نظر منتشر شده
۳۷
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 177244
در تعريف تنبلي اجتماعی
محمدرضا جوادي يگانه*، 12 بهمن 91
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۱۳
تنبلي به معناي تن پروري، بي كارگي، كاهلي و اهمال و سستي به كار رفته است. (فرهنگ فارسي ج ۱ ص ۱۱۴۷) برخي جامعه شناسان «تنبلي اجتماعي» و کرختي و رخوت اجتماعي (social inertia)را مترادف دانسته و رشد كند حركت اجتماع را «تنبلي اجتماعي» ناميده اند.

در اين تعاريف مضمون هايي مثل عدم پذيرش تحولات جديد و قبول تداوم حركتهاي نامنطبق با حيات اجتماعي را از مختصات تعاريف «تنبلي‌اجتماعي» مي‌دانند. (ساروخاني، ۱۳۷۰: ۷۰۷) پيامبر اسلام (ص) ويژگي‏هاي انسان تنبل را چنين برمي‏شمارد: «عَلامَةُ الْكَسلانِ اَرْبَعَةٌ: يَتَواني حَتّي يُفرِّطَ وَ يُفَرِّطُ حَتّي يُضَيِّعَ وَ يُضَيِّعُ حَتّي يَأثمَ وَ يَضْجَرَ.»«نشانه‏ هاي تنبل، چهار چيز است: به اندازه‏اي (در كار) سستي مي‏ورزد كه به كندي و تفريط مي‏گرايد، و چنان كندي مي‏كند كه (اصل كار را) فرومي‏گذارد، و چندان فروگذاري مي‏كند كه گنه‏كار می شود، و دل مرده مي‏شود.»

تنبلي دو حالت دارد: تنبلي فردي و تنبلي اجتماعي. تنبلي فردي (که از آن، علاوه بر laziness به temporal dilemma هم ياد شده) حالتي است که فرد ميان دو انتخاب مخير مي شود، يکي لذت آني و ديگري نفعي شخصي در آينده که براي کسب آن نفع، بايد از اين لذت گذشت. درس خواندن در ايام نوجواني و جواني براي فراگيري دانش، قبولي در کنکور و کسب تخصص نمونه هايي از نفع هايي است که براي آن بايد از گفت و شنودهاي دوستانه، خواب شبانه، تفريحات، تماشاي تلويزيون و... گذشت.

نوع ديگر تنبلي، تنبلي اجتماعي است. تنبلي اجتماعي گاه محصول تنبلي افراد جامعه و برآيند تنبلي آنها است. يعني وقتي کثيري از افراد، بي عمل و لذت طلب هستند، در سطح جامعه نيز اين فرايند مشاهده مي شود (اين امر، به تعبیر ریمون بودن، اثر تشديد کنندگي منتجه نظام هاي وابستگي متقابل است). اين نوع از تنبلي‏، پيامدهاي متعدد دارد. پايين بودن سطح بهره وري اداري، عدم اقبال به کار طولاني مدت و سخت و... و پديده نوظهوري به نام بين التعطيلين، از اين نمونه است. بين التعطيلين وقتي است که تمام افراد جامعه تمايل به تنبلي دارند و نظام اداري هم ازآن تبعيت مي کند، يا تعطيلي روزنامه ها و ادارات (بصورت غيررسمي) در پانزده روز اول فروردين.

اما بعد ديگر تنبلي اجتماعي حالتي است که ريمون بودون در کتاب منطق اجتماعي (۱۳۶۴) آن را اثر منتجه نظام هاي وابستگي متقابل مي داند. يعني افراد سطح فردي رفتاري نسبتا مطلوب دارند، اما اين رفتار در سطح جمعي به نتيجه مطلوب منتج نمي شود. دليل آن هم ناهماهنگي در سطح نهادهاي اجتماعي است. فرضا وقتي که تلويزيون برنامه هاي جذاب و آگهي هاي طولاني مدت خوش ساخت پخش مي کند، هدف آن در اينجا کسب درآمد و جذب مخاطب است ولي در عوض مخاطب خردسال و نوجوان به جاي انجام تکاليف، به تماشاي تلويزيون جذب مي شود، و محصول آن، عدم موفقيت نظام آموزشي است. زياد بودن ميزان تعطيلات در ايران، نمونه اي از اين نوع از تنبلي است. يعني برعکس بين التعطيلين که خواست عمومي است، تعطيلات در ايران، پديده اي است که دلايل (عمدتاً) مذهبي دارد، اما نتيجه آن وقفه هاي زيان آور در فرايند کار است و در نتيجه پايين آمدن بهره وري، يا عادت به کار منظم.

اما برخي از انواع صوري که امروزه به عنوان تنبلي ذکر مي شود، در موقعيت هايي است که فرد وقتي قرار است کاري را براي ديگران انجام دهد، تنبلي مي کند؛ ولي همين فرد هنگام کاري که مربوط به خودش باشد، تنبل نيست. ادبيات رايج در باب تنبلي اجتماعي در دنيا، بيشتر به موضوع کارگران و تنبلي در محيط کار باز مي گردد، که از نوعي است که ذکر شد. اما، با دقت بيشتر در اين موارد، نمي توان آنها را تنبلي به حساب آورد، بلکه اينجا، بيشتر سهل انگاري و سهل گيري کارفرما و فقدان وجدان کاري کارگران است و نه تنبلي اجتماعي. و اين يک رذيله اجتماعي است، اما نه از نوع تنبلي.

مثال هايي از تنبلي اجتماعي، موضوع را روشن تر خواهد کرد. مثال رايج آن درس نخواندن است. دانش آموزان و دانشجوياني كه که درس نمي خوانند‎؛ عمر را به بطالت سپري مي کنند؛ در روياهاي طولاني و دور و دراز به سر مي برند، روياهايي که آنها را برجسته، ثروتمند، معروف و سرشناس کرده است؛ به کوچکترين مناسبتي و به بهانه هاي واهي از کار جدي و سخت دست بر مي دارند؛ و هميشه به دنبال ميان بر هستند، راهي که آنها را سريعا به ثروت، به شهرت، و به قدرت برساند؛ حتي گاه انتخاب هايي مي کنند دشوار و خطرناک، كه حال و هواي دوره جواني، ‏اجازه چنين تهوري را به آنها مي دهد. داستايوسکي در برادران کارامازوف به موردي اشاره مي كند كه افراد حاضرند جان خود را براي يك ايده به خطر بيندازند، اما حاضر نيستند كه چندين سال براي آن ترويج آن ايده، سخت كار كنند و تحصيل كنند. همين ماجرا امروزه در فعاليت هاي سياسي برخي از دانشجويان نيز مشهود است. يعني برخي ساعت هاي متمادي براي يك ايده و فكر و طرفداري از يك نظريه سياسي اردو مي گذارند و سخنراني ترتيب مي دهند و ... اما وضعيت درسي اشان چندان مطلوب نيست و لذا بعد از اتمام دوره تحصيل، ديگر اثري از آن شر و شور نيست و به افرادي معمولي (البته با خاطرات خوش از دوران دانشجويي) تبديل مي شوند.

مورد ديگر در باره تماشاي تلويزيون است. تماشاي يک برنامه مطلوب، ناپسند نيست، اما گاه فرد چندين دقيقه پيش و وسط برنامه، آگهي بازرگاني تماشا مي کند و اين زمان ها، اصولا ربطي به تماشاي آن برنامه ندارد و مي توان بجاي آن روزنامه خواند يا کتاب خواند، ولي بسياري چنين نمي کنند و از پاي تلويزيون تکان نمي خوردند. ميزان بالاي تماشاي تلويزيون در ايران (حدود سه ساعت در روز) از موارد تنبلي است، چه بسيار فيلم و سريال ها که در گذشته با لذت ديده ايم و براي اکنون ما هيچ فايده اي ندارد، چه بسيار مسابقات تلفني با «جايزه ارزنده» که ساعت ها وقت صرف كرده ايم تا تا وارد آن مسابقه شويم، يا اخباري که دنبال کرده ايم و هيچ ارتباطي به ما نداشته است، مدتهاي مديد بجاي ورزش کردن، تنها ورزش ديگران را تماشا کرده ايم و... اكنون از آنهمه وقتي كه صرف شده، هيچ اثري نمانده بجز يك لذت زودگذر كه حتي شيريني آن لذت هم نمانده است.

اتلاف وقت فراوان در مسير رفت و آمد نمونه ديگر است. تمايل زياد به استخدام در ادارات دولتي و عدم تمايل براي کسب تخصص و مهارت و کارآفريني نمونه هاي ديگر تنبلي هستند. كم نيستند دانش آموزان و دانشجوياني كه داشتن مدرك را براي پيدا كردن كار كافي مي دانند و هيچ تلاشي براي كسب مهارت هاي اضافي ندارند. اقبال به گلدکوئست هم نمونه ديگري است از تمايل به داشتن ثروت، بدون تلاش جدي و چندساله براي کسب آن.

در نقطه مقابل تنبلي، حالتي از زيرکي، زرنگي و حسابگري وجود دارد که از آن به خودمداري (egoism) يا خودخواهي افراطي ياد مي شود. در اين حالت، فرد ميان نفع شخصي آني و نفع جمعي درازمدت، نفع شخصي آني را انتخاب مي کند، بي توجه به اينکه آيا دنبال کردن نفع آني شخصي، به زيان جمعي که وي يکي از اعضاي آن است، منجر خواهد شد يا خير.

در برخي از مواقع، خودمداري کثيري از افراد يک جمع، به زيان همه افراد آن جمع منجر خواهد شد، يعني افراد به دليل زياده طلبي و زرنگي بيش از حد، هم به خودشان زيان مي رسانند و هم به ديگران. از اين موقعيت ها به دوراهي اجتماعي (social dilemma) ياد مي شود. يک نمونه آشناي دوراهي اجتماعي، زرنگي و خودمداري رانندگاني است که در ترافيک جاده هاي باريک تهران به شمال، در تعطيلات و ايام نوروز، مي خواهند از هر راهي که پيدا مي کنند، اندکي زودتر برسند و لذا از مسير مقابل مي روند. صف طولاني يک طرف و خلوت بودن طرف مقابل وسوسه کننده است و تعداد اندکي از رانندگان در ابتدا، خودخواهانه قانون شکني مي کنند و ديگران هم به تقليد آنان يا براي آنکه عقب نمانند از آنها پيروي مي کنند و نتيجه مي شود کلاف سردرگمي از ماشين ها که در نهايت مسير سه چهار ساعته گاه تا ۱۳ ساعت طول مي کشد و همه (از جمله خود آن رانندگاني که به خيال خود زرنگي کرده اند) زيان مي بينند.

یک بار دیگر بر جزییات تعریف تنبلی و نحوه برخورد افراد با آن تاکید می شود تا عناصر انتخاب عقلانی در آن برجسته شود. تنبلی را به دو صورت می توان تعریف کرد:
۱) عدم تحرک و تلاش برای تمدید وضع موجود و عدم تغییر آن. که شبیه به محافظه کاری است. این نوع از رفتار، برای جوامع و افراد عقب مانده بیشتر مناسب است. یعنی ترجیح در این است که وضع موجود، هر چند از آن لذت برده نمی شود، حفظ شود. روسو در قرارداد اجتماعی چنین تعریفی از تنبلی دارد. یعنی عدم تلاش برای تغییر.

۲) تعریف دیگر در ترجیح از عدم فعالیت و لذت بردن از لذایذ آنی بجای تلاش برای کسب نفع آتی است. این تعریف چهار بعد دارد: ترجیح، لذت بردن فعلی، لذایذ آنی، تلاش برای کسب، نفع آتی

الف. مساله اساسی در اینجا این است که آیا فرد انتخاب می کند یا بر اساس جبرهای محیطی و اجتماعی پیش می رود و اصولا افراد انتخاب می کنند یا رفتار انجام شده را توجیه می کنند. پذیرش لذت آنی و حذف نفع آتی دلایل متعددی دارد.

ب.مساله دیگر این است که فرد از لذت بردن فعلی خویش چه تعریفی دارد، یعنی آن را لذت تعریف می کند، یا آن را جایزه درس خواندن و تلاش کردن خود می داند. یعنی من چون کنکور دادم، الان دیگر می توانم استراحت کنم، شاید تا کنکور بالاتر.

ج.مساله دیگر نفع آتی است.یکی از آنها کم برآورد کردن نفع آتی است، یعنی نفع آینده آنقدرها هم که می گویند مهم و برجسته نیست. به چه دلیلی یک پزشک باید زندگی بهتری از من داشته باشد، شب ها on call است و روزها با خون سر و کار دارد و هیچ آسایشی ندارد و....
شاید هم نفع آتی فقط در دقایق و لحظه هایی سر بلند می کند و مانند فیلی است که یاد هندوستان می کند و به همین دلیل باید او را مشغول کرد. غرق شدن در رویا یا در کار یا در مواد مخدر یا در خواندن کتاب و ....

برای این نفع آتی نیز می توان همذات پنداری کرد و آن را در موارد دیگری، شبیه سازی شده دید، مانند سینما، کتاب، سریال و رویا. در سریال های جدید هم مطابق نظر لئو لوونتال بیشتر بر مصرف تاکید شده تا بر تولید و شیوه رسیدن به هدف. شاید هم فرد آنقدر بالا را می نگرد و نفع های برجسته ای طلب می کند که دست نیافتنی است با توجه به توان و امکانات وی. تلاشی می کند و به سرعت منصرف می شود. در کنکور قبول نمی شود و لذا به سراغ پایین تر هم نمی رود.

موضوع دیگر در این است که جامعه موانع و محدودیت های طبقاتی را حذف کرده و لذا همه، بدون داشتن توان تربیتی یا اقتصادی یا توان ذهنی، آمال دراز در خود می پرورانند و وقتی نرسیدند، آنگاه دست از هر گونه تلاش بر می دارند. از دانش آموزان اول دبستان که می پرسی، همه می خواهند دکتر شوند یا مهندس یا خلبان. تمام ترادژی «اما بوواری» در کتاب مادام بوواری بر این اساس سامان گرفته که «اما» چشمش بر روی زندگی طبقه بالا با حضور در مهمانی کنت باز شد و از آن زمان به بعد هرگز نتوانست از زندگی خود لذت ببرد و در رویای طبقه بالاتر، آبرو و زندگی خود را به باد داد.

د. کم برآورد کردن تاثیر منفی رفتار فعلی یا عدم تلاش فعلی برای دستیابی به نفع آتی است. social aging ذکر شده در مقاله بوردیو در باره تربیت احساسات فلوبر از این باب است. یا آنچه اسکارلت اوهارا در برباد رفته انجام می دهد، نیز. یعنی هنوز فرصت دارم تا درست کنم. بعدا تلاش می کنم. فرد سیگاری در منطق اجتماعی، که همیشه ترک سیگار را به عقب می اندازد، تا وقتی که ماشینش خراب می شود و وقتی در یک جاده کوهستانی تنهاست و اتفاقا همان وقت هم سینه درد می گیرد، آن موقعیت امید به آینده ناگهان از بین می رود.

شیوه فعلی کار و تلاش نادرست است، یعنی با این حجم کم از کار هرگز موفقیت حاصل نمی شود. یا اینکه اصولا جامعه در حالت آنومیک بسر می برد و افراد من غیر لایحتسب به ثروت و قدرت می رسند. یک پدرزن برجسته، کسب یک ارث بالا، زد و بند کردن. آشنا شدن با یک فردی که به سرعت رییس جمهور (یا هر مقام دیگری) می شود، مشهور شدن در فعالیت های سیاسی براندازانه یا تندروانه و... نگاهی به برجستگان فعلی در باب علم و سیاست و اقتصاد و فرهنگ که بیندازیم، می بینیم قلیلی از آنها، «فقط» با تلاش به جایی رسیده اند. حوادث و اتفاقات یا روابط در پیشرفت آنها موثرتر بوده است. بیمن درباره نقش "گعده" در ارتقای اجتماعی پیش از انقلاب چنین نگاهی دارد. در فیلم و سریال آشنایی با تهیه کننده و کارگردان، بیش از آموزش و کلاس های بازیگری موثر است. در اقتصاد زد و بند و روابط ناسالم، یا شرایط ناسالم اقتصادی پدیده ای مانند شهرام جزایری ایجاد می کند.

این همه زمیندار خرده پا که بخاطر گرانی بیش از حد زمین پولدار شدند و هیچ مالیاتی برای این ثروت بادآورده ندادند. و همه کسانی که با یک تلاش منظم می توانستند به جایی برسند یا برنامه ریزی کرده بودند که به جایی برسند، همه معطل شدند و هیچ راهی به آینده ندارند. وقتی مدیران از بیرون سازمان می آیند، کارمندان چه آینده ای از تلاش اداری در خود می بینند. یا وقتی تجربه و پشتکار نادیده گرفته می شود و بر جوانگرایی در مدیریت و انتخاب مدیران تاکید می شود. یا در عرصه علم، ماجرای دکترای کردان یا روابط ناسالم در چاپ مقالات یا شهرت های تلویزیونی و شهرت های روشنفکری و.... به همین دلیل افراد عادی از آینده ناامیدند و بیشتر منتظر یک اتفاقند، درست مانند آنچه در داستان های عامه پسند رخ می دهد. چقدر از افراد در ایران، با تلاش و کار به جایی رسیده اند و در یک مسیر منظم و چند ساله و چقدر با زد و بند و از این شاخه به آن شاخه پریدن و هر روز موضع را و اشتغال را عوض کردن و...؟

در نهایت، دو تعریف متفاوت از تنبلی می توان ارائه کرد:
تمدید یا کش دادن یا اطاله وضعیت فعلی و عدم تمایل به تغییر رفتار یا وضعیت. که به نوعی بی عملی است و رخوت و رکود. مثل فردی که در یک ترافیک شلوغ از تاکسی پیاده نمی شود یا در زمان آگهی ها تلویزیون می بیند. روستایی که نمی رود مزرعه و تلاش می کند درس بخواند تا متفاوت شود.
تسویف یا انتخاب لذت آنی بر نفع فردی آتی. در اینجا عمل است مثل رفتن به پیک نیک به کافی شاپ و... گاه بر هم زدن وضع موجود تنبلی است یعنی درس خواندن مداوم یا کار کردن مداوم حفظ وضع موجود است و رها کردن آن، عمل نویی است.

* دانشيار گروه جامعه شناسي دانشگاه تهران
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۸:۲۵:۴۸
مردم کرخ شدند.چون احساس میکنن هرکاری که انجام میدن بیفایده هست.
همین بحث معیشت را درنظربگیرید.
طرف دو و سه شغل دارد.اما باوجود این بازهم به انتهای ماه نرسیده هشتش گرو نهش هست.
خب وقتی که میبیند نتیجه ندارد دلسوزی هم برای انجامش نمیکند (1111383) (alef-7)
 
كارمند شركت پتروشيمي در عسلويه
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۲:۰۲:۴۳
آقاي احمدي نژاد به گفته خودش و خيليها كمتر از 4 ساعت در شبانه روز مي خوابد امروز هم وضعيت كشور را در حوزه هاي مختلف به ويژه اقتصاد هم مي بينيم!
بنابراين به خوبي اثبات مي شود كه كار زياد و حجم كار زياد لزوما به بهره وري و توسعه نمي انجامد.
در نروژ در بخش نفت آن . پرسنل آن به صورت دو هفته كار و 4 هفته استراحت كار مي كنند ولي در عسلويه خودمان به صورت دو هفته كار و يك هفته استراحت كار مي كنند.
بنابراين كميت و تعداد ساعت كاري چندان مهم نيست بلكه كيفيت كار و مفيد بودن كار مهم است. (1111757) (alef-7)
 
Sweden
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۲:۱۱:۴۴
کار کردن دیگر فایده ای نداره شما هر چه کار کنید فردا با افزایش قیمتها نابود می شه . (1112133) (alef-7)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۰۵:۰۳
وقتی مسولین کشور فکر می کنند با شعار کشور قابل اداره است ... دبگه از مردم توقعی واقعا نیست ! شعار و حرف جزء جدایی ناپذیر ما ایرانی ها شده! فقط حرف حرف ... شعار شعار ... بعد از شعار دادن هم به جای عمل کردن می رسیم در بهترین حالت سوت می زنیم رد می شیم ! (1111439) (alef-7)
 
مسعود
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۴:۵۱
وقتي كه سرجمع تعداد نيروهاي كار و فعال اين كشور و توليد كننده اين كشور در بخشهاي مختلف خيلي كمتر از نيروهاي مصرف كننده هستند اين كشور به رشد اقتصادي قابل توجهي نخواهد رسيد.
مثل پدري كه 12 سر عائله دختر و پسر دارد و حتي پسرها هم كار نمي كنند و فقط چشم به دست پدر دوخته اند! (1111741) (alef-10)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۳:۲۱:۱۹
مسئله این نیست که خیلی ها نمی خوان کار کنن خیلی ها نمی تونن کار کنند ! فرصت های شغلیشون نابود شده با واردات بی رویه! (1111934) (alef-10)
 
مسعود
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۰۶:۱۰
این تنبلی اجتماعی که فرمودید شامل همه مردم جامعه ما نمی شود. چون در شرایطی که مثلا همین امروز دلار به 4000 تومان رسید و نزدیک 65 هزارتومان درعرض یکروز رفت روی یک سکه تمام، در بازار درحال پارو کردن پول های افسانه ای هستند که با هیچ همتی در هیچ کجای دنیا یکشبه که هیچ چند ده ساله هم نمی توانند به دست آورند. کم لطفی است که تنبلی را به همه تعمیم دهیم. (1111442) (alef-2)
 
دلی خون
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۰۸:۵۶
زشت ترین نمود تنبلی پروار شدن به دلیل رفاه زدگی است وان همان پیمودن ره 100 ساله در یک شب است........ (1111446) (alef-10)
 
ایرانی
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۴۰:۱۲
شما توی این کشور رفاه می بینید ؟> حتما شما دارید ما که نداریم ! (1111507) (alef-2)
 
پارسه
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۰:۵۱:۰۷
منظور ایشون رفاه زدگان بی درد است که یک شبه به پست ومقام رسیده اند. (1112067) (alef-10)
 
چاره زغال
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۴۳:۴۳
نو کیسه هایی که به بهانه ی خدمت به خلق خدا نهایت سو، استفاده را کردند واینک چربی دور دل انها را گرفته است. (1111513) (alef-2)
 
United Arab Emirates
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۱۹:۲۵:۴۰
" آب از سر بگذرد چه یک وجب چه ده وجب "
کسی نیست به داد ما برسه !
کو گوش شنوا ؟ (1111477) (alef-2)
 
Germany
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۰:۱۷:۲۷
چند بند آخر برسد به دست قاضی ال قضات ! (1111569) (alef-2)
 
م
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۰:۳۵:۴۸
سلام استاد. امیدوارم گفتارهای شما ادامه پیدا کند (1111609) (alef-2)
 
معلم
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۰:۴۷:۱۴
خیلی جالب بود من حتی از دانش آموزانم و متأسفانه از برخی همکاران شنیده ام که می گویند کاش فردا هوا آلوده تر باشد تا تعطیل شویم!!! نمی دانم ولی باید واژه ی حماقت را هم به تنبلی اجتماعی اضافه کنیم. (1111631) (alef-10)
 
رضا
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۱:۰۷:۴۱
بنظر من این مشکلات موجود هم ناشی از خود مردمه . از ایرانی بدتر برای ایران وجود نداره !!!!!! خودمون رو باید اصلاح کنیم ؟ (1111664) (alef-10)
 
رو
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۰:۲۲:۰۳
عیب از مردم نیست از مدیران است، کره شمالی و جنوبی یک ملتند ولی در اولی همه ساله قحطعی و حتی ادمخواری و حتی مرده خواری رخ میدهد ولی در جنوب بالاترین تکنولوژی و رفاه تولید میشود و جزه چندکشور اول دنیا شده (1112029) (alef-10)
 
واپس گرا
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۲:۴۶:۵۲
ای اقای که منفی دادی ایا تو برای روز روشن دلیل می خواهی!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! (1112497) (alef-13)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۲:۰۱
بنظر من ریشه مشکلات کم سوادی وعدم مطالعه ودقت وآینده نگری میباشد شما فکر میکنید متوسط سواددرجامعه ما چقدر است پنجم ابتدائی تاحداکثر سوم راهنمائی ، فکر میکنید چند میلیون بیسواد مطلق دازیم ده میلیون تادوازده میلیون فکر میکنید تابحال چند کتاب یا مقاله مثلا درمورد اقتصادی و... خوانده اید آیا فکر میکند اکثر دانشگاه های ما درجه علمی دارند یا برای کاسبی افتتاح شده اند آری درست فکر کردن وبموقع عمل کردن وهدف گذاری برای یک برنامه اقتصادی نتیجه میدهد آیا فکر میکنید مشکلات خودبخود حل میشوند ترکیه تاهمین چند سال پیش باتورم سه رقمی همراه بود اما اقتصاددانان آن کشور برنامه جامع ووسیعی بجا اجرا گذاشتند ومردم همراه دولت آن برنامه اجرا نمودند ونتیجه آن دیدند که یکی ازبیست کشور همراه باارزش افزوده پول ملی همراه شد درصورتیکه نه نفت وگازداشتند ونه به اندازه مامنابع معدنی اما یک چیز دروجود آن ملت بود آن همت واراده برای پیشرفت، اما ماایرانی ها همیشه منتظریم کسی مشکلات مارا حل کند تابه حال به این فکر نکردیم که باید تلاش کرد واهل مطالعه بود وبررسی کرد مشکلات ما چگونه بوجود می آید وچگونه وکی مشکلات را حل کنیم متاسفانه اکثر کسانیکه دارای مشکلات هستند به فال ورمالی وخرافات اعتقاد دارند ومشکلات را گردن جبرروزگار وطلسم و... می اندازند اصلا به این فکر نمی کنند افراد موفق چگونه موفق شده اند نتیجه این میشود به تنبلی ،اعتقاد به شانس وطلسم ورمالی و... اعتقادپیدا میکنند وتنبلی اجتماعی درایران بوجود می آید . چه زیباست برزگی فرموده یک ساعت فکر کردن بهترازهفتاد سال عبادت !!! (1111735) (alef-7)
 
يك سهامدار مالباخته بيچاره
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۳:۰۳
مي دانيد چرا همه مردم افتادند توي بازار دلالي و اقتصاد زيرزميني؟!
من حدود 5 سال پيش در پذيره نويسي سهام دو شركت سيمان خرم آباد و پتروشيمي گلستان با كلي تبليغات و .. كه شد شركت كردم به اميد اينكه هم سودي ببرم و هم در رشد صنعتي و اقتصادي كشور سهمي داشته باشم و سرمايه گذاري و گذاشتن پولم در اقتصاد دلالي و خريد املاك و زمين و دلار و سكه و ... را نوعي خيانت به كشور مي دانستم.
اما امروز به وضعي رسيده ام كه به مشكلات اقتصادي برخورده ام توي اين شرايط سخت اقتصادي امروز. امروز خبري از بهره برداري اين دو شركت نيست بلكه حتي خبري هم درباره ميزان پيشرفت اين پروژه ها نمي دهند!! من حتي نمي توانم اصل پول سرمايه گذاري ام را بعد از 5 سال تورمي كه امسال حتي با افت شديد ارزش پول ملي ديگه ارزشي نداره . بگيرم!!
حالا شما آقاي توكلي. نمايندگان مجلس. دولت محترم؟! بيايد به من و امثال بنده بگويد چرا نبايد اقتصاد دلالي و واسطه گري توي اين مملكت رشد كنه به بركت مديريت مشعشع؟ آقايان؟!
اگر اقتصاد دلالي و تورم توي اين كشور با اين سوءمديريتها رشد نكنه بايد تعجب كرد.!
پيش زن و بچه ام شرمنده ام زخم زبانهاي فاميل رو هم تحمل مي كنم اما جواب زن و بچه ام رو چي بدم؟ كاش پا روي اعتقادات و اخلاقياتم مي گذاشتم و مثل خيليهاي ديگه مي رفتم يك تكه زمين مي خريدم يا سكه يا طلا يا ارز مي خريدم. (1111737) (alef-7)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۲:۴۹:۴۱
متعجبم از شما که مهتاب را گم کرده دید و بدنبال نور چراغ موشی می گردید (1112502) (alef-13)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۲ ۲۳:۲۵:۱۸
از فرط تنبلی حوصله نشد متن را نظاره گر باشیم! (1111942) (alef-10)
 
mkh
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۰:۱۹:۱۶
اینجانب شرکتی را اداره میکنم تا چند ماه پیش حدود 1000 پرسنل داشتم دیگه از اینهمه بی مسئولیتی پرسنل و بی خیالی وتنبلی خسته شده ام دیگه حتی یک انسان با وجدان گیر نمی یاد . صداقت وتعهد جای خودش به دروغ و کلاهبرداری داده همه دنبال این هستند که روز را شب کنند آخر ماه حقوقشون بگیرند دیگه گور پدر صاحبان سرمایه هر بلایی سرشون میاد که بیاد خیالی نیست واقعا من وامثال من دیگه خسته شدیم نمی دونم چه بر سر این ملت آمده که این همه راحت طلب شدن ای کاش می شد نیروی چینی وارد کرد به خدا استقبال می کنیم دیگه به بن بست رسیدیم همه ترفندی زدیم هیچ راه حلی کار ساز نیست هیچ یک از متدهای مدیریتی چه در رابطه با مدیریت نیروی انسانی چه در رابطه با تکنیکهای بهره وری جواب نمی ده ترجیح میدیم به جای این همه حرص و جوش خوردن دست از کار وتلاش بکشم وبا سرمایه گذاری در بانک ویا خرید اوراق مشارکت خیال خودمون را راحت کنیم یا مثل هزاران نفر دیگر بریم دنبال ساخت وساز بقیه هم هر کاری خودشون میدونن بکنن ولی این را بگم که وای به حال آینده این مملکت !!!!!!! (1112025) (alef-7)
 
ک م
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۴:۴۶:۴۷
شما درست میگید قبول دارم.
ولی خیلی از کارفرماها به پرسنل وعده پایان کار و راضی کردنشان در قبال کار سنگین که بیشتر از ساعت کاری است.داده اند و عمل نکردند.
جامعه دچار بی مسئولیتی در همه طبقات و اقشار است. (1112697) (alef-13)
 
Sweden
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۶:۲۱:۲۹
بیرون کن نیروی با انگیزه استخدام کن. ماشا... قانون کار که همه جوره سرمایه دارها رو حمایت کرده . حقوق کم- نبود اتحادیه های کارگری- نبود ایمنی شغلی- مرخصی محدود و... با این چندر غازی که می دهند می خواهید پرسنل انگیزه داشته باشد ؟ (1112856) (alef-13)
 
سعید
United States
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۱:۲۵:۳۹
مطلب خوبی بود. ممنون... (1112104) (alef-7)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۲:۴۰:۱۶
با درود به همه هم میهنان
جامعه مانند نهالی است در دست دولتمردان
این نهال اگه چوبی صاف در کنارش باشد به سمت بالا و صاف رشد می کند و وارونش هم درست است
در کار این چوب صاف وبسته به عوامل زیادی مانند زیر است
1. قانونمندی درست
2. شایسته سالاری
3. الوده نبودن کار به سیاست

حالا ما نه قانون درست داریم نه مدیر کارامد در ضمن همه چی هم به سیاست ختم می شه و اگر از نداشتن اب گرم در ابدارخانه اداره هم سخن بگیم سیاسی اش می کنند

همچنین همانطور که دوستانی در بالا اشاره کردند سطح درامد پایین و نبود اهداف بلند از عوامل تنبلی بیشتر است


به نظر من سیستم دولتی و غیر دولتی ما نیاز به یک بازسازی خوب داره که این بازسازی هم دست کم 3 یا 4 سالی زمان نیاز داره که اگر مدیران شایسته ای داشته باشیم

در ضمن یادمان نرود که در ایینه رفتار مردم یک کشور چهره دولتمردان دیده می شود و بس و بهترین راه اموزش مردم هم رسانه ها هستند
پاینده ایران با همه مردم خوبش (1112142) (alef-7)
 
محمد علی نوائی
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۴:۴۹:۴۱
من ملت ایران را نوع دیگری میبینم.
با هوش سرشار و پرکار و زحمت کش. اینکه من مختصر پس اندازم را یورو یا
درهم بخرم و ارزش آنرا حفظ کنم ربطی به تنبلی یا کم کاری و پر کاری ندارد.
اینکه مرحوم کردان دکترای خاص گرفت نشانه رفتار یک ملت نیست. هنوز
هم اعتقاد دارم ایشان در مدت هشت سال معاونت صدا و سیما بهترین
خدمات فرهنگی را انجام داد و غمخوار مردم این سرزمین بود.
کشاورزان ما و صنعتگران ما و کارگر های ما مهربان و پر کار و قانع و از خود
گذشته هستند. اختراعات متعدد و غرور آفرین دانشگاهیان ما و کسب
رتبه های بر تر جهانی در پیشرفت های علمی مورد حسادت تمام جهان
است. امروزه روشن شده که دشمنان ما با حسادت در حال رصد کردن
پیشرفت های شگرف ما در تمام رشته های علوم و فنون هستند و به ما
غبطه میخورند و همه این نیست مگر محصول درایت و روشن بینی مدیران اجرائی کشور عزیز و موفق. باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج
سحر است. به فرموده عزیزان در هیچ دوره ای از تاریخ کشور پیشرفت های ما این چنین شگغت و اعجاب آور نبوده است. (1112165) (alef-7)
 
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۸:۳۹:۵۴
سرمایه واقعی هر کشوری نیروی انسانی آن است نه ادوات و تجهیزات اعم از نظامی وغیر نظامی و منابع رو و زیر زمینی
از نویسنده تقاضا دارم با یک مقایسه ساده وضع و حال اجتماعی در ایران و غرب بدین نتیجه خواهند رسید که وضع موجود خواست دولتمردان و نتیجه اعمال آنان است به عنوان یک دانشجو که در مقطع ارشد یکی از دانشگاههای تهران تحصیل میکنم میپرسم آیا برای من که در رشته خویش جزء برترین ها محسوب میشوم امیدی به موفقیت هست آیا من برای تامین زندگی دغدغه ندارم آیا نظام سربازی و آموزشی برای کمک به من طراحی شده و هزاران آیای دیگر برای دوستانی که قائل به تنبلی قشر دانشجو هستند پیشنهاد دارم بروید بررسی کنید همین قشر تنبل برای اینکه بتواند در دانشگاههای دیگر دنیا تحصیل کند چقدر به خود مشقت می دهد ونیز وقتی که رفت در آنجا چه جایگاهی دارد؟
هیچ کس موافق تنبلی نیست اما زمانی که هیچ چیز جای خودش نیست انتظار داشتن بیجاست
مسئولین مردم را رها کرده قشر جوان را کاملا وا نهاده من نمیدانم انتظار چه چیز هم دارد
شاید عده ای باشند که در همین وضعیت بتوانند تلاش کنند ولی انتظار بیجایی است که منتظر باشیم همه آنچنان شوند بجای آن بهتر نیست رفتارها و سیاستهای خود را عوض کنیم و نتیجه آن را ببینیم؟؟؟؟ (1112210) (alef-7)
 
امير
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۸:۴۱:۲۵
بنده بعنوان يك كارگر وقتي ميبينم خقوقم با كاري كه انجام ميدم نسبتي نداره وبالعكس افرادي هستند كه هيچ كاري انجام نميدند و آنهاهم حقوقشان با كاري كه انجام نميدن يكسان نيست!!!!!!!!!! (1112211) (alef-7)
 
محمد
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۰۹:۲۰:۲۸
دامن مرد راکاهلی چوگرفت شکوه از دوره وزمانه کند (1112238) (alef-10)
 
Malaysia
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۰:۵۸:۱۷
تنبلی درد بی درمان تنبلی
تنبلی آفت ایمان تنبلی (1112309) (alef-10)
 
اسماعیل
Iran, Islamic Republic of
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۳:۳۲:۱۸
با توجه به متن فوق عدم تحرک و تغییر وضع موجود مصادف با تنبلی تعریف شده است. به عقیده نگارنده این سطور، تعریف تنبلی باید با توجه به جهان بینی اغلب افراد یک جامعه تعریف شود بطوریکه نمی توان یک تعریف واحد ارائه داد. برای تبیین و تشریح تنبلی در جامعه ایرانی به عقیده بنده باید به ضرب المثل های ایرانی ها دقت شود تا مشخص گردد نگاه یک ایرانی به آینده بهتر در چه چیزی خلاصه می شود آیا آینده بهتر را در سعادت مندی می بیند آیا آرامش را هدف میداند آیا خوشی را غایت آمال می انگارد. البته بحث در این مورد بسیار گسترده بوده و از حوصله بنده خارج است اما برای یک جمع بندی فک میکنم یک ایرانی توجه به تعاریف اجتماعی را بواسطه وابسته بودن بر پایه قراردادها زیاد مستحکم نمی داند و به همین علت به جهان درون خود رجوع می کند که فضایی کاملا خودساخته و مطمئن می باشد (البته لزوما درست و مطابق با واقعیت نیست) و در نتیجه به خود نوید می دهد که: آدمی آنجا خوش است که دل خوش است (1112568) (alef-13)
 
شهروند
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۳:۵۴:۲۳
به نظر من، تنبلی در کشور ایران، تفریبا در میان همه ی اقشار یک امر انکار ناپذیره ... به این معنی که کمتر کار کنی و بیشتر به دست بیاری بدون اینکه بدونی این خواسته چه آثار سوئی - مانند اونچه الان در ایران شاهدش هستیم- داره...یا اگه هم بدونی برات مهم نباشه.
آینده ی ایران با شهروندان تنبلش اصلا روشن نیست باید "فرهنگ درست" از آغاز زندگی درست نهادینه بشه، علت تنبلی ما "پوچی، ناآگهی، خستگی، ناامیدی به آینده..." است، کی می دونه شاید اوضاع کنونی بهترین وضعیته برای خیلیا...
به امید ایران بزرگ و نیرومند، به درود و شادی... (1112605) (alef-13)
 
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۳:۵۵:۱۷
مساله انگیزه است اگر شما بدونی از دسترنج و کارت درست محصول بر میداری دنبال تعطیلی نیستی ودنبال کار البته تو ایران به دلیل شرایط اقتصادی این انگیزه فقط برای دلالان محترم و اقا زاده های واردکننده هست معلومه که بقیه انگیزه ندارند (1112609) (alef-13)
 
مهدی
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۵:۱۷:۵۵
یکی از عوامل مهم تنبلی که مغفول مانده تعطیلی های زیاد و بی دلیل می باشد وقتی عاشورا و تاسوعا تعطیل است در این دو روز یک فستیوال و جوشش ملی اتفاق می افتد ولی در تعطیلی ها تعطیلی ها نتیجه ای جز تنبلی اجتماعی ندارد .
چه بسیار کلاسهای درس که تعطیل می شوند چه افرادی که بیکار می شوند چه محموله های صادراتی که منتظر یک امضا فاسد می شود یا مشتری اش را از دست می دهد چه داروهای حیاتی که پشت گمرک معطل می ماند چه مریضهایی که منتظر دکتر به گردش رفته می میرد و ....
اگه کشور هایی مثل ژاپن و چین علیرغم دشمنی ها به این نقطه رسیده اند با تلاش بی وقفه بوده نه با تعطیلی و بیکاری و شعارهای توخالی (1112751) (alef-13)
 
دبیر
۱۳۹۱-۱۱-۱۳ ۱۶:۱۵:۳۸
آموزش شاه بیت نظام اجتماعی است چه برای رانندگی یا کار در کارخانه و... متاسفانه به دانش آموزان و دانشجویان آموزش فرمول کار را یاد نمی دهند فردی که ماهانه مبلغ معین حقوق یا دستمزد می گیرد باید دو برابر میزان دریافتی خویش کار کند.چرا؟پاسخ :استهلاک ماشین آلات هزینه های انبارداری نگهبانی آب برق سوخت تلفن بیمه کارگران و بیمه حوادث پراخت های ناپیدای کارفرماست در کنار آن سرمایه گذار باید سود معقول داشته باشدحال کارفرما می خواهد خودمان باشیم یا دیگران بنا باشد ماهی 500 هزار تومان دستمزد بگیرم به اندازه 500 هزار تومان کاربکنم دیری نمی پاید موسسه ورشکست گردیده تعطیل خواهد شد.کارفرما نیز پرسنل را از خود بداند در شادی و غم کارکنان شریک باشد حداقل ها را برای آنان فراهم کند. (1112841) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.