خوانش رخداد پلاسکو از منظر «مطالعات فرهنگی»
پلاسکوفراتر از یک ساختمان
دکتر نعمتالله فاضلی*
6 بهمن 1395 ساعت 9:00
1. برج بلند «پلاسکو» از همان ابتدای زایش به صورت یک پدیده خلاق، فعال و تأثیرگذار در زندگی شهری و کلان شهری معاصر ما زاده شد و الهامبخش ایدههای فراوانی برای جامعه ما بود. بسیاری از فیلمهای سینمایی و گزارشهای رسانهای در دورههای پیش از انقلاب اسلامی با نماد پلاسکو، ویژگیِ «معاصریتِ مدرنِ شهریِ» خود را به رخ میکشیدند. از ابتدا، پلاسکو شئ بیجان، در شهر ایرانیِ امروز نبود؛ بلکه مانند شخصیتی تأثیرگذارِ ملی از عظمت، قدرت و معنابخشی در حیاط شهری ما برخوردار بود. پلاسکو نه تنها نماد تصویری و رسانهای بود بلکه به عنوان بلندترین برج شهری خاورمیانه، پیامآور نوعی حس غرور و افتخار برای شهر بود.
2. پلاسکو، همچنین مرکز داد و ستد و تجارت شهری نیز شناخته میشد که طبقه و گروه اجتماعی جدید، واسطهگران و کارآفرینان تجاری شهری را در خود جای داده بود. پلاسکو از همان ابتدا به عنوان مرکزی که نه تنها معماری معاصر شهری را نمایان میکرد بلکه به عنوان فضای شهریای که در آن معنای اقتصاد شهری جدید تبلور دارد، نیز تعریف میشد. بر این اساس، پلاسکو، تنها ساختمان نبود بلکه بازنمایی از «فضای تجاری معاصر شهری» بود؛ فضایی که در آن صدها مغازه و کارگاه و هزاران نیروی کار و ... مستقر بودند.
3. صنعت پوشاک که در این برج ارزش نمادین یافته بود، نیز معنای خاصی به پلاسکو میبخشید. بخش مهمی از تجربه معاصریت ما در «پوشش ما» تبلور یافته است. مسأله پوشش به عنوان بخش مهم آیین شهری شدن معاصر ما است. برج پلاسکو یکی از نمادهای شناخته شده جامعه شهری معاصر در حوزه پوشش شهری نیز بود. از این رو، بر این باور هستم که پلاسکو از یک نوع عاملیت و فاعلیتِ شهریِ تأثیرگذار در زندگی امروز ما برخوردار بود.
4. امروز بدل شدن پلاسکو به نشانهای تصویری و رسانهای، این امکان را برای جامعه ایران فراهم کرده است تا به بازخوانی و بازاندیشی تجربه زندگی معاصر و مدرن خود بپردازند. فروپاشی اولین برج بلند معماری معاصر و مدرن ایران سرآغازی است برای «اندیشیدن انتقادی» درباره همه نشانههای مدرن و معاصری که در تمام دهههای پیش ساختهایم. در همین چند روزی که از حادثه میگذرد، مجموعه وسیعی از «بازاندیشیهای انتقادی» در زمینههای مختلف انجام شده است. ارائه فهرستی از این بازاندیشیها، میتواند به ما کمک کند تا از طریق این «گفتوگوی انتقادی» فرصتی برای احیا و اصلاح فرآیندهای مدرن خود پیدا کنیم.
5. شاید به درستی، اولین «نگاههای انتقادی» معطوف به مدیریت شهری شد. رسانهها در اولین واکنش به فروپاشی پلاسکو، این پرسش را پیش کشیدند که مدیریت شهری باید پاسخگوی عملکرد خود باشد. اکنون ما با شهر مدرنی مواجه هستیم که تمام اجزاء آن براساس مقررات شهری شکل میگیرند آنان باید قوانین ساختوساز را رعایت کنند. امنیت شهر بر عهده مدیریت شهری است. بنابراین، نخستین مسألهای که در بازنمایی فروپاشی پلاسکو مورد توجه قرار گرفت، «ارزیابی انتقادی نظام مدیریت شهری» است و مسأله تنها پلاسکو نیست. پلاسکو فرصتی برای ارزیابی و رصد کارایی و ناکارایی نظام مدیریت شهری است.
6. دومین نکتهای که در فرآیند بازاندیشی انتقادی در حادثه فروپاشی پلاسکو، مشاهده میشود، «گفتوگوی اجتماعی» گسترده درباره شرایط جامعه ما است؛ دانشگاهیان و روزنامهنگاران، مردمان عادی و سیاستمداران امروز از طریق رسانهها و فضای مجازی و مطبوعات درگیر «گفتوگوی انتقادی» گستردهای شدهاند. واقعیت این است که پلاسکو و فروپاشی آن ما را در موقعیت گفتوگویی جدیدی قرار داده است که طی آن، ایدئولوژیهای مختلف گروههای جامعه در حال شکلگیری است.
حادثه فروپاشی پلاسکو در فضای معاصر ما به نوعی حادثهای برای سرآغاز شیوههای جدید گفتوگوی جمعی و عمومی است. در شرایط جدید می بینیم دیگر تنها رسانه های رسمی و حکومتی نیستند که میدان گفتوگو درباره منافع عمومی یا جمعی را برعهده داشته باشند.
7. فروپاشی پلاسکو در شرایط تاریخی خاصی رخ داد. همانطور که شکلگیری پلاسکو نیز در شرایط تاریخی خاصی در جامعه معاصر ما به وجود آمد. در شرایط کنونی که ساختار اجتماعی ایران به سوی نوعی از رسانهای شدن پیش میرود، هر حادثهای میتواند به نوعی به نشانه بزرگ ارتباطی و رسانهای بدل شود. نشانهای که طیفهای وسیعی از مفسران و تحلیلگران را به خوانش میطلبد. خوانش تصویر فروپاشی پلاسکو، به خوانش همگانی جامعه ما تبدیل شده است. در این خوانش جمعی، وجوه خودآگاه و ناخودآگاه فرهنگی و اجتماعی ما به صورت ایماژ و کلمات قابل رؤیت شدهاند. مردم در تصویر فروپاشی پلاسکو به مشاهده خود مشغولند! گاهی در این آیینه، تصویر «زخمهای نگرانکننده» و گاه لحظاتی از «رضایت»، «ازخودگذشتگی»، «توجه به دیگری» و «یکپارچگی و انسجام جمعی» را مشاهده میکنیم؛ این تصویر «پلاسکویی» از خود امروزی ما میتواند آیینهای باشد برای بازاندیشیهای انتقادی بیشتر.
8. فروپاشی پلاسکو و تبدیل شدن آن به متن فربهای که انبوهی از معانی را در خود ذخیره کرده است، این پرسش را به ذهن متبادر میکند که مگر در برج پلاسکو چه چیزی نهفته بود که اینچنین موجب جلب توجه رسانهها و خلق بازنماییهای وسیع شده است؟
تبدیل شدن حادثه فروپاشی پلاسکو به نشانهای برای «گفتوگوی جمعی» در لحظه تاریخی خاصی رخ داده است. میتوانیم مانند آلن بدیو از فروپاشی برج پلاسکو به معنای فلسفی کلمه به عنوان نوعی «رخداد» نام ببریم؛ «رخداد» چیزی است که بعد از وقوع، میتوان برای کشف حقایقش، راهی پیدا کرد.
از این رو، فروپاشی پلاسکو میتواند «رخدادی» در فرآیند تحول و پویایی جامعه ایران باشد. اگر محققان، تحلیلگران و مردم بر فهم چیستی، چرایی و چگونگی این واقعه سماجت کنند، میتوانیم از این رخداد، به حقایق مهم و ناشناخته فراوانی درباره زندگی جمعی امروزمان از جهات مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی برسیم.
9. نشانه فروپاشی پلاسکو میتواند در کنار خسارتهای جانی و مالی که ایجاد کرده است، فرصتی نیز برای بازسازی جامعه باشد. این نشانه یا متن تنها نوعی نشانه سوگوارانه یا تراژیک برای مرثیه سرایی نیست. این متن میتواند به بیانیهای درباره وضعیت کلی امروز جامعه ما بدل شود؛ بیانیهای که در آن نه تنها وجوه پنهان و آشکار نظام مدیریت شهری را توضیح میدهد بلکه میتوان از طریق آن بسیاری از ارزشها، باورها، آسیبها و مسألههای جمعی امروز را در آن مشاهده کرد.
10. «متن» یا «نشانه» رسانهای شده پلاسکو، همچنان برای مدتی طولانی در برابر جامعه ما باز خواهد بود. این متن نیازمند محققان و مفسران جامعهشناس، معماران، هنرمندان و تمام رشتههای دیگر است تا درباره آن، گفتوگوی انتقادی کنند و هر کس با توجه به مسئولیت اجتماعیاش وظیفه دارد تا متن پلاسکویی از جامعه امروز ما را زیر ذرهبین برد و از طریق خوانش آن، به ما چیزهای تازه بگوید.
منبع/ ایران
*رئیس پژوهشکده مطالعاتاجتماعی و فرهنگی
کد مطلب: 438661
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfvcdjyw6dmva.igiw.html?438661