نظر منتشر شده
۱
توصيه به ديگران
 
کد مطلب: 330683
حلول ادبیات احمدی نژادیسم و ظهور مکتب روحانیسم!
تاریخ انتشار : سه شنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۱۵:۳۰
همواره یکی از مشکلات جوامع جهان سوم، وجود ادبیات پوپولیست محور در اظهارات صاحبان قدرت در این جوامع بوده است. در این نوع گفتار، صاحبان مناصب قدرت از طریق شیوه خاص گفتاری، سعی در جلب عوام و همراهی عامه جامعه برای رسیدن به اهداف خود دارند.

به گزارش تابناک، ادبیات ساده و عامه پسندی که همواره فقط مورد تأیید نزدیکان دولت است، از دیرباز در ادبیات سیاسی کشور ما رواج داشته است. در همین راستا، اوصاف ادبیات و گفتمان رئیس جمهوری به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور بسیار حایز اهمیت است و اینکه رئیس جمهور با گفتاری منطقی در سطح داخلی و بین المللی نماینده فرهنگ ایران اسلامی باشد.

اما در طول چند سال گذشته، گاهی شاهد فرودهایی در این عرصه با نوع ادبیات و گفتار یک شخص مسئول و مقام رسمی بوده ایم که نتایج چندان مثبتی نداشته و بعضا آثار مخرب دامنه داری را در سطح داخلی و خارجی به بار آورده است.

گفتار رئیس جمهور سابق بارها از سوی مردم، کارشناسان و فعالان سیاسی کشور مورد انتقاد قرار می گرفت و به نوعی ادبیاتی که نسنجیده از سوی نماینده رسمی جمهوری اسلامی ایران بر زبان می آمد، فضا را برای دشمنان و معاندین قسم خورده ایران فراهم می ساخت تا بدین بهانه ایران را کشوری تهاجمی با اهداف جنگ طلبانه به دنیا معرفی کند و حتی بارها زبان گفتار وی مورد انتقاد رسانه های بعضا داخلی هم قرار می گفت و مورد پرسش کارشناسان و جامعه شناسان سیاسیون قرار می گرفت که آیا جایز است یک شخص آن هم در قامت رئیس جموری این گونه در میان مردم، خبرنگاران و مقامات رسمی داخلی و خارجی سخن بگوید؟!

به عنوان مثال، هنوز مردم به خوبی یاد دارند که آقای احمدی نژاد در شب اجرای طرح هدفمندی یارانه ها با تأكيد بر اينكه يقيناً حضرت ولي عصر(عج) اجراي موفق طرح هدفمندي يارانه ها را به عنوان صاحب اصلي عدالت مديريت و هدايت مي كنند، گفت: «پول يارانه‌ها پول امام زمان است و بركت دارد». یا سخنان شبیه به این موضوع که در نهایت پایه های اعتقادی مردم را سست کرد و هم اینکه خدای ناکرده در بلند مدت موجب بدبینی مردم و تشکیک در صداقت مسئولان می شد.

شاید همین موضوعات بود که مردم در انتخابات ۹۲ درصدد برآمدند تا در انتخابات جدید، فردی را برگزینند که خود را معتدل و حقوقدان می نامید. مردم به این امید بسته بودند که با این انتخاب، بساط ادبیات پوپولیستی محور در میان مسئولان کشورشان برچیده شود و هزار امید دیگر!

اما گویی این امیدها همه واهی بودند، زیرا پس از گذشت چند سال از آن روزها باز هم شاهد بازگشت این ادبیات به زبان رئیس جمهور کشورمان هستیم. آقای روحانی در مراسم تجلیل از خانواده شهدای هسته ای و افتخارآفرینان برجام در فرازی از سخنانشان بیان می دارند:

«برخی به ما می‌گویند حال که برجام انجام شده، دولت برای ملت رفاه بیاورد؛ این در حالی است که مگر ما برجام آورده‌ایم؟ برجام را ملت آورده‌اند و ما خادم مردم بودیم. برجام را خدا آورده و همان خدا نیز برای ملت سربلندی و رفاه بیشتری خواهد آورد».

آقای روحانی که از ابتدای انتخابش با شعار «هم چرخ سانتریفیوژ بچرخد؛ هم چرخ اقتصاد» پا به عرصه ریاست جمهوری گذاشته بود و دائماً بیان می کرد که مشکل اصلی اقتصاد کشور، تحریم های ظالمانه است و حتی مشکل آب را نیز به تحریم ها گره زده بود، یکباره در این مراسم که همه مردم امید داشتند رئیس جمهور با اجرای برجام نوید دوره رفاه را به مردم بدهد، می گوید، خدا همانطور که برجام را آورد، رفاه را نیز خواهد آورد. البته شکی نیست که «فیض روح القدس ار باز مدد فرماید، دیگران هم بکنند آنچه مسیحا می کرد»! اما فیض روح القدس سر جای خودش و تدبیر و مدیریت دولت هم سر جای خودش! اگر بنا بود ملت صرفا منتظر فیض خداوندی بودند، دیگر رئیس جمهور برای چه انتخاب کرده اند؟

اینکه در همه امور دست خدواند را ببینیم و یا اینکه پایداری و استقامت ملت ایران را اصلی ترین دلیل رسیدن به توافق بدانیم، به ذات موضوعات درستی است. در واقع هر کس در اعتقادات شخصی خود باید همواره دست خداوند را در تمام امور ببیند؛ اما اینکه بخواهیم از این اعتقاد درست مردم بهره برداری کنیم و همه چیز را به اراده خداوند واگذاریم و دست روی دست بگذاریم، نیز مشکلی از مشکلات مردم کم نخواهد کرد.

مردم منتظر هستند که خداوند از طریق اسباب و مسببان خود که همانا در اقتصاد فعلی کشور دولتی ها هستند، چه اقدامی را انجام می دهد. مردم خواهان این هستند که دولتی ها به جای شعار و تبلیغات، قدم جدی در حوزه رفع مشکلات اقتصادی بردارند و انشاءلله خدواند نیز بر اساس نوامیس الهی کمک خواهد کرد.

به هر حال مردم ایران از دولت تدبیر و امید انتظار دارند، در روزهای که به برکت اجرای برجام امید دوباره ای در کشور دمیده شده است، دولتمردان از طریق ادبیات نامناسب این امید را به یأس تبدیل نکنند و همانطور که پیشوایان دینی ما همواره بر راستی و صداقت تأکید کرده اند همین راه را ادامه دهند.

اگر دولت پای در کار بگذارد و صادقانه با آنان سخن بگوید و احساس نکند که مردم ایران، گروه ۱+۵ هستند که باید با زبان سیاست با آنان صحبت و مذاکره کرد و مردم و مخالفان را از خود بدانند، آنان نیز پای در ره خواهند گذشت و دولت را کمک خواهند کرد تا سریع تر به اهداف خود برای رشد و ترقی کشور دست یابد. اگر دولت صادق باشد، مگر ممکن است مردم و منتقدان به دولتیان کمک نکنند؟
 
کلمات کلیدی : احمدی نژاد، روحانی
 
مهدوی
۱۳۹۴-۱۱-۲۰ ۱۹:۳۵:۱۵
دوستان منصف و معتدل

جرا نظری ندادین ؟؟؟؟ دیدین به نفعتون نیست همه سکوت کردین. (3534137) (alef-13)
 


نظراتی كه به تعميق و گسترش بحث كمك كنند، پس از مدت كوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت ديگر بينندگان قرار مي گيرد. نظرات حاوی توهين، افترا، تهمت و نيش به ديگران منتشر نمی شود.