خرده روایت هایی از انتخابات

بخش تعاملی الف - مهدی نورمحمدزاده

28 خرداد 1392 ساعت 9:13

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


۱-جمعه روز انتخابات زده بودیم به کوه «آیناخلی» در نزدیکی ورزقان.غروب بود که به تبریز رسیدیم و شناسنامه به دست دنبال شعبه ای که خلوت باشد و صف رای اش کوتاه! برایم جالب بود که حدود چهل دقیقه تو صف ایستادم و بالاخره رای دادم! یکی از علما گفته بود:«هر کس در انتخابات شرکت نکند، به جهنم رفتنش قطعی است!».شکر خدا که دقیقه نود به صندوق رای رسیدیم و از آتش جهنم خلاص شدیم!

۲- انتخابات این دوره فارغ از نتیجه آن، برای همه ما به ویزه گروهها و تشکل های سیاسی حاوی درس ها ،تجربه ها و برکات بزرگی بود! مهمترین برکت این انتخابات جلب اعتماد مردم و اثبات امانتداری نظام در حفظ آرای مردم بود که متاسفانه در دوره گذشته مورد تشکیک قرار گرفته بود.تقلب در شمارش آرا اتهام بزرگی بود که سرمایه های بسیاری از کشور را هدر داد و باعث امنیتی شدن فضای کشور در چند سال گذشته شد.بانیان بحران سیاسی اجتماعی سال ۸۸ باعث شدند فضای شور و رقابت سیاسی جای خود را به دشمنی و کینه نسبت به هم بدهد و در نتیجه صداهای منتقد و معترض چندان امکان ظهور و حضور در سطح جامعه را نداشته باشند! جامعه ای که به تک صدایی عادت کند، از مسیر رشد و پیشرفت عقب می افتد!

۳-ما هنوز در اول جاده مردم سالاری هستیم، برای همین هنوز خیلی ها قواعد بازی را یاد نگرفته اند! خیلی ها هنوز نفهمیده اند که انتخابات عرصه رقابت سیاسی است نه میدان جنگ حق و باطل! اشتباه بزرگی است که بعضی ها صف آرایی کاندیداها و طرفدارانشان مقابل هم را جنگ امام حسین و یزید فرض کنند و با احساس تکلیف و بازی با مقدسات برای نابودی طرف باطل، شمشیر به دست شوند! این دوستان به ظاهر انقلابی از تناقضات چنین فرضی بی خبرند.با فرض خط کشی حق و باطل بین کاندیداها، اصل نظام زیر سئوال می رود که چرا به دشمن خود امکان حضور در انتخابات را داده است؟! آنها که انتخابات را تقابل «مقاومت و سازش» نامیدند، امروز حاضرند با پیروزی طرف مقابل، رسمیت یافتن گفتمان سازش را بپذیرند؟! حاضرند قبول کنند که اکثریت مردم طرفدار سازش با دشمنان هستند؟! وقتی شکست در انتخابات را با سقوط خرمشهر قیاس می کنند و خودشان را شهیدجهان آرا می پندارند، باید بفهمند که حکم به بعثی بودن اکثریت مردم داده اند و کاندیدای طرف مقابل را هم ژنرال متجاوز عراقی شناخته اند! یک فرض غلط به دهها حکم غلط می انجامد! فهم این نکته ظریف زیاد سخت نیست، به ویژه برای برخی بزرگان ،خطبا و اهالی فرهنگ و رسانه که متاسفانه در عقبه فکری این جریانات و گروهها وجود دارند و عادت کرده اند با توجیه «تکلیف گرایی» همه اشتباهات خود را به راحتی انکار کنند!

۴-مناظرات کم رونق این دوره برکاتی هم داشت.اول اینکه برخی خط قرمز های کذایی و بی پایه رسانه ملی را شکست و در برخی بحث های کلان ملی در حوزه اقتصاد و سیاست و... ایجاد سئوال کرد.ثانیا برخلاف برنامه های خبری و تحلیلی صداوسیما که کارشناسان آن صرفا از یک منظر به موضوع نگاه می کنند، مردم نظرات مختلف و گاها متضاد کاندیداها را شنیدندو خود به قضاوت نشستند. و ثالثا اینکه بار دیگر لزوم پرداخت جدی به موضوع «کرسی های نظریه پردازی و آزاد اندیشی» در سطوح مختلف جامعه(دانشگاه،مطبوعات و تلویزیون و..) آشکارتر شد.کلی گویی، برنامه های شعاری،توضیحات غیرمربوط، ابهام و نقد غیر منطقی مواردی بودند که تقریبا در گفتار همه کاندیداها به نسبت کم و زیاد وجود داشت.وقتی در یک جامعه امکان نقد و آزاد اندیشی فراهم شده و از آن حمایت شود، گفتار و رفتار حاکمان جامعه هم از آن اثر پذیرفته و در مسیر اصلاح و بهبود قرار خواهد گرفت.برآیند و نتیجه مناظرات و مجادلات نخبگان و کارشناسان(از همه گروهها و دسته های سیاسی) ،بهترین ابزار و کمک برای مدیران و حاکمان در تدوین راهبردهای کلان ، تعریف چشم اندازهای منطبق بر واقعیت و حل معضلات جامعه است.رسانه ملی در این زمینه هنوز جای کار بسیاری دارد!

۵-بنده با اینکه به آقای روحانی رای نداده ام، اما انتخاب ایشان به ریاست جمهوری را اتفاقی خوب و مبارک می دانم و امیدوارم ایشان با تدبیر و استفاده از خرد جمعی در حل معضلات عدیده کشور موفق شوند.متاسفانه در چند سال اخیر به بهانه عملکرد غلط برخی اصلاح طلبان در جریان انتخابات۸۸، کلیت این جریان سیاسی مورد تخریب و حتی تکفیر قرار گرفته بود، طوری که در برخی رسانه ها عنوان «اصلاح طلب» هم تراز مجاهدین خلق و سلطنت طلب ها نام برده می شد و حتی برخی رسما اعلام می کردند که اصلاح طلبان حق ثبت نام در ریاست جمهوری را ندارند! صرفنظر از غیر اخلاقی بودن چنین رویه ای، از بعد سیاسی و اجتماعی هم این روند غلط می تواند باعث هدر رفتن سرمایه های ملی و ایجاد تهدیدهای جدید برای نظام شود.از این منظر انتخاب جناب دکتر روحانی غنیمتی است که نشان داد جریان اصلاح طلبی هنوز هم خاستگاه مردمی و اجتماعی دارد و می تواند با رعایت مشی اعتدال در صحنه سیاست حضوری جدی و تاثیرگذار داشته باشد.این قلم شاید نقدهای جدی هم به جریان اصلاح طلبی داشته باشد، اما بهتر آن است این نقدها در فضایی رقابتی و اخلاقی مطرح شود، فضایی که طرف مقابل هم امکان پاسخگویی و دفاع از فکر و آرمان خود را داشته باشد!


کد مطلب: 190408

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjyyevouqehxz.fsfu.html?190408

الف
  http://alef.ir