تجربه نقش آفرينی جنبش دانشجویی در انتخابات

یادداشت مهمان: محمدصادق شهبازی*، 29بهمن90

29 بهمن 1390 ساعت 10:00


تجربه ی موفق شهید دیالمه در مشهد
مجلس اول، مردمی ترین انتخابات تاریخ ایران است. گروه های مختلف با محوریت اقناع عمومی در قالب های مختلف با چاپ اعلامیه و بیانیه و تبلیغات چهره به چهره به طرح مواضع خود می پردازند. تبلیغات با محوریّت مساجد و جمع های عمومی مردم و مراکز اصلی مثل کارخانه ها و... شکل می گیرد. فارغ از حزب جمهوری که اکثریت حزب الله در آن قالب به نقش آفرینی می پردازند، در جاهایی مثل مشهد نقش جنبش دانشجویی پر رنگ می شود. حزب جمهوری حاضر نمی شود، شهید دیالمه را به علت مخالفت های شدید ایشان با بنی صدر و از ترس برچسب ضد رییس جمهور خوردن حزب، در لیست بگذارد و شهید دیالمه به همراه جمعی از مردم و دانشجویان با تبلیغات مردمی با حزب جمهوری اسلامی و بقیه ی گروه های حاضر رقابت می کنند و در نهایت این لیست مردمی دانشجویی پیروز انتخابات می شود. این تبلیغات با صورت اقناعی با محوریت پای کار آوردن نخبه های مختلف سیاسی و فرهنگی و علما و ... و صحبت در مساجد و مکان های عمومی و اقناع بدنه ی عمومی مردم شکل می گیرد.

وقتی تحکیم گیج می خورد
دفتر تحکیم وحدت در دور اول و دوم، منفعل عمل کرد. مهم ترین دلیلش هم گیج خوردن انجمن ها و منازعات بین تحکیم و شاخه ی دانشجویی حزب جمهوری بود که تحکیم را به جای نقش آفرینی دانشجویی به لیست بندی کشانده بود که هیچ اثری ایجاد نکرد. یکی از فعالین دانشجویی اول انقلاب می گفت، آن موقع ما در انجمن تهران درگیر دادن لیست مثلاً سی نفره بودیم، که چند روز وقت مان تلف شد، چیزی هم از تهش در نیامد. بعضی کاندیداهای حزب اللهی بودند که به گفتمان ماها نزدیک تر بودند، اما بچه ها چون سرگرم لیست بودند توجه نمی کردند. اگر ما برای آن بچه ها می رفتیم در اتوبوس ها و... تبلیغ می کردیم آن افراد انگشت شمار در مجلس بودند...

دور سوم ورود انتخاباتی تحکیم
در پی دو قطبی شدن فضای سیاسی کشور، و به تبع حرف ها و عملکرد غیر انقلابی جناح راست، تحکیم به حمایت از دولت و جناح چپ پرداخت. با طرح ضرورت معرفی و طرد طرفداران اسلام آمریکایی از جانب امام (سلام الله علیها) تحکیم هم فعالانه وارد فضاسازی شد؛ و مصداق این شعار در لفافه و آشکارا جناح قابل معرفی می شد. البته از حق نگذریم، اقدامات جناح راست در التقاطی خواندن جناح چپ و جریان دانشجویی مثل صحبت های مهدوی کنی در شب احیا در دانشگاه امام صادق (ع) که با واکنش امام و سخنرانی معروف تحذیر از اسلام آمریکایی ایشان مواجه شد، در این فضا موثر بود. این فضا منجر به پیروزی جناح چپ در انتخابات مجلس سوم شد.

مجلس چهارم، تشکل های دولت ساخته و ورود تشکل های دانشجویی به ائتلاف ها
با شروع دوره ی ریاست جمهوری هاشمی و اختلافات جریان اقلیت تحکیم با اکثریت چپ آن، با پشتوانه ی جناح راست و دولت، تشکل های دانشجویی موازی مثل جامعه ی اسلامی دانشجویان و انجمن های اسلامی دانشجویی به ریاست حشمت الله طبرزدی شکل یا نضج گرفتند. عملاً در انتخابات های بعد از این جنبش دانشجویی یک طرف ائتلاف ها شد، تحکیم پیاده نظام و یک طرف ائتلاف های جناح چپ و جامعه اسلامی دانشجویان و بعضی تشکل های دیگر تا سال ها پیاده نظام و یک طرف ائتلاف های جناح راست، جریان طبرزدی هم پا را فراتر گذاشت و در انتخابات مجلس پنجم از اعضای خود و سایرین لیست انتخاباتی داد. البته نباید از حق گذشت فضاسازی های نشریه ی پیام دانشجوی بسیجی انجمن های اسلامی دانشجویی در فضای کلی کشور و انتقاد از بی عدالتی ها بی تأثیر نبود. یک تشکل با هویت نیمه دانشجویی نیمه مردمی از بچه های جنگ هم داشتیم که انصار حزب الله بود، طیف اجتماعی و مردمی تر ان به رهبری افرادی مثل مسعود ده نمکی و با نماد حاجی بخشی گفتمان سازی و نقد جریان ها را در پیش گرفتند و طیفی سیاسی تر که در انتخابات مجلس پنجم هم با انتشار لیست هویت خود را جدا کرد، با محوریت نشریه ی یالثارات الحسین ظاهر گردیدند و بعدها مجموعه هویت دانشجویی خود را از دست داد و به یک مجموعه ی مردمی و شهری تبدیل شد.

مجلس ششم و جنبش دانشجویی سهم خواه
نقش آفرینی مهم دفتر تحکیم وحدت در به صحنه آوردن و تبلیغات سید محمد خاتمی در دوره ی هفتم ریاست جمهوری، و اتفاقات بعدی با محوریت دانشگاه مثل کوی دانشگاه موجب شد، تا تحکیم علاوه بر حضور در ائتلاف، اقدام به سهم خواهی کند و برای اولین بار کاندیداهایی در لیست وارد شد که فعالان دانشجویی بودند، رضوی فقیه و موسوی خوینیها این چنین به مجلس راه یافتند. البته حرکت های مبارکی نیز کلید خورد مثلاً در مشهد جمعی از دانشجویان و مردم با محوریت تعدادی کاندیدای مستقل به نقش آفرینی مردمی پرداختند که گرچه پیروز انتخابات نشدند اما به گفتمان سازی و تشکیل مجموعه های مردمی مثل مجمع مطالبه ی مردمی مشهد مقدس و انجمن طلاب و دانشجویان مشهد مقدس انجامید.

مجلس هفتم و کاندیداهای مستقل و تبلیغات مستقل
با تغییر چهره ی سیاسی کشور در انتخابات مجلس هفتم، هنوز بعضی جریانات دانشجویی مثل گذشته عمل می کردند. اما در تداوم اتفاق افتاده در مشهد در انتخابات مجلس ششم، حضور کاندیداهایی مثل سعید جلیلی و سلیمی نمین موجب شد جریان مردمی و دانشجویی مستقل با شیوه ی انتخاباتی برگرفته از تبلیغات شهید دیالمه، با محوریت مجمع مطالبه ی مردمی مشهد مقدس به صحنه بیایند؛ و با محوریت مساجد و نخبگان دینی و فرهنگی و سیاسی و علمی به میدان آوردن مردم همت گمارند. تبلیغات خیابانی با درد دست گرفتن پلاکارد و صحبت با مردم و...، فضاسازی مسجدی بدون هزینه های بالا جزو محورهای این نوع تبلیغات بود که بعدها در تهران در انتخابات ریاست جمهوری کپی برداری شد. گرچه سعید جلیلی نتوانست به مجلس راه بیابد اما میزان رای او با نفرات قبلی که در لیست و تبلیغات میلیاردی اصول گرایان حاضر بودند فاصله ی چندانی نداشت و تنها اگر عده و عده ی بچه ها اندکی بیشتر می بود، وی جزو رای آوردگان قرار می گرفت و این نشان از امکان نقش آفرینی و جریان سازی مردمی دانشجویی در انتخابات بود.

انتخابات نهم ریاست جمهوری و نقش آفرینی با محوریت جنبش دانشجویی
نقش آفرینی مردمی دانشجویی به نوع و گونه ی غالب تبلیغات حامیان احمدی نژاد تبدیل شد، که با محوریت بحث خیابانی، رفتن به دهات. روستاها، تبلیغات دستی، تبلیغات مردمی و چهره به چهره در محیط های عمومی نمود یافت. یک ویژگی آن دوره، راه اندازی سایت های متعدد خبری و تبلیغی در نزدیکی و ایام بعد از انتخابات بود که اکثراً به صورت خودجوش و دانشجویی اداره می شد. کارهای جنبش عدالتخواه دانشجویی مثل پرسش های تخصصی در حوزه های مختلف نظیر سیاست خارجی، اقتصاد، کشاورزی و آموزش و پرورش از کاندیداها و اقدامات نمادین مثل رفتن به خانه کاندیداها و شهید رجایی و... گفتمان سازی کرد. صد البته گفتمان سازی صورت گرفته در سال های آخر دهه ی هفتاد و سال های ابتدایی دهه ی ۸۰، در حاکم شدن گفتمان عدالت و پیروزی های افرادی که این شعارها را در انتخابات تکرار می کردند بیشترین نقش ها را داشت که باید غیر از گفتمان های کلان مطرح شده به وسیله ی رهبر انقلاب به عنوان سکان دار اصلی کشتی انقلاب، نقطه ی کانونی اش را در کارهای جنبش دانشجویی جستجو کرد.

مجلس هشتم، یک گام به پیش در گفتمان سازی
مجمع مطالبه ی مردمی مشهد مقدس با هویتی نیمه دانشجویی نیمه مردمی، با انتشار جزوه، و تولید گفتمان و توزیع بروشورها و تبلیغات متعدد با انتخاب کاندیداهای کم تر شناخته شده تر اما با برنامه مثل دکتر بحرینی و هادی وکیلی تجربه ای نظیر انتخابات مجلس هفتم را تکرار کرد. بعضی تشکل ها حمایت از لیست ۵+۶ را مهم ترین کار انتخاباتی خود دیدند. اما جنبش عدالتخواه دانشجویی با دو محور بررسی عملکرد کاندیداها مبتنی بر بررسی نحوه ی حضور و غیاب و فعالیت نماینده ها در مجلس، در پرسیدن سؤال و طرح پیش نهاد از یک سو آسیب شناسی گلوگاه های فساد در مجلس وارد عرصه ی انتخابات شد؛ و ضمناً از کاندیداهای مردمی مثل حسن سبحانی در دامغان و صادق کوشکی در آباده حمایت رسمی کرد. علاوه بر گفتمان سازی، انتشار کارنامه ی عملکرد نمایندگان موجب شد در بعضی شهرها نمایندگان کم کار رای نیاورند و از بعضی سایت های خبری به خاطر انتشار نتایج تحقیقات دانشجویان عدالتخواه شکایت شد.

انتخابات دوره ی دهم با محوریت دانشجویی
تبلیغات مردمی سطح شهر و بحث ها در سر میادین با مردم، رفتن به روستاها، فضاسازی دانشگاهی و اینترنتی جزو محورهای این دوره ی تبلیغات بود که به وسیله ی دانشجویان کلید زده می شد. در هر دو قطب انتخابات، مهم ترین حرکت ها را جریان دانشجویی رقم می زد. تشکل هایی مثل جنبش عدالتخواه دانشجویی هم تلاش می کردند با پرسش رسمی، سؤال از کاندیداها فضای انتخابات را تخصصی تر کنند که در فضای سیاست زده ی این انتخابات، این بحث های گفتمانی مظلوم ماند. وقایع بعد از انتخابات هم که با ورود جریان دانشجویی در تبیین و بعد هم تبدیل منازعات خیابانی پلیس و اغتشاش گران به بحث و حضور مردم و روشنگری ها و مقابله های دانشگاهی نظیر برپا کردن موج در مورد توهین به امام و آن چه در نهایت به نهم دی ختم شد بخش عمده اش در فضای جنبش دانشجویی طرح ریزی و پی گیری شد.


* این بحث در اردوی انتخاباتی خواهران بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی شریف در روز جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۹۰ در مسجد دانشگاه صنعتی شریف با موضوع بررسی سوابق نقش آفرینی جنبش دانشجویی در انتخابات مجلس ، ایراد شده است. بخش دوم اين بحث با موضوع نحوه ی نقش آفرینی جنبش دانشجويي در انتخابات مجلس نهم، فردا در الف منتشر مي شود


کد مطلب: 143869

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdciqpaz3t1a5v2.cbct.html?143869

الف
  http://alef.ir