وزارت نفت و نظام هماهنگ

17 بهمن 1385 ساعت 17:12


از قرار معلوم جدی ترین مخالفان لایحه مدیریت خدمات کشوری، وزارت نفت و مدیران و کارکنان شرکت های نفتی هستند. البته سازمان مدیریت و برنامه ریزی نیز با این لایحه مخالفت می کند، اما مخالفت این سازمان به دلیل جهت گیری عدالت طلبانه و اصلاح طلبانه این لایحه نیست، بلکه به دلیل نحوه تامین مالی آن است.

درباره اینکه آیا این لایحه شامل کارکنان وزارت نفت نیز بشود یا خیر، نظرات موافق و مخالف زیادی وجود دارد.

"بخش تحلیلی الف" با هدف شفاف کردن استدلال ها و جلب دیدگاه های جدید کاربران فرهیخته درباره این موضوع مهم روز، استدلال های مدیران و كاركنان محترم شرکت نفت در مخالفت با این لایحه به همراه دلايل موافقان شمول این لایحه بر همه شرکت های دولتی را تقدیم می دارد:
 
1.سختي و مشقت كار در مناطق نفت خیز و ميادين نفت و گاز و...

استدلال مدیران و کارکنان شرکت نفت:
 
کارکردن در مناطق نفت خیز جنوب، زحمت و مشقت زیادی دارد و نباید کارکنان شرکت های تابعه وزارت نفت که در شرایط سخت و پر مشقتي کار می کنند با دیگر کارکنان دولت حقوق  یکسانی بگیرند.

استدلال موافقان لایحه مدیریت خدمات کشوری:

اولا کارکنان شاغل در مناطق نفت خیز به خاطر سختی کارشان مزایا و دريافتي ویژه دریافت می کنند که حقشان است و جبران این سختی ها در لایحه مدیریت خدمات کشوری هم پیش بینی شده است.

ثانیا درست است که شغل برخی کارکنان وزارت نفت سخت است، اما کار کردن در وزارت نفت  و شرکت های تابعه، سخت تر از کار کردن در شغل هایی همچون نیروهای نظامی و انتظامی، پرستاری و ... نیست.

ثالثا لایحه نظام هماهنگ به دنبال «برابری» حقوق ها نیست، بلکه هدف عدالت در پرداخت ها و ساماندهی استخدام ها در دولت و شرکت های دولتی را پیگیری می کند.

رابعا، درست است که کارکنان شاغل در مناطق نفت خیز باید مزایای ویژه ای دریافت کنند، اما چرا پرستار بیمارستان شرکت نفت در تهران باید بسیار بیشتر از همکار خود در یک بیمارستان دولتی، حقوق و مزایا دریافت کند؟ این قبیل بی عدالتی ها باید برداشته شود

2. کار در وزارت نفت و شرکت های تابعه برای اقتصاد ایران حیاتی و حساس است

استدلال مدیران و کارکنان شرکت نفت:

وزارت نفت ایران و شرکت های تابعه، در واقع شاهرگ حیات اقتصاد ایران را کنترل می کنند. کار آنها آنقدر مهم است که اندکی غفلت یا سهل انگاری شان، ضررهای هنگفتی به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد. به دلیل اهمیت و فوق العادگی کار در وزارت نفت، کارکنان این بخش باید از حقوق و مزایای بسیار بالاتی نسبت به دیگران کارکنان دولت برخوردار باشند و اساسا مقایسه حقوق كاركنان وزارت نفت و شرکت های تابعه با کارکنان عادی دولت اشتباه است.

استدلال موافقان لایحه مدیریت خدمات کشوری:

درست است که کار در وزارت نفت و شرکت های تابعه مهم و حساس است، اما کار این هموطنان از کار نیروهای نظامی و انتظامی حساس تر نیست. اگر کارکنان شریف نیروهای انتظامی و یا پرسنل فداکار ارتش و سپاه لحظه ای غفلت کنند، عمق خسارتی که به مردم و کشور می رسد، قابل محاسبه نیست. ضمننا شغل معلمان هم از نظر حساسیت، دست کمی از شغل کارکنان وزارت نفت ندارد. اگر معلمان، دلسوزی و فداکاری نکنند و نسل آینده خدای ناکرده خوب تربیت نشود، در آینده نه فقط اقتصاد ما، بلکه فرهنگ، استقلال، آزادی، مذهب و كلا جامعه ما صدمات اساسي خواهد ديد. حقیقت این است که چون از زمان شاه، شرکت نفتی، بعد از صادرات نفت، اول دلارهای نفتی را برای حقوق كاركنانش بر می داشت و مابقی را به خزانه می ریخت، مسولان و كاركنان شركت نفت به برداشت های کلان برای خود عادت کرده اند...

3.اجرای نظام هماهنگ باعث فرار مغزها و نیروهای قوی از وزارت نفت می شود.

استدلال مدیران و کارکنان شرکت نفت:

اگر درباره مفهوم عدالت، احساسی برخورد نکنیم و همه جانبه به مساله هماهنگ کردن حقوق کارکنان دولت نگاه کنیم، باید این را هم ببینیم که یک مهندس نفتی یا پتروشیمی در آنطرف آبهای خلیج فارس، چندین برابر همکاران خود دستمزد و مزایا می گیرد. هم اکنون هم عده زیادی از نیروهای قوی شرکت های نفتی ایرانی به قطر رفته اند. دست کاری حقوق های کارکنان شرکت نفت  باعث اوج گیری فرار مغزها و نیروهای کارآمد شرکت های داخلی خواهد شد و ما را با بحران نیروی انسانی کارآمد رو به رو خواهد کرد.

استدلال های موافقان لایحه مدیریت خدمات کشوری:

اولا لایحه مدیریت خدمات کشوری با برقراری سقف و کف در حقوق و دستمزدهای دولت و شرکت های دولتی، قصد دارد پدیده حقوق های بسیار بالا و بسیار پایین در مجموعه دولت و شرکت های دولتی را حذف کند، بنابراین این لایحه تهدیدی برای حقوق کارکنان و مهندسان زحمتكش شرکت نفت نیست.

ثانیا اگر کسی از کارکنان شرکت نفت قصد مهاجرت و کار در خارج از کشور را داشته باشد، قاعدتا انگیزه های دیگری بجز "افزایش نیافتن حقوق هاي بسیار بالا" دارد.

ثالثا در برخی کشورهای شیخ نشین جنوب خلیج فارس، دستمزد معلمان ، پلیس ها، پرستاران و دیگر کارکنان دولت بسیار بیشتر از همکاران ایرانی شان است. این که مهندسان شرکت نفت می توانند برای کار به قطر بروند و معلمان و پلیس ها و پرستاران و ... ایرانی نمی توانند برای کار به اين کشور بروند، بهانه قابل قبولی برای چند برابر بودن حقوق و مزایای کارکنان وزارت نفت و شرکت های تابعه نسبت به کارکنان دیگر دولت نیست.

و بالاخره اينكه؛ اصولا کار کردن مهندسان و نیروی انسانی ایران در خارج از کشور آن هم در کشورهای اسلامی و از نظر فرهنگی نزدیک به ما چه اشکالی دارد؟ این یک نوع صادران خدمات است و دولت می تواند با تدبیر مناسب ، کاری کند که این عزیزان، پس انداز و مازاد دستمزدشان را به داخل کشور انتقال دهند.

 ضمنا خروجی های دانشکده های مهندسی ایران ، مملو از استعداد های بکر و فارغ التحصیلان با سواد و تیزهوشی است که با کمی کار و تجربه می توانند جای خالی نیروهای مهاجرت کرده را پر کنند.


کد مطلب: 4878

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdci.ya5ct1avvbc2t.html?4878

الف
  http://alef.ir