نگاهی دیگر به پدیده گورخوابها؛

تجربه استفاده بهینه از ظرفیت مدارس

علی سرزعیم، ۱۲ دی ۹۵

12 دی 1395 ساعت 15:07


در دوران تحصیلات تکمیلی، یک سالی در شهر میلان زندگی کردم. در آن یک سال خانه من مقابل یک مدرسه بود. آن مدرسه ظهرها تعطیل می‌شد ولی صدای بازی افراد در سالن ورزش آن که اتفاقاً مجاور خانه من بود تقریباً هر روز تا ساعت 11 شب شنیده می‏شد.

هیاهوی ورزش و هیاهوی جشنها در روزهای تعطیل اگرچه برای مطالعه من مزاحم بود ولی از این حکایت داشت که از ساختمان مدرسه بعد از ساعت تعطیل کلاس در روزهای عادی و کل ساعات روز در روزهای تعطیل حداکثر استفاده می‌شود.

وقتی به حومه میلان رفتم برای شرکت در کلاس زبان ایتالیایی به شهری کوچک می‌رفتم. کلاس توسط شهرداری در یک مدرسه در ساعات پایانی روز برگزار می‌شد. همزمان اقسام فعالیت بزرگسالان در مدرسه برقرار بود: از فعالیتهای داوطلبانه گرفته تا تمرین موسیقی. این‌ها هم نشان می‌داد که از مدرسه می‏توان در ساعات خالی استفاده کرد.

در سال 2010 وقتی که برای یک دوره تحقیقاتی یک سال به دانشگاه بروکسل در شهر بروکسل در بلژیک رفتم، در تیم فوتبال دانشکده در مسابقات دانشگاه شرکت می‏کردم. دانشجویان هم تیم می‏گفتند که اگر یک سال قبل اینجا بودی تمام سالن ورزش به اشغال مهاجران غیرقانونی درآمده بود و آنها یک سال در آنجا مستقر بودند. نکته جالب توجه این بود که دانشجویان مدافع آنها بودند و نگذاشته بودند که پلیس آنجا را تخلیه کند.

این روزها که قضیه گورخوابها و کارتن خوابها مطرح است به این قضیه فکر می‌کنم که چرا از ظرفیت مساجد، دانشگاه‌ها، مدارس و حتی ادارات دولتی در ساعات تعطیل استفاده بهینه نمی‌شود؟ بلافاصله گفته خواهد شد که این کار مشکلات و دردسرهایی به همراه دارد. قطعاً همینطور است ولی چه کاری است که دردسر نداشته باشد؟ آیا پدیده افرادی که در زمستان جای خواب ندارند برای جامعه ایران مشکل نیست؟ و این مشکل بزرگتر و جانکاه‏تر از آن مشکلات نیست؟ قرار نبود و نیست که ایران سمبل یک کشور نابرابر باشد و باید برای ایجاد برابری بیشتر و کمک به بخش پایین جامعه، همه افراد جامعه هزینه کنند.
 


کد مطلب: 430474

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcjayexxuqetxz.fsfu.html?430474

الف
  http://alef.ir