کد مطلب: 454415
افشین یداللهی شاعر و ترانه سرای کشور بر اثر تصادف درگذشت. یداللهی شب گذشته سه شنبه ۲۴ اسفند در مسیر بازگشت از هشتگرد به سمت تهران به دلیل برخورد شدید یک دستگاه کامیون با خودرویش، به شدت مجروح شده و درگذشت. همسر و برادر همسر این هنرمند در این سانحه بهشدت دچار جراحت شدهاند.
یداللهی از جمله ترانه سراهای شناخته شده کشور بود که بسیاری از آثارش به عنوان تیتراژ سریالهای تلویزیون توسط خوانندگانی چون علیرضا قربانی و سالار عقیلی خوانده شد. در این میان میتوان به ترانه تیتراژ سریالهای «شب دهم»، «مدار صفر درجه» و «معمای شاه» اشاره کرد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۹
کلمات کلیدی : افشین یداللهی + حوزه هنری
عمر برف است و آفتاب هنوز
خدایش بیامرزد (4204827) (alef-13)
عمر برف است و آفتاب تموز
ا (4205863) (alef-13)
ای وای خدا بیامرزدش چرا سال 95 اینقدر بد بود (4204839) (alef-13)
صمصام
۱۳۹۵-۱۲-۲۵ ۱۱:۳۳:۰۳
خدایااااااا
زودتر تمامش کن تو رو به اون عظمتت سال 95 رو زودتر تمام کن
ببین چه دسته گلهایی امسال پرکشیدند !!!! (4204848) (alef-13)
خدا رحمت کند
اشعارشون بسیار زیبا بود (4204859) (alef-13)
ماهان
۱۳۹۵-۱۲-۲۵ ۱۳:۰۰:۰۸
هنوز چند روز به پایان سال ۱۳۹۵ مانده،
این سال پر مسافر، کبیسه هم هست. (4205062) (alef-13)
شاعر "وطنم" رفت... (4205122) (alef-13)
خدا رحمت کند. (4205142) (alef-13)
چه سال نحسی بود امسال . چرا این خبرای تلخ تمومی نداره خدا ؟ (4205220) (alef-13)
خداوند رحمتش کنه (4205654) (alef-13)
وقتی گریبان عدم
با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم تو را
پیش از ازل می آفرید
وقتی زمین ناز تو را
در آسمان ها می کشید
وقتی عطش طعم تو را
با اشک هایم می چشید
من عاشق چشمت شدم
نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا
از عمق چشمانم ربود
وقتی که من عاشق شدم
شیطان به نامم سجده کرد!
آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم، سجده کرد!
من بودم و چشمان تو
نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی…
شعر آفرینش اثر زنده یاد دکتر افشین یداللهی (4205879) (alef-13)
95 ، ماندنت را ديگر نميخواهم ببينم!
ديگر برو !
به هر جايي كه ميخواهي برو !
آخر ماندنت را چه سود ؟
هر آنچه كه در آسمان هنر داشتيم را با خود خواهي برد !
ديگر برو و
كاروان مصيبت زده خوبانمان را رها كن و بگذار !
و قدمهاي شومت را ازكاروان آسمان هنر ايران بدر آر!
آخر تو را چه سود بود كه چنين خسراني بر آسمان ادب و هنر اين سرزمين فرود آوردي ؟
95 ديگر نمي خواهمت ! حتي يادت را !
كه يادت هم ياد همه خسرانهاي فرود آورده توست !
نگاهي به روزگار بودنت بينداز شايد خود نيز روي ماندنت نباشد !!
برو 95 ، برو و خاطراتمان را با خودمان واگذار !
برو 95!! (4205985) (alef-13)
۹۵ را گناهی نیست. رانندگی ساعت ۳ شب احتمالا با خستگی و خواب آلودگی و عدم دقت کافی و توقف ناگهانی. عدم توجه راننده کامیون. مشکلات معابر مثل عدم نور کافی. تا اینها هست اگر سال ۲۰۰۰ هم برسد همین قصه است. (4206242) (alef-13)