کجای دنیا شهردار 30 بار تذکر می‌دهد و صبر می‌کند؟

بخش تعاملی الف - سجاد رحیمی مدیسه، دانش آموخته مدیریت بازرگانی

2 بهمن 1395 ساعت 6:02



قشر کارگر است که حیات مادّی کشور، تولید کشور و تأمین زندگی ملت در دست اوست.
از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار جمعی از کارگران و معلمان  مورخه ۱۳۷۳/۰۲/۱۳

حادثه پلاسکو، تکراری مکرر از مکررهای سوءمدیریتی در کشور ما و عدم انجام موارد اعلام و خواسته شده رهبری در حوزه اجرا و اقتصاد بود و بار دیگر نشان داد ارزش جان شهروندان عادی به چه میزان است و یک اقتصاد در یک بخش کشور چگونه با بی‌تدبیری در شعله های آتش نابود و به جان شهروندان نیز خسارت وارد می‌کند.

پیشنهاد من به چهره‌ها و مدیران و مسئولان این است به جای امور رسانه پسند و ژست‌های دلسوزمآبانه این است به جای شعار دادن و تکرار کردن حرف‌های رهبر معظم انقلاب، ریشه مشکل را ببینند و به آن بپردازند: اگر قرار باشد همه مدیران و مسئولان فقط حرف بزنند و دست آخر بار کار روی مردم باشد، پس این همه اداره و سازمان و دولت برای چه ماهیانه از بیت المال جامعه اسلامی حقوق و مزایا دریافت می‌کند؟

در تمامی گزارش‌ها و تحلیل‌ها، تنها یک چیزی که مشاهده نشد یک مسأله بود: عدم بررسی ریشه مشکلات.
تمامی مصاحبه‌ها، برنامه‌ها و گزارش‌ها، به دادن آمار و ارقام و این که آتش نشانی در چند دقیقه به محل حادثه رسیده، خلاصه شد و دریغ از یک نگاه تخصصی مدیریتی به ریشه حادثه.

نمی‌خواهم مقاله بنویسم و یا حرف کلیشه و عرض تسلیت و...بیان کنم. این چند خط هم صرفاً به خاطر ادای دین اخلاقی و تخصصی به کشور و مردم و حادثه دیدگان و شهدای فاجعه است.

لطفاً عزاداری نکنید، بلکه جلوی عزاداری‌های بزرگتر ایران را بگیرید. نزدیک 600 واحد اقتصادی نابود شده و تعدادی از هم وطنان عزیز ما به شهادت رسیده‌اند. برخی مسئولین چرا به تبعات مسائل نمی‌خواهند فکر بکنند؟ آیا مرگ تنها برای همسایه مسئول و مدیر وجود دارد؟

شهرام گیل‌آبادی، سخنگوی شهردار تهران، در اخبار سراسری ساعت 14:30 دقیقه شبکه یک حرفی می‌زند که متوجه نمی‌شوم چنین سیستم مدیریت شهری در کجای دنیا پیاده شده است:

" ما بیش از 30بار تذکر داده‌ایم! متأسفانه سودجویی‌ها منجر به این حادثه شد! "

اما دریغ از این که صحبتی از سوء‌مدیریت در فرایندهای شهری و اقتصادی کشور که تجلی آن در پایتخت به چشم می‎خورد بشود. منظور در این جا شهرداری تهران و یا بهره‌بردای های سیاسی و انتخاباتی از این یادداشت نیست، اما منصفانه نگاه کنیم: ما نه فقط در شهرداری تهران که در تمامی شهرهای کشور در شرایطی که در سال 2017 هستیم، هنوز مشکل قدیمی کندن و پرکردن خیابان‌ها را داریم و معلوم نیست کی این ساختارها باید درست بشود؟

سال‌هاست می‌گوییم تمرکز اداری و اقتصادی در تهران ریسک های فراوانی دارد؛ خود من شخصا معتقدم در تمامی این سال ها باید وزارت خانه ها به تدریج در تمامی استان ها پخش می‌شدند تا هم تهران نفسی بکشد  و هم شهرستان ها رونقی بگیرد.

خدمت جناب آقای شهرام گیل‌آبادی عرض می‌کنم که:

1) آیا شما به جای مالک یا مالکان ساختمان پلاسکو بوده‌اید؟ بر چه اساسی برچسب سودجویی را به مالکین و مسئولان ساختمان می زنید؟ از کجا می دانید که آن مالک یا مسئولان، بارها و بارها نخواسته 5-6 ماه ساختمان را تعطیل بکنند؛ اما هر بار اصرار و مقاومت صاحبان و مستاجران که نمی‌توانند معیشت و اقتصاد خانواده شان را 6ماه تعطیل کنند؟!

2) آیا خود فعالین در این ساختمان از آن زن سرپرست تا کارگر ساده خبر نداشته‌اند ساختمان امنیت ندارد؟ آیا اگر شش ماه سرکار نمی رفتند، حضرتعالی واحتمالا سایر مسئولان خادم! نان شب خانواده ایشان را می‌دادند؟

3) در کجای دنیا یک شهرداری بیش 30 بار تذکر می‌دهد و صبر می‌کند؟

صداوسیمایی که هر روز بیشتر از آن فاصله می گیرم، حرف هایی می زند و مسؤولانی را دعوت می کند که تنها توجیه می کنند و به شدت حالم بد می شود! اگرچه سال ها است تلویزیون این اتلاف کننده بزرگ وقت را کنار گذاشته ام، اما متوجه نمی شوم منظور شهرام گیل آبادی از سی بار تذکر دادن قبلی یعنی چه؟ منظور صداوسیما که دنبال تأیید گرفتن بابت حضور به موقع آتش نشان ها در محل حادثه پلاسکو بوده چیست؟

این یادداشت احساسی یا جوزدگی نیست! پست سیاسی هم نیست که برخی سریعا برچسب های مختلف بچسبانند! این تنها یک هشدار دلسوزانه از یک جوان شیعه ایرانی و دانش آموخته مدیریت در کشور است که برای هم وطنانش نگران است. حقیقت همین است: بازهم شماری از هم وطنانم به خاطر سوءمدیریت شهید شدند:چه کسی جواب اشک مادر و همسرانشان را می خواهد بدهد؟ احتمالا بیمه! و شاید هم پیام‌های تسلیت و هم دردی و پروفایل های مشکلی کاربران در صفحات اجتماعی صرفا برای عقب نماندن از موج.

ژست های دلسوزگرایانه و نوشداروهای بعد از مرگ سهراب که حتی واهمه دارند برای اینکه ریالی را متعهد نشوند، عنوان "شهید" را به کار نمی برند.

حادثه تلخ پلاسکو تنها و تنها حاصل سوءمدیریت هایی از جنس ایرانی است که سال ها است روح و جسم مردم را در همه حوزه‌ها آزار می دهد. طبق معمول ژست های ظاهری برای رسانه ها و در نهایت مقصر: مالکین سودجو به قول شهرام گیل آبادی است! انگار مالک اصلا نمی دانسته این ساختمان قدیمی است و یا آدم های داخل بدشان می آمده در محل کار ایمن کار بکنند.

عادت کرده ایم تا حادثه‌ای پیش بیاید و همین روال‌ها تکرار بشود و تکرار بشود و..دست آخر می‌گوییم چرا ایران درست نمی‌شود؟!

حادثه پلاسکو هم بعد از چند روز هیاهو و جنجال رسانه ای، تمام می شود و می رود؛ اما آنچه می ماند، حسرت و اشک و سوءمدیریت هایی است که دوباره خواهد ماند.

ما از سوءمدیریت رنج می بریم. سلامت و آرامش مردم از سوءمدیریت خسارت دیده و می بیند. مشکل ما امریکا و اسراییل نیست؛ مشکل بزرگ ایران اسلامی، سوءمدیریت است. این سوء مدیریت است که طی سال‌ها و تدریجی، بزرگ و بزرگتر می شود و امروزه نتایجش را شاهد هستیم: سختی و فشار مردم.


کد مطلب: 437193

آدرس مطلب: http://alef.ir/vdceof8exjh8xzi.b9bj.html?437193

الف
  http://alef.ir