نخستین روز همایش علم دینی عصر روز گذشته به همت کانون اندیشه جوان و با همکاری بسیج دانشجویی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در تالار ابن خلدون این دانشکده برگزار شد.
در این همایش، رضا داوری اردکانی با موضوع «مواجهه مسلمین با دانش یونانی» و یوسف اباذری با موضوع «جامعهشناسی مواجهه با علم در ایران» سخنرانی کردند.
سپس میزگرد «نسبت علم و تمدن» با حضور حججاسلام داود فیرحی و حمید پارسانیا برگزار شد. ضمن اینکه غلامحسین ابراهیمی دینانی به دلیل کسالت در روز نخست همایش حضور نداشت.
اباذری: مدرنیته دنیایی پلشت و خرابآباد استیوسف اباذری عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در این همایش امروز اظهار داشت: همواره سعی کردم وارد علم دینی نشوم، چون صلاحیت آن را نداشتم و سپس به تاریخچه مواجهه ایرانیان با علم پرداخت.
وی افزود: با شکست ایرانیان از روسها زندگی و علم مدرن آغاز شد و ایرانیان در پی یادگیری علم مدرن رفتند بودند که نقطه آغاز آن مدرسه دارالفنون است.
اباذری ادامه داد: همه ابعاد مدرنیته و سنت کاویده شده است، به گونهای که دیگر موضوعیت ندارد و ظرف ۱۰ سال آینده چالش بین مدرنیته و سنت از دستور کار جامعهشناسان خارج خواهد شد.
* رضاخان تمایلی به رشد علوم انسانی نداشتعضو هیئت علمی دانشگاه تهران با بیان اینکه ما نباید سرنوشت خودمان را با بحث جهانی گره بزنیم، گفت: ترویج علم مدرن در ایران به وسیله رضاخان آغاز شده و منظور از توسعه علم مدرن بیشتر علوم تجربی بود و رضاخان تمایلی به رشد علوم انسانی نداشت.
وی گفت: پس از مشروطه به نوعی افکار لیبرالی و سوسیالیستی ترویج پیدا کرد و پاسخ رضاشاه برگشت به تاریخ آریایی و جعل تاریخ بود.
اباذری ادامه داد: درباره چند و چون تاریخ تعمقی صورت نگرفته است و تاریخ ایران گسستهتر از آن است که در مورد آن سخنی بگوییم. رضاشاه فکر میکرد علوم انسانی خطرناک است و پاسخ او تاریخسازی بود.
وی گفت: در سال ۱۳۲۰ رضاخان از ایران تبعید شد و در آن زمان افکار چپ در ایران ترویج پیدا کرد و پاسخ محمدرضا شاه حمایت از افرادی مانند احسان نراقی و سید حسین نصر بود.
این استاد دانشگاه گفت: در دوران محمدرضا شاه دو جنبش فعالیت کردند یکی بازگشت به خویش از بالا بود و افرادی مانند سید حسین نصر و احسان نراقی با طرح مسئله خرد جاودان پرچمدار این نوع بازگشت محسوب میشدند.
وی افزود: بازگشت به خویشتنی که جلال آل احمد و علی شریعتی پرچمدار آن بودند بازگشت به خویشتن از پائین بود. البته امروز جلال آل احمد و شریعتی به شدت زیر ضربه هستند.
* راز موفقیت شریعتی کمک از از الهیات شیعی بوداباذری گفت: دستگاه فکری آل احمد با اتکا به افکار سنتی در مقابل قدرت ایستاد و راز موفقیت شریعتی این بود که خواست از الهیات شیعی کمک بگیرد و در مقابل قدرت بایستد.
وی ادامه داد: خرد جاودانی که سیدحسین نصر پیگیری میکرد، درگیر جامعه نمیشد و سعی میکرد با درگیری با قدرت حرکت قدرت را تعدیل کرده و به جنبه عمومی و اسلامی برمیگرداند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: تاریخ اندیشهها بخشی از تاریخنویسی است که غربیها دارند و در مملکت ما به گونهای صحبت میکنند که لائیسیته غربی از ذهن دکارت به طور ناگهانی بیرون آمده است.
* سادهسازی شدیداً به ما ضربه میزندوی با بیان اینکه سادهسازی بشدت ما را ضربه میزند، افزود: لایتیسه با ریشه قبلی در فرانسه آغاز شده بود و کانت انسان موحد بود که مسئلهاش ایمان بود و هگل تشنهوار وارد مسائل اجتماعی شده بود.
اباذری گفت: کسانی که قرن نوزدهم از جنبه دینی به علوم مدرن نقد کردهاند بجز سورن کیرکگارد همه داستاننویس و نویسنده بودند. کگارد با حمله به کلیسا نقش مهمی در قرن بیستم داشت.
وی ادامه داد: قرن بیستم، قرن متألههاست؛ اندیشیدن درباره دین با این تفاوت که با علوم طبیعی مواجهه هستند که دیگر این علوم طبیعی شباهتی به علوم طبیعی کتاب مقدس مسیحی ندارد.
وی ادامه داد: اندیشهورزان مدرن واقفند که زندگی جدید شامل اندیشه های ناسازگار است و چیزی که مواجهه هستیم این است نظام بزرگ فلسفی قادر به پاسخگویی سؤالات و پرسشهای دانش جدید نیست.
اباذری گفت: هیچکس با فحشا و ایدز موافق نیست اما با ایجاد نظام فلسفی بزرگ فحشا و ایدز از جهان از بین نمیرود.
وی ادامه داد: الهیات در هر دین یعنی اینکه به صورت عقلانی و اخلاقی وحی را موجه نشان دهد. کگارد ایمان را از دانش جدا میکند.
دنیای مدرن، دنیای دهشتناکی استاباذری با بیان اینکه دنیای مدرن دنیای پلشت و خرابآباد است، گفت: به این دنیا نیازمند نقادی و اصلاح است. باید این دنیای گسسته را بپذیریم و واقعیت دنیای مدرن شکاف است و صیقل دستگاه معرفتشناسی دردی از ما را دوا نخواهد کرد.
این استاد گفت: بعد از انقلاب این تفکر ترویج یافت که جهان خارج را نادیده بگیریم و معرفتشناسی صیقل داده بنویسیم مسئله این است که واقعیت این جهان به چه شکلی قابل احیاست.
این جامعهشناس چپگرا مدعی شد: سروش، شبستری و ملکیان با گادامر، ویتگنشتاین و فیلسوفان غربی در پی آن بودند که دستگاهی منسجم بسازند که پاسخگوی ما باشد و اینکه من از متفکر غربی استفاده کنم و باز از غرب سخن بگویم امری نابخشودنی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران تاکید کرد: دنیای مدرن، دنیای دهشتناکی است که ما در آن زندگی میکنیم و در مواجهه با دنیای مدرن دو دسته وجود دارد نخست سنتگرا بودند که بر این باور بودند هرکس بر اساس سنت خود زندگی کند و دسته دیگر فلاسفه و دانشمندان علم بودند که با یک نوع روش علمی مخالفت میکردند.
داوری اردکانی: ایرانیان فلسفه یونان را احیا کردندبه گزارش فارس، رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم در ادامه این همایش در رابطه با مسئله ما با فلسفه یونان اظهار داشت: زمان، زمان مسئله است و از این جهت جای خوشبختی است. مساله من همواره این بوده است که ابنسینا و فارابی چگونه فیلسوف شدند، یعنی چه پرسشی داشتند که دنبال فلسفه رفتند؟
* حتی کلیسا هم به فلسفه نیاز داشتوی در ادامه با طرح این پرسش که چه سروکاری با فلسفه داریم و چرا فلسفه را فلسفه اسلامی میخوانیم، گفت: ما فلسفه یونانی را احیا کردیم و فلسفه یونان در عالم اسلام و ایران مورد توجه قرار گرفت و جاهایی مانند هند، اندونزی، مالزی نفوذ کرد که از طرف ایران به آن مناطق نفوذ کرد.
وی با طرح این پرسش که آیا گسترش فلسفه توسط ایرانیان امری اتفاقی است، گفت: فلسفه یونان بعد از اینکه مورد توجه قرار گرفت به اروپا برگشت و دلیل آن این است که کلیسا نیاز به فلسفه داشت و مسیحیت اروپایی نیز برای قوام خود به فلسفه نیاز داشت.
نویسنده کتاب «ما و تاریخ فلسفه اسلامی» افزود: برخی شرقشناسان معتقدند ایرانیان امانتداری کردند و فلسفه را به اروپا پس دادند، این نظر آشکارا نادرست است! کسی که میخواهد فلسفه را نگاهداری کند، ابن سینا نمیشود.
رئیس فرهنگستان علوم گفت: نظر دیگر این است که علت رجوع به فلسفه یونان برخی ملاحظات سیاسی بود که ایرانیان آنچه را که با دین نزدیک بود قبول کردند و نزدیک نبود را نیز رها کردند؛ اگر چنین بود فیلسوفان ما نباید ارسطو را انتخاب میکردند.
وی با نقد «توهم توطئه» گفت: «توهم توطئه» حرف بیپایهای است! عالمان ممکن است خطا کنند اما به قصدی غیر از علم حرف نمیزنند و عالم قادر نیست بنا به مصلحتی در علم دخالت کند و اهل علم، علم را وسیله مقاصد پائینتر از علم محسوب نمیکنند.
داوری اردکانی گفت: مصلحت در زندگی افراد مهم است و افراد در برخی اوقات بخاطر معاش برخی از مصلحتها را انجام دهند اما مصلحت حقیقت را نمیشود تابع عادی معیشت دانست.
داوری گفت: من چگونه بگویم ابن سینا و فارابی فلسفه خود را تغییر داده که مطابق فهم و زمانه شود و مقبولیت پیدا کند. اگر ابن سینا در طلب عافیت بود چرا باید از دست محمود غزنوی گریزان میشد و اگر نظر کسی نادرست است ضرورتا خائن نیست.
* اسلامیکردن فلسفه ارسطو توسط مسلمانان یک تلقی شرقشناسانه استداوری اردکانی افزود: ایرانیان فلسفه را با پرسش فرا گرفتند تا پاسخ سؤالات خود را بیابند و این تلقی که فیلسوفان مسلمان فلسفه ارسطو را گرفتند و وحی و خلقت را به آن الصاق کردند، تلقی شرقشناسانه و مکانیکی است. نمیشود هر چیزی را از هر جا گرفت تاریخ یونان غیر از تاریخ اسلام است.
وی گفت: کانت را چه قبول داشته و یا نداشته باشیم، معلم بزرگ غرب است و کانت در سراسر وجود غرب جریان دارد و دنیای غرب، دنیای اوست.
داوری ادامه داد: کسانی که با فلسفه و ابن سینا مخالفت کردند چه چیز در دنیا مورد مخالفت قرار نگرفته است و بزرگ مرد شعر ایران با فلسفه مخالفت کرد و اما فلسفه ماند. تفکر خود نگهبان خود است و ظهور میکند.
رئیس فرهنگستان علوم در پایان تأکید کرد: عالم علم، عالم سوداگری و معاملهگری نیست! وقتی متفکر شدید از عالم سود و معامله خارج میشوید و زبانتان، زبان علم میشود
پارسانیا: تمدنها با علم متناسب خود سازگارندبه گزارش خبرگزاری فارس، پایانبخش روز نخست همایش علم دینی، مناظره حجتالاسلام حمید پارسانیا پژوهشگر و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و حجتالاسلام داود فیرحی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بود.
* باید بین دو مفهوم علم و معرفت فرق گذاشتنخست حجتالاسلام حمید پارسانیا اظهار داشت: فکر میکنم بین دو مفهوم علم و معرفت باید فرق گذاشت. در حوزه فرهنگی و تاریخی خودمان وقتی میگویند علم به کسانی که فلسفه و اصول میخوانند عالم میگویند و کسانی که طبیعیات نیز میخوانند عالم میگویند.
وی ادامه داد: اما در دوره علم مدرن دانش به حوزه تجربه برمیگردد و فلسفه علم نیست و زمانی که علم میخواهد وارد عرصه فرهنگ شود، نسبت وثیقی با فرهنگ و علم دارد.
پارسانیا گفت: هر فرهنگ و تمدنی با نوعی از علم و دانش و معرفت سنخیت دارد و در مقابل نوعی دیگر از علم مقاومت نشان میدهد و آن را انکار میکند.
وی ادامه داد: حقیقت معرفت و علم و دانش در متن و تمدن رقم میخورد و محل بحث و گفتگو است و قیاسناپذیر بودن فرهنگها نسبت معرفت، حقیقت و دانش و لوازم آن است و چنین نسبتی را پذیرفتن مقتضای خاص آن فرهنگ است.
پارسانیا گفت: حقیقت علم و معرفت و ساحتهای او تاریخی است و هویت آن این جایی است و محل تأمل است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: بپذیرم هر جامعهای با مدل معرفت و دانش قابل شناخت است محل تردید نیست نمیتوان با یک عالم اسطورهای هم عالم اسطوره را شناخت و هم دانش مدرن را، معرفت اسطورهای ابژه است و سوژهها مدرن است.
پارسانیا با طرح این پرسش که اقتضای علم دینی و مدرن چه ویژگی دارد، سخن خود را در بخش نخست مناظره به پایان رساند.
فیرحی: اگر خردمندی انسجام پیدا کند، تمدن باقی میماندبه گزارش فارس، حجتالاسلام داود فیرحی عضو هئیت علمی دانشگاه تهران در ادامه نشست گفت: کار من محدود به تمدن اسلامی است و مطالعات من نسبت به تمدن غرب محدود است.
وی افزود: برداشت من از علم و دانش همه دانشها نیستند، من با دانش تجربی کاری ندارم و نمیدانم دانش تجربی چه نسبتی با تمدن دارد.
فیرحی گفت: قاعدهای در جهان است، تمدنها و دولتها ابتدا بر اساس خردمندی طراحی شدهاند و اگر خردمندی انسجام پیدا کند، تمدن باقی میماند و بعدها دانش پیدا میشدند.
وی ادامه داد: تمدن اسلامی سنتی به ۳ دوره تقسیم میشود: نخست؛ عصر تکوین، دوم؛ عصر طلایی مسلمان یا عصر تدوین آثار علمی و سوم؛ عصر زوال و دوره جدید که بعد از مشروطه شروع شد و قبل از مشروطه نشانههای آن پیداست.
*جهان با تنوع در یک فلسفه نمیگنجدفیرحی گفت: سؤال من این است که جهان با تمام تنوعاش در یک نظریه نمیگنجد نص با تنوع در یک نظریه نمیگنجد و عقل با تمام تنوع در یک دستگاه فلسفی جایی ندارد.
وی با طرح این پرسش که دنیای نص، طبیعت و خرد در چه شرایطی امکانات خود را به ما نشان میدهد، گفت: در خصوص نصوح دینی دو آیه سیاسی داریم یکی آیه بسیار مهم «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ» و آیه دیگر «أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» است. ما میدانیم مشورت و دموکراسی تابعی از حاکم قرار داریم و اولویت با تبعیت از حاکم است.
فیرحی گفت: دو آیه «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ و أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنکُمْ» فعل امر است و معنی اطاعت دارد و چگونه شد ساختار دانش دوره میانه از اقتدارگرایی شروع شده است و اشاره به اطاعت دارد و شورا را زیر نظر نگرفته است.
وی گفت: از دوره مشروطه به بعد چرخشی در ذهن مسلمانان پدید آمد و تلاش شد حکومت زیر شورا قرار گیرد و نظام دانایی ما باوجود آگاهی از متن یکی را برگزید و سخن ما نسبی بودن دانش است نه حقیقت.
عضو هئیت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: این نص نبود که حکم کرد که نظام سیاسی ما اقتدارگرا باشد. نص نیست که به ما حکم کند که نظام سیاسی ما دمکرات باشد ما ترجیهاتی داریم که دست به انتخاب میزنیم و از نص استفاده میکنیم. ما دسترسی به معصوم نداریم بالاخره انتخاب میکنیم.
* تعاریف نسبیت و مواجهه با آنپارسانیا در ادامه مناظره گفت: درباره نسبیت معنای گوناگون داریم گاهی نسبیت فهم و گاهی نسبیت حقیقت است نسبیت فهم این است که در مواجهه فهم، فهم ما خام نیست.
این استاد دانشگاه ادامه داد: نسبیت حقیقت به این معنی است که واقعیت ثابتی در خارج از فهم نیست و به لحاظ منطقی نسبی، فهم و حقیقت نسبتی با هم دارند.
وی گفت: معنای دیگر نسبیت، نسبیت مفهوم است و همچنین نسبیت مصداق داریم که از نسبیت مفهوم بالاتر است و اگر نسبیت مفهوم باشد قابل فهم است و من دفاع میکنم.
پارسانیا گفت: شناختهای متعدد داریم و بالتبع پرسش مختلف و جوابهای متعدد داریم و هیچ اشکالی ندارد.
وی ادامه داد: اگر نسبیت، نسبیت فهم گرفته شود «هر کسی از ظن خود» یار من شود، از درون من قادر نیست اسرار من را بجوید. چون خبر از واقع نمیدهد و خبر از فهم من میدهد.
* در نص، تناقض نیستحجتالاسلام فیرحی گفت: در نص، تناقض نیست بلکه ذهن ما متناقض شده است. تنها قرآن نیست که اینگونه است، قانون اساسی ما نیز همین شکل است و تفسیرهای متعدد از آن میشود.
وی افزود: دانش محوری ما نص است و اگر دانش سیاسی را به شورا ارجاع بدهیم اسلام هیچ صدمهای نمیبیند و ادبیات شیعه خطاپذیر است و نص ظرفیتی پیش از فهم من دارد به همین دلیل است که همه چیز را همگانی میداند.
فیرحی گفت: باید از ایدئولوژیک شدن پرهیز کرد. هرچیز ایدئولوژیک شد، خطرناک است.من میترسم با پیش زمینه ایدئولوژیک دنبال نص برویم و چرخشهای تفسیری هرگز بنیادهای اصولی و کلامی را مورد تهدید قرار نمیدهد. برای ما امکان رقابت بیشتر میشود.
برنامههای روز دوم همایش درباره علم دینیبر اساس این گزارش، روز دوم همایش با میز گرد حجتالاسلام سید مهدی میرباقری و حجتالاسلام علی اکبر رشاد در ساعت ۱۳:۳۰ با موضوع «عقل و ایمان» آغاز میشود.
میز گرد بعدی، در ساعت ۱۵:۱۵ و با حضور بیژن عبدالکریمی و حسین کچویان، با موضوع «مناسبات الهیات و علوم انسانی» برگزار میشود.
سعید زیباکلام سخنرانی بعدی همایش با موضوع «علوم اجتماعی دینی» را در ساعت ۱۶:۴۵ ایراد خواهد کرد.
سخنرانی سید حسین نصر به صورت ویدئو کنفرانس با موضوع «مسئله وحدت علوم» در ساعت ۱۸، پایانبخش برنامههای همایش خواهد بود.
منبع: فارس