نظر منتشر شده
۳۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 328786
اینجا کودکان سرطانی به آرزوهای بزرگ خود می‌رسند/ همه شهر آماده باش نوجوان ۱۳ ساله
قاسم منصور آل کثیر، 12 بهمن 94
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۲۴
این روزها گروهی در اهواز با نگاهی انسانی در حال انجام کارهای بزرگی برای کودکان سرطانی هستند. پلیس شدن عباس و یا تمیز کردن شهر برای بشیر کارهایی است که این گروه انجام داده‌اند.

غول چراغ جادو نیست اما سعی می كند هر آرزویی که کوچولوها داشته باشند، برآورده کند. دو هزار نفر را به صف می کشد تا «بشیر» ١٢ ساله را تشویق کنند؛ «عباس» ۱۳ ساله را برای سه ساعت فرمانده یکی از واحدهای كلانتری اهواز می كند و برای نیم ساعت خلبان یك هلیکوپتر. هدی رشیدی به تازگی توانسته است یک روز خوب برای عباس و بشیر بسازد و چهره زیبا و تازه ای از مأموران نیروی انتظامی را تصویر كند. آرزوی دو كودك سرطانی را به دست بگیرد و میان بهت و حیرت چشم های بسیاری كادو پیچ كند و به آنها هدیه دهد؛ او این روزها به همه شهر شادی بخشیده است.

فرمانده ۱۳ ساله
قرار نیست امروز مثل روزهای دیگر بگذرد. اتفاقی برای عباس در راه است. ماموران کلانتری ۱۳ اهواز به دیدن او در بیمارستان شفا می روند و می گویند؛ «تو امروز پلیس شدی». عباس نه خواب است نه بیدار، هنوز باور نكرده است. دنبال مأموران راهی می شود. به مقر كلانتری می رسند. لباس‌هایی كه برایش مهیا شده است، می پوشد. کلاه كاملا قد سر عباس نمی شود؛ مرتب با دست آن را کج و راست می کند و روی سرش نگه می دارد. ستاره های سردوش می چسبد روی شانه های عباس و او رئیس کلانتری می شود.

حالا خودروهای كلانتری منتظر او هستند. رئیس كوچك كلانتری باید به گشت زنی روزانه در شهر برود. هنوز نمی داند خواب است یا بیدار كه ناگهان اسمش را پیج می كنند و به او اعلام می كنند در نقطه ای از شهر سرقت شده است.

ماموران چشم می دوزند به رئیس كوچك و می گویند: حالا چکار کنیم؟ عباس معطل نمی كند و فرمان می دهد: «برید دنبال دزدا».


عملیات دزد و پلیس در شهر راه می افتد. صدای آژیر، دل مردمان همیشه نگران شهر را می خراشد. عباس بهت زده پی در پی فرمان می دهد: «برید دنبال دزدا».

دست آخر ،بعد از پیچ و تاب خوردن های بسیار در شهر، دزدها به دام ماموران عباس می افتند. عباس کوچولو پیاده می شود. اسلحه اش را از کنار کمرش بیرون می کشد و دستور می دهد دزدها را به کلانتری ببرند.

هنوز دلش می خواهد توی بیداری بخوابد و رویاهایش را یك به یك ببیند. دلش می خواهد اهواز را بعد از پشت سر گذاشتن این حادثه از بالای شهر رصد كند. دلش می خواهد از آرامش شهر مطمئن شود. دستور می دهد او را به آشیانه هلیکوپتر ببرند. رسیده اند به آشیانه. سوار هلیکوپتر می‌شود و تمام شهر از دیدرس نگاهش می گذرد.

گشت زنی هوایی هم پایان می‌گیرد. حالا ماموران کلانتری به همراه ۱۶ تکاور روبروی عباس سان می‌بینند و موسیقی نظامی می نوازند. عباس یک ماموریت سخت را گذرانده است و باید به آسایشگاه برگردد تا دوباره بستری شود.


كسی كه تحقق رؤیای عباس را فرماندهی كرد دختری است به نام هدی رشیدی که موسسه «پنجمین فصل قشنگ» متعلق به اوست. دختر جوانی که فعالیت های فرهنگی اجتماعی بسیاری در كارنامه خود دارد و طی سال های اخیر، عمده فعالیت هایش را برای كودكان متمركز كرده است.

نه رابینهودم، نه مرد عنکبوتی
می گوید: اولین چیزی که به ذهنم می رسد این است که از او بپرسم به نظرت بیشتر شبیه به زرو هستی یا مرد عنکبوتی؟ می خندد و می گوید : من شبیه به خودم هستم. آنها ارزشی ندارند که...

از او می پرسم در پس دنبال کردن همه این فعالیتها دنبال چه چیزی است؟هدفش چیست؟ می گوید: می خواهم با علم پزشکی چالش کنم معتقدم که وقتی بذر امید در دل کودکان بیمار کاشته شود و به آرزویشان برسند بیشتر سعی می کنند زنده بمانند. فکر می کنم که تنها امید به زندگی است که می تواند این کودکان را نجات دهد و به این مسیری که انتخاب کردم بسیار اعتقاد دارم.


می گویم: برای برآورده کردن این رویاها حتما سختی‌های بسیاری می‌کشی. چگونه مسئولان را متقاعد می‌کنی که همراهی‌ات كنند؟ می گوید: هر کاری سختی دارد اما هیچ کاری برای من سخت نیست. خوشبختانه در مورد آرزوی عباس، نیروی انتظامی به بهترین شکل ما را کمک کرد. مثلا من تنها یک تکاور از آنها خواسته بودم ولی نیروی انتظامی ۱۶ تکاور را آماده کرد. یا اینکه می خواستم تنها برای یک ساعت عباس فرمانده کلانتری شود اما او نزدیک به سه ساعت فرمانده کلانتری ۱۳ اهواز بود. اگر همه مسئولان مثل ماموران این کلانتری قادر به درك شرایطی از این دست و اهمیت موضوع باشند، بسیاری از مشکلات آسان می شوند.


او درباره نحوه پیدا کردن کودکان سرطانی و آرزوی آنها هم می گوید: کودکانی مثل عباس زیاد هستند. ما از طریق شعبه موسسه خیریه محک از آرزوهای کودکان با خبر می شویم و بدون اینکه به آنها اطلاع دهیم به صورت ناگهانی آرزوی آنها را برآورده می کنیم. مثلا عباس دوست داشت پلیس شود و دزدها را به دام بیندازد و با هلیکوپتر چرخی بر فراز اهواز بزند. می دانید که کودکان هواپیما و هلیکوپتر را خیلی دوست دارند. ما هم با مسئولان وارد رایزنی و مکاتبات اولیه شدیم و مجوزهای قانونی را گرفتیم و آرزوی کودک را برآورده كردیم.

بشیر با دغده‌های اجتماعی
اما در اهواز قبل از عباس آروزی بشیر برآورده شده بود. هدی رشیدی در این باره می گوید:بله. بشیر پسر بچه ۱۲ ساله اهل شادگان است که بیماری صعب العلاجی دارد. شخصیت بشیر برایم خیلی جالب بود چون رویاهای بشیر کودکانه نبود و آرزو داشت شهری پاک و تمیز داشته باشد. ما هم مرکز شهر را با کمک دست فروشان تمیز کردیم و بشیر را با ماشین آخرین سیستم به شهر آوردیم و برایش فرش قرمز پهن کردیم. وقتی بشیر از ماشین پیاده شد شهررا پاكیزه دید در حالیكه همزمان دو هزار نفر او را تشویق می کردند و فریاد می زدند: «بشیر دوستت داریم».

این بانیو خیر درباره برنامه های آینده اش نیز می گوید: برنامه های زیادی داریم که در حال پرورش دادن آنها در ذهنم هستم اما موضوعی که در حال حاضر پیگیری می كنیم سفر کودکان سرطانی به مشهد مقدس است. بسیاری از کودکان سرطانی و دارای بیماری صعب العلاج آرزو دارند یک سفر به مشهد برای زیارت امام رضا (ع) داشته باشند. با آستان قدس رضوی مکاتباتی انجام دادیم و به امید خدا در آینده نزدیک این آرزوی کودکان نیز عملی می شود.


هدای رویاها
بسیاری از رویاهای کودکان به همین سادگی و پاکی برآورده می شوند. گاهی برای یک تشنه، کمی آب خوشبختی است. برای یک کودک، لحظه‌ای شادی خوشبختی است. اما چرا هیچگاه به صورت برنامه ریزی شده از سوی مسئولان، سعی در برآورده کردن این آرزوهای کوچک نشده است. هدی با همه بضاعتی که دارد حتی رویاهای بزرگ کودکان را برآورده می کند. باید منتظر بمانیم و ببینیم رویای دیگری از کودکان شفا با این لطافت برآورده می‌شود؟ آیا هدی هم به رویای خود که به چالش کشیدن علم پزشکی است می رسد؟ و شاهد شفای این کودکان خواهد بود.
کلمات کلیدی : عباس کودک سرطانی اهواز
 
میثم جلال زاده
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۱:۴۰:۱۶
تا توانی دلی بدست بیار
دل شکستن که هنر نیست..

به نوبه خودم به فرماندهی انتظامی استان خوزستان
و زحمت کشان پرسنل آن یگان تبریک"ویژه" میگم. (3515192) (alef-11)
 
محمد
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۱:۱۳
دم مردم اهواز گرم (3515222) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۱:۵۶
ایول (3515223) (alef-11)
 
تبریزی
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۱:۵۲:۴۱
این حرکت رو اگه اشتباه نکنم برای اولین بار در امریکا انجام دادن وقتی که برای شاد کردن دل یه بچه کوچیک کلی جمعیت رو هماهنگ کردن تا بچه به آرزوش که بتمن شدن بود برسه. فیلم مستندش رو هم ساختن. خیلی خوبه که ما هم بعضی وقت ها از اونها انسانیت (حداقل در حق هموطن های خودمون) یاد می گیریم. امیدوارم بیشتر هم بشه چون واقعا جای خالی مهر و محبت و فقر انسانیت در سطح جامعه شدیدا احساس می شه و جاش رو خودخواهی و بی تفاوتی خیلی وقته گرفته. (3515225) (alef-11)
 
مهدی
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۲:۱۰:۱۹
آفرین و برای من این کار همیشه رویا بود !! حالا می بینم که یک نفر این رویایش را به واقعیت پیوست آفرین (3515258) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۲:۱۰:۴۱
این کار خوبی است چون هم به این کودکان روحیه میده و ممکنه حتی همین روحیه باعث بهبود اونها بشه. مساله دیگه اینه که همدلی رو بین جامعه زیاد میکنه و این رو میرسونه که تک تک افراد جامعه مهم هستند حتی ضعیفترین و بیمارترین آنها.
البته امیدوارم در این فرآیند رفتار معقولی درپیش گرفته شود و زیاده روی نشود که نتیجه عکس بده.
از نیروی انتظامی و موسسه خیریه و افراد دخیل در این کار نیک سپاسگذارم. (3515259) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۲:۳۵:۳۰
احسنت. آفرین به نیروی انتظامی شهر اهواز. خدا بشما نیروی و نشاط بیشتر بدهد (3515325) (alef-11)
 
علی صادقیان
۱۳۹۴-۱۱-۱۲ ۲۳:۰۹:۱۲
این حرکت عالی بود...واقعا ممنونم از اون افرادی که این حرکت رو شروع کردند هماهنگی کردند و برای این کار وقت گذاشتن...اونقدر این کار روی من تاثیر مثبت داشت به شکل باور نکردنی ذوق کردم که در کشورم انسانهایی زندگی میکنند که برای من در کنار اونها بودن افتخاره..درود به شرفتون..من این عکس ها رو برای بسیاری از دوستانم فرستادم (3515418) (alef-11)
 
محمد
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۷:۴۱:۱۶
با سلام با اشك مي گويم خدايا شفاي تمامبيماران عطا فرما (3515895) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۸:۰۷:۵۲
با سلام
واقعا دست فرمانده محترم نیروی انتظامی اهواز درد نکنه
به نظر من خیلی کار خوبی کردند که جا داره از این فرمانده تقدیر هم بشه
درسته نیروی انتظامی حافظ امنیت جامعه است اما این کارها کم از آن نیست
با تشکر
لارستان فارس (3515956) (alef-11)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۸:۲۳:۲۴
یکی از بارزترین ابعاد تدبیر در نشر شادی و امید در جامعه ، حرکتهای این چنینی است. کاری به ظاهر کوچک اما با دنیایی از عمق. جامعه ما علیرغم داشتن حرکات خیر خواهانه بسیار ، باز قدری بیشتر به ارج نهادن به یکدیگر نیاز دارد.
تمام کسانی را که دل در نشر شادی حقیقی به این ملت دارند را ، خاضعانه احترام میگذارم.
خانم هدی رشیدی ماجور ان شا اله. (3515978) (alef-11)
 
هدی رشیدی
۱۳۹۴-۱۱-۲۱ ۰۱:۲۵:۳۴
زنده باشید دوست بزرگوار (3534656) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۸:۳۷:۱۷
درود خدا بر شما (3516018) (alef-11)
 
رضا
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۹:۰۵:۴۰
آدم گریه اش میگیره بخدا.اوج احساست. (3516088) (alef-3)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۹:۱۵:۱۹
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی بدرد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بی غمی - بخوانید با غمی -
نشاید که نامت نهند آدمی - بخوانید بشاید که نامت نهند آدمی - (3516103) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۰۹:۱۵:۵۱
اللهم اشفع کل مریض (3516104) (alef-11)
 
علي
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۰:۰۷:۰۴
باسمه تعالي

واقعا نمي دانم چگونه از اين عزيزان تشكر كنم چون كاري كردند كه هر چه قدر هم بگوييم باز كم گفته ايم اميدوارم ساير استانها هم از اين اقدام خداپسندانه الگو بگيرند درود بر نيروي انتظامي زحمت كش اهواز و مردم خون گرم خوزستان (3516250) (alef-11)
 
حميد
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۰:۱۵:۴۲
زنده باد هدي خانم و همه هداهايي كه براي شادي دل و سلامت روحي كودكان سرطاني سرزمينم تلاش ميكنند....
هدي خانم با تمام وجودم به احترامتون مي ايستم و از خدا ميخوام در مسير مقدسي كه گام برداشتيد موفق باشيد. (3516284) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۱:۰۳:۱۴
آفرین به این همه درایت. (3516432) (alef-11)
 
مجید
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۱:۳۲:۱۹
سلام
هدی خانم سلامت باد.
بهترین هدیه برای عباس ها و بهترین و قشنگترین اشکها را برای من و امثال من هدیه کردی . آفرین (3516541) (alef-11)
 
هدی رشیدی
۱۳۹۴-۱۱-۲۱ ۰۱:۲۶:۵۴
سلامتی برای شما هم آرزومندم (3534659) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۲:۴۹:۱۸
درود بر خوزستانی های خون گرم و مهربان (3516877) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۳:۱۱:۴۹
خدا به همه خیرین خیر بده هم به خانم هدی رشیدی هم به رئیس کلانتری و مامورین نیروی انتظامی هم دستفرشان و مردم و مسئولین بیمارستان و تمام کسنی که به فکر دیگرانند. (3516988) (alef-11)
 
محسن
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۳:۱۸:۳۳
به نام او
با سلام به هدی خانم که معنای واقعی دوستی و محبت رو در مورد بخش بزرگی از کودکان جامعه خودمون به ما نشون دادن .
ایشون نشون دادن که لازم نیست خیلی گرون و خیلی دست نیافتنی فکر کنیم ، همین که به بعضی از بزرگتر ها یادآوری کنیم که محبت و دوست داشتن خیلی ساده تر از اونی هست که اون ها فکر می کنن ، خیلی از کارها به سادگی و راحتی پیش خواهد رفت.
زنده باشید و شادمان (3517023) (alef-11)
 
حسین س
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۵:۱۳:۰۴
باسلام ودرود به غیورمردان نیروی انتظامی اهواز جامعه ما دشنه اقداماتی از این دست است که باعث افزایش همدلی ومهر ومحبت واتحاد ملی وتحکیم رابطه مردم وحاکمیت می شود به سهم خود ازکلیه بانیان این حرکت زیبا وماندنی تقدیر وتشکر می نمایم خدا خیرتان دهد (3517681) (alef-11)
 
جک
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۵:۴۳:۱۹
چه عجب یه کار درست حسابی از اینا دیدیم (3517803) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۱۶:۱۰:۰۶
فقط حیف که طهرونی نیستند تا شما یک ستون ویژه به عنوان تافته جدابافته براشون باز کنید و از خوبی های مدامشون بنویسید (3517883) (alef-11)
 
۱۳۹۴-۱۱-۱۳ ۲۰:۰۱:۲۶
گریه ام گرفت
خدا به شما توفیق و افزایش طول عمر دهد
دست مریزاد (3518502) (alef-11)
 
علی
۱۳۹۴-۱۱-۱۴ ۱۰:۱۴:۲۹
این روزها در ایران ودر گوشه کنار جهان شاهد اقداماتی از این دست هستیم دیوار مهرباتی ،تراشیده شدن سر معلم برای همدردی با دانش آموز سرطانی اش ،پلیس شدن کودک سرطانی و..............آدم کمی امید وار می شود بخصوص در زمانیکه داعش و طالبان والقاعده دنیا را به خود مشغول کرده افق تازه ای است (3519715) (alef-3)
 
محمدی
۱۳۹۴-۱۱-۱۵ ۰۶:۳۰:۵۱
دم همشون گرم که دل یه بیمار وخانواده ای را به این قشنگی شاد کردند (3521788) (alef-11)
 
حسینی
۱۳۹۴-۱۱-۱۷ ۰۷:۴۹:۰۷
بهتره از نویسنده گزارش هم که با نگاه حرفه ای توانست این سوژه را به خوبی به ما معرفی کند تشکر کنیم. مرسی از نویسنده و هدی خانم که همه را شاد کرد. (3526278) (alef-11)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.