پیشنهاد کتاب/ «جنبش پدیدارشناسی»؛ هربرت اسپیگلبرگ؛ مسعود علیا؛ مینوی خرد

پدیدار شناسی در گذر زمان

دکتر علی غزالی‌فر*؛ 31 خرداد 1395

31 خرداد 1395 ساعت 15:29


«جنبش پدیدارشناسی»
نویسنده: هربرت اسپیگلبرگ
مترجم: مسعود علیا
ناشر: مینوی خرد، چاپ دوم ۱۳۹۲
۲جلد، ۱۰۹۵ صفحه، ۶۰۰۰۰ تومان

شما می‌توانید کتاب «جنبش پدیدارشناسی» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید

*****

«امروزه پدیدارشناسی مهم‌ترین و گسترده‌ترین رهیافت و روش هم در فلسفه و هم در سایر علوم، به‌ویژه علوم انسانی و فرهنگی است و در واقع پدیدارشناسی فلسفه راستین قرن بیستم بوده است و برخلاف مارکسیسم و روانکاوی که دوران اوج‌شان سپری شده است همچنان مستمر و پویا است». این سخن لستر ایمبری، یکی از صاحب‌نظران حوزه پدیدارشناسی است. اگر کسی با چنین قضاوتی موافق نباشد، به این دلیل است که به‌خوبی با پدیدارشناسی آشنا نیست و البته غالب افراد این‌گونه هستند. البته می‌توان به آنها حق داد؛ زیرا این جریان به‌قدری گسترده و متنوع است که کمتر کسی می‌تواند همه ابعاد و زوایای آن را بببیند و درک کند. کسی هم که بخواهد به چنین شناختی از پدیدارشناسی دست پیدا کند، چندان موفق نخواهد بود؛ زیرا اینکه کتابی بتواند کل این جریان را پوشش دهد، نزدیک به محال است. اما هربرت اسپیگلبرگ (۱۹۹۰-۱۹۰۴) با همتی بسیار بلند چنین امر ناممکنی را محقق کرده است.

این فیلسوف فرانسوی الاصل که تحصیلاتش را در آلمان گذراند، بعدها به آمریکا مهاجرت کرد. او نقش مهمی در پیشرفت و گسترش جنبش پدیدارشناسی در ایالات متحده ایفا کرده است. او در آلمان مدت کمی شاگرد هوسرل، پدر پدیدارشناسی، بود اما بیش از همه شاگرد پدیدارشناس بزرگ، الکساندر پفندر، است. خود او نیز یکی از بزرگترین پژوهشگران این حوزه به‌شمار می‌آید. این سابقه و تجربه به همراه پشتکاری عظیم باعث شد که اسپیگلبرگ شاهکاری ماندنی از خود بجای بگذارد. اثر پرآوازه‌اش از جهت جامعیت و گستردگی در جهان کم‌نظیر و در فارسی بی‌نظیر است. در این کتاب ماجرای جریان پدیدارشناسی از آغاز شکل‌گیری آن در نیمه دوم قرن نوزدهم تا اوج گرفتن آن در نیمه دوم قرن بیستم روایت می‌شود. در این میان نه تنها نظریات بزرگان این حوزه به تفصیل گزارش می‌شود، بلکه حتی پدیدارشناسان بی‌نام و نشان هم از قلم نیافتاده‌اند.

اما چرا نویسنده عنوان فروتنانه درآمد را با صفت تاریخی همراه کرده است؟ واقعیت آن است که نظام یا مکتبی به نام پدیدارشناسی وجود ندارد و لذا نمی‌توان آن را صریح و ساده معرفی کرد. تنوع شگفت‌انگیز این جریان به‌گونه‌ای است که باید از پدیدارشناسی‌های گوناگون نام برد. نظریات پدیدارشناسان با یکدیگر تفاوت دارد و گاه در تقابل با هم است. علاوه بر آن، در برخی موارد دیدگاه‌های پدیدارشناسانه یک فیلسوف نیز در طول حیات او دچار تغییر و تحول شده است؛ بارزترین نمونه آن خود ادموند هوسرل، بنیانگذار پدیدارشناسی، است. همچنین پرداختن به نقدها و بدفهمی‌ها در مورد پدیدارشناسی و روشن ساختن آن و موضع‌گیری در هر زمینه و طرح نقص‌ها و ایرادات و اشکالات نیز از اهداف مورد نظر اسپیگلبرگ است. لذا مجموعه این امور می‌طلبد که پژوهش صبغه تاریخی به خود بگیرد.

ساختار این اثر به این صورت است که پس از پیشگفتار کوتاه مترجم، دو پیشگفتار مفصل از نویسنده در پی می‌آید که به ترتیب بر ویراست اول و سوم کتاب نوشته شده‌اند. پیکر و تنه اصلی این اثر سترگ به‌طور کلی از یک مقدمه و پنج بخش به این ترتیب تشکیل شده است:

مقدمه
بخش اول: مرحله‌ی تمهید
بخش دوم: مرحله‌ی آلمانی جنبش
بخش سوم: مرحله‌ی فرانسوی جنبش
بخش چهارم: جغرافیای جنبش پدیدارشناسی
بخش پنجم: مبانی روش پدیدارشناسانه
مباحث اصلی با یک مقدمه بلند آغاز می‌شود. اسپیگلبرگ در مقدمه خود جنبش پدیدارشناسی را تعریف می‌کند و سپس آن را به دو شاخه فلسفی و غیرفلسفی تقسیم می‌کند. او توضیح می‌دهد که فقط به شاخه فلسفی این جریان خواهد پرداخت.
اگرچه همگان متفق‌اند که پدر پدیدارشناسی و آغازگر آن ادموند هوسرل است، اما او کاملا تحت تاثیر فرانتس برنتانو و کارل اشتومپف بود. به همین دلیل کاملا موجه است که بخش اول با عنوان مرحله‌ی تمهید به آراء و نظریات این دو فیلسوف اختصاص یابد و اندیشه‌های آنان به تفصیل گزارش شود.

بخش دوم با شرح مفصل اندیشه‌های ادموند هوسرل آغاز می‌شود. هوسرل به دلایلی، از جمله وقوع جنگ جهانی اول، بارها محل تدریس و پژوهش خود را تغییر داد. او در دانشگاه‌های مختلفی، به‌ویژه در مونیخ، توبینگن و فرایبورگ، مشغول فعالیت شد. و البته هرجا که می‌رفت دانشجویان مستعدی را در اطراف خود گرد می‌آورد. نکته قابل توجه در تاریخ پدیدارشناسی آن است که در هر سه شهر یادشده گروه‌های فلسفی ممتازی شکل گرفت که بر مبنای اندیشه‌های استاد خود در زمینه پدیدارشناسی دست به ابداع و پژوهش‌های مهمی زدند. بسیاری از افراد آن سه حلقه‌ بعدها در زمره ممتازترین پدیدارشناسان روزگار خود شدند. به همین دلیل اسپیگلبرگ این افراد را فراموش نکرده و از آنها به خوبی یاد می کند. ناگفته نماند که خود اسپیگلبرگ نیز به نوعی وابسته به حلقه مونیخ است؛ زیرا او شاگرد الکساندر پفندر است که از بزرگان حقله مونیخ به‌شمار می‌آید. لذا پس از شرح نظریات هوسرل، پدیدارشناسان دو حلقه گوتینگن و مونیخ مورد بررسی قرار می‌گیرند؛ فیلسوفانی همچون: آلکساندر پفندر، آدلف رایناخ، د.موریتس گایگر، هدویگ کنراد، مارتسیوس رومن اینگاردن. گروه فرایبورگ نیز از قلم نمی‌افتند. همچنین به شماری از پدیدارشناسان کم‌آوازه نیز اشاره می‌شود. اساسا یکی از مزیت‌های این اثر درخشان همین است که به این موارد می‌پردازد؛ زیرا در بیشتر کتاب‌های مربوط به پدیدارشناسی هیچ اشاره‌ای به این حلقه‌ها و فیلسوفان آنها نمی‌شود.

در ادامه همین بخش سه فیلسوف بزرگ آلمانی ماکس شلر، نیکولای هارتمان و مارتین هایدگر نیز هر کدام فصل مفصلی را به خود اختصاص داده‌اند و نقش و دیدگاه‌های آنان در زمینه پدیدارشناسی بحث و بررسی می‌شود.

اسپیگلبرگ در بخش سوم ابتدا به سرچشمه‌ها، علل و زمینه‌های ظهور و شکل‌گیری پدیدارشناسی در کشور فرانسه می‌پردازد. پس از آن پنج فیلسوف پدیدارشناس بزرگ فرانسوی را شرح می‌دهد؛ یعنی: گابریل مارسل، ژان پل سارتر، موریس مرلوپونتی، پل ریکور و امانوئل لویناس.

جنبش پدیدارشناسی منحصر در این دو کشور و چند فیلسوف نماند. لذا اثری که بخواهد گستره این جنبش را به شکل درستی ترسیم کند، باید گسترش آن را در سایر موارد نیز مد نظر قرار دهد. اسپیگلبرگ این کار را در بخش چهارم انجام داده است و سیر بعدی پدیدارشناسی را در آلمان، فرانسه، ایتالیا، اسپانیا، آمریکای لاتین، پرتغال، بریتانیا، ایالات متحده، کانادا، روسیه، اروپای شرقی، هند و ژاپن به‌طور خلاصه گزارش می‌دهد. به دلیل همین اختصار و اشاره‌وار بودن مباحث، این بخش کوتاه‌ترین قسمت کتاب است.
نویسنده در بخش آخر با دقت و تسلطی عالی و کم‌نظیر به اصول، مبانی و مسائل کلی و مشترک پدیدارشناسی می‌پردازد. کسانی که قصد داردند آشنایی کلی با آموزه‌های پدیدارشناسی به‌دست آورند می‌توانند ابتدا مقدمه کتاب و سپس مستقیما بخش پنجم آن را مطالعه کنند.

پس از بخش پنجم سه نمودار به عنوان پیوست کتاب وجود دارد که سال‌شمار جنبش پدیدارشناسی را در آلمان، فرانسه و در جهان انگلیسی-آمریکایی نشان می‌دهند. همچنین این کتاب نه تنها از واژه‌نامه و نمایه‌ی نام‌ها بی‌بهره نیست، بلکه یک نمایه‌ی موضوعی همراه با شرح اصطلاحات پدیدارشناسی نیز در پایان آن گنجانده شده است.

در باب استفاده از این اثر ارزشمند و گرانسنگ چند نکته را باید مد نظر داشت. اول اینکه خوشبختانه کتاب به‌گونه‌ای نوشته شده است که هر کدام از بخش‌ها و حتی فصل‌های آن را می‌توان به‌طور مستقل و جداگانه خواند و بهره‌مند شد. دوم آنکه در هر فصلی که به فیلسوفی مشخص اختصاص می‌یابد، تمام نظام فلسفی آن فیلسوف گزارش نمی‌شود بلکه فقط پدیدارشناسی او و آنچه به آن مربوط باشد، مورد اهتمام واقع می‌شود. اگرچه به نظر می‌رسد به‌دلیل جامعیت آن می‌تواند به‌نوعی درآمدی برای آشنایی با آن فیلسوف هم به‌شمار آید. در پرداختن به هر فیلسوف نیز به این صورت عمل می‌شود که در هر مورد چارچوب کلی پدیدارشناسی آن فیلسوف توصیف می‌گردد. دامنه‌ی پژوهش‌های او در این زمینه نشان داده می‌شود. و دست‌کم یک مورد از بهترین پژوهش‌های پدیدارشناسانه او عرضه می‌گردد. در پایان نیز نویسنده دستاورد او را نقادی کرده تا ارزش کار او را بهتر معلوم کند. دیگر آنکه در پایان هر قسمت، کتابنامه‌ آثار آن فیلسوف و نیز پژوهش‌هایی که درباره او انجام شده قرار گرفته است. علاوه بر کتابنامه یادداشت‌های بسیار خوب و مفید فراوانی هم وجود دارد. نکته آخر اینکه پدیدارشناسی حوزه‌ای است که در روان‌شناسی، آسیب‌شناسی روانی، روان‌پزشکی، ریاضیات، علوم طبیعی، علوم اجتماعی، علوم انسانی، دین‌شناسی و... نیز به‌طور گسترده و روزافزون مورد استفاده قرار گرفته است. به همین دلیل پرداختن به پدیدارشناسی در هر کدام از این قلمروهای دانش کار پژوهشی جداگانه‌ای می‌طلبد. اسپیگلبرگ این مطلب را خاطرنشان می‌سازد و تصریح می‌کند که در این اثر خود فقط به جنبه کاملا فلسفی پدیدارشناسی پرداخته است.
و سخن آخر اینکه بدون اغراق می‌توان این اثر را یک دائرة المعارف پدیدارشناسی به‌شمار آورد که اگرچه برای پژوهشگران عرصه پدیدارشناسی لازم و ضروری است اما می‌تواند برای همه علاقمندان به فلسفه سودمند و آموزنده باشد؛ هم برای دانشجویان و نوآموزان و هم برای استادان و متخصصان. به همین دلیل هر کس به پدیدارشناسی علاقمند است، باید این اثر را در کتابخانه خود داشته باشد؛ آن هم در طبقه‌ای نزدیک و دم‌دست، همان‌گونه که پدیدارشناسی همه چیز را در دسترس درک و فهم ما قرار می‌دهد.

* دکترای فلسفه


کد مطلب: 364314

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciz5ap5t1aqp2.cbct.html?364314

الف
  http://alef.ir