یه حبه قند، شاهکاری از رضا میرکریمی

یادداشت مهمان

19 مهر 1390 ساعت 12:01


رضا ميركريمي بار ديگر آيينه تمام نماي «خودش» را در قاب سينما به تصوير كشيد؛ تصويري كه علاوه بر جلب نظر صاحب نظران و منتقدان، نگاه ويژه كارگردانان را نيز به خود جلب كرده است.

عباس كيارستمي، رخشان بني‌اعتماد و مجيد مجيدي از جمله كارگرداناني هستند كه با ساخت آنونس و تيزرهاي تبليغاتي فيلم، حمايت بي چون و چراي خود را با ساخته ميركريمي اعلام كردند.

با اکران فیلم «یه حبه قند» شاهد ششمین ساخته سینمایی سیدرضا میرکریمی خواهیم بود و با توجه به سیر فیلمسازی این کارگردان از اولین ساخته اش یعنی «کودک و سرباز» به نظر می رسد میرکریمی فرای جهش های محسوس تکنیکی و مضمونی، فیلم به فیلم به زبان شخصی خودش نزدیک تر شده است.

فیلم با اینکه به ظاهر قصه ساده ای را روایت می کند، به قدری چند لایه است که این امکان را به تماشاگر علاقه مند و فکور سینما ارائه می دهد که در هر بار دیدن فیلم با یک دسته از جزئیات فیلم همراه شود و آن را هربار از منظرهای مختلفی ببیند و لذت ببرد.

فیلم از لحاظ بصری هم بسیار چشمگیر است و طراحی فوق العاده محسن شاه ابراهیمی از یک خانه باغ قدیمی به همراه نورپردازی و فیلمبرداری شگفت انگیز حمید خضوعی ابیانه، تصاویری زیبا و نرم با نور و رنگی یکدست را سبب شده است.

قاب هایی درست و زیبا که مانند عکس هایی به هم پیوسته جلوه می کنند؛ کاری بسیار سخت که از عهده هر فیلمبرداری ساخته نیست، بخصوص اینکه فیلم با ریتم تندی که دارد دائما حرکت بازیگران را نشان می دهد که در میزانسن هایی عمیق، چندین تن از آنها هر یک مشغول انجام وظیفه خاصی است و ثبت درست آن تسلطی ویژه می خواهد، به همین دلیل بخش غالب تصویر برداری نیز بصورت دوربین روی دست انجام شده است.

فيلم «یه حبه قند» فیلمی پر بازیگر است كه ۱۶ بازیگر اصلی دارد كه از شش بازیگر خردسال و عده زیادی هنرور که بگذریم، هماهنگی این همه آدم در یک مهمانی هم عذاب آور است، چه برسد مقابل قاب دوربین، آنهم با طراحی میزانسن های پیچیده و تو در تو و عجیب تر اینکه بازیگران همگی خوب بازی می کنند و هر کس به اندازه نقشی که دارد نه بیشتر و نه کمتر و این کاریست که میرکریمی آشکارا از عهده آن برآمده است و همه این لحظات با تدوین خوب حسن حسن‌دوست مثل حلقه هایی از یک زنجیر با هم ارتباطی معنادار پیدا کرده اند.

موسیقی زیبایی که محمدرضا علیقلی ساخته است، در چند بزنگاه فیلم روی فرم خاصی از تصاویر می آید و باعث تمرکز حس فیلم در آن لحظات می شود؛ حسی که از شدت زیبایی به خواب می ماند.

از میان منتقدین کسانی فیلم را به یک تابلوی مینیاتور ایرانی تشبیه کرده اند، بعضی دیگر گفته اند که این فیلم برای ما فرش ایرانی را تداعی می کند؛ دو عنصری که مانند «یه حبه قند» دارای طرح و نقشه و جزئیات ریز هستند، رنگ و سایه و نور دارند، نقوش منحنی و نرم و در هم تنیده دارند و مهمتر از همه قصه دارند؛ قصه ای که همه شنیده ایم اما کی و کجا و از که؟... یادمان نمی آید و شاید به همین دلیل است که فرش را بر زمین خانه پهن می کنیم تا همیشه در آن قدم بزنیم و مینیاتور را قاب می گیریم و به دیوار می کوبیم تا هر وقت سر چرخاندیم به یاد آن قصه و آن سرزمین بیفتیم و نگذاریم که فراموش کنیم.

«یه حبه قند» چنین فیلمی است و در کارنامه پر بار سازنده اش درخششی دیگر دارد؛ چرا که در سینمای ایران نیز تجربه ای یگانه است؛ فیلمی است که برای لذت بردن از آن حداقل دو بار باید تماشایش کرد.

خاطره شیرین تماشای «یه حبه قند» را در یک بعد از ظهر سرد پاییزی از دست ندهیم.

با تشكر از گروه فرهنگي خبرگزاري دانشجوsnn.ir


کد مطلب: 125622

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcf0tdy0w6d0va.igiw.html?125622

الف
  http://alef.ir