صدا و سیما و ساز مساله ساز

بخش تعاملی الف - امین میرزائی

3 بهمن 1392 ساعت 8:32

اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.


در مملکتی که اکثر ساکنین آن را جوانان زیر سی سال تشکیل بدهند، بلوف تاریخی کار آسانی است. در چنین شرایطی می توان "عزت الله ضرغامی" را از طلایه داران "آزادی" قلمداد کرد، چرا که به "ساز" اجازه نمایش داده است!

کار که به اینجا می رسد، "دویچه وله" و "بی بی سی" و امثال آن دست می گیرند، که عامل عدم نمایش ساز "امام خمینی" بوده است و حالا پس از سی و اندی سال، آن تابوی دیرین شکسته و چشممان به جمال ساز روشن شده. هزار قسم و آیه هم که بیاوری، باور نمی کنند که بنیانگذار نمایش ساز در صدا و سیما، کس دیگری بود.

آقای پورنجاتی و رئیس سابقشان آقای لاریجانی هم حتماً یادشان هست که در دوران زعامت ایشان، ساز و آواز از هم جدا نبودند. مگر جناب "شهناز" نبود که در همایش چهره های ماندگار به روی سن رفت و در پخش زنده تلویزیون تار نواخت؟! از حسام الدین سراج و محسن نفر و حوزه هنری دهه شصت که بگذریم،آقایان "خواجه نوری" دهه هفتاد و گیتارشان که یادمان است. محمد نوری و فرهاد مهراد و فریدون فروغی هم، که -در جلوت افتخاری و ناظری و ذوالفنون -به خلوت رفته بودند، به جلوت سیما بازگشتند. امّا نه در زمان آقای ضرغامی. بسیار قبل تر از آن و در کنار عصّار و کنسرتِ لایوِ محمّد اصفهانی.

اصلاً چرا خودمان را خسته کنیم؟ ماجرای نامه نگاری حجة السلام قدیری با امام چه بود؟ امام رحمة الله علیه "خرید و فروش ساز" را آزاد کردند و حجة السلام قدیری از در درآمد که چرا شطرنج و ساز را آزاد کردید؟! و مگر امام نبود که خطاب به ایشان فرمود : " شما را نصیحت پدرانه می کنم که سعی کنید تنها خدا را در نظر بگیرید و تحت تأثیر مقدس نماها و آخوندهای بی سواد واقع نشوید، چرا که اگر بناست با اعلام و نشر حکم خدا به مقام و موقعیتمان نزد مقدس نماهای احمق و آخوندهای بی سواد صدمه ای بخورد،بگذارید هرچه بیشتر بخورد."(صحیفه نور/ج۲۱/ص ۳۴ و ۳۵)

و اصلاً مگر مسأله ساز ، چیز جدیدی ست؟ قاریان قرآن مگر نمی دانند که دستگاه "سیکا" همان "سه گاه خودمان" است؟! یا "دیلمان" مرحوم مؤذن زاده اردبیلی را نشنیده اند که به گوشه ای ایرانی اذان عربی می خوانَد؟! روزی کسی از من پرسید، اینترنت حرام است یا حلال؟ به او گفتم، کسی که در زندگی واقعی "کاباره" را رها می کند و به "مسجد" می رود، زندگی مجازی اش با زندگی حقیقی تفاوتی ندارد. موسیقی هم همین است. رِنگ "بابا کرم" و نوای دف "طَلَعَ البَدرُ عَلَینا" ، هردو از سازهای کوبه ای در می آیند، مهم نوازنده است و پرده..جای شگفتی ست که مُفتیان صدا و سیما، بین "ست آپ باکس" گیرنده دیجیتال و "ویدیو پلیر" کنار آن تفاوت قائلند. مجوز ارشاد، نوازندگان گروه "رستاک" را کنار هم می نشاند، و همان گروه در نمایش سیما به گل و بلبل و زنبور تبدیل می شوند! انگار بین رزونانس سیم ویدئو و ستاپ باکس و سیم آنتن کواکسیال، شرعاً تفاوتی هست، حتّی اگر صفحه نمایش تلویزیون یکی باشد! جالب آن که دهل و سرنا و نی و دف را از این میان مستثنی کرده اند. قیچک و گیتار حرامند، امّا دف و دُهُل حلال! فلوت و ساکسیفون و ابوا حرامند، نی حلال!

امّا کاش مشکل به همینجا ختم می شد. جای فارابی خالی که "الاغانی" اش را به ممیزی کتاب وزارت ارشاد بفرستد.

آقایان محترمی که اصولا با هر نوع موسیقی - با یا بی ساز- مخالفند، دقت نفرموده اند که خطاب "اقرإ القرآنَ بالحان العرب و اصواتها" خود مُشعر به حلیت موسیقی حلال است. اگر الحان عرب را همان دوازده مقام موجود در زمان رسول الله - عُشّاق، حسینی، راست، بوسیلیک، رهاوی، نوا، بزرگ، صفاهان، عراق، زنگوله، حجاز و کوچک - بگیریم، چه جایی برای نفی موسیقی می ماند؟!

مرحوم علّامه شُبَّر کتابی دارند روایی با نام "حق الیقین". در مقامی از بحث معاد آن، روایتی را نقل کرده اند که ذکر آن را خالی از لطف نمی دانم:" قال رجلٌ یا رسول الله! انّی رجلٌ حبب الی الصوت. فهل لی فی الجنّة صوتٌ حسن؟!" مردی دوستدار نوای خوش از نبی اکرم می پرسد که آیا در بهشت - به زبان امروزی - ارکستری هم وجود دارد؟! حضرت می فرمایند : " اَی! والّذی نَفسی بیده انّ الله تعالی یُوحی الی شَجرةٍ فی الجنّة ان اسمعی عبادی الّذین اشتغلوآ بعبادتی و ذکری من عزف البرابط و المزامیر. فترفع صوتاً لم تسمع الخلائق بمثله قط."(حق الیقین/ص۴۰ از جزء دوّم/مطبعة العرفان/صیدا ۱۳۵۵ هجری قمری). خداوند حکیم به درختی در بهشت امر می کند که بندگان ذاکر خداوند را به نوایی مهمان کند. و درخت "بربط" و "نی" می نوازد!

به گمانم مُفتیان مخالف موسیقی قرآن نمی خوانند، یا دستکم آن را طور دیگری تفسیر می کنند. "عهد قدیم" کتبی دارد که قرآن حکیم، بر برخی خط بطلان کشیده و برخی را به استواری و زیبایی ستوده. یکی از کتب مورد تأیید قرآن، "مزامیر داود" یا همان زبوری ست که اهل طریقت، "صحیفه سجادیه" را بدان تشبیه می کنند.

این آیه ای از قرآن است:" وَ لَقَدْ آتَيْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً يا جِبالُ أَوِّبي‏ مَعَهُ وَ الطَّيْرَ". آیه کریمه دهم سوره سباء، کوه ها و پرندگان را سازهای داود می خواند. آنان که با عهد قدیم آشنایند به ظرافت این همسُرایی پی می برند.

هر بند از این مزامیر برای ارکستر نوشته شده و مانند اشعار مولانا، موزون و قابل اجرای موسیقایی اند. به این بند (آیه اوّل از مزمور چهارم)دقّت کنید: " برای سالار مُغنیان برذوات اوتار. مزمور داود؛ ای خدای عادل من، چون بخوانم مرا مستجاب فرما. در تنگی مرا وسعت دادی. بر من کرم فرموده، دعای مرا بشنو ".

واژه "سِلاه" ، هفتاد و سه بار در این مزامیر تکرار می شود. گمان عمومی بر این است که این واژه در تغییر لحن موسیقایی و رفتن از یک پرده به پرده دیگر نقش داشته است. هرچه باشد، داود "آواز" خود را با "ساز" می خوانده است. مانند ترجمه های غیر آهنگین قرآن، ترجمه خشک مزامیر، لطافت آن را بر باد داده است.

بگذریم و به ذکر خاطره ای بسنده کنیم. در طول سال های دهه شصت، اتوبوس های شرکت واحد مختلط بودند. این اختلاط، اگرچه ضررهایی داشت ولی امر غیر معمولی نبود. بعدها برخی تصمیم گرفتند و دو بخش اتوبوس را تفکیک کردند. اخیراً و در برخی خطوط، آن اختلاط بازگشته است. آرام و بی صدا، بدون آن که حساسیتی برانگیزد. به گمانم، آنان که آزاد شدن نمایش "ساز" را در صدا و سیما، حاصل آزاد اندیشی آقای ضرغامی- آن هم دمِ رفتن - می دانند، کنار هم نشستن دوباره خانواده ها در اتوبوس را، بدعت جناب دکتر روحانی - دمِ آمدن - بخوانند!


کد مطلب: 212921

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdceww8wzjh8zoi.b9bj.html?212921

الف
  http://alef.ir