باز هم فوتبال، بازهم ناکامی و این بار در المپیک

بخش تعاملی الف - محمود صباغی، 7 بهمن 94

7 بهمن 1394 ساعت 8:01




روز جمعه گذشته باورمان شد که آرزوی حضور تیم فوتبال ایران در المپیک دیگر یک رویا ست. رویائی دست نیافتنی که جمعه ۴۴ ساله شد. دیدار تیم ملی امید ایران با ژاپن بار دیگر برای چند دهمین بار ثابت کرد که ورزش بطور کلی و فوتبال بطور اخّص، با سر و صدا و شعار و مدیریت تحمیلی و برنامه های سلیقه ای و حضور تصمیم گیران غیر فوتبالی بکلّی بیگانه است.

بار دیگر ثابت شد که روزمره گی در ورزش و نداشتن استراتـژی مشخص حتی در کوتاه مدت جز بن بست راه بجائی نخواهد برد. به زبان ساده تر، اگر تصمیم گیران فوتبال ما، ۴۰ سال پیش یک نقشه راه برای فوتبال ترسیم کرده و اجراء میشد، امروز به موفقیّت می رسید و تیمی داشتیم که می شد برازنده المپیکش دانست. جمعه گذشته باز هم به " اگر"ها رسیدیم. اگر مدیر مثلآ فنّی یک تیم فکر و ذکر و انرژی و وقت خود را برای جنجال سازی و مسائل خارج از حوزه مسئولیت خود صرف نکند و بجای پرداختن به مشکلات جدّی زیر مجموعه اش با ادبیاتی کوچه بازاری بیهوده و بی پروا بر طبل انتقادهای بی پایه و اساس نکوبد و بخیال پوشش ضعف های خود، بدنبال تحقیر کسانی نرود که اتفاقآ توانائی های اثبات شده ای در سطح جهانی دارند و مربیان شناخته شده و قابل احترامی هم هستند، نتیجه چنین نبود.

اگر کادر مربیگری بدنبال این نقیصه برود که تیمی که داعیه حضور در المپیک دارد، چگونه ممکن است که فوتبالیستش توان یک شوت درست و حسابی بطرف دروازه حریف نداشته باشد؟ اگر در فوتبال گل زدن ملاک برد و باخت قراردارد – که دارد - پس چگونه بازیکن مثلآ ملی ما قبل از اینکه در اندیشه پیروزی تیم کشورش باشد، دنبال هنرنمائی و جلب توجه دلالانی باشد که احتمالآ در گوشه و کنار زمین چمن می پلکند؟ و انگار نه انگار که فوتبال یک ورزش جمعی است و " گل زدن" هم از بایدهای اصلی اش.

در این میانه کسی نپرسید چرا یک تیم جوان که مثلآ از بهترین فوتبالیست های سراسر کشور منتخب شده اند، در پشت محوطه جریمه حریف سر در گم می ماند که چه باید بکند و اصلآ یادش می رود که در فوتبال مقوله ای بنام "گل" وجود دارد؟ اگر مربی تیمی که انصافآ هم ارج و قربی در افکار عمومی و رسانه ها دارد، در بزنگاه حساسّ قطر، نه تنها مشورتی از مربی کار بلد تیم ملی بزرگسالان نمی گیرد، بلکه حتی اجازه حضور او را هم در تمرینات تیم ملی امید نمی دهد، چه انتظاری از دیگر مربیان باشگاهی میتوان داشت؟

اگر رئیس همیشه خندان فدراسیون فوتبال بجای تشکیل کمیته بررسی شکست های نامعقول قطر، تنها به صدور بیانیه ای اکتفا کند که در آن از زحمات بیدریغ!؟ دست اندرکاران تیمی قدردانی شده که از اجرای ابتدائی ترین قواعد فوتبال زمین های خاکی جنوب تهران هم ناتوان بود و انگار نه انگار که بهترین تدارکات و اردوها برایشان فراهم بوده، غیراز انگشت حیرت به دندان گزیدن چه بایدمان گفت؟

این یادداشت مطلقآ به وادی مسائل فنی و استراتـژی تیمی وارد نشده که در حیطه مسئولیت کارشناسان فن قرار دارد. تنها به این نکته کلیدی اشارتی کوتاه کردیم که مشکل فوتبال ما ساختاری است. قبل از آن که در جستجوی راهی بود تا در تورنمت های معتبر جهانی بدون فوتبال بازی کردن هم که شده، گلی زده شود باید در پی استفاده از نیروی انسانی کاربلد و آشنا به علم روز فوتبال بود که تنها نیاز اصلی ماست. مربیان وطنی باید با این واقعیت – اگرچه تلخ - کنار بیایند که فاصله زیادی بین دانش فوتبالی آن ها و مربیان کشورهای مطرح صاحب سبک وجود دارد. باید بپذیرند که نفی توانائی ها و زیر سئوال بردن دانش مسلّم مربیان شناخته شده و کار بلد، راهی منصفانه و درست برای مطرح کردن و توجیه شکست های پی در پی آنان نیست تا آنجا که وقتی از فلان مسئول تیم امید علت ناکامی را می پرسند، در جواب به مربی تیم ملی حمله می کند که پول زیاد می گیرد و در جام جهانی چهارم شده و عباس آقا هم بلد بود چهارم شود! و..... .

ده ها بار گفتند و گفتیم و باز می گوئیم که فوتبال ایران نیاز به خانه تکانی مبنائی دارد. سال ها است که مسیر حرکت این ورزش به بیراهه کشیده شده (پیروزی های مقطعی و اتفاقی نیز از منظر شانس و اقبال توجیه شدنی است) و اصرار بر ادامه آن جز انلاف منابع مالی و سرخوردگی ملی و یآس از پیروزی در مسابقات جهانی نتیجه دیگری نخواهد داشت. فوتبال را طرحی نو در اندازید.


کد مطلب: 327519

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcezf8xojh8wni.b9bj.html?327519

الف
  http://alef.ir