به شرط خواندن، کتاب هدیه دهیم
بخش تعاملی الف - کمیل مزرعی
22 مرداد 1394 ساعت 13:14
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
مشکل بزرگ و مبتلابه در جامعهی امروز ما، کتابنهخانیست. این مشکل را باید متخصصین بررسی کنند و دلایلش را بهصورت همهجانبه بیان کنند. اما در این بین، برای کتابخانها هم مشکل بهوجود آمده است: قیمت کتاب سر به فلک کشیده (و تضمین میکنم جایگاه مسئولین فرهنگی از فلک بالاتر است) و کسانی که طالب این نوع از مطالعه هستند نیز نمیتوانند آن نیاز معنوی خودشان را برطرف کنند. و باور کنید مشکل قیمت کتاب یک مشکل جدی است. چرا که مشکل اقتصاد و تورم یک مشکل جدی است و اقتصاد ما دارد فرهنگ ما را هم تحتالشعاع قرار میدهد از این جهت.
برای یک دانشجوی نوعی در تهران که هر روز مثلن در بیآرتی و مترو روزی یک ساعت کتاب بخاند و حدودن ماهی چهارجلد مصرف ِکتابش باشد، این قیمت چهقدر خواهد شد؟ خواهش میکنم کتابهای زرد و مجلات و .... را کنار بگذاریم و واقعا قیمت ِکتابها را بررسی کنیم! منظور من نه کتابهای مدرسان شریف است و نه گاج و جداول ِروزنامهها! منظور ِمن چیزی است که تغذیهی روحی آدمها حساب میشود! میشود آدم پول نداشته باشد که غذایش را تأمین کند؟ باید باور کنیم که این تغذیه جدی است و آدم بدون غذا میمیرد!
ایده این است که کتابخانها دستبهکار شوند و از یک جایی شروع به کتابخریدن کنند. بدیهی است آنهایی که تمکن مالی بیشتری دارند در این مسیر سببخیر میشوند. اما این قضیه به خریدن کتاب تمام نمیشود! این کتاب وقتی توسط آن فرد ِمتمولِ کتابخان(که خیلی هم از همینجا از او تشکر میکنیم)خریده و خانده شد؛ میتواند به دوستان ِدیگر کتابخانش هدیه داده شود. این هدیه فقط باید یک شرط داشته باشد و این شرط اخلاقی توسط فردی که هدیه میگیرد رعایت شود: «کتاب را باید پس از خاندن به کس دیگری هدیه دهی که کتابخان است و با او نیز همین شرط را بکنی!» اینطور یک سلسلهی نامعلومی شکل میگیرد از افراد کتابخان که تغذیهی روحی خود را تأمین میکنند و ضمن اینکه رفقای کتابخان خود را گسترش میدهند. یعنی دارد دو اتفاق میافتد: اول اینکه فرد کتاب مورد نیازش را تأمین میکند و دوم اینکه رفقایش را گسترش میدهد! و بسیارند کسانی که در شبکههای اجتماعی کتابخانی مثل گودریدز و بوکی که خاهان ِکتاب هستند و میتوان با یک قرار ساده چندین کتاب را به آنها هدیه داد!
از دیدگاه بنده کتابخانهی شخصی درست کردن دو آفت دارد: اول اینکه آدم هی نگاه میکند به این کتابخانه و روز به روز بر خودش میبالد که اینقدر کتابخانده و متوهم میشود نسبت به دانایی ِخودش؛ و دوم اینکه دیگران که به خانه و اتاق او میآیند ترس برشان میدارد که وای! اون چهقدر میداند! و این هر دو آفت است برای انسان!
بنابراین صرفن نباید این حلقهها از متمولین شروع شود. شمایی که داری این سطور را میخانی میتوانی سری به کتابخانهات بزنی و آن کتابهایی را که دکور کردهای و یا در کارتن گذاشتهای هدیه دهی. اگر هم کتابها کهنه شدهاند هیچ اشکالی ندارد: کتاب ِکهنه تنها هدیهای است که کهنهگیاش بر ارزشش میافزاید.
کد مطلب: 288785
آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcfccd0tw6dcea.igiw.html?288785
الف
http://alef.ir