ضرورت توجه به اقناع اجتماعی در کشورمان

بخش تعاملی الف - ایمان کریمی، 1 خرداد 95

1 خرداد 1395 ساعت 10:05




در جوامع توسعه يافته از لحاظ سياسي و اجتماعي عاملی توسط تحلیل گران ارتباطات تعریف می شود به نام "اقناع اجتماعی".

اقناع بطور کلی روشی است كه در روابط فردي سبب می شود تا مخاطب شما همراهی بیشتر، بهتر، و گاها موثری با طرح و نظر شما داشته باشد. در عالم سیاست جوامع توسعه یافته سیاست مداران و دستگاه های خبری و ارتباطی بسیار سعی می کنند چنین کارکردی را بطور مشابه در عرصه اجتماعي ایجاد کنند، خیل عظیم بعضا میتینگ ها و جلسات تحلیل و گفت و گو یکی از دلایلش همین رویکرد است.

سوای اینکه در این مسئله موفق باشند یا نه حجم زیادی از فضای رسانه ای صرف این رفتار می شود. ممكن است موفقيت در اين عرصه بصورت كلي صورت نپذيرد وليكن اقناع حتي يك اقليت قابل اعتنا هم بسيار مفيد است و سبب خواهد شد تا در ادامه گذشته از همراهي اين گروه بقيه نيز بصورت حاميان پاي به عرصه گذاشته و تصميم سياسي گرفته شده با حمايت و همراهي مردم موفقيت بيشتري كسب كند، همین جلسات هفتگی سخنگویان دولت و وزارت خارجه و... با خبرنگاران یک فرآورده کاملا غربی در این راستا است و دستگاه عریض و طویلی چون روابط عمومی براي چنين مقصودي ايجاد شده است.

در مقابل اگر برای ملتی رفتار مسئولینش قانع کننده نباشد پدیده ای که محتمل است در وهله ای اول شک و در مراتب بعدی تضاد و عدم اعتماد و خیلی سریع (با توجه به گسترش ارتباطات) واکنش اجتماعی است، این مهم در سطوح مختلف بنا به توان و موضوع مورد مناقشه به شکل های مختلفی بروز می کند برای مثال وقتی شما نمی توانید جامعه را در مورد طرحی چون یارانه قانع کنید (حال به هر دلیلی) مردم با شما همراهی نمی کنند و در مراتب بعدی در مقابل فرایندی چون قطع یارانه ها حتی اعتراض و برخورد هم احتمال وقوع دارد و یا حوادثی مانند ۸۸ نشان می دهد که ما در این زمینه ضعف های جدی داریم که بیگانگان می توانند از آن استفاده کنند البته مانند همه ی پدیده های اجتماعی نمی توان تک مولفه ای آن را نگاه کرد، لیکن تاثیر این پارامتر تقریبا غیر قابل صرف نظر است.

چند وقت اخیر در کشور اتفاقات جالبی افتاده که از این دريچه بسیار قابل تامل است، مانند رد صلاحیت خانم خالقی که هر چند دلایلی برای آن ذکر شد و برخی در این مورد توجیح شدند، ولیکن بخشی از کشور و حتی دولت محترم را راضی نکرد و بنظر رسید که کسی به مانند آقای رحمانی فضلی اصولگرا هم در این مورد قانع نشدند. شاید در موردی مانند برجام هر روز صدا و سیما و مخالف و موافق باید اظهار نظر کنند ولی در اینگونه موارد چنین اتفاقی نمی افتد تا با رعايت حدود و حفظ حرمت شخص، مساله تبیین شود.

یا در مورد دیگر وقتی رسانه هایی معاند، مانند بی بی سی و دویچه وله و... برنامه می گذارند و این سوال را مطرح می کنند که: با حقوق بهاییان موافقید یا نه؟ و آیا در ایران این حقوق نادیده گرفته می شود؟ و خیل عظیمی از مخاطب آن را می بیند، یعنی این رسانه ها تلاش می کنند در ادله ی حکومت برای مردم سوال ایجاد کنند و برای مردم ابهامات جدي در اين مورد بوجود می آید و مشکل اینجا است که در داخل بدرستی به این مسائل پاسخ داده نمی شود و اگر هم هست کافی بنظر نمی رسد.

دو مورد از میان موارد بسیار را ذکر کردم که بسیار اين چند وقت محل مناقشه بوده و انرژی از کشور گرفته است. هر چند شايد علي الظاهر عموم مردم زياد واكنشي در اين مورد نداشته باشند ولي از مانوري كه رسانه هاي بيگانه روي آن مي دهند مي توان فهميد كه چه اندازه اهميت دارد. زاويه نگاه بنده دید مخاطبی است که حق دارد بداند چرا؟ بعنوان يك شهروند و عضوي از اين اجتماع، بعضی از امور در کشور واقع می شود چرا؟ این تصمیم گرفته شد و و آن تصميم گرفته نشد چرا؟

وقتی شما مردم را اینگونه رها می کنید، در واقع فرصت را بدست هرکسی داده اید تا هر چه دلش می خواهد بگویید و بکند بدون توجه به حقانيت گفته اش. اساسا در خیلی از مسائل این ما بوده ایم که دروازه را خالی کرده و به دشمن فرصت گل زنی داده ایم نه اینکه حریف قدر بوده باشد، خالي بودن فضاي كشور در مورد خيلي از مسائل از روش اقناعي در واقع ايجاد فرصت براي دشمنان است. کدام بخش تحلیلی و کدام ساعت پخشی در تلویزیون جمهوری اسلامی در اختیار نگاه دگر اندیش بوده تا در آورد گاهی منصفانه در مقابل چشم مخاطبی نه چندان خاص به اظهار نظر بپردازد و دانشمندی به زعم ما صالح جواب لاطائلات دشمنان را بدهد؟ و یا چرا ما با ادعای بحق بودن دین حتی مانند شبکه قطری و متحجر الجزیره نمی توانیم برنامه مناظره دینی داشته باشیم؟ و یا شبکه سعودی العربیه چرا برنامه هایی در فضای نقد دینی دارد اما ما نه؟ این فضا بهترین ایجاد کننده موقعیت برای امثال بی بی سی است که در جامعه ما به ناحق القا کند که: ما حرفی برای گفتن نداریم و ما قهرمانان میدان بدون حریفیم!

چه دوست داشته باشیم و چه نداشته باشیم مردم دنبال جواب می روند، بدون اینکه اینکه آن جواب درست یا غلط باشد و سبک زندگی ای را می پذیرند بدون توجه به ماهیت هایی که ما می گوییم و میتراشیم، و آن دسته ای از مردم به آنچه ما گفته ایم عمل می کنند که قبلا در مورد آنچه گفته ایم، اقناع شده باشند.
انتخاب با ماست


کد مطلب: 354954

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdchmknxk23nmwd.tft2.html?354954

الف
  http://alef.ir