در ابتدا لازم است بیان دارم هدف از نگارش این وجیزه، تطهیر برخی اقدامات نسنجیده و منفعت طلبی های کشورهایی از قبیل: روسیه و چین نیست بلکه قصد آن عدم سنخیت و تشابه ماهیت این کشورها با شیطان بزرگ (آمریکا) است.

در چند سال اخیر همواره و بویژه در سه سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم همواره این سوال از طرف افراد و بویژه کسانی که می خواهند برقراری رابطه با آمریکا را توجیه کنند مطرح شده، که به راستی چرا جمهوری اسلامی ایران با کشورهایی از قبیل: روسیه، چین و... که همچون آمریکا قدرت های بزرگی در جهان شناخته شده و دارای حق وتو در شورای امنیت سازمان ملل هستند رابطه دارد ولی با آمریکا نه؟

برای پاسخی محکم به این سوال ابتدا لازم است بیان داریم که نه چین و روسیه امروزی، روسیه و چین گذشته اند، و نه جهان امروز جهان گذشته است، آن زمان کشور شوروی سابق یک کشور استعمارگر و سلطه جو مانند آمریکا بود و رسما" به کشورهای غیر همسو با خود نیرو می فرستاد تا کودتا کنند (همانند ایران و کودتای حزب توده در اوایل انقلاب) و از آنجا که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون بر پایه اصل (نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی) بنا شده است لذا ایران اسلامی در مواجهه تمام قد با این دو قدرت استکباری و استعماری از ابتدای انقلاب برآمد.

اما پس از فروپاشی کشور شوروی سابق(۱۹۹۱به بعد) روسیه کنونی همانند: تاجیکستان، ترکمنستان و...یک کشور مستقل شده و بلوک شرق نیز از هم پاشیده است امروزه روسیه داد و ستد را براساس منطق پذیرفته و رابطه ی ما با این کشور براساس داد و ستد منطقی است، داد و ستد غیرمنطقی یعنی اینکه جنسی را به شما بدهند و برای مصرف آن برای شما حیطه تعیین کنند و شما مجبور به پذیرش باشید، یعنی من فقط این قطعه را مشروط بر اینکه در فلان جنس استفاده کنی می فروشم و شما هم بپذیرید اما روسیه در فروش اجناس هیچ حیطه بندی نمی تواند بگذارد حتی در نیروگاه بوشهر نتوانستند هیچ محدودیتی را برای ما ایجاد کنند و نکرده اند. هر چند که این کشور در ساخت نیروگاه بوشهر و فروش بعضی سلاح ها از جمله:s۳۰۰ خلف وعده هایی را مرتکب شد اما به هیچ وجه نمیتوان چنین اقداماتی را با اقدامات مستکبرانه و ظالمانه آمریکائی ها علیه ایران و سایر کشورها مقایسه کرد. لذا ما چون در دنیا تنها زندگی نمی کنیم در نتیجه باید معادلات را درست ببینیم پس ارتباط اقتصادی ما با چین و روسیه استعماری نیست و ما همین ارتباط را می خواهیم با آمریکا داشته باشیم اما آمریکا هنوز یک کشور استعمارگر است و هنوز حاضر نشده از نظام تک قطبی که بوجود آورده دست بردارد، و مانند چین و روسیه کشوری شود که قبول کند محتاج به دنیاست، و باید طبق قوانین بین الملل حرکت کند و منافع ملی خود و دیگران را بپذیرد.

برای اثبات این نکته کافیست مقاله چند سال پیش نوام چامسکی تحلیگر و استراتژیست برتر آمریکایی دانشگاه MIT را یادآور شویم که اعتراف کرده بود: آمریکا نشان داده یک کشور غیرمعمول است و با بقیه فرق دارد و به خود اجازه می دهد تا برای همراه کردن سایر کشورهای غیر همسو با خود آنها را بی ثبات کند و به دنبال لیبرال کردن تمام کشورهای غیر لیبرال است. البته هر چند که امروزه روسیه و چین به دلیل توانمندی نظامیشان دارای حق وتو هستند اما مخصوصا" روسیه از اقدامات استکباری و بسیاری اعمال خصمانه ی خود دست کشیده اند. با نگاهی به کارنامه ی روسیه (۱۹۹۱ به بعد) متوجه می شویم که روسیه هیچ سنخیتی با آمریکا ندارد. روسیه به هیچ وجه قصد کودتا در ایران و یا هیچ کشور غیر همسو با خود نداشته بر خلاف نظام استکباری آمریکا که در بسیاری از کشورها از جمله: (مصر،اوکراین و...) و همچنین ایران در فتنه های (۷۸و۸۸) قصد کودتا و براندازی داشته و علنا" در اوضاع داخلی دخالت و از گروه های آشوب طلب حمایت جدی به عمل آورد.

آمریکا بر خلاف روسیه سفارتخانه هایش را محلی برای شنود و جاسوسی از دولت ها و ملت ها حتی متحدان خویش قرارداده در حالیکه هیچ موردی از جاسوسی و شنود توسط سفارتخانه های روسیه گزارش نشده است. روسیه برخلاف آمریکا هیچگاه دموکراسی و حقوق بشر و انتخابات ملت ایران و سایر کشورها را به دروغ و ناحق زیر سوال نبرده که اورا هم سنخ آمریکا بدانیم و همچنین تحریم های یکجانبه را علیه ملت ایران وضع نکرده و هیچ گروه تروریستی را در دنیا علیه هیچ کشور غیرهمسو با خود تجهیز و تحریک نکرده برخلاف آمریکا که به اعتراف کلینتون و سایر مقامات عالی این کشور عامل پیدایش گروه های تروریستی هم چون: داعش، القاعده و...بوده و نقش اساسی در بوجود آوردن آنان داشته است و دائما" کارشان شده طرح مسائل جدید علیه ایران اسلامی، و زیرسوال بردن حقوق بشر و انتخابات سالم در ایران و هر کشور دیگری که با آنان همسو نباشد.

روسیه برخلاف آمریکا هیچ گاه ایران اسلامی را تهدید به حمله نظامی واستفاده از سلاح اتمی نکرده و یا هیچ گاه تروریست ها را در شرق و غرب کشور علیه ایران اسلامی تحریک و تجهیز نکرده است. آمریکا حتی به قراردادهایی که با سایر کشورها بسته نیز پایبند نبوده است. برای مثال در قرارداد الجزایر متعهد شد که هیچگاه در اوضاع داخلی ایران دخالت نکند. اما در طول این ۳۰سال می بینیم که چگونه بارها و بارها در اوضاع داخلی ملت ایران دخالت کرده است. یا نمونه بزرگ دیگر از نقض عهدهای این کشور همین توافق برجام می باشد که حتی اندک تعهدات خویش را نیز انجام نداد. علاوه بر این روسیه در این مدت نشان داده که برخلاف آمریکا واقعا" در مبارزه با تروریسم صادق بوده و میتوان به ائتلاف با این کشور امیدوار بود. آمریکا برخلاف روسیه ده ها و صدها شبکه تلویزیونی، رادیویی و مجازی را که ۲۴ساعته برضد اسلام و ایران فعالیت می کنند را تاسیس کرده که صبح تا شام کارشان سیاه نمایی علیه ایران اسلامی و به جان هم انداختن کشورهای مسلمان و تبلیغ پروژه ایران هراسی و اسلام هراسی اند در حالیکه روسیه هیچ شبکه رادیویی و تلویزیونی بر ضد اسلام و ایران راه اندازی و مدیریت نکرده است.

در ضمن لازم به ذکر است اینکه اصلاح طلبان مدعی می شوند که اصولگرایان به فکر وابسته کردن کشور به روسیه هستند کذب محض و صرفا" یک کار تبلیغی علیه اصولگرایان است، زیرا اولا":هیچ سند، سخن و یا حرفی را از هیچ مقام روسی نمی توان یافت که علنا" از اصولگرایان در انتخابات و یا مقاطع دیگر حمایت کرده باشند، برخلاف اصلاح طلبان که بارها و بارها در انتخابات و مقاطع مختلف مورد حمایت لفظی کشورهای غربی (آمریکا، انگلیس و حتی اسرائیل) قرار گرفته که سخنان معروف بوش که مدعی شده بود: اصلاح طلبان خط مقدم آمریکا در ایرانند و یا این جمله معروف نتانیاهو در بحبوحه فتنه ۸۸ که گفته بود: اصلاح طلبان بزرگترین سرمایه های اسرائیل هستند و حمایت های علنی آنان در فتنه های ۷۸ و ۸۸ به وضوح گویای این امر است. ثانیا": روسیه هیچگاه شبکه های تلوزیونی و رادیویی خود را نظیر راشاتودی و...در اختیار اصولگرایان برای رسیدن به اهدافشان و کمک به آنان قرار نداده در حالیکه خیل عظیمی از اصلاح طلبان از جمله: مهاجرانی، سروش، کدیور، اکبرگنجی، فاطمه حقیقت جو، بهنود و...دارای تریبون در شبکه های رادیویی و تلویزیونی آمریکا و انگلیس و...از جمله: VOA،BBC و...می باشند که کارشان صبح تا شب شده: فحش دادن به نظام جمهوری اسلامی، و هم آوایی و هم نشینی با دشمنان قسم خورده ایران اسلامی.

در حالیکه اگر اصولگرایان، اصلاح طلب نماها را متهم به هم نوایی با آمریکا و انگلیس بکنند حرف گزافی نگفته اند چون بارها و بارها حمایت های علنی آنان را از اصلاح طلبان دیده اند. به علاوه اگر اصلاح طلبان معتقدند که اصولگرایان کشور را به روسیه و چین فروخته اند، پس چرا در دولت های سازندگی، اصلاحات روابطشان را با روسیه و چین حداقل محدود و یا حتی قطع نمی کنند، در حالیکه بالعکس اتفاقا" آمارها نشان می دهد که به دنبال گسترش روابط بیش از سابق با این دو کشور (روسیه و چین) هستند.

الف