نقاط فراموش شده براي سفرهاي نوروزي

5 فروردين 1392 ساعت 0:16

نام بردن از همه نديده‌هاي كشورمان ممكن نيست. ايران حدود يك ميليون اثر تاريخي و فرهنگي ثبت شده، بيش از 2 هزار جاذبه گردشگري با قابليت تبديل شدن به قطب‌هاي ملي و بين‌المللي گردشگري، 5 هزار جاذبه طبيعي و 3 هزار آيين ملي و مذهبي دارد. پس چطور ممكن است در گفتگويي چند صد كلمه‌اي بتوانيم از همه آنها يا حتي درصد محدودي شان حرف بزنيم؟اجازه بدهيد سفرمان را از منتهي‌اليه شمال غربي كشور آغاز كنيم، يعني آذربايجان‌هاي شرقي و غربي.


 آذربايجان شرقي سرزمين قهوه خانه‌ها و عاشيق‌هاست، اما نام اين استان معمولا گردشگران را فقط به فكر بازديد ازعمارت ائل‌گلي تبريز مي‌اندازد و شايد خاطره قله سهند، دره اهر، ارسباران و سواحل شرقي درياچه اروميه هم در ذهن شان زنده شود، اما كم پيدا مي‌شوند آن كه كرانه‌هاي جنوبي بخش مركزي رودخانه ارس را هم در بهار و تابستان ديده باشند.
 
 آذربايجان غربي: سردشت، قره كليسا، كليساي حضرت مريم و 11 كليساي مشابه ديگر، سواحل درياچه اروميه و 102جزيره اين درياچه و منطقه مراكان.

... و اما آذربايجان غربي از آن نظر كه به گواه برخي روايات، شهرستان سردشتش را زادگاه زرتشت مي‌خوانند، ضمن آن كه نخستين جايي بوده است كه پروتستان‌ها در آن پناه گرفته اند و از سوي ديگر قره كليسا در آن واقع شده است كه برخي ارامنه آن را نخستين كليساي جهان مي‌دانند و به واسطه همه اين دلايل، اين استان براي مذاهب زرتشتي، ارمني و پروتستان سرزميني مقدس به حساب مي‌آيد.

پس از قره كليسا، از ميان 12 كليساي باقيمانده در اين استان من كليساي حضرت مريم را براي بازديد پيشنهاد مي‌كنم، چون تركيبي است از فرهنگ‌هاي ايران باستان، چين و اروپا. اين كليسا روي خرابه‌هاي آتشكده‌اي زرتشتي بنا شده و بنابر روايت‌هاي محلي معماري چيني در طراحي محرابش نقش داشته و حتي سنگي در آن هست كه مي‌گويند از چين آورده شده است. هر كس پا به آذربايجان غربي بگذارد حتما درياچه اروميه و 102 جزيره زيبايش را فراموش نمي‌كند، اما كمتر كسي پيدا مي‌شود كه گذر از جاده مسحور كننده اروميه به سنندج را تجربه كرده باشد يا بداند در شمال آذربايجان شرقي منطقه مراكان قرار گرفته كه جغرافيدان‌ها به آن مي‌گويند قفقاز كوچك كه پر است از چشم‌انداز‌هاي طبيعي.
 
اردبيل: كوه‌هاي سبلان، آرامگاه شاه صفي، درياچه نئور، شورابيل، جاده اردبيل به پارس‌آباد مغان، حد فاصل دلتاي ارس به خزر و دامنه‌هاي ارسباران و كوه‌هاي تالش و آب گرم سرعين. از شمال غربي ايران كه گفتم اردبيل را فراموش كردم.در كتاب‌هاي گردشگري از جاذبه‌هاي اين استان معمولا به سرعين، مقبره شاه صفي، كوه‌هاي سبلان، درياچه نئور و شورابيل اشاره مي‌شود.

جاذبه ديگري از اردبيل مي‌شناسيد؟ جاده‌هاي اردبيل بي نهايت دلفريبند. مسيراردبيل به پارس آباد مغان يكي از اين راه‌هاست كه مثل خطي سبز روي زمين كشيده مي‌شود و مي‌رسد به جايي مابين دلتاي ارس به خزر، دامنه‌هاي شرقي ارسباران و آخرين ستيغ‌هاي شمالي كوهستان تالش، سرزميني كه گويي سبزترين جاي زمين است و نه شرجي سخت تابستان جنگل‌هاي شمال را دارد و نه سرماي تند كوهستان‌هاي آذربايجان را. سرزميني كه ديدنش خستگي چشم‌ها را شفا مي‌دهد همان‌طور كه آب گرم سرعين، درد مفاصل را.
 
مازندران: روستاهاي كندلوس، چمستان، جواهرده وكلاردشت، جاده‌هاي دوهزار سه هزار بلده به يوش، عباس‌آباد، نور به چمستان، مرزن‌آباد به كجور و جنگل‌هاي كهن.
مسافران نوروزي استان‌هاي شمال غربي كشور معمولا به استان‌هاي مازندران و گيلان هم سر مي‌زنند؛ البته اين 2 استان گردشگر زياد دارند و حتي مازندران با بيش از 5 ميليون نفر گردشگر در سال، مهم‌ترين قطب گردشگري ايران شده است، اما هنوز جاذبه‌هاي واقعي گردشگري اين استان‌ها هم ناشناخته‌اند و نشانه اش انبوه مسافراني است كه از ساحل خزر دل نمي‌كنند و همه روزهاي مسافرت را در همان حوالي مي‌گذرانند.

مردم در سفر به مازندران معمولا وقتشان را با خزر آبي و آرامش مي‌گذرانند يا اگر اهل نقشه‌خواني باشند و ادعاي سفركردن متفاوت داشته باشند شايد به كندلوس و چمستان و جواهر ده و كلاردشت هم بروند و اگر حرفه‌اي‌تر باشند از جاده‌هاي دو هزار و سه هزار، بلده به يوش، عباس‌آباد، نور به چمستان و مرزن‌آباد به كجور هم ديدن مي‌كنند، اما حيف از آن جنگل‌هاي انبوه و پر راز كه فراموش شده و بي بازديدكننده باقي مي‌مانند. فكر مي‌كنيد چند نفر در سفر به مازندران ياد گشت و گذار در
جنگل هايش مي‌افتند؟ هيچ مي‌دانستيد جنگل‌هاي مازندران، قديمي ترين جنگل‌هاي جهان هستند، حتي قديمي‌تر از آمازون و سوماترا؟
 
گيلان: بازار سنتي رشت، مرداب ساحلي انزلي، بازار آستارا، شهر لاهيجان، شهرستان فومن، ماسوله، دامنه‌هاي درفك، زندگي بوميان تالش و اسالم، شهرستان سياهكل و منطقه ديلمان.

گيلان هم هر سال حدود 3 ميليون نفر مسافر دارد كه مقصد بيشترشان بازار رشت، مرداب ساحلي انزلي، ‌بازار آستارا، لاهيجان و فومن، ماسوله و بندرت دامنه‌هاي كوه درفك است، اما فقط شماري اندك از آنها مشتاقند با زندگي شگفت‌انگيز كوه‌نشين‌هاي تالش و جنگل نشينان اسالم آشنا شوند يا از لاهيجان راه‌شان را به سمت سياهكل كج مي‌كنند يا راهي ديلمان مي‌شوند تا بفهمند چه سحري در اين خاك سال‌ها پيش الهام بخش خنيا گران شده است براي آفرينش موسيقي سنتي ديلماني.

بگذاريد بار ديگر به تبريز برگرديم و اين بار مسير تبريز به مشهد را پي بگيريم.
در اين مسير از زنجان، قزوين، تهران، سمنان، شاهرود و مشهد مي‌گذريم. از جاذبه‌هاي اين مناطق با صرف نظر از تهران كه علي‌رغم داشتن بيش از100جاذبه گردشگري در گردابي از دود و آلودگي فرورفته توضيح بدهيد. بعضي از گردشگران زنجان را هنوز با چاقوهاي دسته شاخي اش مي‌شناسند....
 
زنجان: گنبد سلطانيه، غار كتله خور.
ديگر ممكن نيست، چون چاقوهاي چيني، بازار زنجان را تسخير كرده‌اند! از اين استان فعلا گنبد سلطانيه معادل چيني ندارد و غار كتله خور. گنبد سلطانيه در زمان احداث بلندترين بناي جهان بود وهنوز هم بلندترين گنبد جهان محسوب مي‌شود. بازديد از غار كتله خور هم پيشنهاد شايسته‌اي است. اين غار هنوز كاملا شناسايي نشده و برخي دهانه‌هاي آن به دالان‌هايي پيچ در پيچ و طولاني وصلند كه هنوز پاي بشر به آنجا باز نشده و حتي برخي غارنوردان اعتقاد دارند اين غار اگر از غار عليصدر همدان (به عنوان بزرگ‌ترين غار آبي جهان) بزرگ‌تر نباشد، كوچك‌تر نيست.
 
قزوين: قلعه الموت، دره طالقان، روستاهاي ييلاقي، درياچه يخ‌زده در حد فاصل مسير شهرك به رودبارك كلاردشت. مقصد بعدي اگر قزوين باشد بايد بدانيد دشت آن و كوهستان‌هاي مجاورش محل وقوع پاره‌اي از مهم‌ترين تحولات تاريخي در ايران بوده است. امروز از آن تاريخ پرماجرا فقط قلعه الموت و يكي دو بناي ديگر در مركز استان باقي مانده‌اند، اما حتي اگر اين بنا‌ها هم به يادگارنمي‌ماندند جذابيت چشم اندازهاي طبيعي قزوين آنقدر هست كه مسافران به هوايش در آن توقف كنند.

البته تجربه سفر به اين شهر به من ياد داده است كه بيشتر اين جاذبه‌هاي طبيعي در نوروز براي سفر مناسب نيستند، چون در ارتفاعات واقع شده اند و آب و هواي شان فقط در تابستان معتدل مي‌شود. دره طالقان و روستاهاي ييلاقيش مهجورترين جاذبه طبيعي قزوين است. از دره طالقان چندين راهگذار پس ازگذرازخط الراس البرز به كلاردشت و دوهزار و سه‌هزار مي‌رسند. يكي از اين راهگذارها كه تقريبا از شهرك شروع شده است و در نهايت به رودبارك كلاردشت مي‌رسد روي گردنه‌ها از حاشيه يك درياچه كم عمق مي‌گذرد كه در بيشتر ايام سال سطح آن يخ زده است و فقط كوهنوردهاي حرفه‌اي مي‌شناسندش.
 
سمنان: مسجد جامع، ييلاق شهميرزاد، مسجد تاريخانه، رختشويخانه دامغان،‌ منطقه خوش ييلاق، جاده سمنان به شهميرزاد، جاده شاهرود به آزادشهر، آرامگاه بايزيد بسطامي و شيخ ابوالحسين خرقاني.

هرچند سمنان جاذبه‌هايي مانند ‌مسجد جامع، ‌ييلاق شهميرزاد،‌مسجد تاريخانه،‌ رختشويخانه دامغان و منطقه حفاظت شده خوشش ييلاق را دارد، اما جذابيت‌هايي كه قادرند سمنان را به يك قطب ممتاز طبيعت گردي تبديل كنند، جاده‌هايي هستند كه از نقاط مختلف اين استان به سمت چشم‌اندازهاي طبيعي‌اش مي‌روند، مثل جاده سمنان به شهميرزاد و فولاد محله كه از حاشيه دشت كوير رد مي‌شود و شما را به ييلاقي سرسبز در دل كوهستان مي‌رساند يا جاده شاهرود به آزادشهر كه از بسطام و خرقان و حاشيه كوه ابرعبور مي‌كند. در بسطام بايد به زيارت مقبره بايزيد بسطامي برويد و پس از طي اندك فاصله‌اي از اين شهر، به خرقان و آرامگاه شيخ ابوالحسن خرقاني مي‌رسيد. در انتهاي جاده شاهرود به آزادشهر، وارد استان گلستان مي‌شويد.
 
گلستان: پارك ملي گلستان، منطقه حفاظت شده جهان‌نما، منطقه خوش ييلاق، آشورده، تالاب‌هاي سه‌گانه، تركمن صحرا، تالاب اينچه‌برون، سواحل خزر، قلعه ماران، زندگي بوميان تركمن صحرا، بنادر گميشان تپه و حسينقلي‌خان. استان گلستان مرا ياد جاده‌اي مي‌اندازد كه متاسفانه از وسط پارك ملي گلستان در حال عبور است و البته ياد آتش‌سوزي‌هاي فصلي و آخر از همه ياد طبيعت گردي....

اما استان گلستان علاوه بر پارك ملي‌اش، چشم اندازهاي طبيعي ديگري هم دارد كه نبايد از آنها غافل شد. منطقه حفاظت شده جهان نما، منطقه حفاظت شده خوش ييلاق،‌ آشورده، تالاب‌هاي سه گانه تركمن‌صحرا، ‌آلاگل، آلماكل و آجي‌گل، ‌تالاب اينچه برون و سواحل خزر را در جايي كه پاك‌تر و خلوت‌تر و آفتابي‌تر از ديگر بخش‌هاي آن است بايد به فهرست جاذبه‌هاي طبيعي اين استان بيفزاييد. يكي از جاذبه‌هاي فراموش شده استان گلستان، ‌قلعه ماران است كه از دور همچون كشتي بزرگي بر فراز قله از دل ابرها سر برآورده است. زندگي بومي ساكنان تركمن‌صحرا و بنادر كوچكي همچون گميشان تپه و حسينقلي‌خان هم ديدني است.
 
خراسان جنوبي: گردشگري روستايي در اطراف شهرهاي طبس، فردوس، گناباد، خواف و تايباد و جاده بيرجند - زاهدان (جاذبه كويرگردي)
 
مقصد بعدي ما، مشهد است كه خوشبختانه هر سال حدود 4 ميليون گردشگر مذهبي دارد و اين شمار گردشگران، براي يك شهر به نظر مناسب مي‌آيد. از ديدگاه من، هنوز برنامه جامعي براي ساماندهي صنعت گردشگري در استان خراسان رضوي وجود ندارد؛ در حالي كه مي‌شود از حضور اين جمعيت انبوه براي فعال‌سازي ديگر جاذبه‌هاي توريستي خراسان هم بهره گرفت اما اگر راه را كج كنيد به سمت بخش‌هاي خراسان جنوبي جلوه‌هاي زندگي روستايي در مناطقي همچون فردوس، ‌طبس، گناباد، ‌خواف و تايباد براي مردم ايران كاملا ناشناخته است.
 
سيستان و بلوچستان: زندگي بومي در شهرهاي سراوان، خاش و ايرانشهر. بندرچابهار، شهرسوخته، منطقه حفاظت شده با هوكلات و حواشي رودخانه سرباز.
جاده‌اي كه از بيرجند در خراسان جنوبي به سمت سيستان و بلوچستان مي‌رود هم اگر امن باشد، ارزش ديدن دارد و چهره‌اي خاص از زندگي كويري را نمايان مي‌كند كه در نقاط ديگر ايران پيدا نمي‌شود.

علاوه بر اين جاده، مطمئنم زندگي بومي‌هاي سيستان و بلوچستان بويژه در شهرهايي مانند سراوان، خاش و ايرانشهر براي آنها كه به مردم‌شناسي علاقه دارند، جالب خواهد بود. بندر چابهار را به عنوان منطقه‌اي آزاد و شهر سوخته را هم به عنوان نمادي از تمدني 4000 ساله همه مي‌شناسند اما آيا منطقه حفاظت شده و سرسبز باهو كلات را هم ديده‌ايد؟ يا تا كنون به حواشي رودخانه سرباز كه تنها زيستگاه تمساح‌هاي پوزه كوتاه ايران است، رفته‌ايد؟
 
همدان: گردشگري روستايي در روستاهايي چون عليصدر، حبشي، پري، مانيزان، سيمين. كوه الوند، آرامگاه بوعلي سينا و باباطاهر و استرومردخاي، گنجنامه و هگمتانه.
ما از مسير تبريز به گلستان صحبت كرديم، اما اگر در ميانه راه در جاده اصلي قزوين به سمت رزن مي‌رانديم، پس از اين شهر بزرگراهي آغاز مي‌شد كه به همدان و كرمانشاه مي‌رسيد و اين دروازه ورودي به شهر‌هاي غربي كشور است. البته بزرگراه‌ها در مناطق غربي كشور چندان زياد نيستند، اما اين دليل نمي‌شود كسي در نوروز به كرمانشاه، كردستان، لرستان يا ايلام نرود.

همدان به خاطر كوه الوند و مقبره بوعلي سينا و باباطاهر و استرومردخاي و گنجنامه و هگمتانه‌اش براي مردم شناخته شده است و همه احتمالا به دره عباس‌آبادش هم مي‌روند، اما پيشنهاد من يك شب اتراق در يكي از روستاهاي غرب اين استان است كه باعث مي‌شود زندگي بكر روستايي را درك كنيد.
 
كرمانشاه: طاق‌بستان، بيستون، غار غوري قلعه و معبد آناهيتا در كنگاور.
كرمانشاه را هم يكي از مقاصد بسيار مناسب براي سفرهاي نوروزي مي‌دانم چون نه به اندازه استان‌هاي شمال و مركزي شلوغ است نه به اندازه استان‌هاي شمال غربي سرد و خشك، طاق بستانش و بيستونش بخوبي حفظ شده و چنان خوش آب و هوا و حاصلخيز است كه از 4000 سال پيش تاكنون آباد و مسكوني بوده و 1500 سال پيش به نام‌هايي چون «نيشابي» و «آلي پي» مي‌خواندندش. از شمال‌غرب شهر كرمانشاه اگر
90 كيلومتر به سمت پاوه حركت كنيد، به غار غوري‌قلعه مي‌رسيد كه هنوز انتهاي برخي دالان‌هايش كشف نشده و شايعه‌هايي وجود دارند كه مي‌گويند انتهاي آنها به خاك عراق مي‌رسد.
 
لرستان: درياچه گهر، قلعه فلك‌الافلاك، ‌آبشارهاي نوژيان، شوي و تله زنگ، دره چكان، بازار ميرزاسيدرضا و سراب كيو.

تعريف لرستان روي كارت‌هاي تبريك، هميشه يا درياچه گهر بوده يا قلعه فلك‌الافلاك و بندرت از نوژيان به عنوان بلندترين و شوي و تله‌زنگ به عنوان پهن‌ترين آبشارهاي كشور هم عكس‌هايي وجود دارد اما هيچ وقت نديده‌ام تصويري از دره چكان روي كارتي چاپ شود و بعيد مي‌دانم حتي يك درصد از مردم حتي نام آن را شنيده باشند؛ در حالي كه اين دره زيبا، تمدن طلايي عصر مفرغ را در خود جاي داده و روزگاري از باشكوه‌ترين نقاط زيست بشر بوده است. امروز برخي از اين آثار در بخشي از قلعه فلك‌الافلاك كه موزه شده قابل مشاهده‌اند. در خرم‌آباد لرستان بايد بازار قديم آن موسوم به بازار ميرزا سيد رضا و سراب كيو را هم ببينيد. به اين ديدني‌ها آميختن با زندگي عشايري در اين استان را هم اضافه كنيد.
 
ايلام: طبيعت گردي در دشت‌هايي
چون صالح‌آباد، دهلران، دشت عباس و تفرجگاه‌هاي جنگلي مانند چقاسبز، ششدار، تجريان، گلم زرد و گره چگا، جاده دهلران به انديمشك، تپه ماهورهاي ايلام.
كاش از لرستان به ايلام هم برويد. متاسفانه كمتر گذر مسافري به استان ايلام مي‌افتد و كمتر كسي مي‌داند كه دره‌ها و دشت‌هاي اين استان در بهار غرق در شقايق‌هاي سرخ مي‌شوند.

ايلام را در گذشته‌هاي دور، لرستان پشتكوه مي‌خواندند. در اين استان حتي در نقاطي كه انتظارش را نداريد، به نشانه يا بازمانده‌اي از اثري تاريخي برمي‌خوريد. هنوز هم تپه‌ماهورهاي ايلام محبوب گردشگران هستند. پيشنهاد من براي مسير سفر به ايلام جاده لرستان است اما در برگشت، حركت در جاده دهلران به انديمشك، فرصتي برايتان فراهم مي‌كند كه از جاذبه‌هاي شمال خوزستان هم بازديد كنيد.
 
كردستان: گردشگري روستايي در روستاهايي چون پالنگان، اورامان تخت، آويهنگ، ژيورا قصلان، نوره، نگل و...، طبيعت‌گردي در دشت‌هاي دهگلان، قروه، بيجار و.....
كردستان را از فهرست استان‌هاي غربي از قلم نيندازيد، يادم مي‌آيد يك بار از پژوهشي مي‌گفتيد كه پژوهشگري در آن،كردستان را بهشت عدن خوانده بود.

بله، ديويد رول باستان‌شناس انگليسي سال گذشته كردستان را بهشت عدن ‌ همان جايي كه حضرت آدم و حوا پس از ترك بهشت،‌ در آن هبوط كردند ‌ دانست. مبناي ادعايش هم اشارات جغرافيايي بخش «جنيس» كتاب انجيل بود، اما كردستان ايران اگر بهشت عدن هم نباشد، به مقصد سفر شدن مي‌ارزد. جلوه‌هاي خاص زندگي بومي هنوز در همه شهرهاي كردستان وجود دارد و ديدني است اما اگر مي‌خواهيد روح واقعي كردستان را درك كنيد بايد دوسه روزي را به طور كامل در حس و حال زندگي يك كرد اصيل و بومي در روستاهاي اين استان بگذرانيد.
 
خوزستان:‌ منطقه پارسومانش، زيگورات چغازنبيل، سازه‌هاي آبي شوشتر، آثاري چون كاخ‌هاي آپادانا و ماندانا و شهرهاي شاهي و صنعتگران، شهرآجري قديمي دزفول و بازار كهنه ريال. از لرستان كه مي‌گفتيد مسير دهلران به انديمشك را پيشنهاد كرديد تا مسافران سري هم به خوزستان بزنند؛ اما مي‌خواهم بگويم حيف مي‌شود اگر كسي تا جنوب شرقي ايران برود و به گذري كوتاه از شمال خوزستان بسنده كند.با شما موافقم اما هشدار مي‌دهم كه براي سفر به خوزستان بايد عجله كنيد، چون از نيمه فروردين اندك اندك هوا گرم مي‌شود.
 
منطقه پارسوماش خوزستان در محدوده تقريبي شهرستان‌هاي مسجد سليمان، انديكا، لالي، هفتگل و ايذه نخستين مناطق استقرار پارسيان آريايي در ايران بوده‌اند. بيشتر مردم از جاذبه‌هاي خوزستان خبر دارند و زيگورات چغازنبيل يادگار تمدن بزرگ عيلامي‌ها در محدوده شهرستان هفت‌تپه، شوش پايتخت زمستاني هخامنشيان با آثاري چون كاخ‌هاي آپادانا و ماندانا و شهرهاي شاهي و صنعتگران را ديده‌اند، اما شايد در سفرهايشان به اين استان كمتر از شهر آجري قديمي دزفول و بازار كهنه ريال در آن بازديد كرده باشند.
 
چهارمحال و بختياري: ‌گردشگري روستايي در روستاهاي چون آتشگاه، اورگان، دزك، ده‌‌چشمه و....

سفر به چهار محال و بختياري از جاده رابط خوزستان به اين استان هم چندان طول نمي‌كشد، اما دشت‌هاي استان در نيمه بهار زيباترند؛ چون لاله‌هاي واژگون و اشك‌ريز در اين ماه‌ها باز مي‌شوند. چهارمحال و بختياري در بلندترين بخش از رشته كوه 1200 كيلومتري زاگرس قرار گرفته است. پيشنهاد مي‌كنم حتي اگر در نوروز نمي‌توانيد به اين استان برويد، براي تجربه زندگي بومي و بكر بويژه در روستاهاي اين استان، حداقل در تابستان به آن سفر كنيد چون هواي آن در تابستان هم مطبوع و بهاري است.
 
اصفهان: محله‌هاي كهن جلفا. از چهارمحال و بختياري تا اصفهان راه درازي نيست. اصفهان البته نيازي به تعريف ندارد. اين همان شهري است كه روزگاري آندره مالرو آن را در كنار پاريس و فلورانس جزو زيباترين شهر‌هاي جهان خواند. به گردشگري توصيه مي‌كنم در اصفهان فقط به ديدار آثار تاريخي آن قانع نشويد و حتما به محله‌هاي قديمي اش مانند جلفا هم سرك بكشيد.
 
فارس: درياچه‌هاي فالور، بختگان و پريشان، كوچ ايل قشقايي، گردشگري روستايي در روستاهايي چون آتشكده، بندامير، پاقلعه، مارگون و سرمشهد. در نگاهي كلي تر مي‌خواهم به توصيه تان اين مطلب را هم اضافه كنم كه استان اصفهان فقط شهر اصفهان نيست، همان‌طور كه استان فارس هم فقط شيراز نيست و گردشگري در اين استان هم نبايد به بازديد از تخت جمشيد و شاهچراغ و حافظيه ختم شود، مطمئنا شمار زيادي از هموطنان ما حداقل يك بار به استان فارس سفر كرده‌اند اما كمتر علاقه مند هستند، روستاهاي اين استان را ببينند.

به زيبايي روستاهاي استان فارس، لذت تماشاي كوچ ايل قشقايي را در دامنه‌هاي سبز اين استان بيفزاييد. رونق گردشگري در فارس فقط به اتكاي يادگارهاي به جامانده از پارسيان 2500 سال پيش و يا معجزه هنر حافظ و سعدي نيست، چشم‌اندازهاي طبيعي اين استان مانند درياچه‌هاي فامور، بختگان و پريشان هم قابليت جذب گردشگر را دارند.
 
بوشهر: گردشگري دريايي در سواحل خليج فارس، خانه رئيسعلي دلواري و گردشگري روستايي در روستاهايي چون بندري، چاكوتاه و حصار .
 
گرچه هنوز از شيراز به بوشهر بزرگراهي وجود ندارد، اما حتي اگر از جاده‌هاي اصلي با سرعتي متوسط برانيم، در كمتر از چند ساعت به بوشهر مي‌رسيم. اين استان در نوروز مسافران زيادي ندارد، شايد به اين خاطر كه هنوز جاذبه‌هاي گردشگري اش براي مردم شناخته شده نيستند.

تلاش‌هايي كه در سال‌هاي اخير، براي جذب گردشگر در استان بوشهر انجام شده چندان موفقيت‌آميز نبوده است. به نظر مي‌رسد يكي از بهترين فرصت‌ها در حوزه گردشگري براي سرمايه‌گذاراني كه قصد سرمايه‌گذاري دراين استان را دارند، فراهم كردن امكاناتي براي سفرهاي دريايي خانوادگي است. گذشته از نخلستان‌هاي سرسبز و ساحل داغ بوشهر، مركز اين استان چند عمارت بزرگ و تاريخي دارد. در تنگستان هم خانه رئيسعلي دلواري را حتما ببينيد و اگر فرصتي براي يك شب سپري كردن در استان بوشهر داشتيد، اين شب را به روستاي بندري با مردم مهمان نوازش اختصاص دهيد.
 
هرمزگان: سفرهاي دريايي به جزاير گنگ، ميناب، هندورابي، هرمز و هنگام.
مردم از استان هرمزگان هم معمولا فقط كيش و قشم را مي‌شناسند، اما اين استان فقط آن 2 جزيره و بندر عباس نيست. توصيه‌ام اين است كه با چند علاقه‌مند ديگر به سفرهاي دريايي، لنجي اجاره كنيد و گشت و‌گذاري در جزاير گنگ، ميناب، هندورابي، فارور، هرمز و هنگام داشته باشيد، درست مثل دريانورداني كه سال‌ها پيش بين بندر زنگبار در آفريقا و بنادر هند و ايران در رفت و آمد بودند.
 
يزد: شهرهاي اردكان، عقدا، ميبد و تفت، طبيعت‌گردي در دامنه‌هاي شيركوه و ابركوه.
دو شهر كويري يزد و كرمان را براي حسن ختام گفتگوي‌امان نگه داشتم، از آن جهت كه كوير به قول يكي از بزرگان، تكامل جنگل است و هيچ‌كدام از زيبايي‌هايي كه درباره‌شان حرف زديم، حريف افسون يكي از شب‌هاي پر ستاره‌اش نمي‌شوند.

يزد، نمادي از تمدن كويري است و به دليل ويژگي خاص معماري‌اش در بهينه سازي مصرف سوخت و سازگاري با طبيعت، براي گردشگران خارجي حائز اهميت است. بسياري از گردشگران اروپايي به هواي ديدن معماري فوق‌العاده اين استان و البته استان كرمان به كشورمان سفر مي‌كنند غافل از اين‌كه بيشتر مردم كشورمان هنوز به اين استان‌ها سفر نكرده‌اند.

علاوه بر توجه به معماري شگفت‌انگيز مركز يزد، پيشنهادم براي سفر به اين استان ديدار از اردكان، عقدا، ميبد، تفت، دامنه‌هاي زيباي شيركوه، ابركوه و سروزيباي 4000 ساله آن است، سروي كه شايد كهنسال‌ترين موجود زنده در كشورمان باشد.
 
كرمان: شهرخيالي و چاله مركزي لوت درشهرستان بم، منطقه ماهان و منطقه كويري شهداد. اگر در سفر نوروزي برنامه‌ريزي روزانه داريد، حتما بيش از 2 روز را به بازديد از استان كرمان اختصاص دهيد. بازديد از آثار تاريخي مركز اين استان دستكم به دو روز كامل وقت در برنامه سفرتان نياز دارد، به اين برنامه 2 روز بازديد از ماهان را هم بيفزاييد و بعد مي‌رسيم به بم كه بايد شهر خيالي و چاله مركزي لوت را در آن ببينيم. اين منطقه در فاصله‌اي كمتر از 150 كيلومتر از استان كرمان، گرم‌ترين نقطه در سراسركره زمين و تنها منطقه مطلقاً فاقد حيات در جهان است.

.... و اما شهداد ! در شهداد هم حداقل يك شب بايد بمانيد تا مهتابش را ببينيد، مهتابي كه هيچ عكسي نمي‌تواند واقعيتش را به بيننده منتقل كند يا حداقل به مخاطبش بفهماند كه چه سحري در آن نهفته است كه با مهتاب سرزمين‌هاي ديگر متفاوتش مي‌كند و گردشگران خارجي را وا مي‌دارد شهرهاي چراغاني خودشان را به دست فراموشي بسپرند و هزاران كيلومتر از آنها دور شوند تا تجربه تماشاي مهتاب زيباي شهداد را به خاطره‌هاي خوش دفتر زندگي‌اشان بيفزايند.
 بازنشر از زندگی نیوز


کد مطلب: 182369

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcg3x9qyak97w4.rpra.html?182369

الف
  http://alef.ir