رویای یک سرمایه گذاری وکابوس یک کلاهبرداری

دردل بینندگان، 16 بهمن 90

16 بهمن 1390 ساعت 10:10


سالیان درازی است که از خرید یک قطعه زمین در فاز ۵ شهر جدید هشتگرد می گذرد. من هم یکی از بیست و پنج هزار نفری هستم که با هزار امید و آرزو برای آینده ام از تعاونی مسکن کارگران برق تهران با سند مشاع زمین خریده ام. یعنی مدرک رسمی از قوه قضاییه دارم. قرار بود تعاونی پس از تفکیک زمینها و خیابان کشی، قطعات را به اعضا واگذار کند، اما نه تنها این کار را نکرد بلکه اقدام به زیاده فروشی بی سابقه ای کرد و با سند سازی یک قطعه زمین من را همزمان به چهار نفر فروخت!! این اتفاقات در سالیان متمادی رخ داده است. اما انگار نه انگار که این کار یک دزدی آشکار بوده است! نمیدانم چرا سازمانهای ناظر نسبت به این امر بی توجه بوده اند؟ چرا قوه قضائیه که این اسناد رسمی از سوی دفترخانه مجوز دار از سوی ایشان صادر شده کاری نمی کند؟آقای اژه ای کجایی برادر؟ عدلتان کجا رفته؟ گناه کردیم به دفترخانه رسمی مملکت اسلامی اعتماد کردیم؟

پس از شکایتهای فراوان و اعتراضات بسیار در سال گذشته مسببین این امر( هیئت مدیره قبلی تعاونی) دستگیر و روانه زندان می شوند. پرونده ای در دادسرای خارک تشکیل و خیل عظیمی از اعضا بدانجا شکایت می برند. اعضا که کمی از خواب غفلت بیدار شده بودند صدایشان در می آید و در مقابل مجلس، دفتر رییس قوه قضاییه، دادسرای خارک و ... تجمع می کنند و رسیدگی سریع به پرونده را خواستار می شوند. نامه ها می نویسند به ریاست جمهوری و رهبری و صدا وسیما. در این میان شرکت عمران هشتگرد فرصت را مغتنم می شمارد و وارد بخشی از زمینهای تحت تملک تعاونی میشود! اعضا غافلگیر می شوند!!!

در حال حاضر با دو مشكل مواجه هستيم يكي مشكلي كه با مديران و هيات مديره قبلي تعاوني داشتيم كه به دنبال شكايات اعضا پرونده در دادسراي خارك تشكيل و تخلف مديران تعاوني در شعبه ۱۰ بازپرسي مورد بررسي قرار گرفت و مشكل دوم شركت عمران شهرجديد هشتگرد است كه به تازگي براي تعاوني پرونده‌سازي كرده و به يك باره براي تصرف زمين‌هاي اعضا هجوم برده و به اسم مسكن مهر اين زمين‌ها را در اختيار گرفته است.

با تغییر هیئت مدیره تعاونی انتظار اعضا پاسخگویی تعاونی و پیگیری جدی پرونده بود. اما چنین نشد. در دادسرا نیز کسی خبری نمیدهد. از منشی بازپرس که سئوال می کنی گویا گوشهایش نمی شنود. جوابش نیز با جواب ندادن فرقی نمی کند. آخر چرا؟ مگر نمی داند که این پولی که بابت این زمین پرداخت شده پس انداز تمامی عمرمان بوده است؟ اگر خودش بجای ما بود چه می کرد؟ مطمئنا کسی از یک ریالی هم نمی گذرد.

حال باید سراغ که رفت؟ به کجا شکایت نمود؟ آیا کسی پیدا میشود جواب این همه انسان مال باخته را بدهد؟ همگان بدانند که بسیاری از اعضا از کارگران و افراد زحمت کش هستند.

سکوت صدا و سیما و ۲۰:۳۰ که از همه آزاردهنده تر است. کجایید تا صدای مردم را به گوش مسئولان برسانید؟

چگونه است هر گاه آفتابه دزدي مثلا دست به كبف قاپي مي‌زند، فورا بازپرس عكس او را در روزنامه هاي پر تيراژ، آنهم بدون پوشش، چاپ مي‌كند تا هركس شكايتي از او داشته باشد، بشتابد تا نكند حقي از كسي ضايع شود!! اما امروز كه چنين دزدان ماهري زندگي هزاران انسان زحمتكش و دردمند را به مخاطره انداخته اند، دريغ از يك اطلاع رساني كوچك! چرا عكس بدون پوشش تعاوني مسكن كارگران برق تهران و مديرانش را در روزنامه‌ها چاپ نمي‌كنند تا هزار شاكي پرونده از ماجرا آگاه شوند و در پي احقاق حق خود برآيند؟! واقعا چرا؟ چه كسي از اين بي‌اطلاعي اعضا سود مي‌برد؟ چرا پس از بارها درخواست، نه تعاوني و نه دادسرا حاضر نشده اند نام و نوع مالكيت واقعي اعضا را اعلام كنند؟

آقایان نماينده قانون! كاري كه مديران پيشين انجام داده‌اند يك كلاهبرداري ساده نيست كه كيفر آن “رد مال” باشد بلكه “زمين‌خواري” به گفته مسوولين بالاي قوه قضاييه يك “جرم سازمان” يافته است كه كيفري فراتر از مجازات كلاهبرداري براي آن در نظر گرفته شده است.

اما هنوز به این پرسش ما هیچ کس پاسخ نداده است که در همه ی این سالها مسوولان مرتبط با این سازمان کجا بودند؟ آیا آنها در خواب غفلت بسر می بردند و یا ...؟! ناظرین وزارت تعاون چه می کردند؟ شهردار کجا بوده؟ درآمدهای میلیاردی شرکت عمران کافی اش نبوده؟ ثبت اسنادی ها چه می کردند؟ امروز که ما از این تخلفات آگاه شده ایم و به دادسرا برای دادرسی پناه آورده ایم چرا دادسرا داد ما را نمی ستاند؟! بزرگ بودن پرونده و گوناگونی شاکیان، بهانه ی قابل قبولی برای ما نیست! همه ما می دانیم که بیش از یکسال است که این پرونده باز است و همین یکسال نه تنها برای حل این مشکل کم نیست بلکه کافی نیز هست.

خواسته ما تحویل فوری و بی قید و شرط زمین های خریداری شده خود از تعاونی مسکن اداره برق تهران است و نه مقام و نهاد دیگری.ین تعاونی اکنون صاحب میلیاردها تومان نقدینگی منقول و غیر منقول حاصله از انباشت و درآمد افزوده بر سرمایه اولیه ما است. اما ای دریغ از حتی یک اطلاع رسانی ساده و ناقابل از طرف حتی مسئولین جدید و بظاهر عدالتخواه جدید.

این یادداشت را برای این نوشتم که شاید یکی از شما خبر این ظلم را به گوش مسئولین برسانید که نارضایتی بیست هزار خانوار (حدود شصت هزار نفر) در پایتخت کشور، زیبنده جامعه ای که داد از عدل علی می زند نیست. حتی زیبنده یک جامعه قانونمدار هم نیست.

امید است با توجه یکی از مسئولین احقاق حق همه مالباختگان را شاهد باشیم.


کد مطلب: 142364

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdch-inzk23nkxd.tft2.html?142364

الف
  http://alef.ir