راهنمای کتاب/ «مرگی که حرفش را می‌زدی»؛ فردریک دار، ترجمه دکتر عباس آگاهی؛ نشر جهان کتاب

زنی که دو چهره داشت

بخش فرهنگی الف، 23 تیر 93

23 تير 1393 ساعت 19:35


مرگی که حرفش را می‌زدی
نویسنده: فردریک دار
ترجمه: دکتر عباس آگاهی
نشر جهان کتاب، چاپ اول ۱۳۹۳
شمارگان ۱۱۰۰ نسخه
۱۶۸صفحه، ۸۵۰۰ تومان

کتاب‎های معرفی شده در «الفِ کتاب» از روز انتشار به مدت یک هفته با ۱۰ درصد تخفیف در فروشگاه اینترنتی شهر کتاب عرضه می‌شوند، شما می‌توانید در صورت تمایل این کتاب را از اینجا خریداری کنید.

****

چهل و دومین کتاب از مجموعه نقاب اثری است از فردریک دار که در همین مجموعه و بارمانی به‌عنوان آسانسور به مخاطبان فارسی‌زبان معرفی شد. ادبیات پلیسی جنایی فرانسه در میانه قرن بیستم، سهم بسزایی در زدودن جلوه‎های عامه پسندانه از این نوع ادبیات و جا انداختن آن به‌عنوان یک ژانر ادبی و نه صرفاً سرگرم‌کننده داشت. ازاین‌رو شاهد انتشار آثار درخور اعتنایی در این دوران هستیم که لحاظ اعتبار فاصله چندانی با سطح متعارف رمان نو‎یس در روزگار خود ندارد. فردریک دار نیز از زمره این نویسندگان است که در کنار ژرژ سیمنون، پی‌یر بوالو، توماس نارسژاک و... وزن ویژه‌ای به ادبیات پلیسی جنایی فرانسوی‌زبان دادند تا از رقیبان آمریکایی خود عقب نمانند.

در ادبیات معاصر فرانسوی نام فردریک دار به‌عنوان نویسنده‌ای توانا و پرکار ثبت‌شده است. او متولد ۱۹۲۱ و درگذشته به سال ۲۰۰۰ است. زندگی پرماجرایش موضوع آثار متعدد شده است و مصاحبه‌های فراوان و آموزنده‌اش در سامانه‌های مختلف اجتماعی و فرهنگی در اختیار دوستداران قرار دارد. فردریک دار نه‌تنها بانام اصلی خود، بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر برای سینما به وجود آورده است.

ده‌ها رمان پلیسی او زیر نام مستعار «سن آنتونیو» به رشته تحریر درآمده که لحن و بیان آن‌ها غیرقابل تقلید باقی‌مانده است. آثاری که به دلیل ویژگی‌های خاص زبانی‌شان خواندن آن‌ها در زبان‌اصلی از لطف و ظرافت کامل برخورداراست و در ترجمه بخش اعظم آن از بین می‌رود. این مسئله نشان می‌دهد که فردریک دار از آن دست جنایی نویسان نیست که تنها به جذابیت‎های حادثه‎پردازانه توجه دارد و از ظرافت‎های ادبی غفلت می‎کند.

در برخی آثار اودلمردگی وانده لحن غالب داستان محسوب شده و نویسنده ما را به دنیایی جذاب می‌برد که دوست داریم داستان پایان نیابد تا ما همچنان در اتمسفری چنین پرکشش همپای قهرمانان حضور داشته باشیم.

کتاب مرگی که حرفش را می‌زدی حاوی طنزی تلخ با پس‌زمینه همسریابی است. قهرمان داستان، پُل دوت راز، مردی سی‌وشش‌ساله است که پس از کار در افریقا با جسمی بیمار و رؤیاهایی ازدست‌رفته به کشورش بازمی‌گردد. عایدات نسبتاً چشمگیر او، این امکان را فراهم می‌آورد که زندگی مناسبی برای خود تشکیل دهد. پس در منطقه‌ای آرام و زیبا خانه‌ای دل‌باز و جادار می‌خرد تا در کنج انزوای خود خوشبختی را بیابد. اما به‌زودی خانه را بیش‌ازحد خالی می‌یابد.

تنهایی مانند خوره به جانش می‌افتد و خواب و راحت را از او می‌گیرد. روزها با کندی سپری می‌شوند و پُل سرانجام تصمیمی سرنوشت‌ساز می‌گیرد: باید ازدواج کند. اما با چه کسی؟ او عجیب‌ترین راه ممکن را انتخاب می‌کند؛ آگهی‌ای به روزنامه می‌دهد. ازنظر پُل، از طریق آگهی می‌تواند همسر مناسبش را بیابد، همان‌طور که خانه موردعلاقه‌اش را هم از همین طریق پیدا کرد.

از میان پاسخ‌های رسیده، یک پاسخ جلب نظر می‌کند. پاسخ متعلق به زنی زیباست که خود را چهل‌ودوساله معرفی می‌کند، درحالی‌که بسیار جوان‌تر به نظر می‌رسد. با ورود مینا به زندگی پُل و ازدواج زودهنگامشان، حوادثی عجیب یکی بعد از دیگری اتفاق می‌افتد. پُل که سرانجام به راز مینا، دو شخصیت متفاوت او، و هویت جوانی که فرزند خود می‌خواند پی‌ می‌برد، در مقابل، نقشه‌ای طرح می‌کند و دامی پهن می‌گسترد که عواقب نامنتظره‌ای در پی دارد ...


کد مطلب: 234408

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciu5arvt1ap52.cbct.html?234408

الف
  http://alef.ir