ادامه پاسخ عباس سلیمی نمین به بینندگان الف
مهمان ویژه، 7 شهریور 91
7 شهريور 1391 ساعت 13:32
به دنبال پاسخگویی آقای سلیمی نمین به سوالات بیندگان الف و حجم بالای سوالات، آقای سلیمی نمین پاسخ بخش دیگری از سوالات بینندگان را برای تحریریه ارسال کردند که مشروح پاسخ ایشان به سوالات تعداد دیگری از کاربران بشرح زیر تقدیم می شود:
به عنوان یک مطلع فرهنگی و اجتماعی، آثار بیکاری قشر تحصیل کرده بر آینده کشور را چگونه می بیننید بویژه که توسعه همه جانبه امروز ایران اسلامی به دانش این قشر جوان و مولد نیاز دارد؟
قطعاً آثار بيكاري نيروهاي تحصيلكرده ابعاد بسيار ناگواري به ويژه در عرصه فرهنگي خواهد داشت. اما لازم است به اين نكته تأكيد شود كه سرمايهگذاري در زمينه تربيت نيروي انساني ميبايست متأثر يك برنامهريزي دقيق ميبود. متأسفانه در سالهاي گذشته به عطش كاذب مدركگرايي به صورت هدفمندي دامن زده شد كه اين مسئله هم از سطح علمي بسياري از مؤسسات آموزشي كاست و هم داير شدن دورهها و رشتهها در اين مؤسسات بدون در نظر گرفتن اولويتها و نيازهاي كشور بود. از آنجا كه برخي موسسات آموزش عالي همانند بنگاههاي اقتصادي و سياسي عمل مينمودند، روال غيرمنطقياي در اين عرصه بنيان گذاشته شد. متاسفانه يكي از اقدامات دولت نهم براي مقابله مديريت غيرقانوني آقاي جاسبي بر دانشگاه آزاد، تمسك جستن به رويه مشابه در دانشگاه پيامنور بود. اقدامي كه عملاً اهداف آقاي جاسبي را تقويت ميكرد. به نظر بنده آقاي جاسبي در بنگاه سياسي- اقتصادي خود كاهش سطح علمي مديران و رشد بادكنكي و كاذب آنها را دنبال مينمود. همچنين يكي از اهداف وي برهم ريختن برنامهريزي در آموزش عالي بود. هيچ كشوري بدون تبعيت از يك برنامه كلان، آموزش عالي خود را گسترش نميدهد زيرا گسترش بيمنطق در اين زمينه ضمن اتلاف سرمايه، اخلال جدي در اشتغال ايجاد ميكند. در حاليكه كشاورزي و صنعت در كشور ميبايست بيشترين نيروي انساني را به خود جذب كند، دارندگان كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكتري كمتر جذب اين دو حوزه ميشوند. اشتغال به امر كشاورزي و يا در امور فني را براي خود مناسب نميدانند. در حاليكه دارندگان ديپلم با يك دوره كارآموزي به راحتي ميتوانند جذب بخشهايي شوند كه هم كشور به آن نياز دارد و هم امكانات اوليه آن به وفور در دسترس همگان قرار دارد. بنابراين با جو بسيار ناسالم مدركگرايي ميبايست مبارزه جدي شود. شخصيت افراد در جامعه هرگز نبايد به مدارك بدون پشتوانه علمي پيوند بخورد. يك فني كار مجرب و با تجربه ميبايست در جامعه منزلت يابد. اگر كاركرد چد دههاي برخي دغلكاران مقابله كشور ما تحول بزرگي را در عرصه اشتغال شاهد خواهيم بود.
شما مشکلات اقتصادی کشوررا در چه می بینید؟برنامه هسته ای ایران تا کچا چالش برانگیز نخواهد بود؟دربخش فرهنگی مشکلات انحصار رسانه ای مورد تایید شما هست ؟ آیا نیاز به اصلاح قانون اساسی برای برون رفت از مشکلات مدیریتی احساس می شود؟
بنده سي درصد مشكلات اقتصادي كشور را ناشي از دشمنيها و ضديتهاي كشورهاي مخالف استقلال ايران، چهل درصد را ناشي از ضعف مديريتي و سي در صد باقي مانده را متاثر از توجه دولت به امور سياسي براي بقاء در قدرت ميدانم. بحث مقابله با برنامه هستهاي ما صرفاً نمادي است براي شكستن استقلال ملت ايران، بنده مطمئنم در صورتي كه ملت در اين زمينه از خود ضعف نشان دهد موضوع ديگري در دستور كار قرار خواهد گرفت. تا گام به گام ايران مجبور به نفي استقلال خود شود. بنده هرگز انحصارات رسانهاي كه هر روز رو به گسترش است نميپسندم. فكر ميكنم يكي از شاخصهاي عدالت در جامعه آن است كه همه بتوانند از موهبت بسط انديشه خود برخوردار باشند. متاسفانه نقش سرمايه به حدي در اين زمينه پررنگ شده كه افرادي چون من كه نزديك به سه دهه به امر مديريت رسانه اشتغال داشته اند حتي تصور توان بازگشت به صحنه فعاليت رسانهاي را ندارند. مشكلات مديريتي كشور امري طبيعي است زيرا چرخش قدرت نيروهاي جديد را به صحنه ميآورد. اگر گريز از انحصار يك موهبت ميدانيم بايد به صورت منطقي هزينه نشكستن آنرا پرداخت نمائيم. آيا براي ملت ايران شايسته بود كه صرفاً يك نفر برازنده رياستجمهوري يا وزير خارجه و ... باشد. امروز خوشبختانه هيچكس نميتواند ذهنيت جامعه را در انحصار سياسي را خود درآورد و به ملت گران فروشي كند. بايد توجه داشت هر انحصاري شرائط ويژه خود را تحميل ميكند براي اينكه بتوانيم قانون را بر همه مسلط سازيم ميبايست انحصار را در عرصه سياسي ميشكستيم. اين مسئله در كوتاه مدت هزينههايي دارد اما در بلندمدت داراي منافع بسياري است و بسياري از آفات قدرت را در كشور منتفي ميسازد.
شما درباره هولوکاست بزرگ ایران مطالبی را بیان فرمودید با توجه به این نکته جمعیت اصلی ایران در آن زمان روستایی ویا در شهر های کوچک زندگی می کردن که خود کشاورز بودند امکان عدم ورود غلات ومرگ میر به نظر بعید می آید با توجه به عدم آبله کوبی ومرگ ومیر گسترده ناشی از آن که شاهدان عینی برای ما تعریف کردند شما نقش سوء مدیریت قجر ومشروطه خواهان را بیشتر می دانید یا بحث توطیه انگلیس .
آنچه در مورد سؤمديريت پادشاهان قاجار مطرح شده در جاي خود سخني درست است اما اين سخن نبايد ما را از سياست انگليس در اين دوران غافل سازد. لندن در دوران قاجار براي پيدا كردن موقعيت مورد نظرش در ايران، سياست تضعيف اين مرز و بوم را دنبال ميكرد يك ملت و يك دولت ضعيف شده تن به مطالبات اين كشور ميدادند. لذا براساس مستندات دقيق تاريخي، انگليس با برنامهاي حساب شده هم دولت مركزي و هم ملت ايران را تضعيف مينمود. اما بعد از اينكه توانست در كشوري ضعيف شده كودتا كند (۱۲۹۹) سياستهايش ۱۸۰ درجه تغيير كرد. براي نمونه همه سردمداران خودمختاري در سراسر كشور را وادار كرد تا به دولت رضاخان تن در دهند و ... البته اين يك بحث مفصل تاريخي است كه اميدوارم به صورت همجانبه مورد مطالعه قرار گيرد.
علت مخالفت شما با آقای جاسبی چه بود ؟ چرا اینقدر محکم ایستادگی نمودند؟و چرا نهایتاً این موضوع با پیگریهای ایشان به نتیجه ای ختم نشد؟
علت مخالفت بنده با كارهاي خلاف قانون آقاي جاسبي، علم داشتن به هدفمند بودن امور صورت گرفته توسط ايشان بود. معتقدم آنچه در مورد مدركگرايي مديران و سياستمداران كشور دنبال شد بسيار هوشمندانه صورت گرفت و امروز تبعات سؤ آنرا در سه قوه به عنوان اركان كشور بخوبي شاهديم. اعتقاد ندارم آنچه در مورد مديريت غيرقانوني آقاي جاسبي بر دانشگاه آزاد صورت گرفت نتيجه نداشته است. افرادي كه مديريت مادامالعمري و خانوادگي را بر اموال عمومي تمام شده ميپنداشتند به زير كشيده شدند. حتي ترفندهايي چون «وقف» نتوانست كمكي به آنان نمايد. البته تا اجراي عدالت در اين زمينه راه نرفته در پيش است. اميد آنكه اين تجربه موفق موجب شود تا مشاركت عمومي براي حفظ سلامت مديريت كشور گسترش يابد و در نهايت به محاكمه آقاي جاسبي به اتهام تخلفات گسترده بينجامد.
نظرتان راجع به خاطرات هاشمی رفسنجانی که در چند مورد انتقاد داشتید چیست ؟
خاطرهنگاري آقاي هاشمي اقدامي مفيد براي تاريخنگاري كشور به حساب ميآيد، اما اين تلاش در كنار مزاياي آن، داراي ايرادات و اشكالات جدي نيز است. آقاي هاشمي در اين خاطرات با شيوه خواصي به روايتگري رخدادها ميپردازد كه شناخت اين شيوه بسيار حائز اهميت است. ابهامگويي و مختصرگويي در مورد مسائل بسيار مهم تاريخي شايد بعضاً به دليل ملاحظات سياسي كلان باشد اما در موارد فراواني از اين روست كه ايشان نقش محوري و انحصاري در تفسير روايت مطرح شده را ميخواهد براي خود حفظ نمايد. علاوه بر اين آقاي هاشمي در اين خاطرهگويي بعضاً از حد اعتدال در مورد نقش خود در تحولات خارج ميشود. در صورتيكه خاطرات جناب ايشان همراه با نقد در دسترس همگان قرار گيرد بسيار مفيد واقع خواهد شد.
شما همیشه منتقد مدیر سابق دانشگاه آزاد بودید،فکر می کنید با سپرده شدن این بخش از آموزش عالی کشور به یکی دیگر از برادرین دانشجو چه گشایشی دز امور خواهد شد؟ آیا استیلای این برادران بر آموزش عالی کشور را خوش یمن میدانید؟
آقاي دانشجو مديري انتخاب شده توسط هيات امناي دانشگاه آزاد و تائيد شده توسط شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي مدت مشخصي است. ايشان و افرادي كه با اين مكانيزم قانوني، مديريت اين دانشگاه را بعهده گيرند هرگز نخواهند توانست ادعاي مالكيت بر اين امكانات، اموال و سرمايه نجومي را داشته باشند. بنابراين اين موفقيت بزرگ را كه بازگشت اموال خصوصي پنداشته ملت به جايگاه قانونياش است را با طرح اين مسئله كه برادر آقاي دانشجو (وزير علوم) براي مدتي كوتاه عهدهدار رياست دانشگاه شده است كمرنگ نسازيم.
الان کار شما دقیقا چیست و از کجا امرار معاش می کنید؟ آیا این درست است که پول "دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران" توسط نهادهای امنیتی تامین می شود؟
فعاليت بنده بعد از نزديك به بيست سال مديريت رسانههاي مختلف، فعاليت پژوهشي نزديك به دوازده سال در دفتري است كه خود آن را راهاندازي كردهام. براي اينكه بتوانيد نسبت به شايعاتي كه با هدف تخريب تلاشهاي افراد منتشر ميشود شناخت جامعتري بيابيد. عرض ميكنم قبل از به عهده گرفتن مديريت مؤسسه تهران تايمز، بنا داشتم روزنامهاي خصوصي منتشر سازم. بعد از ۱۳ سال مديريت هفتهنامه (كيهان هوايي) ماهنامه (يول)، سالنامه (كيهان سال) و ... در دوران رياستجمهوري آقاي هاشمي مجوز روزنامه ديدار را دريافت كردم اما به دستور مستقيم ايشان تسهيلات مرسوم به اين روزنامه اختصاص نيافت. در دوران دولت آقاي خاتمي نيز همين سياست دنبال شد تا اينكه مجوز اين روزنامه را ابطال ساختند. به سختي امكاناتي براي راهاندازي اين روزنامه فراهم ساخته بودم كه با همان امكانات امروز كار پژوهش در زمينه تاريخ را دنبال مينمايم. اگر از حمايتهاي مورد اشاره برخوردار بودم از يك سو قطعاً سرنوشت روزنامه ديدار آنگونه رقم نميخورد و از سوي ديگر آيا كسي هر نقدي را كه ناشي از حقيقت ميداند مطرح ميسازد (به ويژه در مورد دولتها) ميتواند توسط نهادهاي امنيتي پشتيباني شود. قطعاً نهادهاي امنيتي ملاحظاتي دارند ميتوانند منشاء طرح انتقاداتي باشند اما قطعاً نميتوانند با تماميت دولت در رويارويي قرار گيرند.
حب و بغض در تاريخ نگاري چه جايگاهي دارد . آيا با تحريف تاريخ واقعيتها عوض ميشوند؟ مورخ مسلمان براي قلب واقعيتها مجوز شرعي دارد يا تكليف شرعي و تاريخي ؟
حب و بعض و برنامهريزي هدفمند در تاريخ جايگاه مهمي دارد. اينكه با تحريف بتوان واقعيتها را تغيير داد خير اما قطعاً ميتوان ذهنيت افراد كممطالعه را تغيير داد و از حقيقت دور ساخت. مورخ براي دروغ گفتن نه تنها مجوز ندارد بلكه هر نوع سخن خلافي كه مردم را از كسب تجربه از تاريخ محروم سازد گناهي نابخشودني و ظلمي بزرگ به بشريت محسوب ميشود. گاهي مورخ سندي را نديده و قضاتي ناقص يا غلط ميكند از اين قاعده مستثني است. آنچه در اين زمينه مراد من است تلاشي هدفمند براي جعل واقعيتهاست. متاسفانه سرمايهگذاري در اين زمينه همواره از سوي قدرتها صورت گرفته تا بتوانند فهم ملتها را تحت تاثير قرار دهند اما تا ابد نميتوان حقيقت را از دسترس دور داشت.
آیا این موضوع که سه بردار لاریجانی در عالی ترین مناصب کشور قرار دارند را چگونه تحلیل می کنید، همچنین قرار گرفتن دو برادر و سیطره آنها بر فضای آموزشی کشور ، این را به معنای گسترش یک الیگارشی نمی دانید؟
به اين سوال قبلاً پرداختهام. بنده مطلب مطرح شده را از مصداق اليگارشی نميدانم. زيرا مناصب اين افراد براي زماني مشخص است و ماندگاري آنها در پستهايشان در چارچوب قانون است. البته اگر افراد صالح ديگري ميتوانستند رأي مراجع ذيربط را كسب كنند قطعاً مناسبتر بود.
در کتب درسی و تریبونهای رسمی کوچک و بزرگ داخلی، مکرر از استثمار ثروتها و منابع کم نظیر ایران توسط ابرقدرتها و حکومتهای دست نشانده ی قبل از انقلاب خوانده و شنیده ایم الف : آیا امروز استثمار مردم (از داخل یا خارج) منتفی شده؟ب : با توجه به تأسیس و بهره برداری از پروژه های بی شمار صنعتی و غیره و درآمدها و صرفه جوییهای هنگفت ادعایی، چرا تأثیر آنها در زندگی مردم محسوس نیست و دیگر انتشار این اخبار برای مردم بی اهمیت شدهاست ؟
ما تاريخ را از اينرو مورد مطالعه قرار ميدهيم تا با مصاديق بيعدالتيها و سرنوشتي كه بر گذشتگان بدين جهت رقم خورد را بشناسيم. هدف پژوهش تاريخ اين نيست كه در گذشته متوقف شود و بلكه ميخواهد با شناختي كه از سرنوشت گام برداشتن در مسير خير و شر توسط ديگران به امروز و آينده باز گردد تا خطاهاي پيشينيان را تكرار نكند. چون معتقديم امروز هم ظلم و بيعدالتي (در داخل و خارج) هست خود را بينياز از تجربيات تاريخي نميدانيم.
جناب آقای سلیمی عزیز در صورت امکان می خواستم از حضورتان در خواست کنم که یک تحلیل از وضعیت فعلی کشور مان و پیش بینی آینده کشورمان را از خدمتتون داشته باشم ؟
ارائه تحليل از وضعيت كنوني كشور كه اقتصاد، سياست، فرهنگ، مسائل اجتماعي و ... را دربر بگيرد بحثي مفصل است. بطور كلي ميتوانم عرض كنم كشور در مسيري قرار گرفته كه نقش مردم در قدرت بخشي به سياستمداران غيرقابل كتمان شده است. اينكه مديران تلاش ميكنند تا عملكرد خود را در معرض قضاوت مردم قرار دهند و چه صادقانه و چه غيرصادقانه نظر جامعه را براي بسط قدرت خود جذب نمايند دستاورد سياسي بزرگي است اگر دلسوزان جامعه بتواند هر روز بر شناخت مردم بيفزايند تا اين جايگاه از شأن و عمق بيشتري برخوردار شود قادر خواهيم تلاش كساني كه ميخواهند اين تحول را متوقف سازند.
بزرگترين اشتباه جمهوري اسلامي در طول ۲۰ سال اخير چه بوده است
بزرگترين اشتباه جمهوري اسلامي در ۲۰ سال گذشته را كم توجهي به فرهنگ و اجازه رشد قشري گرايي ميدانم.
چرا در سطوح بالا تر مدیریتی کشور منظورم بالاتر از ریاست جمهوریست فقط یک صنف شغلی میتواند عهده دار این مقام باشد یعنی فقط روحانیون الزاما می بایستی به شکل انحصاری عهده دار این سمت باشند در صورتی که ما میدانیم اختیارات این پست مدیریتی به گونه ای است که شخص مدیر حتما بایستی از مشاوران مختلف بهره ببرد .
از آنجا كه رهبري وظيفهاش (براساس قانون اساسي) جلوگيري از هر نوع انحراف از اصول جمهوري اسلامي است. و اين مباني برگرفته از اسلام است قطعاً ولي فقيه كه بالاترين قدرت استنباط از اسلام را دارد ميتواند چنين وظيفه خطيري را به عهده گيرد. البته فقيه جامعالشرايط علاوه بر دارا بودن چنين قوتي ميبايست داراي خصوصيات برجسته ديگري نيز باشد كه بتواند شجاعانه از حقوق اساسي جامعه دفاع نمايد.
آيا با تحقيق و تفحص ار آستان قدس رضوي به عنوان بزرگترين بنگاه اقتصادي كشور موافقيد... مفصل توضيح فرماييد
قطعاً نميتوانم با تحقيق و تفحص از آستان قدس رضوي موافق نباشم. زيرا اين تشكيلات عريض و طويل نوع كاركردش عمدتاً اجرايي است. تمام افرادي كه به امور اجرايي مشغولند اولين خصوصياتشان بايد پاسخگويي باشد. همچنين مديران اجرايي ماموريتشان ميبايست مقيد به زمان باشد. زيرا بعد از مدتي عملاً قدرت نوآوري از آنها سلب و دچار يكنواختي ميشوند. البته شايد گفته شود متولي آستان قدس علاوه بر امور اجرايي مسئوليت هدايت فكري استان خراسان را دارد كه تا حدودي صحيح است. اما آنچه امروز با آن مواجهيم صرفاً يك بنگاه بزرگ اقتصادي است كه در آن از هدايت فكري كمتر ميتوان سراغ گرفت. هفته گذشته جمعي از نيروهاي فرهنگي طي نامه به برخي عملكردهاي آستان قدس ايراد گرفتند. ايراد مطرح شده بيشتر تاسف هر مطلعي را برميانگيخت زيرا با وجود اين بنگاه بزرگ اقتصادي در اين استان، خراسان جنوبي هنوز هم يكي از فقيرترين و محرومترين استانهاي كشور به حساب ميآيد همچنين در زمينه فرهنگ، بايد اذعان آستان قدس نه تنها از توان خود براي مهار انحرافات فرهنگي بهره نميگيرد بلكه با نگاه اقتصادي بعضاً از آنها نيز حمايت ميكند. براي نمونه بعد از سالها تلاش كشور در زمينه خودكفايي در زمينه نوشابه، خراسان تنها اسانسي بود كه زمينه فعاليت مجدد كوكاكولا را فراهم ساخت. ميدانيم كه اين مؤسسه سالانه كمك قابل توجهي به رژيم صهيونيستي مينمايد. شايد گفته شود اسانس اين نوشابه از خارج وارد نميشود تا كمكي به اين كمپاني در خدمت صهيونيست بنمايد. اينجا اين سئوال مطرح ميشود كه چرا بر ظروف اين نوشابه كلمه «اصلي» نقش بسته است. مشهد مقدس همچنين امروز انحصاراً به محل فعاليت برخي مؤسسات صهيونيستي بدل شده (مثل بالي) و مسئولين آستان قدس هيچگونه واكنشي از خود در اين زمينه بروز نميدهند. خودنمايي كمپانيهايي همچون بنتون (يونايتد كالر او بنتون) در مشهد براي هر مطلعي بسيار تأسفبار است. اگر آقايان متصدي هدايت فرهنگي هستند اين همه مظاهر را نميبينند يا فقط به اقتصاد ميانديشند. اگر رهبري انقلاب به صراحت خواهان جوانگرايي در مديريتهاي اجرايي است چرا اين آقايان تبعيت از ايشان را با استعفاي خود از پستي كه بيش از سه دهه در اختيار دارند به اثبات نميرسانند. متاسفانه زماني كه نيروهاي فرهنگي در ميان آنهمه ضعف در آستانه قدس رضوي صرفاً يك مسئله كوچك را ميبينند نبايد بيش از اين انتظار داشت.
جناب آقای سلیمی نمین « در حکومت اسلامی آیا حق گرفتنی است یا دادنی؟»
در جمهوري اسلامي هم حق گرفتني است و هم دادني. يعني مردم موظفند با اطلاع از حقوق خود در صدد اخذ آن برآيد. مديران نيز موظفند بسترهاي لازم را براي احقاق حقوق مردم را فراهم سازند.
حضور برخی گروههای تندرو در عرصه سیاست که هر از چند گاهی نمود پیدا می کنند مثل گروه فشار و افراد خود سر که نظام از سمت آنها آسیب می بیند و مجبور می شود از آنها برائت جوید (در ماجرا هایی مثل حمله به کوی دانشگاه - حمله به دفاتر مراجع - حمله به سفارت انگلیس - و غیره...) چگونه تحلیل می کنید و چرا نظام راه حلی برای این مشکل پیدا نمیکند و دستگاه قضایی برخوردی نمی کند
متاسفانه با اين تحليل كه اين نيروها جزء نيروهاي دلسوزند كمتر لغزشهاي آنان جدي گرفته ميشود. بنده معتقدم دو جريان تندرو در كشور در سالهاي بعد از انقلاب به منافع ملي ضربه زدهاند: اول افراد خودمحوري كه در وادي خودباختگي قرار گرفتند و در مقام تضعيف فرهنگ ملي برآمدند و ديگر افراد متحجري كه به بدترين شيوهها در دفاع از اصالتها برميآيند. اميد است مسئولان كشور هر دو جريان را به يك ميزان مخاطرهاميز بينند تا شاهد تكرار حوادث تاسفبار نباشيم. البته مقوله سفارت انگليس مقولهاي از اين سنخ نيست.
شما با حمله به سفارت انگلیس و تصرف ان موافق بودید ؟ بنظر شما این حمله کار چه طیف سیاسی بود .
بنده با تظاهرات در برابر سفارت انگليس ياهر كشوري كه عليه مصالح ايران اقدامي صورت ميدهد موافقم. اما با حمله به سفارت و تسخير آن با اين تحليل كه انقلاب سوم آفريده شود بشدت مخالف بودم و همان زمان مخالفت خود را بيان داشتم. به نظر بنده عدهاي كه نه شرائط زماني را درك ميكنند و نه تحليل درستي از مناسبات سياسي دارند دانشجويان را در مسيري قرار دادند كه انگليس و هواداران داخلياش را از موضع انفعالي خارج ساخت. اقدام مجلس در كاهش سطح روابط بسيار سنجيده بود و لندن را در انفعال سياسي قرار داد. ما بايد به حاكمان اين جزيره بفهمانيم كه اتخاذ مواضع خصمانه عليه ايران برايشان هزينه دارد. در گذشته همواره سياستهاي ضدايراني اين كشور بدون پاسخ ميماند و اين مطلب جزيرهنشينان را جسورتر ميساخت. انگليسها خصلتي دارند كه نبايد از نظر دور داشت و آن اينكه براي پول تن به هر كاري ميدهند و بلعكس. بنابراين اگر منافع اقتصادي آنان به خطر بيفتد ممكن نيست به اتخاذ مواضع ضدايراني ادامه دهند.
چرا با توجه به اینکه دیوان عدالت اداری رای به انفصال از خدمت مرتضوی داده است و این آقا در دادگاه پرونده دارد چرا رای این دیوان اجرا نمی شود مگر دیوان عدالت اداری یک نهاد سوری می باشد همچنین در ماجرای آقای بقایی را دیوان اجرا نشد.
اين امر كه افرادي چون آقاي مرتضوي تبديل به مسائل كلان كشور شوند بسيار تاسفبار است و نشان از رشد فاجعهبار تملق در دستگاه مديريتي دارد. بايد پرسيد علت ارادت ويژه آقاي رئيسجمهور به ايشان آيا تغيير يافتن آقاي مرتضوي است يا بلعكس. والا قضاوت رسانه وابسته به دولت نهم در مورد دادستان وقت تهران بسيار منفي بود. هضم اين ميزان تغيير يك مقوله است و بخاطر ايشان با قوه قضائيه درگير شدن و موضوع را تا اين حد بزرگ كردن موضوع ديگري است. حتي اگر به زعم آقاي احمدينژاد اين آقاي مرتضوي آن آقاي مرتضوي نباشد چه ضرورتي چنين سرمايهگذاري را موجب شده است. البته عدهاي معتقدند جناب آقاي رئيسجمهور با به ميدان آوردن چنين مباحثي به صورت تاكتيكي، افكار را منحرف كرده تا بتواند به سهولت برنامه خود را دنبال نمايد.
کد مطلب: 165231
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfmtdyyw6dv0a.igiw.html?165231
الف
http://alef.ir