صنایع خلاق؛ تولید ملی، اقتصاد مقاومتی، جذبه‌ی بین المللی

مهدی محمدی، 7 شهریور 95

7 شهريور 1395 ساعت 9:00


در دنیاي کنونی سرمایه فرهنگی به یک مزیت رقابتی براي تمایز بخشی ملت‌ها در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و فرهنگی مبدل شده است و از قالب‌های فردي و تجسد یافته که فقط فرد را از خود منتفع سازد، خارج شده است.

سرمایه‌های فرهنگی و ارزشی به عنوان سرمایه‌ای ناملموس، منبعی است که در سال‌های اخیر مد نظر بسیاری از دولت‌های جهان قرار گرفته است. استفاده‌ی به ظاهر اقتصادی از این سرمایه‌ها و در قالب‌های آمیخته با خلاقیت و تکنولوژی موجب شده است که این سرمایه‌ها علاوه بر کارکردهای اقتصادی، کارکردهای اجتماعی همچون انتقال فرهنگ‌های کشور مبدأ، تغییر سبک زندگی مصرف کنندگان و. را به دنبال داشته باشد.

از دو دههی اخیر، تب اقتصاد خلاق در سراسر جهان گسترش یافته است. با این حال، مفهوم این اصطلاح به خوبی شناخته شده نیست و متخصصان این حوزه هم به خوبی از ویژگی‌های این صنایع مطلع نیستند.

اصطلاح «صنايع خلاق" در سال‌های آغازين دهه‌ی ۱۹۹۰ و نخستين بار در استراليا پديد آمد. در آن زمان دولت مردان استراليا يک چشم انداز بلندمدت براي کشورشان تدوين نموده بودند که طي آن ملت استراليا بايد به يک "ملت خلاق" تبديل می‌شد؛ که تکيه گاه اقتصادي آن صنايع خلاق است

صنایع خلاق از همگرایی صنایع فرهنگی، تکنولوژی و خلاقیت‌های انسانی شکل می‌گیرد.



اصطلاح صنایع خلاق اشاره به طیفی از صنایع نرم دارد که کارکردهای اجتماعی تعریف شده و مشخصی دارند و مانند هر صنعت دیگری و حتی بیش از اغلب صنایع موجود، می‌توانند مولد ارزش افزودهی اقتصادی باشند. ویژگی بارز این صنایع آن است که برای تولید کالاهای مورد نظر خود، به جای بهرهگیری عمده از مواد اولیه‌ی طبیعی و معدنی، عمده منابع خود را از بروندادهای فکری و ذوقی انسان که ماهیت هنری و فرهنگی دارد، تأمین می‌کنند.

دلیل گرایش جهانی به سمت صنایع خلاق در برونداد اقتصادیِ تجارت بین المللی معاصر نهفته است. طبق آمارهای آنکتاد (۲۰۰۴، ۲۰۰۸، ۲۰۱۰)، ارزش صادرات جهانی کالاها و خدمات خلاق با سرعت غیر منتظرهای رو به افزایش است؛ به طوریکه نرخ رشد سالیانه از ۸.۷ درصد در دورهی ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵ به نرخ رشد سالیانهی ۱۴ درصد در سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۸ رسیده است.

از سوی دیگر، مطالعه‌ی انجام شده توسط مؤسسه نستا (۲۰۱۳)، نشان می‌دهد که در سراسر اروپا اشتغال در صنایع خلاق به طور میانگین طی سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ میلادی ۱.۸ درصد رشد داشته است. این رقم در انگلیس در همین مدت بیش از ۳ برابر بیشتر بوده و به ۶.۱ درصد رسیده است. این تحقیق نشان می‌دهد که صنایع خلاق بیش از ۱۱.۴ میلیون نفر را در اروپا به کار گرفتهاند که معادل ۵ درصد کل نیروی کار اروپا است و این رقم در انگلیس بیش از ۲.۳ میلیون نفر است.

بر اساس آنچه گفته شد و آمارهایی که اشاره شد، می‌توان گفت: کشورهایی که به اهمیت استراتژیک صنایع خلاق پی برده‌ و اقدامات متناسبی را به انجام رسانده‌اند، امروز از نظر اقتصادی و همچنین نفوذ فرهنگی در سطح بین المللی، موقعیت ممتازی دارند؛ و به عکس کشورهایی که به دلایل مختلف اعم از ایدئولوژیک، سیاسی، اهداف اقتصادی کوتاه‌مدت یا حتی ماهیت فرهنگی، از صنایع خلاق خود حمایت نکرده‌اند، امروز گرفتار هجوم‌ محصولات و محتواهای فرهنگی بیگانه شده‌اند و در معرض‌ همه‌گونه پیامدهای جدی آن همچون به خطر افتادن هویت‌ فرهنگی و پرداخت هزینه‌های سنگین بابت حق تکثیر (کپی رایت) یا فشار برای ایجاد مانع در برابر واردات فرهنگی قرار گرفته‌اند و بدین سبب چه از لحاظ اقتصادی و چه فرهنگی در معرض خطر قرار دارند، خطری که بزرگی این خطر را می‌توان با گذشت زمان در مفهوم سازی رهبر بزرگوار جمهوری اسلامی ایران، در سال‌های اخیر و با عناوین تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و به تازگی ولنگاری فرهنگی مشاهده کرد. ولنگاری فرهنگی را در حال حاضر به شکل کاملاً اقتصادی و با استفاده از سازوکارهای رایج بازار کسب و کار در صنایعی که از آن‌ها با عنوان صنایع خلاق یاد کردیم و نمودهای واضح آن در جامعه، همچون بازی‌های رایانه‌ای، انیمیشن‌های کودک و نوجوان، فیلم-های وارداتی، لباس‌های حاوی مضامین فرهنگی و. می‌توان مشاهده کرد.

با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری (دامت برکاته)، مبنی بر حرکت در جهت استفاده و بهره برداری هرچه بیشتر از منابع غیرنفتی داخلی و تولید ملی در جهت رسیدن به اقتصاد مقاومتی، پر واضح است که استفاده از سرمایه‌ی فرهنگی اسلامی موجود در کشور، می‌تواند به عنوان راهکاری جدید و پربازده در جهت حرکت به سمت اقتصاد مقاومتی و افزایش تولید ملی به حساب آید. صنایع خلاق با در نظر گرفتن کارکرد فرهنگی و اجتماعی، می‌تواند به عنوان ابزاری در جهت بازنمایی مفاهیم اصیل ایرانی اسلامی در سراسر دنیا نیز به حساب آید. این صنایع به دلیل ماهیت نرم خود و نیز نیاز به سرمایه‌ی اولیه‌ی کم به منظور راه-اندازی می‌تواند گزینه‌ای قابل بحث در جهت بهبود وضعیت کشور از نظر تولیدات تأثیرگذار در سطح داخلی و بین المللی باشد. در این میان و با وجود راه اندازی نهادهای همچون بنیاد ملی بازی‌های رایانه‌ای، شاید بتوان بزرگترین ضعف این حوزه را در ساختارمند نبودن نظام تولید و توزیع این محصولات دانست که نیازمند فعالیت‌های پژوهشی در وهله‌ی اول و سپس کاربرد عملیاتی آن است. در پایان می‌توان با مراجعه به تجربیات کشورهای موفق دنیا در این حوزه، عوامل کلیدی موفقیت در این صنعت را در جدول زیر به همراه راه کارهایی به منظور نظام دادن به این صنایع در کشور، ارائه کرد.




روی هم رفته صنایع خلاق رشد فوق العاده ای در دهههای گذشته داشته و توجه بخشهای خصوصی و دولتی را در سراسر دنیا به سمت خود جلب نموده است. این روند صعودی احتمالاً بدون پایانی قابل پیش بینی ادامه خواهدیافت. از این رو به نظر می-رسد توجه به این صنایع در داخل کشور بستری مناسب جهت افزایش تولید ناخالص داخلی و حرکت در جهت اقتصاد مقاومتی و در نهایت جذبه‌ی بین المللی ایجاد خواهد کرد.
*پژوهشگر و عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاست پژوهی و مطالعات راهبردی حکمت


کد مطلب: 385733

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcgwn9wwak97u4.rpra.html?385733

الف
  http://alef.ir