امام معصوم گفت گریه کنید برای گریه کن دعا کرد
اقای شریعتی اگر همه ی واژگان زیبا رو در مدح امام بیاورد و بگوید گریه نکن شما دنبال دلیل نگرد
گریه کن (1781633) (alef-10)
 
شهاب
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۵:۵۵:۴۸
من منتقد افراط ها در مراسم عزاداری محرم هستم و کاملا با برخی منتقدان هم عقیده ام که باید شور با شعور همراه باشد و آثار حسینی بودن در تمام رفتارهای ما شیعیان و در تمام سال هویدا باشد.

اما اعتقاد دارم حتی برخی برنامه هایی که به آن انتقاد داریم باز خالی از برکت نیست. به نظر من همین عزاداری های محرم، تنها نخ اتصال بخشی از نسل جوان به عوالم معنوی است. بدون تعارف، بخشی از جوانان ما( نه همه ) بویژه در خانواده های متوسط به بالا هیچ علقه ای به معنویات و اعتقادات ندارند و یکسره در فرهنگ مادی گرایی و ظاهربینی غرق شده اند. برخی از آنها حتی گاهی به زبان این اعتقادات را منکر می شوند. اما ماه محرم و مراسم عزاداری امام حسین محملی است که عده زیادی از همین جوانان دور از معنویت و اعتقادات رشته کوچکی از پیوند به عوالم غیرمادی را پیدا کرده و رشته اتصالشان با این عوالم یکسره قطع نشود. این از برکات مولایمان اباعبدالله است و علی رغم نقد برخی شیوه ها از جمله عزاداری های مدرن! نباید از این بعد از مساله غفلت نمود. (1779503) (alef-13)
 
عقیل هاشمی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۶:۱۶:۲۸
من نمیدونم چرا بزرگوارانی که اعتراض دارند از این شاخه به اون شاخه میپرند وبا جملاتی مثل این منابع نامعتبرند،شما خرافه گویید واز این قبیل فضا را متشنج میکنند.این عزیزان حرفشان در مطلب بالا مشخصه هرکس اعتراضی داره مثله دوستان نویسنده با استناد به کتب معتبر شیعی حرفشون رو رد کنه.لطفا عزیزانی هم که اسناد ذکر شده رو ضعیف میدونن علمی وارد بحث بشن وگرنه حرف عوامانه زدن خریداری نداره (1779567) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۵:۵۶:۴۱
آقای حبیبی شما همیشه همینجور بحث می کنید (1781661) (alef-10)
 
سروش
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۶:۵۱:۴۲
1400 سال است که مردم با اشاره امام حسین عزای امام حسین را برپا می کنند ، اما دشمنان شیعه همیشه در کمینند و با شروع محرم شروع به تشکیک و زدن اینگونه حرفها میکنند ، دوستان هم بهتر است مراقب باشند تا بهانه به دست دشمنان ندهند ، ما با عزای حسین زنده ایم . یا حسین ... (1779695) (alef-13)
 
حبیب
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۶:۵۹:۱۰
چه مغالطه عظیمی!
حضرات آقایان انشاء الله سعیتان مشکور و عملتان مقبول. من نامه شما را کاملا خواندم از میان شما تنها با جناب امیرحسین مدرس آشنایی دارم آن هم به واسطه تلویزیون.
ایراداتی که بر شما و اشعار شما گرفته می شود و متاسفانه شما با زیرکی و رندی از آن تعبیر به سخره گرفتن عزاداری بر سید الاحرار عالم تعبیر کرده اید بیش از آن است که بخواهید با این نوشتار در رد آن توفیقی یابید. در برخی مواقع این ایرادات از جانب افرادی گرفته می شود که دارای درک درست و یا مطالعات عمیق در دین, روایت و تاریخ نیستند و از این رو خود دارای ایراداتی است که احتمالا ناشی از تاثیرات بیش از اندازه روشنفکربازی یا سنجیدن تما امور با معیار عقل معیشت اندیش است.
اما بسیاری از آنها که از زبان علمای بزرگ و فحول اندیشه و وارستگان در فقه و معارف اهل بیت صادر می شود را با چه جراتی به هم نشینی با نواصب و وهابیون بی عقل و متحجر نسبت داده و اندازه گرفته اید؟
در دهه 40 و 50 که شما به متفکران و گویندگان آن تاخته اید مهم ترین متفکری که در زدودن غبار خرافات و بی خردی از آئینه زلال حسینی همت گمارد, مرحوم استاد شهید مرتضی مطهری بود که باز هم شما نابخردانه از ان چنین تعبیر کردید:
"این ترهات، چون ماری خوش خط و خال، ظاهری فریبا اما میان تهی دارد و شاید اگر بخواهیم به تاریخچۀ آن رجوع کنیم، باید به دهه‌های چهل و پنجاه بازگردیم و ردپای آن را در اندیشۀ کسانی بجوییم که اکنون تفکرشان نیز چونان استخوان‌هایشان در گور پوسیده است. تفکری التقاطی با فاصله ای بعید از سرچشمۀ معارف اهل بیت (علیهم السلام)، که چون نیک بنگری، ملغمه‌ای است از متحجرانه‌ترین عقاید علمای وهابیت همچون ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب و متجددانه‌ترین اندیشه‌های روشنفکران غربی مانند گورویچ یهودی و لویی ماسینیون! البته طبیعی است آنان که سروهای تناوری چون مجلسی‌ها، صدوق‌ها، کلینی‌ها، حرّ عاملی‌ها، شیخ مفیدها، مقدس اردبیلی‌ها، علامۀ امینی‌ها و ابن‌طاووس‌ها را به کناری نهند، باید هم به دریوزگی علف‌های هرز و بی‌مقدار دست تکدی دراز کنند."
حبذا و مرحبا بر شما و بر معرفتی که از آن دم می زنید!
از این مغالطات و اهانت ها که متاسفانه شیوه رایج پاسخ دهی به مطالب علمی در جماعت مداحان و روضه خوانان حتی نسبت به علمای بزرگ دینی است, بگذریم چند مطلب را متذکر می شوم تا آنان که به این مطلب حبذا و مرحبا گفته اند زوایای دیگر موضوع را فهم کنند.
اولا ایراداتی که مطرح کرده اید بر اشعار شماست و نه بر عزای سیدالشهداء. اگر کسی بر عزای سیدالشهداء ایراد دارد از محل بحث ما خارج است. شما رندانه و البته بسیار کودکانه این دو را باهم در آمختید تا نتیجه خود را حاصل کنید. ایراد بر نسبت هایی است که به ائمه هدی می دهید و بر شیوه های عزاداری که هر رز و هر سال مد جدیدی به آن می دهید. عادات مسیحیان را وارد دین منموده اید به گونه ای که کسی را امروزه یارای برشمردن و مقابله با آن نیست. مطالبی را وارد عزای سیدالشهداء نموده اید که امروزه درنزد عوام از مسلمات شمرده می شود حال آنکه هیچ سند و مبنای تاریخی و در برخی ا موارد حتی یک سند غیر معتبر نیز ندارد و تنها فضا سازی ذهنی و استفاده از فضای سیال تخیل توسط یک شاعر یا مداح بوده و هست.
دوم. عزاداری بر سید شهیدان عالم از مسلمات شیعی است و بسیاری از آنها که بر اشعار شما ایراد می گیرند خود مفتخر به ذکر اهل بیت علیهم السلام هستند. اما آیا هر روز مطلبی جدید خلق کردن, یا مصیبتی جدید تراشیدن و یا شیوه هایی را معمول نمودن که غیر عقلانی و موجب وهن چهره تشیع است , خدمت به سیدالشهداء است؟ کار عالم اتفاقا همین است که در زمانی که بدعت ها رو می کنند باید علم شان را ظاهر کنند وگرنه ملعون خواهند بود. عن علی علیه السلام: اذا ظهرت البدع فللعالم ان یظهر علمه فالا فعلیه لعنه الله" زمانی که بدعت ها آشکار شدند پس بر عالم لازم است که علمش را آشکارکند وگرنه لعنت خداوند بر او باد.
سوم. از شما می پرسم , کدامیک از این کتابها را که شما نام برده اید خود خوانده اید؟ نسبت روایات معتبره در آنها در آن بخش که به عزای سیدالاحرار مربوط می شود با آنچه که شما می گویید و می تنویسید, چیست؟ روایات ما در مورد نحوه اقامه عزا بر سیدالشهدا چه گفته اند؟ آیا شما کتاب لوء لوء و المرجان محدث جلیل القدر میرزا حسین نوری صاحب کتاب عظیم مستدرک الوسائل را خوانده اید؟ آیا از شکوه ها و شکایاتی که وی در مورد روضه خوان ها و نامه هایی که حتی از هند و جاهای دیگر برای وی در این مورد رسیده است, سخن می گوید چیزی خوانده اید؟ آیا می دانید مرحوم آیت الله العظمی کلباسی تنها به دلیل آنکه روضه خوانی اظهار داشت : زینب گفت: یا اخا یا اخا" وی را مورد شماتت قرار داد که بی بی علیها السلام فقط یک بار فرمود یا اخا چرا شما دوبار گفتی؟! آیا یکبار کتاب تحریفات عاشورای مرحوم شهید مرتضی مطهری را خوانده اید؟
اتفاقا برخلاف گفتار شما دقیقا ایراد این دسته از علما بر شما آن است که چرا پا از آنچه که معصوم می فرماید فراتر گذاشته اید. نسبت دروغ به ائمه هدی با کدام مذهب و مشرب فکری شیعی و حتی غیر شیعی و انسانی سازگاری دارد؟ اینجا جای آن نیست که از دروغ هایی ک بر ائمه هدی بسته اید سخن بگویم که اگر روزی بنا باشد تک تک اشعار شما را باز خواهیم کرد که چه دروغ های خانمان سوزی را بر ائمه هدی نسبت داده اید و چه خیانت ها بر این مکتب روا داشته اید. بگذارید بگویم گناه شما در تارااندن عقول متوسطه از اطراف ائمه هدی اگر از وهابی ها و نواصب لعنه الله علیهم بیشتر نباشد, کمتر نیست. جز این است که مداحی و شعر سرودن برای ائمه هدی این روزها به کسب و کاری پر منفعت مبدل شده و از همین رو است که هر که جانسوزتر و با رنگ و لعاب بیشتری بسراید و بخواند نان و نامش بیشتر! راز آن دروغ ها و کج فهمی ها و کج گویی ها را ما در این می بینیم.
چهارم. تمام کتب و روایاتی که ذکر کرده اید هیچ کدام بکارتان نمی آیند چرا که همه آنها در بیان اهمیت اقامه عزا و زنده نگاه داشتن یاد و خاطره عاشور در نفوس مردم است و اگر خود بخواهم برایتان از ان بگویم مثنوی هفتاد من کاغذ است و خواننده محترم برای آنکه بداند اقامه عزای سیدا الشهدائء علیه السلام تا چه اندازه مرضی رضای خداوند منان و ائمه هدی علیهم السلام است می تواند به باب پنجم از کتاب منتهی الامال مرحوم محدث قمی مراجعه کند. اما هیچ کدام از این روایات موید دروغ بستن و گفتن اشعار سبک و جلف و یا نسبت های ناروا و نیز مرقص نمودن عزای ال بیت علیهم السلام نیستند. کار را به جایی رسانده اید و رسانده اند که- با عرض پوزش از همه خوانندگان این مطلب - رسما به مجلس یکی از مداحان لقب ... دیسکو را داده اند. أین تذهبون!
آقایان ! گفتن شعر و مرثیه برای اقامه عزای سیدالشهدا بسیار بسیار گران قدر است. اقامه عزای آن بزرگوار نیز و گریه کردن بر آن بزرگ نیز. اما شما از کجا درآوردهاید که زینب سلام الله علیها آن بانوی بزرگ و آن عصمت صغرای خداوندی در روز عاشور بر رگ های بریده برادرش بوسه زد. یک روایت به من نشان دهید تا دهانم را ببندم . چرا چند سال است که در شعرهای فلان مداح معروف می شنویم که سپاهیان ملعون عمر سعد به دنبال جسد حضرت علی اصغر علیه السلام گشته او را نبش قبر کرده و سرش را بریده و روی نیزه گذاشتند و چون سرش بر روی نیزه قرار نمی گرفته آن را به نیزه بستند.! این سخن و آن سخن هر چند جانسوز باشد و سپاهیان عمر سعد هرچه پلید باشند که هستند ما اجازه نداریم - دقت کنید_ ما اجازه نداریم تا نسبت های ناروا به هیچ کس بدهیم. این مرضی رضای ائمه ما نیست. ما شیعه ایم !یادتان باشد ما شیعه ایم! شیعه علی ابن ابیطالب علیه الصلوه و السلام و شیعه علی هرگز نسبت ناروا نمی دهد. آنکه چنین می کند و یا چنین دستوری می دهد قطعا از معرفت شیعی نصیبی نبرده و حتی جرعه ای از زلال معارف علی ابن ابیطالب چیزی ننوشیده است.
پنجم. حادثه عاشورا آنقدر عظیم, انسان ساز و در عین حال جانسوز و جان گداز است که نیازی به استناد به مطالب سخیف و یا دادن نسبت های ناروا ندارد. آقایان از کجا درآورده اید که دهان مبارک ابی عبدالله را چنان با شمشیر زدند که دندانهایش پخش شد. چرا چنین مطالبی را می گویید تازه حتی اگر باشد هم مگر باید گفت؟
تمام سخن ما با شما این است که نه حد خودتان را نگاه می دارید و نه احترام ائمه هدی را . به خداوند سوگند خود از ذاکران اهل بیت هستم که سالیان چندی است تنها برای دلم و در مجالس بسیار خصوصی می خوانم و کلا از این همه دروغ پردازی ترسیده و کنار کشیده ام. اما اگر بنا باشد این دروغ ها را یک به یک برشمارم و بگویم که کدامیک از مداحان بانی آن بوده - و طبیعتا شاعر آن مداح- خواهم گفت و آنقدر این مطالب زیاد است که روزی کتابی شود.
حسین ارباب ماست. حسین ارباب عالم است . حسین جان عالم است و جان ما به فدای انگشت کوچک اصغرش و چون می خواهم شیعیان عزیزی که این نظر مرا می خوانند دلشان روشن شود پاره ای کوتاه از عظمت گریه حقیقی بر سید احرار عالم را ذکر می کنم:
شيخ طوسى به سند معتبر روايت كرده است كه معاوية بن وهب گفت : روزى در خدمت امام جعفر صادق عليه السّلام نشسته بوديم كه ناگاه پيرمردى منحنى به مجلس در آمد و سلام كرد حضرت فرمود: و عليك السّلام و رحمة اللّه ، اى شيخ ! بيا نزديك من . پس آن مرد پير به نزديك آن حضرت رفت و دست مبارك امام را بوسيد و گريست . حضرت فرمود: سبب گريه تو چيست اى شيخ ؟ عرض كرد: يا بن رسول اللّه ! من صد سال است آرزومندم كه شما خروج كنيد و شيعيان را از دست مخالفان نجات دهيد و پيوسته مى گويم كه در اين سال خواهد شد و در اين ماه و اين روز خواهد شد و نمى بينم آن حالت را در شما، پس چگونه گريه نكنم .
پس حضرت به سخن آن پيرمرد گريان شد فرمود: اى شيخ ! اگر اجل تو تاءخير افتد و ما خروج كنيم با ما خواهى بود و اگر پيشتر از دنيا مفارقت كنى ، در روز قيامت با اهل بيت حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلّم خواهى بود؛ آن مرد گفت : بعد از آنكه اين را از جناب شما شنيدم هر چه از من فوت شود پروا نخواهم كرد.
حضرت فرمود كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: كه در ميان شما دو چيز بزرگ مى گذارم كه تا متمسّك به آنها باشيد و گمراه نگرديد: كتاب خدا و عترت من اهل بيت من ، چون در روز قيامت بيائى با ما خواهى بود؛ پس ‍ فرمود: اى شيخ ! گمان نمى كنم از اهل كوفه باشى ؟ عرض كرد از اطراف كوفه ام ، فرمود كه آيا نزديكى به قبر جدّم حسين مظلوم عليه السّلام ؟ گفت : بلى ، فرمود: چگونه است رفتن تو به زيارت آن حضرت ؟ گفت : مى روم و بسيار مى روم : فرمود كه اى شيخ ! اين خونى است كه خداوند عالم طلب اين خون خواهد كرد و مصيبتى به فرزندان فاطمه عليهاالسّلام نرسيده است و نخواهد رسيد مثل مصيبت حسين . به درستى كه آن حضرت شهيد شد با هفده نفر از اهل بيت خود كه براى دين خدا جهاد كردند و براى خدا صبر كردند پس خدا جزا داد ايشان را به بهترين جزاهاى صبر كنندگان .
چون قيامت بر پا شود حضرت رسالت صلى اللّه عليه و آله و سلّم بيايد و حضرت امام حسين عليه السّلام با او باشد و حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله و سلّم دست خود را بر سر مبارك امام حسين عليه السّلام گذاشته باشد و خون از آن ريزد، پس گويد: پرودگارا! سئوال كن از امّت من كه به چه سبب كشتند پسر مرا! پس حضرت فرمود: هر جزع و گريه مكروه است مگر جزع و گريه كردن بر حضرت امام حسين عليه السّلام (1779714) (alef-13)
 
علیرضا صاحبکار
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۱:۳۳:۴۲
بسیار متن عالمانه و درستی بود. ممنون (1780341) (alef-10)
 
مرتضی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۲:۳۸:۵۲
خوش به حالت آقای حبیب! چقدر وقت اضافه داری بابا!!! مثل اینکه شما اصلاً نه این مطلب رو خوندی و نه رباعی های اون بنده خدا رو که باعث شده این 4 بزرگوار دست به قلم شوند. موضوع اصلاً ربطی به شعرهای این 4 نفر نداره که هی میگی خرافات شعرهای شما!!!!
تازه شما فرمودید حسین ارباب ماست؛ همین آقای که این بزرگواران به شعرهای ایشان تاخته اند و شما از او دفاع می کنی، خطاب ارباب به امام حسین را شرک دانسته است. (1780463) (alef-6)
 
حبیب
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۹:۵۷:۴۳
سلام و با تشکر
اول. من انصافا وقت زیادی ندارم اما در چنین مواقعی لازم می بینم پادر رکاب شوم.
دوم.هدف من اساسا دفاع از جناب آقای اسماعیلی - که البته ایشان را شاعری توانا می شناسم - نبود. این چهار نفر نیز اگر دقت کنید روی سخنشان تنها با اشعار جناب اسماعیلی نبوده است و الا پاسخ را طور دیگری می نوشتم. روی سخن این چهار تن با تمام کسانی است که خواهان خرافه زدایی از سنت عزاداری هستند. اگر دقت کنید به موضوع دهه 40 و 50 پرداختند و این بر من گران آمد.
سوم. کلمه ارباب در عربی جمع رب به معنای پرورنده و گاه صاحب اختیار است. با کلمه اله تفاوت دارد . مثلا می گویند" رب البیت " در اینجا منظور صاحب خانه است و یا بزرگ خانه . می گویند" اذا کان رب البیت بالدف ناقرا فشیمه اهل البیت کلهم الرقص" یعنی زمانی که بزرگ خانه ای دف زن باشد ، اهل خانه همگی رقاص خواهند بود" در اینجا نیز رب به معنای صاحب آمده است. با وجود این زمانی که شما رب را در فارسی به صورت مفرد کار می برید قصد شما خداوند عالمیان است همچنین در عربی زمانی که می گویید یارب و یا رباه و نظایر این. می شود گفت در فارسی نیز نظیر این هست وقتی که خداوند و خداوندگار را به کار می برید عموما مقصود ذات باری تعالی است اما ممکن است به معنای صاحب و بزرگ هم باشد مانند کدخدا و یا "خداوند ادب" که یک نوع تشبیه است. بنابر این کلمه ارباب به صورت جمع در فارسی هرگز چنین معنایی را نمی دهد و اساسا در فرهنگ ما ارباب به صورت جمع هرگز وجود ندارد یعنی قائل به چند خداوند نیستیم. ارباب در فارسی علم شده است برای اشخاص خیلی بزرگ و صاحب مکنت و احتمالا آقایی و سروری. از این رو به خان ها و خانزاده ها نیز ارباب می گفتند و هرگز معنای خدائی از آن استنباط نمی کرده اند. بنابر این ارباب به معنی آقا و سرور و صاحب اختیار آمده است و از این رو در گفتن کلمه ارباب برای سیدالشهداء علیه السلام ایرادی نمی بینم. موفق باشید (1783704) (alef-13)
 
رضا
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۳:۰۱:۴۷
عزیزم آقای اسماعیلی توی شعراش گفته هرکی برای امام حسین گریه کنه، امام را نمی شناسه، شما با ایشون موافقی؟ (1780496) (alef-6)
 
میرزاده
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۰:۴۳:۵۰
بسیار زیبا و شیوا بیان کردید آجرک الله...
نکته ای برای خوانندگان عزیز می خواستم بیان کنم و آن اینکه هیچ دلیل نداره ما به هر عنوان و در هر جایگاهی باشیم "در هر حوزه ای صاحب نظر باشیم" !
البته این اقتضا جهان سوم است اما ما میتوانیم با ارجاع آن به کارشناسان در آن حوزه خاص و عدم پاسخ گویی شتاب زده هم برای خود اعتبار و احترام قائل بشیم هم برای مخاطب... (1780645) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۸:۴۸:۱۴
درود بر این 4 عزیز.
شهرام شکیبا رو خیلی دوس دارم (1779936) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۱۹:۱۷:۳۶
اگر کاسبی عده زیادی را در این ارتباط تعطیل کنیم بقیه موارد درست می شود (1780011) (alef-10)
 
احمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۱:۱۸:۲۷
درود بر غیرت دینی اتان عزیزان.رسالت بوذری عزیز ماست (1780309) (alef-10)
 
فرهنگی
۱۳۹۲-۰۸-۲۶ ۲۲:۱۱:۱۸
من که خیلی رک می گویم ازسال 86که این نوع مداحی باب شدشوکه شدم .این بی ادبی نیست که نام ائمه رادرکناراسم حیوانات بگذاریم ؟والله بی احترامی به ائمه است .

با ره ورسم توشعله از دلم سربکشد
به علم ها وکتل ها سر من سر نکشد
به تظلم بکشم نقش حسین بن علی(ع)
تا شرربارشودآن که نداردسرسودای علی (ع) (1780424) (alef-6)
 
hamid
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۰:۰۲:۵۲
سلام. مطلبتون خوب بود. یک نکته رو بگم و اینکه امسال روز عاشورا همه داشتند برای روضه امام حسین گریه میکردند و یکسری واقعاً دلسوخته ناله میزدند که یه نفر که فکر کنم فقط برای ناهار اومده بود روضه گفتش که چه خبره؟؟ چکار میکنید؟ چرا ناله میزنید؟؟ که مداح جوابش رو داد که اشکت نمیاد برو ببین دلیلش چیه. چرا همصدا با وهابیت ملعون یه سری چیزها داره اتفاق میفته؟
شکر خدا به دام شما دل اسیر شد
تا نوکر سرای شما شد امیر شد
هر کس گدای خان شما شد بزرگ شد
هرکس نشد، ذلیل و زبون و حقیر شد
باید حسین حسین کنید ای ملائکه
فطرس حسین گفت و پرید و سفیر شد
بی تو خزان تمام دلم را گرفته بود
با نامتان هوا چقدر دلپذیر شد
ای کاش حرف پشت سرم اینچنین شود
این هم جوان سینه زنی بود و پیر شد ...
این رو سیاه را تو بیا و زهیر کن
با یک نگاه عاقبتم را به خیر کن (1780591) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۰:۱۷:۴۰
چه کسی عزای امام حسین را به مشخره گرفته است؟ سخن از غلو مداحان و شاعرانی است که از این راه نان و آبرو می خرند و با آبروی سیدالشهدا بازی می کنند. سخن از کسانی است که سیران را سیرتر می کنند و به گرسنگی گرسنه ها چشم می پوشند. سخن از کسانی که کمر بسته اند بنام کربلا مبنای قیام سیدالشهدا را زیر خروارها شهر و مداحی خاک کنند.
کاش شعرا اجازه می دانند اهل فن و علما وارد این مباحث شوند و به جای اظهار فضل تسلیم بزرگان دین شوند. اگر همنشین علما بودید از دل خونشان باخبر می شدید. (1780611) (alef-6)
 
ایرانی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۰:۲۶:۲۴
السلام علیک یا اباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفناءک
علیک منی سلام الله ابدا ما بقیت وبقیه الیل والنهار ولا جعل الله اخر العهد منی
لزیارتکم ... (1780628) (alef-6)
 
حسن
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۱:۱۲:۳۸
چون غرض آمد هنر پوشیده شد صدحجاب از دل به سوی دیده شد

امام حسین برای امر به معروف و نهی از منکر قیام نمودند.اگر شیعه ایشان هستیم ما نیز به گونه ای سخن بگوییم که برای امر به معروف باشد نه آنکه خدای نکرده منکری را که خود ناپسند می دانیم برای پسند دیگران معروف جلوه دهیم
و منتقد را منکر همه تشیع معرفی کنیم.
"حسین وارث آدم " بود بیایید ما نیز وارث حسین باشیم. (1780679) (alef-6)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۱:۵۴:۰۴
بسم الله الرحمن الرحیم
أَلَا لِلَّـهِ الدِّينُ الْخَالِصُ ۚ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّ‌بُونَا إِلَى اللَّـهِ زُلْفَىٰ إِنَّ اللَّـهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ۗ إِنَّ اللَّـهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ‌
سوره الزمر آیه 3 (1780696) (alef-6)
 
محب اهل بیت
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۳:۱۶:۲۹
این جناب اسماعیلی بیچاره به نظر من چیزی غیر از واقع نگفته بود. مگر جز این است که خواندن هر که غیر از ذات اقدس اله به عنوان خدا شرک است. ایشان در مصاحبه اش گفته است کسانی که می گویند من حسین اللهی یا زینب اللهی هستم گفته شان با خط اهل بیت نمی خواند. این کجایش ایراد دارد؟ واقعا یک عده شده اند همان تاجر اشک در این دوره و زمانه و میخواهند به هر قیمتی اشک مردم را در بیاورند این که درست نیست. حتی حضرت آقا هم در یکی از سخنرانی های دو سال قبلشان خطاب به مداحان فرمودند که اینقدر به مردم نگویید بلند بلند گریه کنید . هر چند که همین کلام ایشان را هم برخی بر نتابیدند. برخی از حضرات مداحان و نه همه آنها هر سال داستان جدیدی از کربلا کشف می کنند و یا مسایلی نقل می کنند که به هیچ وجه مطابق واقع نیست و باید جلوی آن گرفته شود. به عنوان نمونه در همین محرم من در چندین مجلس ماجرای سخنرانی حضرت علی ع در مسجد و طلب آب کردن ابا عبدلله و آوردن آب توسط حضرت عباس و گریه امام علی و ... را شنیده ام . با اندکی جستجو می توانید جعلی بودن این داستان را پیدا کنید چرا که حتی در آخرین روزهای عمر شریف امام علی علیه السلام حضرت اباعبدلله جوانی حدودا سی ساله هستند و عباس کودکی دو سه ساله حال چگونه عقل و مرام وادبی که ما از سید الشهدا سراغ داریم به ما اجازه می دهد که چنین داستانی را قبول کنیم. مردی سی ساله با بی تابی طلب آب کند و کودکی سه ساله برای او آب بیاورد و سپس حضرت امیر هر دو را روی زانوی خود بنشاند و بگرید! نمونه دیگر که امسال توسط یکی از خطبای مشهور کشف شده است این است که هنگامی که حضرت قاسم اذن میدان خواست ابا عبدلله اجازه نداند و حضرت قاسم مجبور شدند که نامه ای را که پدر گرامیشان امام حسن ع به او داده بودند و فرموده بودند که پسرم هر وقت برادرم تنها شد این نامه را به او بده رو کنند و سید الشهدا پس از دیدن این نامه اجازه میدان دادند. در حالیکه هنگامی که حضرت قاسم به هنگام شهادت امام حسن به روایت تاریخ کمتر از یک سال داشتند! متاسفانه فضا آکنده است از این موضوعات که باعث می شود مردم به واقعیات کربلا هم کم اعتماد شوند. باید جلوی این انحرافات را گرفت. (1780713) (alef-10)
 
کلب الحسین
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۱:۱۵:۳۳
آقای محب اهل بیت!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اولا هیچ یک از این چهار بزرگوار نگفته که هرچی بر روی منابر و در تکایا گفته شود درست است. نامه این 4 هنرمند می گوید که ما باید دینمان را از معصوم بگیریم نه متفکران و روشنفکران غربی و شرقی.
ثانیاً آقای رضا اسماعیلی هم نگفته اند برخی از مرثیه خوانان، بلکه در اعلب شعرهاشان با ندای مرثیه خوان! احتمالاً با تمام مرثیه خوانان سخن گفته اند.
ثالثاً ماجرای تعویذی که امام مجتبی بر بازوی حضرت قاسم بسته اند در بسیاری از مقاتل ذکر شده است و شما به علت مطالعه اندکتان در این زمینه، تازه این موضوع را شنیده اید. همین.
رابعاً مرحوم آیت الله بروجردی که آخرین مرجع اعلم جهان تشیع بودند، در استفتائی که راجع به عزای امام حسین از ایشان می شود، می گوید: من در جایگاهی نیستم که دربارة عزای امام حسین حرف بزنم. حالا آقای اسماعیلی جایگاهشان از آیت الله العظمی بروجردی بالاتر است که به همین راحتی درباره مجلس عزای امام حسین حکم می دهند! (1781030) (alef-13)
 
آسودی
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۶:۴۶:۲۳
جناب کلب الحسین با سلام
قاعدتا "مرثیه خوان" با حماسه خوان و روضه خوان و نوحه خوان و .مداح و ذاکر و واعظ و خطیب و...الخ، تفاوت ماهوی دارد. و طبعا وقتی شاعر عمدا "مرثیه خوان" را از میان این واژگان برمی گزیند، تفاوت آن را با سایر واژگان می داند. از شما که مطالعاتتان بسایر است بعید است...
با این نوع خطاب شما یحتمل حضرت ابوالمعانی بیدل هم به همه مداحان و کلیه سیاهپوشان از جمله سیاهپوشان اهل بیت(ع)، بی حرمتی کردند:
بیدل، کَلَفِ سیاه پوشی نشوی
تشویشِ گلوی "نوحه کوشـ"ـی نشوی
بر خاک بمیر و همچنان رو بر باد
مرگت سبک است، بارِ دوشی نشوی!

و یا لابد باز بر طبق همین نوع تحلیل حضرتعالی وقتی به "زاهد" خطاب می کند، منظورش همه زهاد روی کره زمین است، از جمله نعوذ بالله و نستجیر بالله امام زمان(عج)! ؟؟؟:
"زاهد" که به مِی کشان تخلف دارد
بر اسلامش کفر تاسف دارد
عمریست که از عقیده باطل او
شیطان در ملک حق تصرف دارد!



::
و اینکه نامه چه شباهتی به تعویذ دارد؟؟؟؟؟ منتقد فوق کی از تعویذ بازو حرف زده؟؟؟ (در حاشیه: برخی مقاتل هم از نامه امام حسن که توسط مادر مکرمه حضرت قاسم به ایشان داده شده خبر داده اند، حال مقتل معتبر یا نامعتبر، بحث بر سر این نیست!)
::
بی زحمت تن آیت الله بروجردی را با این قیاسهای مع الفارغ در گور نلرزانید. مگر شاعر با خطاب قرار دادن فرد "مرثیه خوان" حتی روی کاغذ می تواند همه مرثیه خوانان و یا تمامی عزای سیدالشهدا را هجو کند؟ نمی دانم، شاید شما بتوانید این کار را بکنید...

::
دوست عزیز، دوره کلبی گری و عرفان قهوه خانه ای و عرفان قلندری سر آمده است. الآن شیعه حسین(ع) کسی است که حد اقل نیمی یا بخشی از قرآن را حفظ باشد. به اندازه سن و سالش اصول مذهب بداند. یا حد اقل این مقدار بفهمد که ضمن پرهیز از برخی شطحیات و غالی گری ها و به بار آوردن وهن در مذهب آن هم در انظار عمومی امت اسلام، نباید سطحی و شتابزده و عوامانه دلش را به "مرثیه خوانیِ" صرف خوش کند. و نیز نباید به قول شریعتی از حسین(ع) فقط زخم تنش را نشان مردم بدهد. و نباید از نواب عام و خاص امام عصر(ع) سبقت بگیرد. و نیز از مراجعی که فتواهایی در این زمینه صادر کردند. مثل مقام معظم رهبری و آیت الله مکارم و...الخ. قاعدتا آنها بیشتر از شما و برخی دیگر توانمندند خود را جهراً "کلب الحسین" بخوانند و یا قمه بزنند و یا صورت بخراشند و یا مثل دیسکوهای غربی و به قول رضا اسماعیلی "سین" "سین" به جای حسین حسیت به کار ببرند و 4 تا روایت هم دست و پاکنند که فعلشان موجه باشد!
آقای اسماعیلی با مختصری ضعف تألیف، تذکرات درست و به هنگامی داده. و تنظیم کنندگان این نامه به دور از دقت و اخلاص کمی شتابزده اقدام کردند. با رویکرد این حضرات پروین اعتصامی با «محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت» لابد اصل امر به معروف و نهی از منکر را در مقابله با آیات قرآن هجو کرده. و یا حضرت حافظ یا «می خور که حافظ و مفتی و محتسب...» لابد همه ارباب صلاح را تا قیامت منافق خوانده. و یا جامی با «صد شکر که "سگ سنّی" و "خرشیعه" نیَم» لابد امت اسلام را در زمره غیر انسان به حساب آورده! واقعا این نوع برداشت و تفسیر از یک نویسنده یا شاعر خجالت آور است!
---------------------------------------------------------------------------------------
سایت محترم الف، واقعا شما حتی به یک کارشناس با سواد شعر آیینی و یا یک کارشناس تاریخ تشیع دسترسی ندارید که چنین نامه ای را منتشر می کنید؟؟ واقعا در شأن شما نیست! (1781757) (alef-13)
 
سعید
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۳:۵۶:۰۰
لطفا کامنت آقای مهران محمودی رو به عنوان مطلبی مستقل منتشر کنید. لااقل از این نامه خیلی متین‌ تر و مستدل‌ تر سخن گفته اند. (1780717) (alef-10)
 
حسین
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۸:۰۸:۰۶
1
دوستان عزیزی که این نامه را نوشته اند به همان نسبت که در شعر دستی دارند آیا دین شناس و دین فهم آن هم در حد نقد شهید مطهری هستند؟
اگر شما به خود اجازه میدهید که نظرات شهید مطهری (که به فرمایش حضرت امام همه آثار ایشان خواندنی است) را نقد کنید، چطور یک شاعر یا غیر شاعر مجاز نیست که به برخی از شیوه ها نگاهی انتقادی داشته باشد؟؟؟ آیا این است آن آزادگی که شما از حضرت ابی عبدالله آموخته اید؟؟؟ البته که شما دین دارید!
2
آیا دین و مکتب پویای شیعه آنقدر کوچک و محدود است که مرزهای آن را تنها درک حضرتتان مشخص می کند؟؟ یعنی به هیچ وجه نمیشود از منظری دیگر به آن نگریست؟؟
3
یک سوال:
شما دوستان که با شور و غیرت دینی، بیانیه صادر کرده اید! ضمن احترام و تشکر از این عملتان (که شک دارم خیرخواهانه باشد خصوصا با عنایت به لحن صمیمی و امربه معروفی اقای حبیبی در نامه اول خود) آیا تاکنون مطلبی و حادثه ای به این عظمت قلبتان را جریحه دار نکرده است؟؟ شما که دم از ناصبی شناسی و حب و بغض اهل بیت میزنید جدا از هرگونه موضع سیاسی بفرمایید همین سالهای اخیر حوادثی از قبیل کاریکاتور پیامبر، فیلم توهین به قرآن، و یا آتش زدن قرآن و ... اتفاق نیفتاد؟؟؟ قبر حجر بن عدی که نبش شد هنوز به همان حال است چطور آنجا اثری از هیچکدامتان دیده نشد؟؟ حجر بن عدی هم ناصبی بود؟؟؟؟ برای محکوم کردن قضیه هیچ اجباری و الزامی به حمایت از بشار اسد هم نبود!
مسلما اسلام شیک و مجلس روضه و عظر گلاب و شله زرد و حلیم و استخاره و انگشتر عقیق و تعبیر خواب، جذاب است اما اگر خیلی تعصب دینتان بالا زده به اقتدای مولای مظلوم ظلم ستیز کربلا که شما یاور اویید این صجنه ها را هم ببینید.
4
ضمن تشکر از شما و احترام به زحمتی که کشیدید خواهشی دارم و آن اینکه در حد خودتان باشید و خود را مرکز جهان نبینید
5
دوستی می گفت روز عاشورای امسال دم ظهر کنار عزاداریها در خیابانی زیر انداز انداخته بودند و جماعتی ایستاده به نماز. هیاتی عبور میکرد توقف کردند و مداح پشت بلند گو فرمود: خدایا به نماز ظهر سیدالشهدا مریضها را شفا بده و چند دعای دیگر. بعد هم راهشان را گرفتند و رفتند! مریضها ماندند و نماز!
من ترجیح میدهم مریض ظهر عاشورا باشم تا آن مداح! (1780779) (alef-13)
 
مهران
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۶:۴۴:۰۱
درود بر شیر پاکی که خوردی
خداوند خیر به زندگیت بده برادر و با هم‌نامت محشورت کنه (1781754) (alef-10)
 
منتظر
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۰۸:۲۴:۰۴
متاسفانه يكي از مشكلاتي كه بچه مذهبي هاي ما دارناينه فكر ميكنن فقط خودشونن كه درست ميگن و بقيه همه چرت و پرت ميگن! سخنان اينگونه با منتقدان و مخالفان نشانه ادب و درك و شعور بالا نيست ...... (1780794) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۵:۵۲:۳۸
یکی از ویژگی هایی هم که دشمنای دین دارن اینه که یه جوری حرف می زنن که ما خوشمون بیاد
اشکال ظاهری توش پیدا نکنیم
بگیم به به
چی گفت!
اما یواش یواش شبهه ایجاد می کنن
یواش یواش با امام معصوم در می افتن که نفهمیم چی شد خیلی عصبانی نشیم ازشون دفاع هم بکنیم
اما ما سخنان امامانمون رو داریم
واضح ترینش زیارت ناحیه ی امام زمان
باید برای مصیبت امام حسین گریست
چون امام زمان گریه می کنه
چون اون گفته
هی دنبال دلیل نباید گشت
باید گفت چشم
عاقبت بخیری در چشم گفتن به ائمه است (1781649) (alef-10)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۰:۴۹:۱۹
این نوشته فاقد هرگونه استدلال بودو فقط قصد سوار شدن بر گرده احساسات مردم را دارد (1780975) (alef-13)
 
شناسا
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۱۳:۱۴:۱۲
جوابیه های آقایان مهران محمودی و حبیب بسیار مستدل و جالب بود. اجرشان با اهل بیت(علیهم‌السلام). اما با شناختی که سالهاست از آقای شهرام شکیبا دارم و از نادر مواردی است که ایشان "سید" را در ابتدای نامشان یدک می‌کشند، بیشتر از این که از امضایشان پای متن مذکور تعجب کنم، خنده‌ام گرفت. شهرام خان ! آقای رضا اسماعیلی و مانندگان ایشان همانند که می‌نمایند، اما شما هم همینید که می‌نمایید آیا؟ امیدوارم کاملاً متوجه منظورم شده باشید؛ هم شما و هم حضرت مدرس! افسوس در زمانه‌ای قرار داریم که سنگ‌ها بسته است وگرنه خود بهتر می‌دانید که منظور نظر امثال اسماعیلی کیانند که زودتر دانسته‌اید! یاعلی (1781254) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۷ ۲۰:۳۹:۰۴
با سلام به برادران عزیز والا حقیر بر این عقیده هستم که متاسفانه در عزاداری امام حسین ع بعضا دوستان مداح کج روی میکنن و به هر دلیل که خودتون در جریانید از الفاظ و اداهایی استفاده میکنن که در شان صاحب عذا نیست .بنده اصلا به این شعر و نامه عزیزان مداح کاری ندارم ولی حتی در عزاداری شهر ما زنجان که شهر شور حسینی و انشاا.. که شعور حسینی هم باشه!!!؟؟؟ هست مداحان از عبارات عجیبی در این دسته های مشهور جهانی استفاده میکنن خواسته یا ناخواسته توهین میکنن و بی ادبی رو رواج میدن و ذهنیت پاک مردم رو خدایی نکرده نسبت به صاحب عزا خدشه دار میکنن
همین سال قبل اگه اشتباه نکنم تو همین دسته ها که صدا و سیما متاسفانه پیاز داغش رو زیاد میکنه و عوض ساخت برنامه های فخیم در شناساندن فلسفه کربلا و سرور و سالار شهدا دسته مستقیم از چند کانال پخش میشه بنده در نزدیک مداحان در وسط دسته بودم که مردم اطراف مداح حرکت میکردن که آقای مداح مشهور شهر شعور حسینی !عبارتی استفاده کردن که ترجمش به فارسی بدون کم و کسر میشه:"چیه جم میشید دور این ماشین اینجا یه سگ بستن ،که سگ امام حسینه و اون منم "
بنده از شما سوال میکنم این جمله در دسته مشهور شهر انشا.. شعور حسینی! توسط مداحی در این سطح و شهرت یعنی چه؟ و آیا استغفرا.. این توهین به صاحب عزا نیست؟
البته متذکر بشم همه مادحین شریف رو نمیشه جمع بست و خدمتشون جسارت کرد که مادحین عزیز متذکر و یاد آور عاشورا هستن و اجرشون با امام حسین انشاا..
به یاد آهنگران و اون مداح امام بزرگ ما امام خمینی ره و ... و ... افتادم که تعدادشونم کم نیست و روز به روزم بیشتر میشه که اجرشون با صاحب عزا انشا... (1782228) (alef-6)
 
salar
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۰:۴۵:۲۵
اگر خدای نكرده هدایت و خرافات‌روبی و زدودن عوام‌زدگی نباشد، ممكن است خدای ناكرده بر سر اسلام بیاید آنچه را كه «امویّ»ها آوردند.
آیت الله جوادی آملی (1782902) (alef-13)
 
احمدی
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۱:۰۲:۵۳
لطفا جو گیر نشوید مخصوصا اقا مرتضی با این روایات مرسله و وروات ضعیف و مجعول نمتوان بدعت ها را توجیه کرد ؟امروز تحقیر شیعه تو سط مداحان دنیاپرست
،غلات،بی محتوا وریا کار بلایی شده بر منابر علما و اهل علم. 90 در صد این مداحان
دروغ گو ،جاعل ،غیر محقق و عوام زده اند و گفته های اینان دستا ویزی شده بر حمله وهابیان به شیعه و ایران. این جاهلان می گویند اگرهیچ عملی انجام ندهی ،نماز نخوانی ،رفتار درست اجتماعی نداشته باشی ،و هر عمل گناه چه کبیره و چه صغیره انجام بدهی و حقوق مردم را پایمال کنی با شرکت در مجلس امام حسین وابوالفضل العباس علیهما السلام تو بخشیده شده ای و اهل بهشتی!!!!!
و از شفاعت امام برخورداری! امام حسین (ع) امده تاانسان تربیت کند . سیره پدرش و جدش را در تبعیت از شرع احیا نماید،منکرات ازبین برود،دروغ ها کم شود،
گران فروشی ها و کم فروشی کم شود ،نفاق و تظاهر و چاپلوسی ها از بین برود
نزول،چشم هم چشمی ها ،تکبر و تفاخر،اسراف و تبذیر ازبین برود،محبت ها و عواطف تقویت شود و عقلانیت در رفتار ها اعمال گردد.صدا وسیما مصلحت شیعه و اهداف قیام کربلا فاصله دارد (1782928) (alef-13)
 
علي
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۱:۲۳:۰۸
با سلام به همه رهروان واقعي امام حسين ( ع ) . اقايان كه خودتون را كاسه داغتر از اش ميدانيد يادتون باشد كه افراط و تفريط در هر موردي تباه كننده هست چرا فكر ميكنيد موضع حق و مطلقي داريد اجازه بدهيد ديكران نيز اظهار نظر كنند و مطمئن باشيد موضع گيري افراطي افرادي مثل شما موجب برداست سطحي افراد جامعه از دين ميشود در صورتيكه ما بايد از رهروان واقعي راه امام حسين ( ع ) باشيم و از دروغ گفتن دزدي كردن تظاهر كردن ريا كردن و رفتارهاي ضد اخلاقي و . . . . پرهيز نماييم (1782972) (alef-13)
 
عابر
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۳:۰۳:۲۱
اسلام به ذات خود ندار عیبی
هرعیب که هست از مسلمانی ماست (1783111) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۶:۰۹:۲۹
با سلام خدمت همه دوستداران ائمه اطهار و شهدای صحرای کربلا تعدای از نظرات موافق و مخالف را خواندم و خسته و متاثر شدم که چرا تحمل یک انتقاد را نداریم و افراط و تفریط می کنیم خلاصه بحث این است که همانگونه که بزرگان دینی ما هم می فرمایند مطالب خرافی را وارد عزای حسینی نکنیم و حتی مصیبتها طبق مقتل های معتبر خوانده شود و بدانید که با موارد نا معتبر و حرافی اگر یک نفر را جذب کنید ده نفر را ترد خواهید کرد . (1783438) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۱۶:۴۱:۳۷
سلام این مطلب رو در سایت عبدالجبار کاکایی دیدم
حیف دیدم دوستان هم بی‌بهره بمانند از آن

شما بخشی از موقوفات مکتب امامیه هستید. تنوع و تکثر لازم است، چون مخالفان شما هم متنوع و متکثرند از کلب آستان تا عالم ربانی در این بارگاه شریف، محل اعتبار دارد. البته متاسفانه در این سال ها ترتیب و توالی از اعلا به ادنا در تزاید بوده است از طرفی اثر چشم گیری در حوزه معرفت علوی منتشر نشده، اما از طرف دیگر وسعت میدان ارادت، چشمگیر تر شده است .

تشیع صفوی بر منهاج کتب حدیث و روایات نقش گسترده ای در اقامه عزای حسینی داشت. نشر معارف اهل بیت در حوزه های علمی قم و نجف و بیروت به وفور صورت بست و نفس گریستن بر منابر وعظ مورد تقدیس قرار گرفت. شک نداریم که گریه امام جعفر صادق ع با گریه فلان مداح و روضه خوان از حیث معنی و معرفت تفاوت دارد.پس از خداوند بخواهیم اگر توفیق گریه هم نصیب می کند از نوع گریه آگاهانه و ستم ستیز موسس مکتب شیعه باشد، نه معاملات نیازمندان شفاعت و آمرزش .

شایسته است کلاب آستان مقدس معزای حسینی، ضمن اظهار خاکساری، جانب حرمت "جاعلکم فی الارض خلیفه" را داشته باشند و در این کار مبالغت بیش از حد نکنند که اصل شهادت سالار شهیدان بر منهاج دفاع از نص شریف قدسی و سنت نبوی بود .

امید که روشنگری عالمان ربانی بر سیر تزاید ادنا به اعلا بیفزاید چه این نا همگونی در ارادت به مکتب علوی اغلب زمانی روی می دهد که" علماء امتی " در نشر علم و آگاهی کوتاهی می کنند و ساقی مجلس می فزونتر در پیاله ی معربدان و مستان و قلندران و رندان می ریزد. (1783476) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۸ ۲۳:۳۳:۳۱
انچه که در این عزاداری ها می بینم باعث شده سال ها عزاداری نرم (1784089) (alef-13)
 
۱۳۹۲-۰۸-۲۹ ۱۱:۵۶:۳۴
می گویند: حاجب بروجردی، قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین، علی (ع) سرودند که شاه بیت آن این بود :

حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!

همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خواب ایشان آمده و فرمودند:
اگر چه محاسبه در دست ماست اما اگر اجازه بدهی من بیت آخر شعرت را اصلاح کنم!
حاجب عرض می کند:
یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست!

حضرت علی(ع) میفرماید پس بیت آخرت را اینگونه بنویس:

حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن ... (1784698) (alef-6)
 
یثنا رمضانی
۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۰۴:۱۸:۴۵
از صمیم قلب متأسفم برای کسانی که جلوی مبارزه با خرافه می ایستند و اسمش رو میذارن غیرت دینی!!!
کی گفت برای امام حسین عزاداری نکنین؟
کی گفت عزای امام حسین کم داغیه و این مصیبت رو زیر سوال برد؟
کی گفت اسم امام رو درست ادا کردن خلاف شرعه؟
قبول دارم که این روزها تنها مشکل و دغدغه ما تو حوزه ی عزاداری مسئله ی آسیب شناسی عزاداری و بررسی و مقابله با آفت ها نیست اما این از اهمیت موضوع کم نمیکنه
حالا که بین ایییییییییین همه شاعر، یکی پیدا شده که هنرمندانه بهمون گوشزد میکنه حقیقت عزاداری چیزی دیگریست و این آفات به دین آسیب میزنن، به جای تأمل روی حرفهاش باید شروع کنیم به تخریبش؟؟؟؟
راست گفتن که حرف حق تلخه مث زهر مار (1786217) (alef-13)
 
محمد
۱۳۹۲-۰۸-۳۰ ۱۱:۵۴:۰۵
ای همه شماارادتمندان به سیدالشهدا(ع)چه شاعرمحترم وچه آن چهارمنتقد.نه تحمل نقد داریم نه نقد منصفانه. بیاییم میزان را حماسه حسینی شهید مطهری قراردهیم که هم دفاع از اشک ستم ستیز است هم نفی خرافه. (1786524) (alef-13)
 
عبدالحسین
۱۳۹۲-۰۹-۰۱ ۱۴:۴۶:۲۶
برادر عزیز سلام .حتما میزان مرحوم مطهری نیست وقتی امام صادق و امام باقر و اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) هستند.چرا این قدر سطحی و کوتاه می اندیشی!!!!!!!!!!!!میزان محمد و ال محمد اند (علیهم صلوات الله اجمعین) نه که روایات متقن و بین درباره عزاداری و کیفیت آن فرموده اند نه یک عالمی که حتما به حکم معصوم نبودن اشتباهات فراوانی دارد.و نه یک کتاب که مجموعه سخنرانی های ایشان است که حتی فرصت باز نگری در آن را در زمان حیاتش نداشته...کمی انصاف داشته باش (1788368) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.