پیشنهاد کتاب/ «انسان موجودی یکروزه» ؛ اروین یالوم؛ ترجمهی نازی اکبری؛ ققنوس
یک روز با انسان
مسعود عباسزاده*؛ 22 مهر 1395
22 مهر 1395 ساعت 22:48
«انسان موجودی یکروزه»
نویسنده: اروین یالوم
مترجم: نازی اکبری
ناشر: ققنوس، چاپ دوم 1395
270 صفحه، 16000 تومان
شما میتوانید کتاب «انسان موجودی یکروزه» را تا یک هفته پس از معرفی با ۱۰ درصد تخفیف از فروشگاه اینترنتی شهر کتاب آنلاین خرید کنید.
****
انسان قرن بیستمی هنوز از بحران دو جنگ جهانی رها نشده بود که با بحران هویت (Identity Crisis) و از خودبیگانگی (Alienation) یا الینه شدن مواجه شد. بحرانی که او را از مفهوم خویشتن، خالی و بدون ایجاد پیوند با فردیتش، خانواده، اجتماع و محیط پیرامونی و کارش و البته تهی از محتوای زندگی کرد. شتاب صنعتی شدن، توأم شد با سیاستهای تمامیتخواهانه سیاستمداران جهان. آن چنان که فردی چون سناتور مک کارتی سعی کرد در ایالات متحده، علیه جریان فکری پویای جامعه که از قضا درصدد از بین بردن معضلات به وجود آمده بود، بایستد و همه مصلحان مستقل جامعه را که به قدرت وابسته نبودند، متهم به کمونیست کرد و در لیست سیاه مشهورش قرار داد. این روش سیاستورزی به مرور به تمام جهان نیز تسری پیدا کرد و انسان آن روزگار که تاب و توان شتاب آن را نداشت با انسداد اندیشه مواجه شد و خود را به مثابه ابزاری تابع همان بحرانها دید. این جریان بیمار با دگرگونیهایی به قرن معاصر که در دهه دوم آن به سرمیبریم، منتقل شد که دستاورد ننگین آن، تروریسم گسترده میباشد.
کتاب انسان موجودی یکروزه اثر دکتر اروین یالوم سعی دارد به بررسی موشکافانه مفهوم ارتباط و هویت انسانی در قالب روشهای مشاوره با بهرهگیری از تکنیک داستاننویسی بپردازد. مترجم اثر مینویسد: ... این چنین است که کسی میآید و کسی میمیرد. (صفحه 14) اما پیام جاری یالوم در این آمدن و رفتن همان تأکید بر مفهوم محتوا، هویت و رابطه است. مثلثی که در جوامع کنونی با روان بشریت بیگانه میباشد. در داستان درمان معیوب، به یالوم این احساس دست داده که نقشش به عنوان درمانگر با درمانجو (پل انروز نویسنده) عوض شده است. ... من در این تصور بودم که با او مصاحبه میکنم در حالی که در واقع او بود که با من مصاحبه میکرد. قاعدتاً باید چنین باشد.(صفحه24). در اینجا مفهوم پشتیبان برای فرار از مرگ مطرح است. مرگی که انسان تهی از معنا را از خوشیهای دروغینش هم جدا میکند. در داستان دوم هنگامی که یالوم با چارلز تاجر که فقدان پدر را در 8 سالگی تجربه کرده است و پس از آن، معلم کلاس نجاری و یک همکار را ناخودآگاه در نقش پدر دیده تا از واقعیت مرگ گریزان باشد. یالوم با نقل یک تجربه تلاش میکند معنا را به زندگی تهی او تزریق کند. در آخر هم: «... بله، دقیقاً. منظورم اینه که پیشبینی پایان راه، گاهی باعث میشه که به زمان حال با سرزندگی بیشتری چنگ بزنیم.». (صفحه47). و با یک حداحافظی پس از آن زندگی چارلز سرشار از معنا میشود.
داستان دیگر، آرابسک پیچیده است؛ ناتاشای درمانجو پس از ابتلا به نقرس، کار در باله و همینطور، همسرش را از دست میدهد. یالوم با استفاده از تکنیک تداعی آزاد، اندیشه او را منظم و هدفمند میسازد و او از خیالبافی که به بیراهه کشانده، نجات مییابد: «... برای من یکی از تاریکترین ابعاد مرگ اینه که، وقتی میمیرم، تمام دنیای من – که دنیای خاطراتم هستند، یا مملو از آدمهایی که میشناختم، دنیایی که انگار ریشههایش در سنگ خارا فرورفته – با من ناپدید خواهند شد...» (صفحات65و66).
داستان مولی، متشکرم سراسر درباره مواجهه دکتر کراس با مرگ است؛ مرگ برادر معتادش. کراس 30 سال بعد از آخرین مراجعهاش به یالوم، حالا خوب است و زندگی تشکیل داده و این ناشی از همکاری مولی، منشی فوت شده یالوم در سروسامان دادن محیط فیزیکی خانه اوست. به همین سادگی. ریک اونز ، مدیرکل بازنشسته، قهرمان داستان پنجم است که همه را از موضع بالا میبیند و خود را فردی خلاق می داند. تمام استعدادش را در نداشتن رابطه با محیط اطراف متمرکز کرده است. اما اونز به تعادل میرسد و در ایمیلی به یالوم، حلقه مفقوده بهبود اختلال خود را در شاه بیت یک ترانه مییابد:« ...آه، به من زمینی اهداکن، زمینی به زیر آسمانهای پرستاره، مرا اسیر مکن...».
پیشگیری از فرار از خود واقعی، درونمایه اصلی داستان ششم است؛ «ملاحظه بچههاتو بکن». جاستین پرستار یک بیمار که همکار فوت شده اوست،سرطان و یک پسر معتاد دارد. او با نجوایی در گوش همکار یالوم او را به زندگی بازگردانده اما خود در چنبره مرگ گرفتار است. بالاخره او هم بیماری سرطان خود را به دوستان خود میگوید و با رسیدن به آرامش و تعادل، بزرگترین چالش پیش از مرگ خود را حل میکند. «در حال زندگی کن!»؛ این پیام داستان هفتم کتاب است و پاسخ نهایی به عمده آلام و اختلالات روانی انسانها. سالی، پیرزن 60 ساله که آثار نوشته شده خود را از 42 سال قبل نگه داشته، توانایی مواجهه با آنها را ندارد. ناخودآگاه باید با گذشته پردرد و آرزوی هم زمان نویسنده شدن مواجه بشود. یالوم که خود نویسنده است، ضمن تعامل با درمانجویش، او را به تعادل و آرامش میرساند و او از یک مرحله سخت زندگی عبور میکند.
الی در داستان «برو گم شو دنبال مرض کشنده خودت باش: تجلیل از الی»، درمانجویی مبتلا به سرطان است که در فرایند نزولی مرگ قرار دارد، اما به حریم خصوصی به شدت پایبند میباشد که در جهان فناورانه امروزی تحدید شده است. او افراد فضول را دچار شهوت کنجکاوی میداند که میخواهند به ارضای بیمارگونه فضولی خود بپردازند. دکتر یالوم به مواجهه خود با مرگ اشاره میکند و فرار از آن را پناه بردن به تور میداند که سوراخ بزرگی در وسط آن است. در این داستان هردو –یالوم و الی- به مکاشفه در خویشتن میپردازند. داستان نهم با عنوان سه بار گریستن هم درباره مرگ است. هلنا، روانشناسی که در سوگ دوستش نشسته، طی چالشی با مکانیسم دفاعی انکار او، سعی میکند دوستش را از گذشتهاش حذف کند اما یالوم این کار را تشخیص قراردادی تعبیر میکند و هلنا را که یک روانشناس است، از این رفتار برحذر میکند. داستان دهم، انسان موجودی یکروزه، عنوان اصلی کتاب است؛ او دیدگاه روانشناسانه درمانجوهایش –جارود و آندرو- را با اندیشههای مارکوس اورلیوس، فیلسوف امپراطور یونانی که ایده اصلی نوشتن کتاب بوده، همسو کرده و آنان را متعهد به زندگی و پذیرش واقعیت آن میکند. یالوم در یک پس گفتار و مترجم اثر در یک مصاحبه اختصاصی سعی کرده پیام نویسنده کتاب را به صورت بهتری به مخاطب آن منتقل نماید.
* کارشناس روانشناسی و روزنامهنگار
کد مطلب: 400566
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciqua5qt1auw2.cbct.html?400566