دست و پای پر ترکش و اصرار به ماندن در خط مقدم

5 بهمن 1395 ساعت 7:45


فرمانده لشکر از جواد می‌خواهد به خاطر جراحت زیاد به عقب برگردد اما جواد قبول نمی‌کند و تنها یک جمله را تحویل فرمانده می‌دهد. جواد می‌گوید: «یک بار بر می‌گردم عقب، آن هم برای همیشه».

به گزارش تسنیم، در خاطره ای درباره شهید جواد دل‌آذر آمده است؛ عملیات والفجر 8 تازه شروع شده بود. نزدیک دو ماهی بود که جواد خواب و خوراک نداشت. همه زندگی‌اش شده بود عملیات.

زمانی که فرمانده لشکر به خط می‌رود، جواد را می‌بیند. در حالی که دست و پایش پر بود از ترکش‌های ریز و درشت.

از او می‌خواهد با این وضعیت برگردد عقب.

اما جواد قبول نمی‌کند و تنها یک جمله را تحویل فرمانده می‌دهد. جواد می‌گوید: «یک بار بر می‌گردم عقب، آن هم برای همیشه».

کتاب مسافران آسمانی، ص 69.

 


کد مطلب: 438355

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcftcdjtw6dmma.igiw.html?438355

الف
  http://alef.ir