پاسخگویی به افکار عمومی، کلیدواژهای است که همه مسئولان در اقصی نقاط جهان از آن در کلام حمایت کرده و حتی براساس آنها ساعتها سخنرانی میکنند اما کمتر کسی است که وقتی نوبت به اجرای عملی این سخنرانیها میرسد حاضر میشود بنشیند و به افکار عمومی پاسخ دهد، البته به برکت انقلاب اسلامی پاسخگویی به افکار عمومی از بهمن ۵۷ تاکنون در کشور با رشد چشمگیری مواجه بوده و قرار است روزافزون باشد. با این مقدمه به سراغ یکی از مباحثی میرویم که این روزها افکار عمومی دنبال پیدا کردن پاسخی سر راست و بدون رودربایستی برای آن هستند.« برجام»
همراهی مردم
برنامه جامع اقدام مشترک بعد از حدود دو سال در ۲۶ تیرماه ۱۳۹۴ به تصویب تیم مذاکره کنندگان ایران و گروه ۱+۵ رسید. هر چند که نشان دادن زنده کنفرانس خبری وزیر خارجه با موگرینی از رسانه ملی و تخصیص برنامههای خبری و صداوسیما به این اتفاق هم در توجه بیش از اندازه مردم به برجام نقش داشت اما افکار عمومی ایران با توجه به اتفاقاتی که در خاطره گذشته خود داشتند ماجرای مذاکرات را در دوسال دولت تدبیر و امید مو به مو دنبال کردند تا جایی که بلافاصله بعد از تصویب برجام مردم در شهرهای مختلف برای شادی از این اقدام به خیابانها ریخته و به پایکوبی مشغول شدند.
خوشحالی مردم دو جنبه داشت یکی به دلیل توافق بر سر داشتن دستاوردهای علمی، دومی هم به دلیل پیروزی مذاکرهکنندگان در مواجهه با مذاکرهکنندگان دیگر کشورها که غیرمستقیم قرار بود روی اوضاع معیشتی آنها تاثیر بسزایی داشته باشد، استقبال مردم به حدی از این جریان زیاد شد که عدهای حتی به مقایسه تغییر اقتصادی پذیرفته شدن قطعنامه ۵۹۸ در روزهای نخست پرداختند و عدهای حتی منتظر بودند تا قیمت دلار و ریال به هم نزدیکتر شود اما...
مسئولان و همراهی با مردم
در میان هیجانات مردم، مسئولان هم مدام از فتحالفتوح صورت گرفته میگفتند و همه دستاوردهایی که به واسطه امضای برجام بر ما ایجاد میشد، قرار بود تحریمها همزمان با اجرا برداشته، حسابهای بلوکه شده آزاد و همه تعاملات ما با دنیا بدون مشکل اجرایی شود. در تحلیلهای واقعیتر حتی گفته میشد هیچ رئیسجمهوری در امریکا هم توان لغو برجام را ندارد.
از سوی دیگر آلسعود و رژیم صهیونیستی مدام بر انتقاد از توافق دنیا با ایران تاکید داشتند و در رسانههای بینالمللی به تصویر کشیده میشدند که دستاورد ما را علنیتر نشان میداد. روزهای نخست در هر محفلی، از برگزاری روز خبرنگار تا برگزاری نشست محیطزیست و مسایل بیربط که پا میگذاشتی ظریف با دندانهایی ایمپلنت کرده و لبخندی بر لب از دستاورد برجام میگفت و تسلط به زبان انگلیسی تیم مذاکرهکننده و هوشمندی در مناظره را گوشزد میکرد. اندک مخالفان هم با دشمنان بیرونی نظام مقایسه میشدند و مردم توجهی به آنها نداشتند و این روند البته از ماه ششم رفته رفته رو به افول گذاشت...
حوادث رخ داده
از انتخاب ترامپ، تمدید مجدد قانون تحریمها توسط شخص اوباما(داماتو یا ایسا) گرفته تا اضافه شدن و به روز شدن لیست تحریمهای امریکا هر روز یک حادثه عجیب بر برجام میگذشت و مردم را در بهت و حیرت فرو میبرد. قلب راکتور هم بتنریزی شد و خبری از برداشتن یکباره تحریمها نشد. حتی ترامپ قصد پاره کردن برجام را کرد که یکباره با نصیحت نتانیاهو!!!! که تا چند ماه قبل مخالف ظاهری برجام بود مواجه شد و ...
این روزهای پر حادثه اما تقریبا با سکوت از سوی اعضای مذاکره کننده و ایجاد حاشیههای عجیب در کشور پیش میرفت تا افکار عمومی یکبار فراگیری آنفلوانزا را پیگیری کند و بار دیگر شاید از اتفاق پلاسکو رنجیده شود. هر چه خبر اتفاق میافتاد و در حجم وسیعتری از معمول توسعه مییافت که شاید مردم کمتر از نبود پاسخگو در این بخش مطلع شوند و البته هر روز افکار عمومی تشنهتر میشد تا زمان انتخابات ومناظرات انتخاباتی که تقریبا همه رقبا بر امضای برجام و اصل مذاکره تاکید کردند و نقدها بیشتر به سمت پیگیری توافق و دستاورد نداشتن آن به دلیل جدیت کم خبر اعلام میشود.
کمرنگ شدن حضور مسئولان
کمکم وزیر خارجه دیگر میهمان هر محفل دولتی و غیردولتی نبود و حتی شنیدیم که او در مصاحبه با یکی از رسانهها اعلام کرده بود که نمیخواهد در دولت بعدی روحانی همچنان وزیر خارجه بماند. اعضای ارشد مذاکره کننده هم رفته رفته کم رنگ شدند، بعیدینژاد به عنوان سفیر به انگلستان رفت، صالحی در سازمان انرژی اتمی کارهای علمی را پیگرفت، عراقچی هم دورهای سکوت داشت... و مردم همچنان منتظر شنیدن پاسخ از زبان اعضای تیم مذاکرهکننده که بیشترین مواجهه با جزییات برجام را داشتند بودند!
در رتبههای بعدی هم مردم از رئیس مجلس و رئیسجمهور و نمایندگانی که برجام را در مدت کوتاهی در مجلس تصویب کردند انتظاراتی داشتند که تقریبا هیچیک برآورده نشد.
بمباران خبری دو جناح
در این بین افکار عمومی با بمباران خبری دو جناح مواجه شد، جناحی که کلا میگفت برجام دستاوردی نداشته و جناح دیگری که آب خوردن کنونی را هم به برجام مربوط میکرد!! بمبارانهای خبری که هیچیک از آنها برای افکار عمومی نمیتوانست قانعکننده و اقناعکننده باشد و همچنان آنها را تشنه شنیدن پاسخی مناسب و بدون رودربایستی (همانطور که رهبری فرمودند که نکته پنهانی از مردم نداریم) قرار میداد. پاسخی که خلا آن کمکم مردم را دچار ناامیدی میکرد.
شکستن سکوت به سبک عراقچی
در خلال این سکوتها و البته بعضا حاشیههای اصل شده در حال طی کردن مسیر بودیم که سکوت عراقچی یکی از اعضای ارشد مذاکرهکننده اصلی شکست. او در گفتوگویی با یکی از رسانهها بعد از مدتها سکوت درباره خدمت برجام به فوتبال صحبت کرد صحبتی که حتی نتوانست کیروش مربی تیمملی فوتبال را که بابت مشکلات مالی نتوانسته گردش مالی داشته باشد را قانع نکرد. او البته در خلال مصاحبه فوتبالی خود از طارمی هم خواهش میکند که در پرسپولیس بماند!!
بعیدینژاد هم در صفحات شخصی ضمن موضعگیریهای جبهه مقاومت درباره ترویج ورزش همگانی مینویسد و انگار خیلی علاقهای به پاسخگویی به مردم درباره برجام ندارد.
عواقب پاسخگو نبودن!
همه این رویه باعث میشود که مردمی که روز نخست امضای برجام به خیابان ریختند و پایکوبی کردند با نشنیدن پاسخ مناسب از مسئولانشان دچار یاس و نا امیدی و البته بیاعتمادی به مسئولان شده و این بیاعتمادی مردم نسبت به باقی مسئولان هم تسری پیدا کند.
اگر به واقع مذاکرهکنندگان میخواهند همچنان افکار عمومی را مانند آن روزی که در خیابان از قراردادشان حمایت کردند پای کار نگه دارند بهتر است که زودتر فکری به حال پاسخگویی خود به آنها داشته باشند. قطعا مردم هم باز با مسئولان پاسخگویشان همراه خواهند بود.
منبع : سیاست روز