آینده مذاکرات هستهای از نظر فنون مذاکره
بخش تعاملی الف - میثم ظهوریان
27 مهر 1393 ساعت 11:27
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
رهبر معظم انقلاب در مورد فرآیند مذاکرات هستهای با تبیین استراتژی طرف مقابل فرمودند «واقعیت این است که در این موضوع، طرف مقابل به مرگ گرفته است که به تب راضی شویم. هدف آنها این است که در موضوع ظرفیت غنیسازی، جمهوری اسلامی ایران را به ۱۰ هزار سو راضی کنند البته ابتدا از ۵۰۰ سو و ۱۰۰۰ سو شروع کردند، که ۱۰ هزار سو محصول حدود ۱۰ هزار سانتریفیوژ از نوع قدیمی است که داشتیم و داریم... در حالی که به گفتهی مسئولان مربوط، نیاز قطعی کشور ۱۹۰ هزار سو است».
گزارشات رسیده از دور جدید مذاکرات در نیویورک نشان دهنده این است که در این مذاکرات علی رغم این که تیم مذاکره کننده کشورمان به کاهش سانتیرفیوژهای فعال تا ۹۰۰۰ سانتریفیوژ (کمتر از میزانی که مقام معظم رهبری آن را به تب گرفتن طرف مقابل تعبیر نمودند) رضایت دادهاند اما آمریکا و متحدانش از موضع خود مبنی بر محدود کردن سانتریفیوژهای ایران به کمتر از ۴۰۰۰ عدد آن هم در ازای تعلیق تدریجی تحریمها هیچ عدولی نکردهاند.
در این مورد رییس جمهور محترم در مصاحبه با سی ان ان میگوید «انعطاف مرز دارد، وقتی به مرز برسیم، شاید انعطاف دیگر به معنای انعطاف نباشد بلکه به معنای زیرپا گذاشتن حقوق مردم تلقی شود. ایران تا جایی که لازم بود و حتی شاید انتظارش را نداشتند در مذاکرات نرمش به خرج داده است. ایران انعطاف لازم را در دورهای قبلی نشان دادهاست و اکنون نوبت انعطاف طرف مقابل است.» در مورد عبارت بالا که اشاره صحیح رییس جمهور محترم به طمع و زیادهخواهی طرف مقابل است این سوال مطرح است که آیا در فرآیند صحیح مذاکره انعطاف نشان دادن در مقابل طرف مقابل آن چنان که رییس جمهور اشاره کردهاست امری نوبتی است یا میبایست متناسب و هم وزن با گامهای طرف مقابل ایران نیز از خود انعطاف نشان میداد. سوال دیگر نیز این است که حال که در عین حفظ تقریبا کامل تحریمهای اصلی کشورمان ( تحریم نفت، بانکی، مالی و کشتیرانی) از سوی طرف مقابل به گفته رییس جمهور محترم ایران به مرز ممکن برای انعطاف نشان دادن رسیدهاست، در ازای رفع تحریمهای مذکور چه امتیازی میبایست به طرف مقابل اعطا گردد.
تحلیل فرآیند منتهی به شرایط کنونی مذاکرات نشان دهنده وجود ضعفهای اساسی در استفاده از فنون و تکنیکهای مذاکره و دیپلماسی عمومی در طرف ایرانی است و همین نکته نیز باعث شدهاست که طرف مقابل تبدیل فعالیت هستهای ایران به برنامهای دکوری و نمایشی با حداقل ظرفیت ممکن را به عنوان هدف خود در رسیدن به توافق نهایی در نظر بگیرد تا به تدریج و با گذشت زمان زمینه جمعآوری کامل آن نیز فراهم شود. بر این اساس به نظر میرسد از منظر اصول و فنون مذاکره میبایست موارد ذیل مورد توجه مذاکره کنندگان کشورمان قرار گیرد.
باید توجه داشت که در فرآیند مذاکره هنر مذاکره کنندگان با تجربه هر چه بیشتر با ارزش نمایاندن داشتههای خود و کوچک نمایاندن ابزارهای قدرت طرف مقابل است و در جایی که مسئولان ما دائما در حال بزرگ نمایاندن مهمترین ابزار طرف مقابل یعنی تحریم هستند و از سوی دیگر این علامت را به طرف مقابل ارسال میکنند که اشتیاق ایران برای مذاکره تنها به دلیل اثرگذاری تحریمها است، طبیعی است که در چنین شرایطی با توجه به اصل «سیاستی که اثرگذار باشد نباید تغییر کند.» بر فرض رسیدن به توافقی در مرحله کنونی، آمریکا و متحدان غربی او همین ابزار را در موضوعات دیگر نیز با هدف همسوسازی سیاستهای کشور با خواستههای خود مورد استفاده قرار خواهد داد.
نکته قابل توجه دیگر این مساله است که همواره در مذاکره بین مواضع اعلامی (آن چه که طرفین در اظهارات خود بیان میکنند) و مواضع اعمالی (آن چه که در واقع به آن عمل میکنند) شکاف وجود دارد و بر این اساس طبیعی است یکی از پایههای یک مذاکره کننده موفق درک هدف اصلی طرف مقابل از مذاکره و نتیجه مطلوب مورد نظر وی است. با توجه به تاکید مکرر مذاکره کنندگان کشورمان بر استراتژی اعتماد سازی جهت رفع نگرانی طرف مقابل به نظر میرسد از نگاه طرف ایرانی هدف اصلی غرب از مذاکره رفع نگرانی از دستیابی ایران به سلاح اتمی است. در حالی که شواهد متعددی در رفتار کشورهای غربی نشان دهنده این است که در واقع موضوع هستهای صرفا بهانهای برای فشار با ایران است که در صورت پذیرش این گزاره طبیعی است که استراتژی کاملا متفاوتی میبایست در دستور کار کشورمان قرار گیرد.
باید توجه داشت که از آن جا که غرب در توافقنامه ژنو موفق شد بخش اصلی ابزارهای قدرت و اهرمهای چانهزنی ایران را خنثی کند، از معدود ابزارهای قدرت باقیمانده برای دور جاری باید با دقت بسیار بیشتری استفاده شود و روش کنونی در انعطافهای بی ضابطه باعث خواهد شد طرف مقابل به امتیازاتی بسیار بیشتر از میزان کسب شده کنونی طمع کند. از سوی دیگر بیان اظهارات تاسفباری مانند این که «حصول هر توافقی بهتر از نرسیدن به توافق است» از جانب وزیر امور خارجه در گفتگو با روزنامه نشنال اینترست که در پوستر طراحی شده توسط وزارت خارجه برای ترویج دیپلماسی عمومی از طریق تعدادی از سینماگران نیز عینا نقل میشود باعث میشود این پیام که مذاکره کنندگان کشورمان حاضر به دادن هر امتیازی برای رسیدن به توافق هستند به طرف مقابل منتقل شود.
آغاز باز طراحی رآکتور اراک حتی پیش از رسیدن به توافق با طرف مقابل و پیوند زدن صریح سرنوشت جناح همسو با دولت در سیاست داخلی و انتخابات مجلس با نتیجه مذاکرات در سخنان وزیر خارجه در شورای روابط خارجی آمریکا نیز از دیگر نشانههایی است که طرف مقابل را به این باور اشتباه رساندهاست که تیم ایرانی در نهایت و در روزهای انتهایی پایان مهلت توافق حاضر به دادن هر امتیازی برای رسیدن توافق به آنها خواهد شد و بر همین اساس است که طرف مقابل در دورهای اخیر مذاکرات از هر گونه تعدیلی در مواضع خود خودداری کرده و حتی دست به افزایش گسترش امتیازات مورد مطالبه خود به مواردی مانند بازدید دورهای از تاسیسات نظامی ایران نمودهاست.
یکی از تاکتیکهای دیگر مورد استفاده آمریکا که چه در فرآیند منتهی به توافق ژنو و چه پس از آن به خوبی مورد استفاده قرار گرفته است استفاده از مخالفتهای داخلی (به ویژه توسط کنگره و مجلس سنا) و بین المللی (توسط مقامات اسراییلی) به عنوان ابزاری برای چانه زنی و امتیازگیری از ایران است که گفته وزیر خارجه ایران در نیویورک مبنی بر این که « محدودیت های رییس جمهوری امریکا برای وادار کردن کنگره این کشور برای لغو تحریم ها را درک میکنم» نیز نشان دهنده موفقیت این استراتژی طرف آمریکایی است. این در حالی است که برخورد منفعلانه مجلس شورای اسلامی با مذاکرات در بازه منتهی به توافقنامه ژنو و در دور کنونی از یک سو و برخورد قضایی و امنیتی شورای عالی امنیت ملی با رسانههای منتقد توافق ژنو از سوی دیگر باعث شدهاست که این ابزار نیز نقشی در تثبیت خط قرمزهای کشورمان در مذاکرات نداشته باشد.
مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در دیدار با مسئولین خطوط قرمزی را برای تیم مذاکره کننده ترسیم کردند که مهمترین سرفصلهای آن شامل میزان ۱۹۰۰۰۰ سو غنیسازی، حق کامل تحقیق و توسعه و حفظ تشکیلاتی که تخریب آن برای دشمن ممکن نیست به ویژه تاسیسات فردو است که رعایت این خطوط قرمز مستلزم بازنگری جدی تیم مذاکره کننده در سیاستهای دیپلماسی عمومی و نحوه مواجهه با طرف مقابل است. در این راستا به نظر میرسد اتکا صرف به حضور افراد دارای سابقه سیاسی و دیپلماتیک در تیم مذاکره کننده کافی نبوده و لازم است برای پوشش نقاط ضعف مورد اشاره در این مقاله افرادی آشنا با اصول و فنون مذاکره به ویژه با تخصص مذاکرات بین الملل به ترکیب این تیم اضافه گردد.
کد مطلب: 245849
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjxie8huqexoz.fsfu.html?245849
الف
http://alef.ir