در مذمت اقدام اشتباه وزارت ارشاد

فرشاد مهدی‌پور، 19 دی 90

19 دی 1390 ساعت 13:57


وقایع ناخوشایندی که در اختتامیه آخرین جشنواره فیلم فجر رخ داد،‌ این نگرانی را ایجاد کرد که دولت به‌عنوان اصلی‌ترین نهاد حاکمیتی متولی امور سینما در کشور،‌ نه تنها توان اداره مناسب اوضاع و احوال هنر هفتم را ندارد، بلکه از برقراری فضایی مفاهمه‌آمیز و حتی رسمی و محترمانه نیز عاجز است و با وجود همه عطاها و دیدارهای خصوصی و وعده‌ها، باز هم اکثریت غالب سینمایی‌ها، حاضر نیستند لااقل با مسوولان مرتبط با خود، روندی گفت‌وگویی برقرار کنند. این دشواری برقراری ارتباط تا جایی تشدید شد که دولتی‌ها به فکر برگزاری جشن‌واره‌هایی موازی یا حتی تاسیس شورای عالی سینما افتادند که در اولی با مقاومت گروه‌های هوادار نظام مواجه شدند و در دومی با عدم اقبال بدنه سینما. با ناکام ماندن این روند خانه سینما که بی‌شباهت به یک کارتل سینمایی نیست و از همان بدو تاسیس، می‌خواست بدیلی برای سیمرغ فجر باشد و نمونه یک اسکار ایرانیزه شده، بهترین گزینه برای تلافی‌جویی بود.

کارتل سینمای ایران که با وجود ظاهر قدرت‌مندش، فاقد قوه هم‌گرایی کننده بوده، از اوایل روی کار آمدن دولت دهم و با علنی‌‌شدن مجادلات قدیمی‌اش با معاونت سینمایی ارشاد، به‌شکلی سازمان‌یافته‌تر نظم خود را بازیافت و در مقابل حریف بیرونی آرایش گرفت؛ در واقع این فشار غیرمتعادل معاونت سینمایی بود که خانه مذکور را که از پای بست دچار مشکلات قانونی در فرآیند تاسیس بود، هم‌‌آهنگ و هم‌راه کرد. این تشکیلات که درگیر برخی موضوعات سیاسی مرتبط با فضای بعد از انتخابات نیز شده و در فرآیندی نسبتا تند، بعد از جملات درخشان کارگردان به خارج رفته‌اش در یادبود كارگردان نوضدانقلاب و دیگران و برگزاری محافلی در تقدیر از سینماگران بازداشت‌شده، در اقدامی نابخرادانه از چند مستندساز هم‌کار با بی.بی.سی فارسی حمایت کرد و تقریبا راه هرگونه دفاع از خود را سد کرد. این‌جا بود که ارشاد توان مضاعفی یافت تا پرونده‌ای قدیمی را به جریان اندازد و با ‌هم‌راهی پاره‌ای از نمایندگان مجلس که نوعا در یک طیف سیاسی جای می‌گیرند، برنامه انحلال خانه سینما را به پیش ببرد.

روند انحلال خانه سینما از مناظر گوناگونی قابل نقد و بررسی است:
اولا ارشادی‌ها در بیان استدلال‌های خود به مواردی مشابه نظیر دفتر تحکیم وحدت یا انجمن صنفی روزنامه‌نگاران اشاره می‌کنند و به‌تلویح و تصریح، وضعیت خانه سینما را مانند آنان می‌دانند. این‌که چگونه می‌توان همه این صنوف را در یک‌ ردیف و در کنار هم قرار داد، سوالی جدی است؛ ۱۰ ساله گذشته نشان می‌دهد ‌که با وجود خبط و خطای برخی اعضای آن تشکل‌ها، در نهایت به گونه‌ای مناسب، وضعیت تصفیه درون‌داد در برخی موارد به اجرا درآمده و اشکالی موفق یا نیمه‌موفق نیز برجا مانده است.

ثانیا با ضدانقلاب خواندن و ضدانقلاب ساختن یک مجموعه بزرگ درون‌ کشور، یک‌پارچه کردن و یک‌دست‌ دیدن همه آن‌ها و مهم‌تر از همه فرستادن‌شان به سوی خروج از کشور (با عنایت به رویه مشابه‌سازی شده در بالا)، چه ارمغانی برای نظام بدست خواهد آمد؟ برخی از این چهره‌ها، در کوران حوادث تابستان ۸۸ و با وجود همه انتقادهایی که به روش و منش‌شان وارد است، در دیدارهای عمومی خاصی حضور پیدا کردند تا هیمنه سنگین شکل‌گرفته علیه نظام را بشکنند، چرا اکنون آن همراهی‌شان فراموش شده و تنها بر طبل هدم و حذف کوبیده می‌شود؟

ثالثا در آستانه برگزاری مهم‌ترین روی‌داد سینمایی کشور و مهم‌تر از آن، مهم‌ترین روی‌داد سیاسی ایران در ۷۰۰ روز گذشته، این چنین ناراضی‌تراشی‌هایی با کدام بخش سیاست کلان جلب مشارکت حداکثری تطابق و تطبیق دارد و امید و نشاط و سرزندگی را در مخاطبان زنده می‌کند؟

رابعا عمل‌کرد پرابهام و سوال‌برانگیز معاونت سینمایی فعلی در صدور مجوز برای فیلم‌های مساله‌دار و مواردی دیگر، کم‌تر از رفتارهای غلط خانه سینما نبوده و نیست، با چنین فرافکنی‌هایی راه هرگونه نقد بسته شده و مسیر نادرست کنونی (که حتی برنامه‌ریزی برای تولید فیلم‌های بزرگی که دستور ساخت‌ قسمت‌های دوم و سوم‌شان نیز صادر شده، متوقف است) آسوده‌تر ادامه پیدا خواهد کرد.

از بین رفتن مفاهمه میان دستگاه‌های متولی امور سینما با سینمایی‌ها، عارضه‌ای کوچک و ناچیز نیست که بتوان در قبال آن سکوت کرد، چه این‌کار با طراحی‌ خاصی صورت گرفته شده باشد که ورود دُن‌کیشوت‌وار برخی مدیران اجرایی آن‌را به پایان برساند (و صحت هم آن‌چنان که از شواهد و قرائن برمی‌آید چندان دور از ذهن نیست) و چه بر اساس اصل سوتدبیر به‌وجود آمده باشد، نگرانی افزون‌تر همگانی، از میان رفتن توان تفاهم، تولید وسیع نارضایتی و بالابردن سطح توقعات سینمایی‌ها در آینده است که هیچ یک به سود کشور و نظام نیست. روند غیرقانونی تشکیل خانه سینما، اکنون می‌توان به‌شکلی قانونی تکرارشده و پس اصلاح اساس‌نامه دیگر مراحل در چارچوب‌هایی قاعده‌مند و بدون تنش دنبال شود، شاید بدین طریق بخشی از آب رفته به جوی بازگردد.


کد مطلب: 138773

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcgu79qwak9wu4.rpra.html?138773

الف
  http://alef.ir