در حالی که ایران و مردمش در اوج هیجانات و حساسیتهای ناشی از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری بودند، دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا به عنوان نخستین مقصد سفرهای خارجی خود از زمان روی کار آمدن در آمریکا عازم ریاض شد. این درحالی است که 3 رئیسجمهور آخر آمریکا همگی در نخستین سفر خارجی به کانادا سفر کرده بودند. انتخاب عربستان از سوی ترامپ پیام واضح و آشکاری برای منطقه بویژه ایران - مهمترین رقیب این کشور- دارد.
اگرچه روابط آمریکا و عربستان طی چند دهه گذشته همواره تنگاتنگ و ویژه بوده است اما مواضع ترامپ در خلال رقابتهای انتخاباتی سال 2016 اهمیت این سفر را بیش از پیش نمایان کرد. ترامپ در مناظرههای انتخاباتی، عربستان را یکی از حامیان تروریسم و تندروی در جهان خوانده بود و از سوی دیگر تاکید کرده بود متحدان این کشور که زیر چتر نظامی و امنیتی ایالات متحده قرار دارند باید هزینههای بیشتری بابت این حمایت متقبل شوند.
با گذشت 4 ماه از دوران ریاستجمهوری ترامپ، اکنون مشخصتر میتوان درباره اهداف او داوری و راستیآزمایی کرد. ترامپ در بدو حضورش در کاخ سفید یک فرمان مهاجرتی را علیه چند کشور خاورمیانه و آفریقا امضا کرد که با کمال تعجب نامی از عربستان در آن دیده نمیشد. این در حالی است که یک سال پیش کنگره آمریکا با انتشار گزارشی مشخصا از عربستان به عنوان یکی از حامیان اصلی حملات 11 سپتامبر نام برده بود.
حمله موشکی به پایگاه الشعیرات در سوریه که یک هفته بعد از سفر محمد بن سلمان، جانشین ولیعهد عربستان به کاخ سفید انجام شد و انتخاب ریاض به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی همگی نشان داد ترامپ برخلاف وعدههای انتخاباتی برنامه و پازل دیگری در سر میپروراند.
سفر ترامپ به ریاض و استقبال گرم خاندان سلطنتی سعود از وی در نهایت منجر به امضای چندین قرارداد تسلیحاتی به ارزش چندصد میلیارد دلار شد.
«رکس تیلرسون»، وزیر خارجه آمریکا درباره این قراردادها مدعی شده این قرارداد، به امنیت بلندمدت عربستان سعودی و منطقه خلیجفارس کمک میکند.
تیلرسون همچنین تاکید کرده این قرارداد تسلیحاتی «مشخصا در برابر نفوذ بدخواهانه ایران و تهدیدهای مرتبط با ایران در سراسر مرزهای عربستان سعودی است».
خود ترامپ هم در سخنرانی خود در نشست سران کشورهای عربی در ریاض گفت: «میخواهم درباره ایران صحبت کنم که مسؤول بیثباتی در منطقه است. ایران به تروریستها آموزش میدهد، برای دههها ایران آتش جنگهای فرقهای را شعلهور کرده است و خواستار نابودی اسرائیل است. ایران خاورمیانه را بیثبات کرده است که در سوریه شاهد آن هستیم. همه باید کمک کنند تا ایران منزوی شود».
با مرور اظهارات مقامات آمریکایی و رفتار آنها میتوان گفت هدف اصلی دولت آمریکا، دلارهای سعودی و برنامه موشکی ایران است. در واقع از نظر واشنگتن این 2 موضوع به موازات هم هستند و با یک تیر دو نشان خواهند زد.
با تمام این اوصاف باید بگوییم تمام اقداماتی که شرح آن رفت تقریبا قابل انتظار بود؛ یعنی اگر آمریکا و عربستان غیر از این میکردند و به طور مثال بهجای تقویت روابط به سمت واگرایی میرفتند باید تعجب میکردیم.
اکنون مشخص است عربستان از برنامه موشکی ایران به طور اخص و توان نظامی ایران در منطقه به طور عام هراس دارد و تلاش میکند ضمن تقویت توان نظامی خود در منطقه با برنامه موشکی ایران نیز مقابله کند. «آمریکای ترامپ» نیز از همین نقطه ضعف عربستان نهایت استفاده را میبرد و ضمن فروش تسلیحات خود به ریاض، مساله مقابله با ایران را که طی چند دهه گذشته یکی از ستونهای سیاست خارجی ایالات متحده بوده است تداوم میبخشد.
ترامپ طی ماههای گذشته بارها به برنامه موشکی ایران تاخته و تحریمهایی را علیه افراد و نهادهای مرتبط با برنامه موشکی ایران اعمال کرده است.
این مساله مهم نشان میدهد سیاستهای کلان نهادهای نظامی ایران از جمله سپاه پاسداران و ارتش در زمینه توسعه توان موشکی کشور تا چه اندازه درست، دقیق و آیندهنگرانه بوده است. با این وجود دولت یازدهم بارها به صورت علنی و غیرعلنی نشان داده به بهانه تعامل منطقهای و جهانی و جهتگیری سیاست خارجی، چندان رغبتی به آن ندارد.
برخی مقامهای نظامی طی ماهها و سالهای اخیر از لغو شدن آزمایشهای موشکی ایران به دلیل مخالفت یا بیمیلی دولت خبر داده بودند. برافروختگی حسن روحانی در مناظرههای انتخاباتی راجع به آزمایشهای موشکی نیز نشان داد این مباحث چندان نادرست هم نبوده است. حسن روحانی کاندیدای دوازدهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری در یکی از همین بحثهای انتخاباتی در پاسخ به مخالفتها با برجام مدعی شد برخی آزمایشهای موشکی برای برهم زدن توافق هستهای یا تغییر مسیر مذاکرات هستهای انجام شده است(!) وی حتی به سیلوهای زیرزمینی موشکی سپاه نیز اشاره کرد و مدعی شد رونمایی از آنها با اهدافی خاص صورت گرفته است!
اکنون با تشکیل ناتوی به اصطلاح اسلامی از سوی ترامپ و آلسعود که هدف مستقیم آن جمهوری اسلامی ایران است، لزوم تقویت توان موشکی و بازدارندگی متعارف کشور بیش از پیش احساس میشود.
ترامپ در سرزمینهای اشغالی نیز اظهارات ضدایرانی خود را تکرار و بر این موضوع تاکید کرد که اقدامات ایران در خاورمیانه بویژه در سوریه و یمن باعث نزدیکی و همسو شدن کشورهای خاورمیانه با اسرائیل شده است. این اظهارات نشان میدهد ترامپ و همفکرانش در اسرائیل تلاش میکنند با زنده نگه داشتن موضوع ایرانهراسی، اولا، کشورهای عربی را به رژیم صهیونیستی نزدیک کنند تا از این منظر بتوانند روند سازش با فلسطینیها(تشکیلات خودگردان) را تسهیل کنند و ثانیا با هراساندن کشورهای عربی بحث فروش نجومی تسلیحات به سران عربی را توجیه کنند و همچنین با مطرح کردن تحریمها، دولت دوازدهم را ترغیب کنند تا درباره مسائل مهمی نظیر برنامه موشکی ایران و حتی موضوع حقوقبشر با ایران وارد مذاکره شود تا بتوانند جلوی توسعه توان موشکی ایران را بگیرند.
از سوی دیگر باید تاکید کرد ترامپ از طرف هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در داخل آمریکا بر سر ارتباط مقامات دولتش با مقامات مسکو تحت فشار قرار دارد؛ تا جایی که حتی بحث استیضاح وی نیز در برخی محافل مطرح شده است. هرچند بحث استیضاح به نظر نمیرسد خیلی جدی باشد اما نشان میدهد ترامپ شدیدا تحت فشار قرار دارد و برای رهایی از آن دست به هرکاری میزند. ترامپ با متوجه کردن نگاهها به سمت ایران قصد دارد هیات حاکمه بشدت ضدایرانی و ضدروسی آمریکا را راضی کند و اندکی از فشارهای داخلی علیه خود بکاهد.
در پایان باید یادآور شد برنامه موشکی ایران جزو خطوط قرمز نظام و غیرقابل مذاکره است. آنچه از اهداف و نیات محور واشنگتن-آلسعود نیز شرح داده شد نشان داد توسعه و تقویت توان موشکی ایران، اوجب واجبات است.
منبع: وطن امروز