خانواده ای که 18 سال است در انزوا زندگی می کنند+ تصاویر

26 فروردين 1396 ساعت 4:00


خانواده اتچی، ۱۸ سال است که در انزوا زندگی می‌کنند. نزدیک‌ترین آبادی، شهری در ۱۶۰ کیلومتری خانه‌شان است که راهش از رودخانه می‌گذرد. آنها سالی یک‌بار برای خرید به شهر می‌روند، اما می‌گویند در عوض به اندازه کافی برای خودشان وقت دارند.

 
 
به گزارش ایران، در ایالت آلاسکای آمریکا، خانواده اتچی، تنها انسان‌هایی هستند که در کرانه رودخانه ۴۰۰ کیلومتری نُویتنو زندگی می‌کنند.

تعداد کسانی که در ۱۸ سال اخیر سری به این خانواده زده‌اند، انگشت‌شمار بوده است. آنها با نزدیک‌ترین آبادی که شهری به نام روبی است، حدود ۱۶۰ کیلومتر فاصله دارند.

اد گولد که یک عکاس است، به دیدن خانواده اتچی رفته و این عکس‌ها را آورده است. این خانواده یازده ماه از سال در انزوای کامل هستند.

آنها سالی یک بار برای خرید خوراکی به بازار می‌روند، یک خرید کلی برای تمام سال. در انبار خانه‌شان بیش از هزار قوطی کنسرو دارند. از شیر تغلیظ‌ شده، تا رب گوجه فرنگی، و خوراکی‌های اساسی مثل برنج، شکر و لوبیا.

خوراکی‌هایی که می‌خرند، مکمل غذاهایی است که خودشان در طبیعت تهیه می‌کنند، از شکار خرس‌های سیاه آمریکایی، گرگ‌ها، خرگوش‌ها، مرغابی‌ها و سگ‌های آبی گرفته تا درست کردن مربای "میوه گل رز" و "مورد صحرایی قرمز".

رومی مادر ۴۴ ساله خانواده می‌گوید: "یک بار مجبور شدم وقتی شوهرم، دیوید، خانه نبود یک خرس شکار کنم، تنهایی مجبور شدم پوستش را بکنم، دباغی کنم، و گوشتش را تکه کنم، تمام روزم را گرفت."

این خانواده، کاری به ساعت رسمی کشور ندارد، ساعتشان را هرطور که دلشان بخواهد تنظیم می‌کنند. در طول سال، با توجه به روشنی آسمان ساعتشان را دو سه ساعت عقب جلو می‌برند.
در زمستان برنامه زندگی‌شان کمی غیر معمول است، دلیلش هم استفاده از روشنی کوتاه آسمان و خورشید کم رمق است. در شروع روزشان، صبحانه را ساعت چهار و نیم عصر می‌خورند. تا هوا روشن است نجاری، تمیزکاری و تعمیرات می‌کنند. ساعت ۱۰ شب، عصرانه می‌خورند و باقی روز را در خانه به گپ زدن و گیتار نواختن و نوشتن و خواندن می‌گذرانند. حدود چهار صبح هم می‌خوابند.
اگر پول کم بیاورند، دیوید، پدر ۵۲ ساله خانواده، چرمی که از پوست شکارهایشان درست کرده‌اند را می‌فروشد، برای مشترهای دوردست کلبه می‌سازد یا ۱۶۰ کیلومتر آن طرف‌تر در یک معدن طلا کار موقت می‌گیرد.

البته، خرج هم کم است. آنها با تولید کردن بخشی از غذا و مایحتاجشان و استفاده از انرژی خورشیدی، هزینه‌هایشان را به ماهی هزار دلار رسانه‌اند.

اسکای، پسر ۱۳ ساله خانواده، در خانه درس می‌خواند. پدر و مادر، معلم‌هایش هستند و درس را برایش با کار عملی تلفیق کرده‌اند. مثلا ریاضی را با نجاری و آشپزی آموزش می‌دهند.

رومی و دیوید، پدر و مادر اسکای، به عنوان بخشی از برنامه آموزشی به پسرشان اجازه می‌دهند "ماشین دزدی بزرگ" (Grand Theft Auto) بازی کند که یک بازی ویدیویی است. می‌گویند این بازی به فرزندشان "اعتماد به نفس می‌دهد و به او خوش قلبی می‌آموزد و یاد می‌گیرد که زیاد زندگی را جدی نگیرد".

اسکای از برنامه آموزشی غیر معمولش لذت می‌برد می‌گوید: "هیچ وقت مدرسه واقعی نرفته‌ام، باید یک بار بروم و ببینم اما احتمالا خوشم نمی‌آید، من راحتم، کالوین و هابز هم همه کلمه‌های قلمبه سلمبه را یاد می‌دهند."

اشاره اسکای به کمیک استریپ کالوین و هابر درباره ماجراهای پسری شش ساله و ببر عروسکی‌اش است.

با وجود آن که او هم‌نشینی تمام‌وقت پدر و مادر و چارلی، سگ خانواده را دارد، اما از هم‌سن و سال‌هایش دور است "در شهر فربنکس یک دوست دارم، سالی یک بار که به شهر می‌رویم می‌بینمش" شهر فربنکس، حدود ۷۵ دقیقه پرواز از شهر روبی در ۱۶۰ کیلومتری خانه است.
"اسم دوستم الا است، دختر است و بیشتر یک غریبه است تا دوست، چون زیاد همدیگر را نمی‌بینیم."
راه رسیدن به شهر روبی، از رودخانه نُویتنو است، تابستان‌ها با قایق و زمستان‌ها با اسنوموبیل. سفر می‌تواند خطرناک باشد. مخصوصا در زمستان که سطح یخ‌زده رودخانه ممکن است گودال یا ترک داشته باشد یا بعضی جاها یخ نازک باشد.

دیوید می‌گوید: "سال ۱۹۹۹ اولین سفرم به خارج از این خانه، تاحالا ترسناک‌ترین سفرم بوده، با اسنوموبیلم که می‌رفتم، صدای شکستن یخ را زیر ماشین می‌شنیدم، آن زمان کمی وزنم بیشتر بود و بارم هم بیش از اندازه سنگین بود".

در شرایط اضطراری، از وقتی که با تلفن ماهواره‌ای درخواست کمک کنند تا رسیدن به نزدیک‌ترین بیمارستان، شش ساعت طول می‌کشد. اگر زمستان باشد با هلیکوپتر نجات دنبالشان می‌آیند، اگر هوا خوب باشد از راه رودخانه.
 
 
 خانواده اتچی به دورافتادگی کلبه‌شان عادت کرده‌اند، گرچه رومی، مادر خانواده اوایل نگران بود.
"اول که آمدم اینجا، به این فکر می‌کردم که اگر اتفاقی بیفتد باید چه کنم، اگر کسی آپاندیس بگیرد چه می‌شود؟ یا اگر اره برقی خراب شود و هیزم نداشته باشیم چه کنیم؟ ولی بعد یاد گرفتم که در لحظه زندگی کنم.

دیوید از اینکه با خانواده‌اش در انزوا زندگی می‌کند لذت می‌برد.

"خیلی‌ها دوست دارند بدانند که ۱۸ سال زندگی در انزوا چه اثری روی آدم می‌گذارد. خب، آدم را عوض می‌کند. اینجا برای اینکه درباره هر مسئله‌ای دوبار فکر کنید به اندازه کافی زمان دارید. گاهی پیش می‌آید که درباره یک موضوع ماه‌ها صحبت می‌کنیم، ما اینجا تا دلتان بخواهد وقت داریم!"/بی بی سی
 


کد مطلب: 462404

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchvinkk23n-kd.tft2.html?462404

الف
  http://alef.ir