ارز دولتی

یادداشت مهمان، محمدشریعتی*، 11 فروردین

11 فروردين 1391 ساعت 8:43


اکثر ایرانی ها از آشفتگی اخیر بازار ارز مطلعند. پس از سال ها دوباره قیمت ارز دو نرخی شده است و فاصله بین ارز دولتی و بازار آزاد برای مثال برای دلار آمریکا در حال حاضر بیش از ۶۰۰ تومان است (حدود ۴۰% تفاوت). دلائل این امر و راه حل های آن در محافل و رسانه های اقتصادی بررسی شده و می شود و نمی خواهم در این مورد حرف بزنم. بلکه می خواهم از یک اثر جانبی آن حرف بزنم که شاید در دید اول به چشم نیاید. در حال حاضر ارز با قیمت دولتی بیشتر در اختیار واردکنندگان کالاهای اساسی قرار می گیرد و اکثر مردم در صورت نیاز باید ارز را از بازار آزاد تهیه کنند.

در واقع دولت در تلاش است با پرداخت نوعی یارانه زمینه ورود ارزان این قسم کالاها را فراهم کند تا جامعه فشار کمتری حس کند (درستی یا نادرستی این سیاست هم بحث دیگری است). گروه دیگری که می توانند ارز دولتی تهیه کنند دانشجویان خارج از کشور هستند. این قشر با گواهی اشتغال به تحصیل تایید شده توسط سفارت ایران در کشور محل تحصیل می توانند سالانه تا سقف ۱۰ هزار دلار ارز دولتی دریافت کنند تا صرف امور تحصیل خود کنند.

سوالی که ابتدا پیش می آید این است که اصلا چرا باید چنین حقی به این افراد داده شود؟ بازدهی این افراد برای کشور چیست؟ مگر نه این است که اکثر این افراد در دانشگاههای غیر معتبر تحصیل می کنند و این امر تنها تسهیل در خروج ارز از کشور است؟ مگر نه این که این افراد اکثرا از قشر مرفه و متوسط به بالای جامعه هستند و یارانه باید قشر فقیر جامعه را پوشش قرار دهد؟ مگر کل طرح تحول اقتصادی برای تصحیح همین فرآیند نبود؟ با توجه به آمار حدودا ۸۰۰۰۰ نفری این افراد این امر یعنی حدودا سالانه ۸۰۰ ملیون دلار امکان خروج از کشور پیدا می کند که در مقایسه با ابعاد درآمدی کشور کاملا قابل توجه است. تا قبل از این که ارز دو نرخی شود مجرد این امکان چندان در خروج ارز تاثیرگذار نبود، چرا که بعلت برابری تقریبی نرخ ارز دولتی و بازار آزاد افراد متقاضی به بازار آزاد مراجعه می کردند.

اکنون که ارز دو نرخی شده است اثر جانبی دیگری بوجود آمده است که در این نوشتار سعی دارم توضیح دهم. اگر اخبار سایت های خبری را دنبال می کنید احتمالا خوانده اید که اخیرا تقاضای خیلی زیاد برای این نوع ارز ایجاد شده است و بعلت هجوم متقاضیان وزارت علوم برای این کار سایتی تاسیس کرده است. پروسه ای که زمانی براحتی انجام می شد اکنون دارای صف چند ماهه شده است! افراد با ثبت نام در سایت مربوطه وقت می گیرند تا زمانی برای ارائه مدارک خود دریافت کنند. جالب است که برای متقاضیان ترم جاری تا مردادماه وقت ها پر شده است (یعنی پس از اتمام ترم جاری)! البته این رمانی است که هفته پیش از فردی شنیدم و ممکن است تا کنون تا مهرماه هم پر شده باشد! اما دلیل این اشتهای عجیب چیست؟ بله دلیل تفاوت عمده قیمت بین ارز دولتی و آزاد است. همانطور که گفتم اصلا از ریشه این که چرا باید ارز دولتی در اختیار دانشجویان شاغل به تحصیل در خارج کشور قرار بگیرد زیر سوال است ولی این امر یک اثر جانبی جالب در پی داشته است.

عده ای از دانشجویان که در اینجا به طریقی بورس هستند و هزینه تحصیل خود را دریافت می کنند یا مثلا جز ایرانیان خارج از کشور هستند که درآمد دارند ولی تابعیت ایران دارند نتوانسته اند از این اختلاف قیمت چشم پوشی کنند! منظورم چیست؟ (کمی فکر کنید) بله، با گواهی اشتغال تایید شده توسط سفارت به وزارت علوم مراجعه می کنند و ارز دولتی دریافت می کنند. در قدم بعدی ارز را در بازار آزاد می فروشند و اختلاف قیمت را به جیب می زنند! یعنی مثلا در ۱۰۰۰۰ دلار دریافتی نزدیک به شش ملیون تومان سود می کنند! جالب است که فردی وجود دارد که این قدر سریع عمل کرده است که قبل از آن که وزارت علوم این سایت را تاسیس کند سریعا معرفی نامه را به ایران پست کرده است، اقوامش در ایران ۱۰ ملیون تومان بصورت ربوی برای دو روز قرض کرده اند (یعنی بعد از دو روز ۱۰ ملیون+۵۰۰ هزار تومان بازگردانده اند)، سپس دلار با قیمت دولتی تهیه کرده اند و در اوج قیمت در بازار آزاد بفروش رسانده اند و با کسر مبلغ ربا، ۸-۹ ملیون تومان تفاوت را برای این فرد ارسال کرده اند.

افرادی وجود دارند که وقتی این کار را کرده اند که اختلاف قیمت کمتر از ۲۰۰ تومان بوده است و احتمالا اکنون افسوس می خورند چرا بیشتر صبر نکرده اند! شاید هم از اکنون به فکر ۱۰۰۰۰ دلار سال بعد هستند! جالب است در بین این افراد دیده ام افرادی که دولت ایران را به بی عرضگی متهم می کنند و طلب کارند که چرا دولت نمی تواند بازار را کنترل کند یا کلی دلشان برای مردم داخل کشور می سوزد که باید با تورم ناشی از افزایش قیمت ارز دست و چنجه نرم کنند! (درستی یا نادرستی این ادعاها هم محل بحثم نیست) دیگر نمی گویند چقدر در دل خوشجال هستند که این اختلاف قیمت را به جیب می زنند! نمی گویند یا نمی فهمند که همین کار این ها در دامن زدن به این امر کمک می کند (توضیح جزئیات و نحوه آن با کسانی که رشته افتصاد خوانده اند)! نمی گویند اگر ناراحت هستند چرا از امکان بوجود آمده استفاده می کنند! (با توجه به این که همین امر می تواند به تشدید بازار کمک کند).

خلاصه که این رفتار نشان می دهد که حتی قشر به اصطلاح نخبه هم در فکر خود است و اگر فرصتش پیش بیاد سود شخصی خود را بر بسیاری موارد دیگر ترجیح می دهد! حال نمی دانم چقدر طول خواهد کشید که وزارت علوم یا دولت متوجه این موضوع شود. البته وزارت امور خارجه باید تا کنون مطلع شده باشد. چون شنیده ام در برهه ای صف های طولانی در سفارت ایران در کانادا برای تایید گواهی اشتغال به تحصیل تشکیل شده است! این که چقدر افراد دیگر به بهانه واردات و با رانت از این اختلاف قیمت بهره برده اند که خود قصه دیگری است! امیدوارم در آینده شاهد پرونده های فساد در این زمینه نباشیم. حال اوضاع را چطور می توان اصلاح کرد؟ بنظر می رسد جز سیاست تک نرخی کردن ارز ولو در بلند مدت راه دیگر نیست. نظر شما چیست؟

*دانشجوی دانشگاه واترلو در کانادا


کد مطلب: 148167

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdcepv8zfjh8ezi.b9bj.html?148167

الف
  http://alef.ir