کد مطلب: 500504
راهنمای کتاب/ «نزدیک داستان»؛ علی خدایی؛ چشمه
دعوتید به کتابی که تا نزدیکیهای داستان پیش میرود
حسن پژمان؛ 6 شهریورماه 1396
تاریخ انتشار : دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۵۴
«نزدیک داستان»
(همراه با سی دی صوتی)
نویسنده: علی خدایی
ناشر:
چشمه، چاپ اول 1396
97صفحه، 11 هزار تومان
****
در ایران خاطرهنویسی مرسوم نیست. این را میتوان به جرأت گفت چون بازار کتاب این را تایید میکند. با این وصف، خاطرهنویسی خصوصا از سوی نویسندگان شناخته شده که عمری طی کردند میتواند حامل پیامهای مهمی باشد.
«نزدیک داستان» همچنان که از نامش پیداست شاید نزدیک داستان باشد اما داستان نیست. این کتاب علی خدایی که بهار امسال منتشر شد، مجموعه منسجمی است از خاطرات او. خود علی خدایی توضیح کاملی برای این کتاب نوشته است. او نوشته: «تماشا و بازی و چیدن کلمات، از شهرها، خیابانها، جادهها، آدمها، سفرنامهها، خاطرات، روزنامهنگاریها، عکسها، کتابها، داستانها، مردهها و زندهها، کسانی که دوستشان دارم و با آنها از زندگی لذت بردهام، زندگی نگارههای این کتاب شده است. فقط اینکه "نزدیک داستان" داستان نیست!»
مخاطب در «نزدیک داستان» همراه با نویسندهی اثر، علی خدایی به اصفهان میرود، به شهرها و کوچهها، خیابانها و از همه مهمتر از دل خاطرات ِ خدایی به جهانی نوستالژیک نقب میزند. علی خدایی متولد 1337 است و مطمئنا در 59 سال عمری که از خدا گرفته است، به عنوان داستان نویس، و البته ژورنالیست خاطرات زیادی برای تعریف کردن دارد.
از خاطرات دلنشین علی خدایی، خاطرههایی از زاون قوکاسیان؛ کارگردان، فیلمساز، منتقد و مدرس سینمای ایرانی ارمنیتبار است که سال 1393 دار فانی را وداع گفت. علی خدایی و زاون قوکاسیان از دوستان صمیمی همدیگر بودند. «خب این هم از زاون ما، دوستان به او غول مهربان سینما میگویند ولی من او را کودکی میدانم که تا امروز، در 64 سالگی، شور کودکی را همراه دارد. سال 94 دوستی ما چهل ساله میشود. نمیخواهم از او و روزهای آشناییمان در اصفهان بگویم... پسری که همیشه جذاب است، صبحها نیروگاه میرود، بعد از حمام عصر ادوکلن میزند. با مادرش چای و گاتا میخورد و با تویوتای قهوهایاش از این کلهی شهر تا آن کلهی شهر برای نمایش فیلم میرود. زاون فیلم میسازد. سینمای هشتی است. نمایش فیلم برپا میکند. تاریخ سینما درس میدهد. کانون فیلم راه میاندازد و کتابهای سینمایی چاپ میکند. برای این کتابها گاهی، نه، با ماشین نمیشود، با هواپیما تا فرانسه هم میرود و در چند نوبت با زنده یاد فرخ غفاری گفتوگو میکند؛ تکههایی به مناسبت فیلمهایش و بخشی دربارهی تاریخ سینمای ایران. به وین میرود و با لرتا، در اصفهان با ارحام صدر و در تهران با آربی آوانسیان، فرمان آرا، کیمیایی، گلاب آدینه، رخشان بنی اعتماد، جمشید خان ارجمند، مجید انتظامی، جعفری جوزانی، مهرجویی، خسرو سینایی، بیضایی، سیمین خانم معتمد آریا گفتوگو میکند، ضبط میکند، کتاب میکند و برای این کارها از همه کمک میگیرد.»
«نزدیک داستان» از طرفی دربارهی نوشتن است. این سویه، البته سویه غیرمستقیم کتاب است، وجهی ناپیدا که تلقی احتمالی مخاطب از کتاب است. علی خدایی در این کتاب از حافظهاش نوشته است، حافظهای عمدتا اندوهگین که بار گذشته را به دوش دارد. او باید بنویسد، باید بنویسد تا بتواند این سنگینی را با کسی دیگر، با دیگرانی دیگر تقسیم کند. از این جهت «نزدیک داستان» تنها به مسئله خاطره محدود نمیشود. ما در آخرین کتاب علی خدایی همچنان که گفته شد تا مرزهای داستان نزدیک میشویم. داستانهایی واقعی و مستند که گاه ما را به تامل وامیدارد و گاه به واسطه نثر روان خدایی و موضوعیت ِ آن قطعه آراممان میکند.
به کتاب «نزدیک داستان» لوحی نیز ضمیمه شده است. این لوح که شامل فایلهای صوتی «نزدیک داستان» است با صدای علی خدایی اجرا شده است. با اینکه بخش صوتی این کتاب، متن کتاب را پوشش میدهد اما پیشنهاد میکنم کتاب را بخوانید و بعد به صدای خدایی که متنش را روایت میکند، گوش کنید. هر چند احتمالا یکی از دلایل ضمیمه کردن فایل صوتی به این کتاب، تنبلی ذاتی ما با عمل خواندن بوده است.
به تازگی علی خدایی در گپ و گفتی با ایسنا درباره کتاب صوتی و با اشاره به اینکه کتاب صوتی «نزدیکِ داستان» با صدای او توسط نشر چشمه تهیه و همراه کتاب عرضه شده است، گفته: «من از کسانی هستم که از تبدیل کتابهایم به کتاب صوتی استقبال میکنم بنابراین مخالف کتاب صوتی نیستم اما خودم از آنها تقریبا استفاده نمیکنم، کتاب کاغذی را ترجیح میدهم و دوست دارم چشمهایم متن و واژهها را ببیند. من به این شیوه عادت کردهام. گوش دادن به کتاب به تربیت نیاز دارد.»
به هر روی، مخاطب «نزدیک داستان» میتواند در موقعیتها و شرایطی که مطالعه کتاب میسر نیست، مثلا در اتومبیل یا مترو، از سیدی کتاب استفاده کند، هر چند به نظر میآید با وجود صدای شیوا و گرم خدایی در فایلهای صوتی کتاب، مطالعه آن و دیدن کلمات خدایی به صورت مکتوب لذتی دیگر دارد.
در اینجا پارهای از بخشهای زیبای نثر خدایی در این کتاب را میخوانید. این پاره ختمِ کتاب «نزدیک داستان» است:
«در حجمهایی که از همهمهی صداها و بوی ادویهها و تلألو فلزات اینک رها شدهاند من هستم و این میدان و سعدی که میخواندَم. میآید. از دالانی که به میدان میرسد. آرام و نرم میگذرد. میگذرد از شب تا سحر بیاید. نسیم بوزد و بگوید دیدم همه دلبران آفاق. میگوید سعدی"غم عشق خوبرویان چندان که تو میخوری ندیدم." و میرود. روز میآید. این دیگر سعدی من نیست. نور و صبح در میدان بساط گستردهاند. همه چیز زیباست. اما این دیگر سعدی من نیست. همهی حجمها رنگ دارند و رنگها برای تفسیر بهتریناند. زیبایند اما طناز و رند؟»
«نزدیک داستان» را مخاطبان آثار داستانی، علی الخصوص داستانهای علی خدایی، و علاقهمندان به ژانر خاطره نویسی بخوانند. این کتاب برای این دسته از مخاطبان به طور قطع کتاب خوشایندی خواهد بود.
کلمات کلیدی : نشر چشمه