ایلنا: فيلم سينمايي سعادت آباد به كارگرداني مازيار ميري اين روزها درحال اكران است. فيلمي كه به مشكلات پنهان بزرگترين طبقه ايران يعني طبقه متوسط پرداخته است. به همين بهانه با همايون اسعديان(تهيهكننده) به گفتگو نشستهايم.
اسعديان بدون اشاره به بخش كارگرداني فيلم از استقبال مردم از اين فيلم سخت به ايلنا ميگويد: هرچند در اين فيلم هنرمندهاي استار حضور دارند اما من معتقدم اگر يك فيلم مايههاي دروني نداشته باشد؛ فقط يك هفته در اكران دوام دارد و بعد سقوط ميكند زيرا امروز باوجود وسايل ارتباط جمعي اما بازهم تاثيرگذارترين تبليغ؛ تبليغ شفاهي است.
وي با اشاره به نقد پنهان كاري و دروغ در اين فيلم گفت: اينگونه فيلمها مانند يك آينه عمل ميكنند. هرچند تلخ است اما افراد را به فكر وادار ميكنند زيرا تك تك ما را نقد ميكند.
اسعديان درباره ويژگيهاي طبقهاي كه در فيلم بهعنوان
تناقض در اين طبقه يك آشفتگي را به دنبال دارد. هر فردي هر عملي را كه دوست دارد انجام ميدهد و براي آن توجيه ميآورد.حتي افراد در اين طبقه براي رشد خود پا روي شانهي همسايه و دوست خود نيز ميگذارند.
طبقه متوسط نشان داده ميشود، ميگويد: در ايران يك طبقه متوسط وجود دارد كه در سالهاي اخير رشد گستردهاي داشته و بسيار هم تاثيرگذار بوده است. اين طبقه يكدست نيست.از آنجاكه بسياري از تازه به دوران رسيدهها نيز در اين طبقه حضور دارند، اين طبقه ريشهدار نيست لذا مطالبات و خواستههاي آنها يكدست نيست.
وي ادامه داد: تناقض در اين طبقه يك آشفتگي را به دنبال دارد. هر فردي هر عملي را كه دوست دارد انجام ميدهد و براي آن توجيه ميآورد.حتي افراد در اين طبقه براي رشد خود پا روي شانهي همسايه و دوست خود نيز ميگذارند.
اسعديان با مقايسه طبقهي متوسط و بورژوا در ايران با اروپا اعتقاد دارد: هر دو طبقه متوسط و بورژوا در ايران در يك شكل بندي و پروسه درست رشد نكردهاند و عموما تولدهاي ناقصي دارند كه در نتيجه از يك ناهنجاريها رنج ميبرند. اما در اروپا؛ اين طبقهبندي در يك پروسه ۲۰۰ يا ۳۰۰ ساله شكل گرفته است لذا ميبينيم كه در اروپا به هنر اهميت ويژه داده ميشود و طبقه بورژوا در فرآيندهاي هنري شركت ميكند و از هنرمندان حمايت ميكند اما در ايران با يك آشفتگي در رفتار مواجهيم.
اسعديان درباره علت اصلي چنين رفتاري ميگويد: اين آشفتگي حاصل مجموعهاي است كه از يك زايش طبيعي بوجود نيامده و در بستري رشد كرده كه تمام مباني اخلاقي آن نه تنها بههم ريخته بلكه دگرگون شده است.
كارگردان فيلم طلاو مس ادامه داد: در دورههاي گذشته اگر فردي رشوه نميگرفت با افتخار اين امررا اعلام ميكرد اما امروز اگر كسي رشوه نگيرد يا زد و بند نكند؛ بيعرضه خطاب ميشود.
اسعديان يكي از دلايل تغيير مفاهيم اخلاقي و اجتماعي را بيماري بخش اقتصاد ميداند و ميگويد: امروز يك بستر اقتصادي درست وجود ندارد يعني سرمايه مسير درستي را طي نميكند و دلالي رشد
در دوره جنگ؛ يك سرمايهداري زالووار از فضاي جنگ استفاده كرد و خود را گسترش داد و باعث نابساماني در ساير بخشها شد. گسترش حضور دلالي و سرمايهداري زالووار دركنار آشفتگي و نابساماني بوركراسي و سيستم بانكي كه به نظر من بعداز جنگ بيشتر هم شد، باعث رشد يك شبه براي گروه بسياري شد.
گستردهاي داشته است البته دلالي حاصل امروز ديروز يا سالهاي اخير نيست بلكه ازنظر من از دهه ۶۰ شروع شده است.
وي ادامه داد: در دوره جنگ؛ يك سرمايهداري بوجود آمد كه زالووار از فضاي جنگ براي سودبري و رشد خود استفاده كرد و اين طبقه خود را گسترش داد و باعث نابساماني در ساير بخشها شد. گسترش حضور دلالي و سرمايهداري زالووار دركنار آشفتگي و نابساماني بوركراسي و سيستم بانكي كه به نظر من بعداز جنگ بيشتر هم شد، باعث رشد يك شبه براي گروه بسياري شد.
وي ادامه داد: رشد يك شبه در بخش اقتصادي باعث ضربه زدن به بخش فرهنگ ميشود زيرا ميتوان در بخش اقتصاد با رانتخواري به پولهاي كلان دست يافت و از يك جايگاه اجتماعي در ظرف كمتر از يك سال به جايگاه ديگري رسيد اما فرهنگ افراد و جامعه به اين سرعت رشد و تغيير نميكند.
اسعديان با اشاره به شخصيتهاي فيلم سعادت آباد ادامه ميدهد: همين دليل باعث ميشود كه شما به پنهان كاري روي بياوريد و يكسره دروغ بگوييد و براي حفظ خود هركاري را كه ميتوانيد انجام دهيد.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا چنين جامعه و افرادي از زندگي خود لذت ميبرند يا خير؛ گفت: بخشي از اين طبقه امروز در چنبره پنهانكاري خود گير افتاده است و بخشي از آنها نيز تعريف خود را از لذت تغيير دادهاند و از اين پنهان كاري و دروغ لذت ميبرند و گروهي نيز هرچند اين امر و رفتار را قبول ندارند اما به خاطر مسائل ديگر به اين نوع زندگي تن دادهاند.
اسعديان در پاسخ به اين سوال كه آيا اين وضعيت را حاصل يك بياخلاقي ميداند يا يك اخلاق سودگرايانه، ميگويد: امروز اين ناهنجاري به اندازهاي رشد كرده است كه تعريف مفاهيم و معناي كلمات نيز عوض شده است و كارفراتر از اين مسائل است.
اسعديان درباره آينده چنين جامعهاي ميگويد: امروز مباني جامعه بههم ريخته است و اصلاح آن ظرف ۵ ساله و ۱۰ سال امكان برابر نيست. ناهنجاري رشد كرده است. اصلاح چنين جامعهاي؛ دو نسل طول ميكشد زيرا كودكان امروز به رفتار بزرگسالان خود نگاه ميكنند و براي حل اين مشكل يك عزم عجيب و غريب ميخواهد.
وي ادامه داد: اين ميان وظيفه هنرمندان هشدار دادن است و بايد به مديران و جامعهشناسان ترس از وجود چنين جامعهاي را القا كنند.