رادیوی ما چند ستاره دارد؟

بخش تعاملی الف - سجاد رحیمی مدیسه

10 دی 1394 ساعت 10:20




اخلاق‌محوری از ستون‌های ارتباطات و جامعه انسانی است و مربوط به قشر و یا طبقه خاصی نیست.

رسانه‌ها نیز از این قاعده مستثنی نیستند و هر یک از عناصر و عوامل رسانه اگر در تولید و اِنتشار محتوا اُصول اخلاقی را رعایت نکنند، بدون شک هم چارچوب‎های حرفه‌گری را زیر پا گذاشته‌اند و هم چارچوب‌های انسانی را. این مسأله یکی از ده‌ها مسأله‌ای است که صداوسیمای پرپتانسیل و چاقِ ( به لحاظ بودجه تناسبی نسبت به سایر سازمان‌ها و بسیاری ارگان‌ها و وزارت‌خانه‌ها) ما سال‌هاست که از آن رنج می‌برد.

زمانی که مشاهده می‌کنم ثروت ملی و بودجه ملی در ساخت برنامه‌هایی در رادیو و تلویزیون صرف می‌شود که خروجی مؤثری برای توسعه جمهوری اسلامی ایران ندارد، ناراحت می‌شوم و افسوس می‌خورم که چرا مدیران، کارشناسان و ایده‌پردازانِ رسانه ملی، تا این حد غیرحرفه‌ای، غیراستراتژیک و غیرمدیریتی عمل می‌کنند؟

اُصولا چند درصد این عزیزان، مُدیر و کارشناس حرفه‌ای، خلاق و ایده‌پرداز به معنی واقعی کلمه هستند؟

شاید به این خاطر است که به گفته برخی کارشناسان، نهادها و ارگان‌هایی از جمله مجلس محترم شورای اسلامی، حق دارند که بحث تحقیق و تفحص را در صداوسیما به صورت جدی پیگیری کنند. در این یادداشت کوتاه تنها می‌خواهم یکی از این موارد را به صورت خلاصه و تنها یک تلنگر بیان نمایم.

صادقانه بپذیریم زمان و ثانیه‌ثانیه عمرِ مردم بسیار ارزش دارد؛

آن هم برای کشوری که این همه کارِ بر روی زمین مانده در عرصه‌های گوناگون دارد و این شهدا را تقدیم کرده است و این همه سختی را تا به امروز تحمل کرده و می‌کند.

شب جمعه بود که اتفاقی و به دلیل خاموش نکردن رادیو بعد از اخبار، طی توفیقی کاملاً اجباری! با برنامه‌ای تحت عنوان ستاره‌ها (باشگاه ستاره های رادیو ایران) در رادیو آشنا شدم. روال مسابقه این بود که مخاطبان متنی حاوی نام، کدملی و...سایر مشخصات تماس خود را پیامک و شماره ستاره خودشان را دریافت می‌‌نمودند. پس از آن، شنوندگان موظف بودند اگر می‌خواهند به عنوان نفر برتر معرفی بشوند، متن‌های پیامکی و محتواهای صوتی و تصویری را به صورت البته کاملاً رایگان! برای مدیران و کارشناسان این برنامه بفرستند و آخر هفته، فعال‌ترین اعضا (و به تعبیر برخی کارشناسان رسانه: کارگران بی مزدومواجب ارتباطات رسانه!) طی تماس تلفنی این طور خود را معرفی می‌کردند تا در نهایت تنها به یک نفر جایزه‌ای اعطا بشود:

من...هستم؛ .... شغل من است؛ خیلی خوشحالم که توانستم ستاره برنده بشوم! لطفا با ارسال پیامک عدد.... به من رأی بدهید.

و یا فردی از شهرستان کوچک... طی تماس تلفنی، شهر خود را معرفی می‌کرد.

اکثر قریب به اتفاق این عزیزان در برهه‌ای که من بر حسب توفیق کاملاً اجباری به رادیو گوش می‌کردم، مدرک تحصیلی دیپلم و یا سیکل داشتند و شغل‌های بسیار سطح پایین و البته از شهرستان‌ها. (این نکته مهم را یادآور بشوم که تمامی شغل‌ها و تمامی افراد با هر مدرک و نژاد و قومیت، نزد خداوند عزیز و یکسان هستند و مهم تقواست؛ اما صرفاً از جهت معیارهای جامعه شناختی و زمینی، واژه "سطح پایین" و یا مدرک را به کار می‌برم.)

خود این حقیر اهل شهرستان هستم اما به واسطه شرایط کاری و زندگی در تهران ساکنم. یکی از دوستان عزیزم موقعی که این برنامه را همراه من گوش می‌داد، با حالت سرزنش آمیزی می‌گفت: ...این بندگان خدا را تماس می‌گیرند که نهایتاً چه بشود؟...این همه وقت و زمانی که گذاشته‌اند، خروجیش برای این مردم چیست...؟ و ...

این برنامه در یکی از طلایی‌ترین ساعت ‌های رسانه‌ای یعنی ۲۱ الی ۲۴ پخش می‌شد.

بعضاً مجری اول سراغ مجری دوم می‌رفت و می‌گفت: ... چه خبر از سایت...؟ چه تعداد مطلب ارسال شده؟

و یا مجری چندین بار پشت رادیو از این که فلان مخاطب ستاره خود را دریافت نکرده، توضیح می‌داد:

مجری گرامی! وقت مخاطب بیش از این ها ارزش دارد و حکم حق‌الناس و حلال و حرام بودن مبلغی را دارد که شما از بیت‌المال عمومی به حقوق ماهیانه دریافت می‌کنید؟ حقوق و مزایایی که بسیاری از جوانان امروز برای تشکیل زندگی به آن نیاز دارند.

و نهایتاً به این شکل، زمان و وقت مخاطب تمام می‌شد و برنامه هم به انتهای خود رسید.

خدا وکیلی کلاه خود را قاضی کنیم و از منِ مخاطب تا آن مجری و تهیه‌کننده که ماهیانه دارد از صداوسیما دستمزد می‌گیرد، از خود بپرسیم: آخرش این برنامه چه چیزی را به من و یا جامعه‌ام اضافه می‌کند؟

پرسش من از ریاست محترم صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران و مدیران رسانه به خصوص در رادیو ایران این است که:

در عصر انفجار اطلاعات و مسابقه رسانه‌های دنیا، سعدی خواندن یک هم‌وطن عزیز و وقت گذاشتن او برای این مطلب و ارسال برای سایت رادیو، چه خروجی اثربخشی خواهد داشت؟ رادیوی ما چند ستاره دارد؟ آیا صرف مشارکت مردم به هر قیمتی، دلیل این می‌شود که بودجه بیت‌المال صداوسیما را در این وضعیت اقتصادی ویژه کشور، برای هر برنامه، هر مدیر و هرکارشناس و مجری هزینه نماییم؟ تکلیف هزاران دقایقی از مردم کشور که رایگان عمر گران بهای خود را برای فرستادن محتوا به سایت صرف کرده‌اند، چیست؟

شخصاً بنده در یک ساعتی که حین انجام کارهای خود به این برنامه گوش می‌دادم، نه خلاقیتی از این مجریان گرامی رادیو دیدم و نه محتوایی ناب که در ذهن و خاطرم بماند! این سیاه‌نمایی و یا نادیده گرفتن نکات مثبت نیست، به قول یک بنده خدایی: این دیگ ممکن است گرم بشود، اما نمی‌جوشد!

از همین رهگذر:
پیام خواندنِ مجری از اینکه فلان شماره ستاره چه رقمی است، چه مسأله‌ای را از مسائل کشور حل می‌نماید؟

جناب آقا یا سرکار خانم تهیه‌کننده این برنامه و کلیه عوامل دست اندرکار. از زحمات و وقتی که برای این برنامه گذاشتید، بی‌نهایت تشکر می‌کنم اما:

۱. هیجان این مسابقه به چیست؟
۲. آیا استفاده ابزاری از مردمِ تشنه چهره شدن در رادیو و یا تلویزیون برای تولید محتوا با نامِ برنامه سازی! تا چه میزان به اخلاق حرفه‌ای و حتی اسلامی نزدیک است؟
۳. خروجی این برنامه چیست؟
۴. در فضای تهاجم رسانه‌ی دنیا، چطوری می‌خواهیم با این برنامه‌ها، مخاطب را جلب بکنیم؟

نظیر چنین برنامه‌هایی و حتی چنین مجریان و برنامه‌سازانی در صداوسیما کم نداریم که به نظر بنده اگر محتواهای ارزشمند و حرفه‌ای را می‌ساختند، امروزه زمین را کاملاً به ماهواره و شبکه‌های خارجی واگذار نکرده بودیم.

نکته دردآور ماجرا اینجاست که در تولیدِ محتواها، انتخاب مجریان و حتی برنامه‌سازان، ما از ظرفیت‌های حداکثری ملی و مردمی که در جامعه هرز می‌روند، استفاده نمی‌کنیم. اغلب زیاد این را از برخی مجریان و یا هنرمندان شنیده‌ام که در پاسخ به این پرسش که چطور رسانه‌ای شده‌اند، گفته‌اند:
...خیلی اتفاقی...از طریق یکی از دوستان!
خب! آیا چنین ورودی‌هایی، خروجی‌های ناب می‌دهد؟
قضاوت با کلیه کارشناسان و دلسوزان حقیقی کشور و نظام.


کد مطلب: 321213

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjvvettuqe88z.fsfu.html?321213

الف
  http://alef.ir